انتساب هایی که برای توجیه کردن پیامدها به کار برده می‌شوند یا در فرد وجود دارند؛ مثل شخصیت، هوش، مهارت، تلاش، راهبرد، و زیبایی جسمانی و یا در مکان؛ مثل هوا، تأثیر دیگران، یا دشواری تکلیف. بعد درونی- بیرونی یا شخص- محیط انتساب، منبع نامیده می‌شود. منبع به معنی مکان است، یعنی این که آیا علت در درون فرد قرار دارد یا در محیط (ریو، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۲).

علت ها از نظر پایداری هم فرق دارند، که دومین بعد علیتی است. برخی انتساب ها مثل هوش، مهارت، و شخصیت نسبتاً بادوام هستند، در حالی که انتساب های دیگر مثل خلق، تلاش، شانس، و هوا زودگذرند و لحظه به لحظه تغییر می‌کنند. انتساب های علیتی که در زمانها و موقعیتهای مختلف ثابت هستند علت های پایدار نامیده می‌شوند، در حالی که انتساب هایی که در زمان ها و موقعیت های مختلف تغییر می‌کنند، علت های ناپایدار خوانده می‌شوند (وینر و همکاران، ۱۹۷۱؛ وینر، ۱۹۸۶).

سومین بعد انتسابی که کنترل‌پذیری نام دارد، علت های قابل کنترل را از علت های غیر قابل کنترل متمایز می‌کند (وینر، ۱۹۷۹، ۱۹۸۶). تلاش و راهبرد، نمونه هایی از علت های قابل کنترل هستند، در حالی که هوا، مهارت، حریف، ضعف تجهیزات، کمک، مزاحمت، یا سوگیری دیگران مواردی از علت های غیر قابل کنترل هستند. توجه داشته باشید که کنترل‌ناپذیر بودن علت، عمدتاًً به تعبیرهای فردی بستگی دارد، به طوری که توانایی یا جراحت ممکن است برای یک نفر علتی کنترل‌پذیر باشد و برای دیگری علتی کنترل‌ناپذیر.

‌بنابرین‏، انتساب های علیتی به صورت زیر طبقه‌بندی می‌شوند (ریو، ۲۰۰۱؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۲):

منبع: درونی در برابر بیرونی

پایداری: پایدار در برابر ناپایدار

کنترل‌پذیری: کنترل‌پذیر در برابر کنترل ناپذیر

مفهوم منبع کنترل به عنوان بخشی از نظریه یادگیری اجتماعی[۳۴] راتر (۱۹۸۲، ۱۹۶۶)، بیانگر انتظار تعمیم‌یافته‌ای است ‌در مورد عوامل مؤثر بر پاداش و تنبیه در زندگی انسان. در یک طرف پیوستار، کسانی قرار دارند که به توانایی خود در مهار کردن رویدادهای زندگی، یعنی منبع داخلی نظارت و کنترل باور دارند و در انتهای دیگر، افرادی هستند که معتقدند رویدادهای زندگی مانند پاداش و تنبیه، در نتیجه عوامل خارجی، هم چون تصادف، شانس یا تقدیر، یعنی عوامل خارجی منبع کنترل به وجود می‌آیند. از این مقیاس داخلی- خارجی (مقیاس I-E) برای سنجش تفاوت‌های افراد در این که چه مقدار از پاداش‌ها و تنبیه‌ها تحت کنترل عوامل داخلی و خارجی است، استفاده می‌شود. (پروین و جان[۳۵]، ۲۰۰۱؛ ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۱).

افراد در جستجوگری و کنجکاوی خود از علل حوادث و پدیده‌های زندگی، علت‌های متفاوتی را انتخاب می‌کنند که از نظر روانی- اجتماعی این انتخاب بر فرآیندهای شناختی، عاطفی، انگیزشی و ویژگی‌های شخصیتی و عملکردهای بعدی آن ها (در موقعیت‌های تحصیلی، اجتماعی، شغلی) تأثیر بسزایی دارد. به علت‌هایی که افراد، نتایج عملکرد خود را به آن ها نسبت می‌دهند، اسناد علی می‌گویند. مردم معمولاً توانایی را یک ویژگی ثابت در نظر می‌گیرند. در مقابل، تلاش به عنوان یک ویژگی شخصی ناپایدار در نظر گرفته می‌شود. بسیاری از مردم که به خوشبختی اسناد می‌کنند آن را بسیار متغیر می‌دانند. علت موفقیت گاهی به بسیاری یا همه موقعیتهای زندگی مربوط است و شخص نمی‌تواند موقعیت را آگاهانه برای یک هدف مطلوب دست‌کاری کند (کنترل‌ناپذیر) و گاهی می‌تواند چنین کاری را انجام دهد (کنترل‌پذیر). تلاش تنها اسنادی است که معمولاً به عنوان اسناد کنترل‌پذیر در نظر گرفته می‌شود. تاریخچه شکست‌های تحصیلی دانش‌آموزان از عمده‌ترین مواردی است که نقش اسنادی علی را به روشنی نشان می‌دهد. در این موارد دانش‌آموزان بین موفقیت‌ها و اعمال خود رابطه زیادی نمی‌بینند و شکست خود را به فقدان توانایی (اسنادهای درونی) نسبت می‌دهند. آن ها تصور منفی از خود دارند و احساس عدم شایستگی می‌کنند. این احساس باعث کاهش عملکرد در آن ها می‌شود و کاهش عملکرد باعث شکست مجدد آن ها می‌گردد. چنانچه تصور ذهنی نادرست انتخاب شده ادامه یابد، فرد دچار ناراحتی‌های روانی و عدم تطابق اجتماعی می‌شود (میرصدوقی، ۱۳۸۰).

معلمان با تجربه و خردمند، همواره به وجود ارتباط مثبت و قابل توجهی بین درک دانش‌آموز از خود و عملکرد او در مدرسه اشاره کرده‌اند. آنان بر این باورند که فراگیرانی که از خود و توانایی‌هایشان خشنود هستند، به احتمال بسیار زیاد، راه موفقیت را در پیش خواهند گرفت. پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهد که بین سبک های اسناد علی و انگیزش ‌در عملکرد بعدی، رابطه نیرومندی وجود دارد. دانش‌آموزان برای علل موفقیت‌ها و شکست های خود دلایلی را عنوان می‌کنند که می‌تواند یک منبع انگیزش مهم برای هدایت رفتارهای آتی باشد. نظریه اسناد عقیده دارد وقتی افراد موفقیت‌های خود را به تلاش و توانایی (علت‌های درونی) اسناد می‌کنند، برای موفقیت‌های بعدی، و سطوح بالاتر شایستگی ادراک شده خود، انگیزش بیشتری خواهند داشت. اسناد موفقیت‌ها به توانایی، ثابت است و احتمالاً در آینده نیز ادامه دارد و اسناد تلاش، اسناد مناسب انگیزشی برای موفقیت‌های بعد از شکست است؛ زیرا که قابل کنترل است و چنانچه فرد تصمیم بگیرد می‌تواند آن را به دست آورد. به هر حال وقتی که افراد شکست را تجربه می‌کنند مناسب‌ترین اسناد از لحاظ انگیزشی، تلاش است. یعنی شاگردانی که شکست خود را به فقدان تلاش اسناد می‌کنند، به احتمال زیادی باور دارند که می‌توانند در آینده موفق شوند. به علت اینکه تلاش به عنوان اسناد قابل کنترل تفسیر می‌شود، شاگردانی که شکست خود را به فقدان تلاش اسناد می‌دهند احتمالاً باور دارند که مجبور به تکرار شکست نیستند . به علاوه به علت اینکه تلاش کنترل‌پذیر است، به احتمال زیاد آن ها معتقدند که می‌توان با انجام کارهایی موقعیت را تغییر داد (میرصدوقی، ۱۳۸۰).

توجه روزافزون به نقش با اهمیت متغیرهای شناختی و غیر شناختی در پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان، زمینه‌ساز انجام تحقیقات زیادی شده است. در این تحقیق نیز سعی شده تا رابطه بین سبک های اسنادی به عنوان یک متغیر شناختی و انگیزه پیشرفت[۳۶] به عنوان یک متغیر غیرشناختی و یا یک رگه شخصیتی با پیشرفت تحصیلی مورد مطالعه قرار گیرد. از مفهوم سبک اسنادی یا سبک تبیینی برای مشخص کردن انواع تبیین هایی استفاده می‌شود که افراد معمولاً در مواجهه با یک رویداد به کار می‌گیرند (بریجز، ۲۰۰۱). عوامل علی رفتار را «اسناد» می‌گویند و بر این اساس، رفتار دیگران را به عوامل یا به ویژگی‌های شخصیتی پایدار (به اصطلاح عوامل غیرموقعیتی) و یا به جنبه‌هایی از موقعیت اجتماعی آنان اسناد می‌دهند (پتری، ۱۹۹۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت