ج) ضرورت بحث فرهنگها وآداب ورسوم
برای جلوگیری از زوال فرهنگی وآگاهی نسلهای آینده از گذشتگان ونحوه زندگی وآداب ورسوم وارتباط با گذشته پر افتخار اجدادشان پرداختن به فرهنگ ونوشتن آداب ورسوم هر دوره از زمان برای ماندگار شدن ضرورت دارد چرا که آنچه بطور شفاهی وسینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود ونه تنها تحت تأثیر نظریات شخصی تغییر می کند بلکه به مرور وگذشت زمان از بین می رود واز آنجا که باورها وعقاید وآداب یک قوم هویت آنهاست وراهگشای آیندگان پس باید بماند ونسل به نسل منتقل شود . انسان در رسیدن به مدنیت دائماً در حال ابداع قوانین وکردارهای نوین بوده تا مشکلات را کمتر وفرم ومحتوای زندگی را راحت تر کند وگاهی به دنبال تغییرات اجتماعی وسیستمی ورفع نقضها وبوجود آمدن شرایط بهتر فرهنگ وآداب ورسوم هم تغییر یافته وبا تغییرات سریع وتاثیر پذیری از جوامع پیشرفته درزمانی اندک آئینی که تا دیروز مدرن وپیشرفته بود به آئینی سنتی تبدیل می شود .

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ازدواج
رفتن عروس وداماد بر تخت دست در دست هم دادن آخر شب عروسی بعد از این که مهمان ها رفتند. خانواده عروس وداماد ، داماد را به خانه عروس می برند کنیز دربان خانه عروس تا هدیه ای نگیرد. دررا به روی او باز نمی کند به این رسم دهن لحرگرونی dehnlahar grony می گفتند : عروس که از روزها قبل درحجله می باشد موقع ورود داماد صورت خود را می بندد وداماد برای باز کردن صورت عروس هدیه ای به او می دهد که به آن روگشونی rugešoniy می گویند .
درخانه را بوسیله موی بز بافته شده می بستند وداماد با کارد آن مو را می برید وداخل خانه می شد . پدر داماد قبل از این که عروس وداماد به منزل خود بروند گوسفندی را جلو پای آنها می کشد وآنها پای راست خود را به خون آغشته می کنند تا از هر گزندی درامّان باشند هنگامی که روی تخت نشستند یکی از نزدیکان سرآنها را به هم می کوبد زیرا اعتقاد دارند وقتی سردو زوج به هم کوبیده می شود محبت شان نسبت به هم زیاد می شود ودر برابر مشکلات زندگی صبور می شوند ومراسم «پاتختی » صبح روز بعد درخانه عروس وداماد با دهل زدن وگوسفند کشتن همراه است وزنها وقتی که عروس را به طرف تخت می برند با هم می خوانند .
ورخیز ورخیز ای صنم حــالا مجــال رفتـــن است
حالا که بردن دختر تنهـــا نشستــــه مـــــادر
پلی (نقش) ببندی چونار خُندگ (عروس) شیرصد هـزار
فال بند ای فال بند نـــال بـــه کفشـــونی نَمَنـد
پاشنه بند ای پاشنه بند پاشنـــه ورکفشـــاش نمنـــد
رقص وپایکوبی
رقص چوب : این رقص در مراسم عروسی سنتی همراه با چوب بازی وپایکوبی می باشد به گونه ای است که هر نفر چوبی یک متری به دست می گیرد ودایره بزرگی تشکیل می شود که بانوای ساز ودهل نفرات ، با چوب به چوب نفرات جلو می زنند وهمچنین در نوای بعدی برعکس عمل می کنند واین حرکت به حالت دورانی ادامه پیدا می کند . اگر کسی مهارت نداشته باشد باید با جفت خود از دور میدان خارج شوند .
چاپ : رقص سنتی حالت دست افشانی وپای کوبی دادن با ریتم خاصی درحد فاصل چند متر می روند وبرمی گردند تعداد افراد چاپی بسیار زیاد است وحلقه بزرگی تشکیل می شود به حالت دورانی می چرخند .
سه چاپ : افراد به صورت دایره ای با ریتم خاص سه قدم به جلو می روند وبر می گردند .
چاپ نشسته : افراد به صورت نشسته به حالتی خاص پای کوبی می کنند که به آن (نندکی nendeki ) می گویند .
چاپ دوتایی:افراد دوبه دو به صورت رودررودورهم می چرخندکه به آن(کلمپرkalampor ) می گویند .
چاپ گردشی : برخلاف دیگر چاپها با ریتمی خاص پانوای ساز ودهل به جلو وبغل حرکت می کنند .
شیلی کردن : دستمال انداختن گردش وپایکوبی زنان به دور شتر داماد را (شیلی sili) می گویند .
مراسم زایمان
دختری که به خانه شوهر می رود از همان ماه های اول مورد سوال اطرافیان قرار می گیرد که همه ی سئوالات در رابطه با حاملگی او می باشد زن همین که احساس حاملگی کرد درصدد است دیگران را مطلع سازد که معمولاً توسط مادر یا خانواده ی شوهر این خبر درفامیل پخش می شود .
زمانیکه فامیل از حاملگی زن مطلع می شوند سئوالات دیگری را می پرسند .
زندگی ساده وروستایی در شرایط زمانی گذشته علاقه فرزند خواهی خصوصاً پسر را به وجود آورده است از این جهت زن ومرد از بدو زندگی مشترک با گرفتن دعای چله بُر chelhbor به فکر راحتی زاد و ولد بوده اند اگر چه این مسایل غیر علمی بوده اما برای امید زندگی موثر بوده است بعد از تولد نوزاد اگر زنی تازه ازدواج کرده به دیدار او بیاید اول باید دعای چل بُر بگیرد وبعد به دیدار نوزاد بیاید واگر زن حامله ای تهدید به سقط می شد به کمرش دعا می بستند تا کمرش محکم شود وبه سقط جنین اِشکند می گویند . وبه زن حامله لودارlowdar می گویند وبراین عقیده اند زن حامله در دوران بارداری بیش از زمان عادی غذای را هوس می کند وحتی ممکن است به خوردن چیزهای تمایل پیدا کند که در اول زندگیش به آن لب نزده است مثلاً خوردن خاک یا گل ، مُهر نماز تمایلات وکشش زن حامله را نیست به خوردن چیزهای غیر عادی به جنینش نسبت می دهند وبراین عقیده اند چنین هوس می کند ومادر تمایل به خوردن پیدا می کند ، می گویند اگر زن حامله غذایی هوس کند حتماً باید بخورد والا چشم بچه اش کج می شود . به ویار زمان حاملگی نهیک nehikمی گویند شروع آن با حالت ویار اگر پسر باشد تا ماه آخر ادامه دارد اما اگر دختر باشد تا۴ماه بیشتر طول نمی کشد . درطول زمان بارداری از روی بعضی علائم ونشانه ها دختر یا پسر بودن نوزاد را حدس می زنند مثلاً اگر درمدت حاملگیش غذای ترش وشور بخورد می گویند دختر میزاید اگر شیرین بخورد عقیده دارند پسر میزاید .
اگر صورت زن حامله کبود وپر از لکه شود دختری در شکم دارد .
می گویند جنین در۶ماهگی موی سرش رشد می کند که در اصطلاح به آن می گویند دل سُزک delsozakدرهفتمین ماه بارداری امکان زایمان وجود دارد ومی گویند بچه ای که در۷ماهگی به دنیا می آید رسیده وکامل است وزنده می ماند ما بچه ای که درماه هشت به دنیا می آید امکان زنده ماندنش کم است به دردهایی که زن حامله از هفتمین ماه تا زمان زایمان تحمل می کند ماه دردَک mahdardakمی گویند .
وعقیده دارند زن حامله اگر از هفت ماهگی درد داشته راحتروضع حمل می کند چون در طول این مدت دردهایش را تحمل کرده است به بچه ای که در هفتمین ماه بارداری بدنیا بیاید هفتوک وبه بچه ای که در هشتمین ماه متولد شود هشتوک می گویند .
