مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – جدول ۲-۴ مقایسه چهار مدل براساس سه مرحله یادگیری خودتنظیمی – 8 |
“
درمجموع بین تعاریف، زمانی که به طور عمیقتر بررسی میشوند تفاوت زیادی وجود ندارد. و گمان میرود که بین بخشهای از مفاهیم ارتباط عمیقتری وجود دارد تا مفاهیم که از مدلی به مدل دیگر متفاوت تعریف میشوند.
همه صاحبنظران، خود تنظیمی را به عنوان فرایندی که شامل یک مرحله اولیه و مقدماتی است تعریف میکنند که این مراحل مقدماتی از طریق مراحل انجام تکلیف یا عملکرد واقعی به سمت مراحل ارزیابی پیش میرود.
جدول (۲-۴) مراحل یادگیری خودتنظیمی را در الگوها نشان میدهد.
۱- مرحله مقدماتی که شامل تجزیه و تحلیل تکلیف، برنامه ریزی و فعالیتهای تعیین اهداف است که بر اساس خوددانشی[۷۰]، باورهای انگیزشی و دانش فراشناختی درباره خود، تکالیف و آماده سازی خود برای موقعیتهای بعدی است.
۲- مرحله عملکرد: که شامل استفاده از راهبردها، فعالیتهای نظارتی مانند نظارت بر درک مطلب و تخصیص منابع است.
۳- در آخرین مرحله از خودتنظیمی مرحله ارزیابی از جمله ارزیابی نتایج است. باز خورد عملکرد برای اشخاص اطلاعاتی را درباره کارآمدی فعالیتهایشان فراهم میآورد. هم چنین مبنایی برای اسنادهایشان، مقایسه کردنهایشان و سازگاریشان با تکالیف فراهم میآورد.
بنابرین همه صاحبنظران معتقدند که مرحله ارزیابی بر مرحله بعدی تاثیر می گذارد.
فرایند یادگیری خودتنظیمی صاحبنظران مرحله مقدماتی مرحله عملکرد مرحله ارزیابی بوکارتز ارزیابی اولیه و ثانویه، تعیین اهداف، شناسایی تفسر تلاش برای هدف بازخورد عملکرد پینتریج دوراندیشی، برنامه ریزی، برانگیختگی نظارت و کنترل واکنش و بازخورد وین وهدوین تعریف تکلیف، انتخاب اهداف برنامه ریزی کاربرد راهبردها سازگار فراشناختی زیمرمن دوراندیشی (تجزیه و تحلیل تکلیف، خودانگیزشی) عملکرد(خودکنترلی، خود مشاهدهگری) خود بازخوردی، (خودقضاوتی، خود انعکاسی) فرایند یادگیری خودتنظیمی صاحبنظران مرحله مقدماتی مرحله عملکرد مرحله ارزیابی بوکارتز ارزیابی اولیه و ثانویه، تعیین اهداف، شناسایی تفسر تلاش برای هدف بازخورد عملکرد پینتریج دوراندیشی، برنامه ریزی، برانگیختگی نظارت و کنترل واکنش و بازخورد وین وهدوین تعریف تکلیف، انتخاب اهداف برنامه ریزی کاربرد راهبردها سازگار فراشناختی زیمرمن دوراندیشی (تجزیه و تحلیل تکلیف، خودانگیزشی) عملکرد(خودکنترلی، خود مشاهدهگری) خود بازخوردی، (خودقضاوتی، خود انعکاسی)
جدول ۲-۴ مقایسه چهار مدل بر اساس سه مرحله یادگیری خودتنظیمی
جدول (۲-۵) خلاصهای از نتایج مقایسه دو به دو مدلها بر اساس سه معیار ارائه می دهند.
نتایج نشان میدهد که مدلهای پنتریج و زیمرمن بیش از سایر مدلها شبیه به هم هستند و بر اساس رویکرد شناختی – اجتماعی هر دو مدل خود تنظیمی را به عنوان فرایند جهتگیری اهداف و گذر از یک مرحله دوراندیشی، در طول خود نظارتی و خودکنترلی و خود انعکاسی تعریف میکنند.
هر دو جهتگیری انگیزشی دانش آموزان در رابطه با بهره گرفتن از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی را مورد مطالعه قرار داده اند.
مدلهای بوکارتز، پینتریج و وین و هدوین اگر چه شبیه به هم نیستند، کاملاً هم متفاوت نیستند عناصر پایدار در مدلهای بوکارتز و پینتریج این است که آنها بر روی نقش فاکتورهای انگیزشی و فرایند اهداف در یادگیری خودتنظیمی کار کرده اند.
نتایج نشان میدهد که یکی از دلایل اصلی تفاوت در مدلها، نظریه های زیر بنای مدلها است.
جدول ۲-۵ مقایسه دو به دو چهار مدل بر اساس سه معیار
ملاک نویسندگان پس زمینه تعاریف اجزاء ترکیب کننده بوکارتز وپینتریج خیلی متفاوت خیلی مشابه نسبتاً متفاوت بوکارتز و وین نسبتاً متفاوت خیلی متفاوت نسبتاً متفاوت بوکارتز وزیمرمن خیلی متفاوت خیلی مشابه نسبتاً متفاوت پینتریج و وین نسبتاً متفاوت خیلی متفاوت نسبتاً متفاوت پینتریج و زیمرمن خیلی مشابه خیلی مشابه نسبتاً مشابه وین و زیمرمن نسبتاً متفاوت خیلی متفاوت نسبتاً متفاوت
به طور کلی یادگیری خودتنظیمی عبارت است از: فرایندی سازنده و فعال که به موجب آن یادگیرندگان اهدافی را برای یادگیری خود تعیین میکنند. برای رسیدن به این اهداف سعی و تلاش و نظارت میکنند، رفتار، شناخت و انگیزش خود را تنظیم و کنترل میکنند و به وسیله این اهداف و ویژگیهای مبتنی بر محیط راهنمایی و هدایت میشوند.
بر طبق این تعریف کلی، پژوهشهای انجام شده در مدلهای یادگیری خودتنظیمی: چهارمحور کلی را که یادگیرندگان می توانند خود تنظیم شوند تعیین کرده اند. که عبارت است از:
شناخت، انگیزش، رفتار محیط.
حوزه شناختی شامل راهبردهای شناختی مختلفی است که به یادگیرندگان برای به خاطر آوردن[۷۱]، فهمیدن[۷۲]، استدلال کردن[۷۳] و حل مسائل[۷۴] کمک میکنند. بخش عمدهای از این بعد متمرکز بر راهبردهای یادگیری است که یادگیرندگان در زمینه های علمی، درک مطلب، سخنرانی، یادداشت برداری، حل مسائل، ریاضی و نوشتن مقالات استفاده میکنند. علاوه بر این، تحقیقاتی که بر راهبردهای فراشناختی متمرکز شدهاند شامل راهبردهای برنامه ریزی، نظارت وکنترل بر شناخت خود است.
در حال حاضر در بسیاری از جهات فراشناخت به عنوان بخشی از سازه کلیتر از یادگیری خودتنظیمی دیده می شود. به طور کلی یادگیرندگان خودتنظیمی خوب، کسانی هستند که از راهبردهای مختلف برای کنترل شناختشان و هم چنین برای رسیدن به اهدفشان استفاده میکنند (شانگ، زیمرمن، ۲۰۰۸).
حوزه انگیزشی و عاطفی شامل راهبردهای مختلفی است که افراد می توانند برای کنترل و تنظیم انگیزششان و احساساتشان استفاده کنند و همچنین شامل راهبردهای برای تقویت اعتماد به نفس و خودکارآمدی مانند خود صحبتی مثبت (من مطمئن هستم میتوانم این کار را انجام دهم) و راهبردهایی برای کنترل علایقشان است. راهبردهایی دیگر هستند که برای کنترل احساسات منفی مانند اضطراب امتحان که با یادگیری تداخل ایجاد میکنند به کار گرفته میشوند.
در برخی از تحقیقات به این راهبردهای کنترل، انگیزش و عاطفه راهبردهای کنترل اراده میگویند. اما همچنین آنها به عنوان بخشی از سازه یادگیری و خودتنظیمی در نظر گرفته میشوند. مانند شناخت، یادگیرندگان خودتنظیمی خوب کسانی هستند که برای کنترل انگیزش و احساساتشان و دستیابی آسان به اهداف خود تلاش می کند (شانگ، زیمرمن، ۲۰۰۸).
“
[یکشنبه 1401-09-20] [ 01:27:00 ق.ظ ]
|