ه- فرضیات
۱- حقوق بین‌الملل بعضی از جدایی طلبیها را مشروع میداند و مبنای آن بدون تردید حق تعیین سرنوشت میباشد.
۲- جدایی طلبان با شرایطی استحقاق جدایی از دولت مرکزی را دارند.
۳- جدائی چاره سازتنهادر شرایط بسیار استثنائی ان هم در مواردی که نقض سیستماتیک حقوق بشر و اقدامات تبعیض آمیز خشونت بار به صورت مداوم علیه مردم ارتکاب مییابد، قابل قبول است.
ٍو- اهداف تحقیق
این تحقیق در پی یافتن رویکرد حقوقی در حقوق بین‌الملل معاصر مرتبط با موضوع جدایی طلبی است. این رویکردها میتواند از حوزه های مختلفی از حقوق بین‌الملل شامل حقوق بشر، حقوق مخاصمات مسلحانه، حقوق بین‌الملل معاهدات، حقوق بین‌الملل عرفی، حقوق جانشینی و غیره استخراج شده و با یکدیگر سنجیده شود. تا بتوان سرفصلی تحت عنوان جدایی طلبی در حقوق بین‌الملل را به نظم کشید. در نهایت این وظیفه کمک خواهد کرد تا خلاء آشکار موجود در رابطه با مسائل جدایی طلبی تا حدی پر شده و شاید قدمی باشد برای کوشش های بیشتر جهت نظاممند کردن این پدیده ی سیاسی و حقوقی در حقوق بین‌الملل معاصر.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ح- تقسیم مطالب و ساختار تحقیق
این تحقیق به دو فصل تقسیم گردیده است. فصل اول آن کلیات شامل: مفهوم حق تعیین سرنوشت و ابعاد حقوقی آن، موارد کاربرد حق تعیین سرنوشت خارجی، گذر تاریخی حق تعیین سرنوشت وتجزیه‌طلبی، ارتباط حق تعیین سرنوشت وتجزیه طلبی، حیطه اعمال حق تعیین سرنوشت در حقوق بین‌الملل میباشد. در فصل دوم مشروعیت وعدم مشروعیت تجزیه‌طلبی، شامل: مبانی حقوقی و فلسفی تجزیه‌طلبی، تئوری جدائی جبرانی(چاره ساز) و شرایط اجرای آن و در نهایت رویکرد نوین حقوقبین‌الملل در خصوص تجزیه‌طلبی با تأکید بر آرای دیوان عالی کانادا در پرونده جدایی کبک، کوزوو، ابخازی واوستیای جنوبی، جنوب سودان، رویه وواکنش جامعه بین‌المللی در این رابطه مورد تحلیل قرار میگیرد. در پایان جمعبندی مختصری در خصوص مباحث عنوان شده، ارائه خواهد شد.
فصل اول
کلیات (تعاریف و مفاهیم)
تعریف مفاهیم
در این تحقیق به تعریف مفاهیمی اشاره خواهد شدکه فهم حقوقی آنها پیش از نوشتار ضروری است.
استقلال: اعلامیه حقوق و وظایف دولتها که در سال ۱۹۴۹ توسط کمیسیون حقوق بین‌الملل تهیه شد، استقلال را به عنوان «اهلیت یک دولت برای تأمین رفاه و توسعه خود به دور از سلطه دیگر دولتها مشروط بر آنکه حقوق مشروع آنها را تضعیف یا نقض نکند» تعریف کرده است .
حاکمیت: حاکمیت به معنی قدرت برتر، قدرت مافوق و قدرت مطلق و انحصاری هر کشور است در نظام بین‌المللی نیز حاکمیت به معنای عدم وابستگی به قدرت دیگر است.
شناسایی: روش و تشریفاتی است که به طور سنتی از قرن هجدهم به بعد در روابط بین‌المللی معمول گردیده و آن، به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت