امنیت یکی از نیازهای انسان به شمار می رود که هر انسانی ابتداء به حفظ موجودیت خود می اندیشد و در دجات بعد به ارضای نیازهای دیگر.
همکاری یا مشارکت در زمینه مدیریت ، برنامه ریزی ، بازاریابی و تأمین پول برای شرکت هایی که در زمینه جهانگردی فعالیت می کنند، راه را برای همکاری یا مشارکت بین دو بخش خصوصی و عمومی باز می کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگر قرار باشد مکان یا جامعه ای شاهد رشد و توسعه جهانگردی باشد باید سطوح مختلف سیاسی، اجرایی ونیز سازمان های ذیربط در تمام سطوح با هم هماهنگ باشند؛ به ویژه در جهانگردی و رشد و توسعه آن، این مسئله اهمیت بیشتری پیدا می کند.
بدین ترتیب جهانگردی مجموعه ومنظومه ای متشکل ازجهانگرد،عرضه کنندگان خدمات وکالا، دولت و جامعه میزبان میباشدکه بایکدیگردر تعامل و ارتباط بوده و هدف جهانگردی جلب و جذب جهانگرد است.
جهانگردی ترکیبی از فعالیتها، خدمات، سیاستها، خط مشی ها، ضوابط، معیارها و کالایی است که برای تحقق یک سفر جهانگرد ضرورت دارد. ( الوانی ۱۳۷۸: ۸- ۱۱۷)
براساس مطالعات توصیفی و نتیج آزمونهای مختلف عواملی که در این صنعت نقش و تأثیر بسزایی دارند عبارتند از :
۱- ایجاد امنیت باعث رشد و توسعه توریسم می شود تلاش در جهت ایجاد امنیت داخلی و خارجی برای جلوگیری از حرکات تروریستی و ربودن جهانگردان، موجب افزایش جهانگرد به کشور و رونق و توسعه جهانگردی ، افزایش درآمد و ایجاد ثبات میگردد.
۲- اطلاع رسانی به مردم و تبلیغات صحیح به منظور آشنا نمودن آنان با صنعت توریسم در توسعه این صنعت مؤثر است براساس تجزیه و تحلیل صورت گرفته ، بالا بردن سطح آگاهی مردم از طریق تبلیغات و اطلاع رسانی صحیح، مهمترین عامل رشد و توسعه صنعت توریسم می باشد.
اطلاع رسانی و تبلیغات صحیح از طریق صدا و سیما و مطبوعات به جهت نقش آنها در شناسایی مناطق و مراکز توریستی استان و معرفی این مراکز به مردم ، در بالا بردن سطح آگاهی های مردم مؤثر است.
۳- هماهنگی سازمانهای مرتبط به امر گردشگری مؤثر است وجود مراکز مختلف تصمیم گیری در صنعت توریسم باعث می شود که نتوان تصمیم گیری منسجمی برای صنعت توریسم اعمال کرد. از آنجایی که همه ارگانهای دولتی کشور در جهت رشد این صنعت دخیل می باشند بناراین ضروری است هماهنگی لازم بین آنها بیشتر و بهتر باشد.
۴- گسترش حمل و نقل تأثیر مثبتی روی توسعه و رشد صنعت توریسم می گذارد گسترش حمل و نقل برای گردش به استانها و شهرهای مختلف کشور بسیار حائز اهمیت است.
۲-۱-۵ شاخص‌هاى بهداشتى و درمانى
جمعیت‌شناسى، بیشتر به جنبه‌هاى کمى و آمارى مسایل بهداشتى و درمانى توجه دارد و جنبه‌هاى کیفى آن را به دانش‌هاى دیگر واگذار مى‌کند. امروزه به این نتیجه رسیده‌اند که متغیرهاى جمعیتى ـ اجتماعى زیادى روى بهداشت تأثیر دارد: زمانى عوامل مهم مؤثر در این مورد به سن و جنس و نژاد محدود مى‌شد اما امروزه علاوه بر آنها، متغیرهاى دیگر نیز مانند طبقه، آموزش و پرورش، شغل و وضع زناشوئى مورد توجه هستند.(راودراد،۱۳۸۹، ۴۸)
- شاخص‌هاى دسترسى به مراقبت‌هاى پزشکى:
۱. نسبت پزشک (عمومى و متخصص) به جمعیت
۲. نسبت دندانپزشک (علمى و تجربی) به جمعیت
۳. نسبت متخصصین پزشکى دیگر (مانند بیهوشی) به جمعیت
۴. نسبت داروساز به جمعیت
۵. نسبت پرستار (نرس، پرستار و کمک پرستار) به جمعیت
۶. نسبت کادر فنى بهداشتى و درمانى به جمعیت
۷. نسبت کادر ادارى بهداشت و درمان به جمعیت
- شاخص‌هاى دسترسى به امکانات درمانى:
۱. خانه بهداشت
۲. مرکز بهداشتى ـ درمانى
۳. بیمارستان
۴. آزمایشگاه
۵. آسایشگاه
۶. زایشگاه
۷. رادیولوژى
۸. داروخانه (شبانه‌روزى و روزانه)
۹. پاراکلینیک و پلى‌کلینیک
۱۰. تخت بیمارستانى
۱۱. فیزیوتراپى
۱۲. مرکز توانبخشى
- شاخص‌هاى بهداشت محیط:
۱. وجود و کیفیت آب مشروب
۲. حمام بهداشتى (عمومى و خصوصى)
۳. توالت (بهداشتى و سنتى)
۴. سیستم قابل قبول براى دفع فاضلاب
۵. سیستم قابل قبول براى دفع زباله
۶. وضع بهداشتى مسکن
۷. آشپزخانه بهداشتى
مطابق اطلاعات آمارى سال‌هاى ۶۵، ۷۰ و ۷۵ نسبت جمعیت به پزشک ۴۴۶۰، ۳۱۲۰ و ۲۹۷۰ نفر بوده است. با توجه به اینکه استاندارد جهانى جمعیت به پزشک ۳ پزشک در ازاء ۲۰۰۰ نفر از جمعیت و استاندارد ملى ایران یک نفر براى هزار نفر بوده، ارقام فوق خیلى پائین است، اما در عین حال بهبود تدریجى آن را نشان مى‌دهد. در این سال‌ها نسبت جمعیت به کارد فنى بهداشت و درمان ۵۶۵، ۵۳۰ و ۴۰۰ نفر و نسبت جمعیت به کادر ادارى بهداشتى و درمانى به ترتیب ۷۰۰، ۷۲۰ و ۵۹۵ نفر بوده است. ملاحظه مى‌شود که وضع روز به روز بهتر مى‌شود اما با استانداردهاى جهانى فاصله زیاد است (سالنامه‌هاى آمارى کشور).
۲-۱-۵-۱ سلامت
تندرستی یا سلامت عبارت است از تامین رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی انسان است. بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها فقدان بیمارییا نواقص دیگر در بدن نیست بلکه «تندرستی نداشتن هیچ‌گونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جسمانی برای هر فرد جامعه است.»
امروزه اهمیت توسعه بهداشت عمومی برای برقراری عدالت اجتماعی در حوزه سلامت بر هیچ کس پنهان نیست.سلامتی جسمی شامل همه قابلیت‌های جسمی بدن است. به فرد یا پدیده‌ای که دارای تندرستی باشد، تندرست یا سالِم گفته می‌شود.حس تندرستی در افراد تفاوت دارد و دو فرد در شرایط جسمانییک‌سان ممکن است قضاوت متفاوتی در مورد تندرستی خود یا دیگران بکنند. برای نمونه یک فرد معلول می‌تواند خود را کاملاً تندرست حس کند در حالی که اطرافیانش او را ناتندرست بدانند. البته افرادی که بیماری‌های شدید دارند معمولاً همیشه از سوی خود و دیگران تندرست به‌شمار نمی‌آیند.واژه سالم در مورد پدیده‌های گوناگون، برای نمونه اقتصاد، فضا و محیط هم کاربرد دارد.
۲-۱-۶ توسعه
اصطلاح توسعه بصورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. واژه توسعه در لغت به معنای خروج از « لفاف» است. در قالب نظریه نوسازی، لفاف همان جامعه سنتی و فرهنگ و فرهنگ و ارزشهای مربوط به آن است که جوامع برای متجدد شدن باید از این مرحله سنتی خارج شوند. در تعریف توسعه نکاتی را باید مد نظر داشت که مهمترین آنها عبارتند از اینکه اولاً توسعه را مقوله ارزشی تلقی کنیم، ثانیاً آن را جریانی چند بعدی و پیچیده بدانیم، ثالثاً به ارتباط و نزدیکی آن با مفهوم بهبود (Improvement ) توجه داشته باشیم.(زارعیان،۱۳۸۸، ۲۱)
واژه “توسعه” (development) از نظر لغوی در زبان انگلیسی، به معنی بسط یافتن، درک کردن، تکامل و پیشرفت است. گرچه این واژه از قرن هشتم هجری (۱۴ میلادی) برای توضیح برخی پدیده‏های اجتماعی بکار رفته است، لیکن استفاده وسیع از این واژه به ‌عنوان یک چارچوب تحلیلی برای درک پیشرفت جوامع انسانی، به بعد از جنگ جهانی دوم و در دهه‏های ۱۹۶۰-۱۹۵۰ مربوط می‏شود. در آن موقع، این واژه مترادف با نوسازی، رشد، صنعتی شدن و برای تعبیرات و اصطلاحات مشابه به کار می‏رفت.
توسعه در یک تعریف دیگر به معنی “خروج از لفافه” است. “لفافه” از دیدگاه صاحبنظران نسل اول توسعه، به معنی خروج از جامعه سنتی و ارزش‌های مربوط به آن است. به اعتقاد آنها برای دستیابی به توسعه باید از مرحله سنتی خارج شد و به تجدد رسید. الگویی که مورد توجه افرادی چون “لرنر، شرام و راجرز” بود. اما امروزه مفهوم توسعه از دیدگاه بیشتر صاحبنظران، همه ابعاد زندگی بشر را در برمی‌گیرد. توسعه از نیازهای انسانی آغاز می‌شود تا به مسائل مربوط به زندگی معنوی انسان نیز برسد.(دلشیری،۱۳۸۸، ۱)
توسعه مفهومی است که از آغاز دوران مدرنیته از سوی نظریه پردازان برای کشورهایی که از سطح پائین رشد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برخوردار بودند مطرح شد. هدف اولیه نظریه پردازان از مفهوم توسعه ارائه الگو و مدلی برای حرکت جوامع مختلف به ویژه به سبک کشورهای غربی بود. با این حال کم کم مفهوم توسعه دچار پیچیدگی و تعریف های متعدد و مبهمی شد؛ به طوری که ارائه یک تعریف جامع برای آن مشکل شد.(پوروخشوری،۱۳۸۰، ۲۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت