مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – قسمت 24 – 9 |
۳-ضدیت: برخی ویژگی ها در انسان خطر رویارویی با جرم را افزایش میدهد، چرا که این ویژگی ها میتوانند عصبانیت، حسادت و یا میل به ویرانگری ایجاد کند بی بند و باری و همجنس بازی نیز میتواند باعث مشاجرات خیابانی شود. لجوج و ترش بودن نیز میتواند منشأ بد رفتاری کودک در خانه باشد.
پیشگیری از بزه دیدگی مکرر میتواند شیوه ی قدرت مندی نه تنها برای کاهش بزه دیدگی کلی، بلکه برای تصریح بهبودی روانی بزه دیده نیز باشد. بنابرین برنامه های کمک به بزه دیده باید وظیفه خود را در دو بخش در نظر بگیرد: برگرداندن بزه دیده به وضعیت یکپارچه پیشین پس از بزه دیدگی کنونی؛ و پیشگیری دوباره وی.
مسئله اساسی در پیشگیری این است که کجا و چگونه می توان پیشگیری از جرم را به کار گرفت. منطقی این است که منابع محدود به اشخاصی که بیشتر در معرض خطر قرار دارند اختصاص داده شود. همچنان که تا کنون معلوم گردیده است، نشان میدهد خطر بزه دیدگی آتی کسانی که یکبار بزه دیده جرمی واقع شده اند در مقایسه با سایرین بیشتر است.
در بریتانیا، منازلی که یکبار مورد سرقت واقع شده اند چهاربرابر بیشتر از سایر منازل هدف سرقت واقع گردیده اند و ۲۲درصد از سرقت های وسائط نقلیه، تنها از هشت درصد بزه دیدگان انجام شده است. خطر تکرار بزه دیدگی بلافاصله بعد از بزه دیدگی اولیه، به گوناگونی و تنوع جرایم از قبیل جرایم مرتبط با مدرسه، سرقت اماکن مسکونی، جرایم ناشی از تعصب، خشونت های خانوادگی، درگیری با همسایگان، خرده فروشی مواد مخدر و غیره بستگی دارد.
وجود آماجهای مستعد بزه دیدگی نقش مؤثری در افزایش نرخ بزهکاری نیز ایفا میکند از دیگر سو تنها بزهکاری نیست که هزینه های اجتماعی اقتصادی فراوانی ایجاد میکند، بلکه بزه دیدگی و به ویژه بزه دیدگی مکرر نیز بخش عظیمی از هزینه ها را به خود اختصاص میدهد . تنها کافی است تا انواع هزینه هایی را که شهروندان جهت پیشگیری از بزه دیدگی خود در قبال گونه های مختلف اقدامات مجرمانه از قبیل سرقت منزل، اتومبیل، مراکز تجاری اداری، و یا برای حفاظت از جان یا سایر مصالح خود انجام میدهند در نظر گرفته، بیندیشیم که چه میزان بزرگی از فرصتهای زندگی، امکانات اقتصادی، مدیریتی و … در سطوح فردی و اجتماعی صرف چنین موضوعی می شود. با وجود این گرچه اقدامات و راهبردهای اتخاذ شده توسط شهروندان در پیشگیری از بزه دیدگی آن ها نقش مؤثری ایفا میکند، اما نکته اساسی نقش و سهمی است که مراجع سیاست گذار به ویژه قوای مقننه، مجریه و قضاییه و برخی نهادها از جمله پلیس میتوانند در جهت پیشگیری از بزه دیدگی و به ویژه بزه دیدگی مکرر داشته باشند. بزه دیدگی یا تحمل بزه موجب سلب اعتماد بزه دیده از محیط اجتماعی و کارایی نهادهای تأمین کننده امنیت عمومی، کاهش قدرت کنترل و مهار او نسبت به واقعیتهای زندگی، احساس مفرط ترس و ناامنی روانی، تقلیل میزان فعالیتهای اجتماعی اقتصادی، امکان الصاق برچسب بر بزه دیده و در نتیجه کاهش منزلت اجتماعی او می شود، نیز ایجاد اختلال و گسست در رابطه میان بزه دیده و جامعه، صرف هزینه های هنگفت اقتصادی جهت اعاده وضع به حالت سابق در برخی موارد قابل تحقق، تحمل ناتوانی و نقص حاصل از بزه دیدگی به ویژه در جرایم علیه تمامیت جسمانی و ادامه حیات با تجربه حذف و زوال زندگی یکی از اعضای خانواده یا بستگان در جرایم علیه خو یشاوندان و … است.
در بسیاری از پژوهشها بر نقش و تأثیر بزه دیدگی به ویژه بزه دیدگی دوران کودکی در بزه کاری دوره بزرگسا لی تأ کید شده است . در واقع بزهکاری دوره کودکی و یا بزرگسالی را نیز باید یکی از هزینه های بزه دیدگی و به طور کلی بزه دیدگی دور ه کودکی به نحو اخص دانست . بدین ترتیب علاوه بر سیاست گذاری ناظر بر پیشگیری از بزه کاری و تکرار آن، پیشگیری از بزه دیدگی و به ویژه پیشگیری از بزه دیدگی مکرر عرصه دیگری از سیاست گذار ی هایی است که باید مدنظر قرار گیرد. نکته مهم در این خصوص آن است که بخش مهمی از علل بزه دیدگی مکرر را باید در ساختارها ی رسمی همانند نهادهای کشف و تعقیب جرم، تحقیق، محا کمه و اجرای حکم جستجو کرد. علاوه بر این عدم ایجاد سازوکارهای حمایتی از بزه دیدگان و صرف پاسخگویی رسمی کیفری به بزهکاران ، در بسیاری موارد زمینه ساز بزه دیدگی مکرر است.
یکی از مطالبی که هانس فون هانتیگ (Hans Von Hentig) آلمانی در کتاب «بزهکار و قربانی او» در فصل چهارم کتاب مورد توجه قرار میدهد، اصطلاح «پیشین استعدادها یا پیشزمینههای بزهدیده» است که فرد را به سمت بزهکاری سوق میدهد. از دیدگاه وی بعضی طبقات همچون زنان، کودکان، جوانان، پیران، اقلیتهای قومی و مذهبی، مهاجرین، افرادی که از آن ها تحتعنوان «subnormal» یا زیرهنجار یاد میکند و ناقصالعقلها، پیشزمینه و استعداد قبلی برای بزهدیده واقع شدن دارند.
بند اول: پیشگیری از تکرار بزه دیدگی زنان
بعضی طبقات همچون زنان به دلیل عوامل خاص زیستشناختی و اجتماعی، پیشزمینه و استعداد قبلی برای بزه دیده واقع شدن دارند و یکبار بزه دیده شدن سبب تکرار بزه دیدگی می شود. بر اساس یافته های جرمشناختی، بزهکاران بالقوه قربانیان خود را غالباً از میان افرادی انتخاب میکنند که ارتکاب جرم بر روی آن ها دارای خطر و هزینه بالایی نباشد. بنابرین زنان به عنوان افراد بالقوه آسیبپذیرتر از مردان، آماجهای مطلوبی برای آن ها محسوب میشوند. بالا بردن خطر ارتکاب جرم بر روی زنان از طریق بالا بردن هزینه کیفری ارتکاب جرم میتواند در فرایند گزینش آن ها توسط بزهکاران تأثیر گذاشته و در نتیجه ضریب بزهدیدگی زنان را کاهش دهد..
زنان ، بیشتر از مردان (چه در درون خانه و چه بیرون از آن) در معرض خطر بزهدیدگی قرار دارند، بدین سان بحث پیشگیری از بزهدیدگی آنان یا کاهش خطر بزهدیده واقع شدن آن ها و یا پیشگیری از تکرار بزهدیدگی آنان مطرح میشود. زیرا آمار وسیع منتشر شده نشان میدهد خطر بزهدیدگی آتی کسانی که یک بار بزهدیده جرمی واقع شدهاند در مقایسه با سایرین بیشتر است. هم چنین مشاهدات نشان میدهد که افراد فوق بیشتر از دیگران قربانی جرائم واقع میشوند.
شکی نیست که چنین بزهدیدگان بالقوهای، به کمک و حمایت بیشتری ازدستگاه عدالت وپلیس نیازمندند. گذشته از تأسیس نهادها و مؤسساتی در قالب رسمی و غیررسمی و مردمی به منظور حمایت و مراقبت از زنان قربانی خشونتهای خانوادگی، آموزش و دادن آگاهیهای لازم پلیس در زمینه خطراتی که زنان را تهدید میکند به منظور مراقبت از خویشتن، آموزش زنان نسبت به حقوق انسانی و قانونی خود از طریق کلیه رسانه ها و تشویق آنان به افشاگری خشونتها علیه خود به ویژه در درون خانواده ها، حساسیتآفرینی و آموزش پرسنل پلیس، قضات و وکلا در خصوص چگونگی مقابله، پیگیری و برخورد قاطع با جرایم و خشونتهایی که زنان را قربانی میکند، ایجاد خانه های امن برای مراجعه زنان قربانی خشونت و…
[جمعه 1401-09-25] [ 10:25:00 ق.ظ ]
|