زنیکه اولین بچه اش را حامله باشد از اواخر ماه ششم حاملگی درصدد تهیه ی لباس نوزاد وآجیل تخمه و قوتو ودوای یا داروی گیاهی بر می آید . ماما یا (سرزمین ) هنگام ورود به خانه بالای سرزن حامله رفته وبه دردهای شدید زایمان «چاردَردک » chardardakمی گویند ودراین موقع گوسفندی را به درخانه می بستند وبا تولد فرزند گوسفند را می کشتند که به این رسم پاشاکی pašakiمی گفتند .
ومعتقدند اگر زائو درهنگام چاردردک دعایی کند حتماً دعایش مستجاب می شود . وبچه به دنیا می آید وپس از تولد بچه ماما ناف او را می برد . وبدن بچه را با آب می شویند ودرگوش راست اذان ودرگوش چپ اقامه ومقداری که تربت کربلا به کام ودهان بچه می کشند واز اولین روز زایمان زیر پالش زائو ونوزاد یک شی فلزی مثل کارد میخ ، قیچی ، داس می گذارند وبالای سرآنها قرآن قرار می دهند تا مادر وبچه را از همه ی شهرها حفظ نماید هنوز هم این مراسم ها واعتقادات پابرجا وجود دارند .
اگر نوزادی روی صورت یا بدنش خالی رنگی یا علامتی داشته باشد می گویند «نشون داره » واین علامت یا خال را هم به فال نیک می گیرند . از روز اول زایمان درچشم زائو ونوزاد سرمه می کشیدند تا چشمش در برابر میکروبها مقاوم شود بعد از زایمان به مدت چند روز روسری به سر زائو می بندند تا آن به او نزدیک نشود وروز سوم هم مادر وهم نوزاد برای غسل وپاکی افزایش شیر مادر به حمام برده می شود وداخل تشت مقداری اسپند می ریزند ومعتقدند با این عمل جن وآل به زائو دسترسی نمی یابد واین کار همراه با قرآن وداس صورت می گیرد . زیرا اعتقاد براین است قرآن حافظ زائو ونوزادش است وداس که جنس آن از فلز می باشد برای فرار جن که جنس ونوع آن از آتش می باشد مفید است . وبعد از تولد به مدت شش شب ، مناسبت نوزاد تازه متولد شده مهمانی وجشن برگزار شده که از مهمانها با آجیل ، گشتو وقوتو همراه با قلیون وچای از مهمانان پذیرایی شده تا پاسی از شب به همراه زائو نشسته وبه شادی وصحبت مشغول بوده وشب شش که گوسفندی را قربانی می کنند وبا شام و ولیمه از مهمانان کثیری که دعوت شده اند پذیرایی شده وبعد از صرف شام مهمانی تمام می شود وبیشتر فامیل درجه یک زائو تا پاسی از شب همراه او می نشینند وهمراه با پذیرایی مثل شب های قبل آجیل ومخلفات دیگر هم هست .از بدو تولد تا چند ماهگی ۳تا۴ ماهگی دو دست وپای بچه را در قنداق می بندند تا دست وپاهایش کج نشوند وپیشانی اش را با دستمال می بندند پیشانی تا برآمده نشود وقتی مادر بچه را قنداق می کند ودست وپاهایش را به صورت ضربدری می بندد وبه مدفوع سیاه رنگ نوزاد تازه به دنیا آمد (کیل یعنی همان قیر که ماده ای سیاه رنگ است ) می گویند بچه را تا چهل روز از خانه بیرون نمی برند وبچه که در۶ماهگی چهار دست وپا شروع به حرکت کرده که به آن در زبان بومی گوشک goveškمی گویند به اولین بچه متولد شد (نو دنیا آمده ) وبه آخرین بچه متولد شد که همان ته تغاری باشد پیرون سری واین نامگذاری به این علت است که خانواده ها تا سن نزدیک به پیر سالی بچه دار هم می شدند ودر زمان های قدیم هیچ گونه وسیله یا روشی برای جلوگیری از حاملگی وجود نداشت واکثر خانواده ها دارای تعداد فرزندی تا۱۲ می باشند . به همین علت به فرزند آخری پیرون سری می گویند وبه بچه نزدیک یک سالگی که شروع به راه رفتن وگامهای کوچک برمی دارد می گویند تای تای یا گُُم (قدم) برمی دارد ودرسن که شروع به حرف زدن اولین کلمات ساده ونامفهوم می کند .
مرثیه سرایی زنان :
مرثیه سرایی گریه و زاری زنان در این منطقه سبکی خاص دارد و آن بدین صورت است هنگامی کسی به عزاداری می آید . صاحبان عزا رو به دیوار و پشت به آنان می کنند ،شروع به گریه و زاری می کنند ،اشعار اهنگین مرثیه آمیزی را می سرایند . سپس یکی از مهمانان ،عزاداران را از گریه زاری باز می دارد . برای بهتر بیان کردن این رسم دیدگاه مارکوپولو جهانگرد ایتالیایی که در قرن دهم ه ق نحوه عزاداری مردمان جیرفت و کهنوج را بررسی کرده است اکتفا می کنیم . او در این باره می نویسدن در اینجا اگر کسی ،چه مرد و چه زن فوت کند ،برای وی یک عزاداری مفصل و بزرگ انجام می دهند . بیوگان تا چهار سال حداقل روزی یکبار در مرگ شوهران خود نوحه سرایی می کنند .برای این کار تمام بستگان و همسایگان جمع می شوند و با صدای بلند فریاد گونه گریه می کنند و زار می زنند و به این ترتیب مرده را یاد می کنند . از آنجایی که در این نواحی مرگ و میر زیاد اتفاق می افتد صدای گریه و زاری هیچ وقت قطع نمی شود . در این سرزمین زنهای ماهری هستند که با پول حقوقی که دریافت می کنند بر روی قبور مردگان گریه و زاری سر می دهند(۱).
*ماری بحُوزبونم māre bohowā zobonom
بحوا:بخورد /زبونم زبانم
(ماری بخورد زبانم )
*تّمری بُحوا دندونم dendonom howā temerie bo
تمر: کرم دندان/ دندونم : دندانم
(کرمی بخورد دندونم )
*که نُم تّببرم به مورکن ke no me ta bear om be muekon
مور کن کمرثیه های زنان
(اگرنام تو را ببرم به مرثیه های زنان)
*بّری تّبیا ary to beyā
*صدبرت مو قربونَ بَهَم (می شوم sad baret mo qorbona baham
* گاهی تفاکی بیا مهمونم
تفاکی :اتفاقی /مهمونم :مهمانم k¡e beyā mehmonom gāhie tofā
(گاهی اتفاقی بیا مهمانم )
*کی دیری بگردی key derie begardi
(کی روزگار بگردد )
تعیین مهریه :
بعد از برگزاری این مهمانی ها نوبت به« مهریه »و معین کردن زمان عقد و عروس می رسید که این جلسه هم با حضور مردانی از نزدیکترین اقوام عروس و داماد و برگزاری شد و بزرگتری از خانواده داماد صحبت را شرئع می کرد و بعد از اینکه در مورد ازدواج و تعریف و تمجید از خانواده عروس مطلب را شرئع نمود . ومیزان مهریه را که قبلاً در نظر گرفته شده بود بیان می نمود مهریه به نسبت وضع وشخصیت خانواده ها تعیین می گشت و سپس مهریه عروس ر جهت اطلاع حضار را اعلام می نموند مهر کردن پا نسبت مهر زدن می گویند که دربعضی مواقع دراولین جلسه ی خواستگاری با هنگام عقد میزان ان مشخص می شد و جلسه ای جداگانه نداشت حال اگر بزرگترها خصوصاً پدر عروس موافق مهریه بودند که با صلوات فرستادن موضوع تمام می شد نقره –مس –طلا شتر اسم داردو نفر وشتربی اسم یک نفر و هم چنین نخل و گُلم و مولد .[۲]
عقدبندان
خرید عروسی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت