وجود یک سیستم مدیریت و برنامه‏ ریزی خوب و کارآمد، که در عین پیاده‌سازی و اجرای استراتژی‏های تدوین‌شده سازمان، بتواند این استراتژی‏ها را با سطوح مختلف سازمانی، اعم از سطح کلان[۱۱]، سطوح کسب‏وکار[۱۲]، سطوح عملیاتی[۱۳] و درون عملیاتی[۱۴] همراستا سازد، بسیار مثمر ثمر خواهد بود(کتوریا[۱۵] و همکاران، ۲۰۰۷).

۱-۳- ضرورت انجام پژوهش

امروزه در بسیاری از سازمان‏ها، تأکید و پافشاری بیش‌ازحد بر تدوین استراتژی و داشتن چشم‏انداز قوی، بدون در نظر گرفتن جوانب پیاده‏سازی و تحقق آن، بسیار فراگیر شده است . حال آن‏که همه‏ی آنچه سازمان برای موفقیت لازم دارد یک استراتژی خوب و صحیح نیست. آمارهای ارائه‌شده در بخش ۱-۲ نیز مبین این مسئله است که مسئله واقعی نه استراتژی بد، بلکه اجرای بد استراتژی است (چاران و کولوین[۱۶]، ۱۹۹۹، کاپلان و نورتون، ۲۰۰۱ الف). با نرخ شکستی که بین ۷۰ تا ۹۰ درصد گزارش شده است، سرمایه‏گذاران هوشمند فهمیده‏اند که اجرای خوب، مهم‏تر از چشم‏انداز خوب است (کاپلان و نورتون، ۲۰۰۱). این اجرای خوب خود، نیازمند وجود یک هماهنگی متوازن میان ساختارهای متنوع سازمانی در راستای پیاده‏سازی صحیح اهداف سازمانی در سطوح مختلف هست. بطوریکه هر جزئی از سازمان اهداف خود را همسو با اهداف کلان سازمانی ترسیم نماید و منابع سازمان در راستای تحقق این اهداف مصرف شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این پژوهش با در نظر گرفتن کارت امتیازی متوازن[۱۷] به‌عنوان یک سیستم مدیریت و برنامه‏ ریزی کارآمد، ساختارهای مختلف همراستایی در سازمان شناسایی و تأثیر آن‏ها بر اجرای درست استراتژی مورد بررسی قرار می‏گیرد.

۱-۴- پرسش‏های پژوهش

همراستایی استراتژیک[۱۸] به‌عنوان یک مزیت رقابتی (پاول[۱۹]، ۱۹۹۲، پورتر[۲۰]، ۱۹۹۶) می‏تواند سازمان را به‌خوبی در دستیابی به توازن موردنیاز جهت پیاده‌سازی درست اهداف همراهی کند. ازاین‌رو ابتدا لازم است ساختارهای متنوع ایجاد همراستایی به‌خوبی بررسی و مطالعه شوند. درنتیجه یکی از پرسش‏های پژوهش حاضر ، بررسی ساختارهای همراستایی استراتژیک موردنیاز جهت پیاده‌سازی استراتژی است. این مطالعه با در نظر گرفتن مدل کارت امتیازی متوازن به‌عنوان یک ساختار بهینه و کارآزموده در پیاده‌سازی استراتژی‏ها، این ساختارها را در درجه اول در این چارچوب نیز موردبررسی قرار می‎‏دهد و نبود ساختارهای لازم را مطالعه می‏کند.
پژوهش حاضر، ضمن انجام بررسی‏های یادشده، نبود یک الگوی مناسب، جهت همراستایی اهداف استراتژیک با فرآیندهای کلیدی سازمان را در ادبیات پژوهشی کارت امتیازی متوازن قابل تامل و بررسی می‏یابد. لذا در مرحله بعدی، به‌عنوان مهم‏ترین پرسش پژوهش حاضر، نحوه ایجاد همراستایی مابین اهداف استراتژیک و فرآیندهای کلیدی را پاسخ خواهد گفت.
درعین‌حال این پژوهش سعی خواهد داشت تا پرسش‏های زیر را نیز پوشش دهد:
فرآیندهای سازمان و اهداف استراتژیک از چه طریق قابل قیاس میزان همراستایی با یکدیگر می‏باشند؟
مدل همراستایی ارائه‌شده، دارای چه مقیاس‏هایی باید باشد؟
از مابین شاخص‏های متعدد تعریف‌شده برای هر یک از اهداف استراتژیک و فرآیندها، چگونه می‏توان به‌طور مؤثر، مهم‏ترین شاخص‏ها را برگزید؟
نقشه فرآیندی ارائه‌شده در سازمان و همسویی‏های بررسی‌شده، چگونه می‏توانند قابل‌اعتماد باشند؟

۱-۵- اهداف پژوهش

پیش‌تر اشاره شد که مطالعه حاضر ابتدا ساختارهای همراستایی استراتژیک معرفی‌شده در مطالعات کارت امتیازی متوازن را موردبررسی قرار می‎‏دهد تا علاوه بر مشخص ساختن ساختارهای موجود، عدم وجود ساختارهای لازم را نیز بررسی کند.
در گام بعدی معرفی یک الگوی مناسب و نظام‏مند مطابق با الگوهای معرفی‌شده برای مدل‏های همسویی در ادبیات موضوع، جهت همراستایی اهداف استراتژیک با فرآیندهای کلیدی، در دستور کار قرار می‏گیرد.
همچنین درنهایت، با مقایسه شاخص‏های عملکردی فرآیندها با استاندارد چارچوب طبقه‏بندی فرآیندها[۲۱] و سنجه‏های عملکردی معرفی‌شده در آن، تطابق نقشه فرآیندی سازمان با استانداردهای ارائه‌شده بررسی می‎شود.

۱-۶- چارچوب پایان‏ نامه

در این فصل کلیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تحقیق و در فصل دوم، ادبیات تحقیق به همراه متدولوژی‏های پژوهش مرور خواهد شد. در فصل سوم مدل مفهومی همراستایی اهداف استراتژیک و فرآیندهای سازمان معرفی می‏گردد. در فصل چهارم مدل مفهومی ارائه‌شده در یک سازمان فعال به‌عنوان مجری پروژه‏های مهندسی، تامین و ساخت[۲۲]، پیاده‌سازی و بررسی می‏شود و در فصل پنجم نتایج تحقیق تشریح می‏گردد. همچنین در این فصل پیشنهاد‌هایی برای تحقیقات آتی ارائه می‏گردد.
شکل ۱-۱ به‌صورت شماتیک مراحل انجام تحقیق را به تصویر می‏کشد:

شکل ۱- ۱- گام‏های انجام پژوهش

۱-۷- جمع‏بندی

در این فصل کلیات پژوهش، به‌صورت خلاصه مرور شدند. کلیات پژوهش جهت مرور فضای کلی حاکم بر مسئله تحقیق جهت تبیین جوانب کامل آن مرور شد. هدف از شکل‏گیری و ضرورت پژوهش حاضر عنوان شد و پرسش‏هایی که این پژوهش سعی دریافتن راه‏حلی برای آن‏ها هست عنوان شدند. کارت امتیازی متوازن به‌عنوان یک سیستم مدیریت و برنامه‏ ریزی کارآمد در نظر گرفته شد و مطالعه و بررسی ساختارهای مختلف همراستایی در سازمان در چارچوب آن و تأثیر آن‏ها بر اجرای درست استراتژی به عنوان یکی از اهداف پژوهش حاضر عنوان گردید. در طول فصل عنوان گردید که اجرای خوب خود، نیازمند وجود یک هماهنگی متوازن میان ساختارهای متنوع سازمانی در راستای پیاده‏سازی صحیح اهداف سازمانی در سطوح مختلف هست.
هدف از این فصل ایجاد یک آشنایی با فضای عمومی پژوهش بوده تا از این رهگذر وارد بحث اصلی جهت بررسی پرسش اصلی تحقیق و ارائه راه‏حل پیشنهادی در فصول آتی شود.

فصل دوم

مرور ادبیات

۲-۱- مقدمه

ادبیات پژوهش در سه قسمت اصلی ارائه می‏شود. در قسمت اول، مرور مختصری بر مهم‏ترین تعاریف و مبانی نظری تحقیق انجام می‏شود. در قسمت دوم، پژوهش‏های پیشین مرتبط با حوزه همراستایی استراتژیک، ابتدا در بستر مدیریت استراتژیک و سپس در چارچوب BSC مرور خواهد شد. سپس شکاف‏های مطالعاتی تبیین و سهم پژوهش حاضر در بررسی آن‏ها تشریح می‏گردد. درنهایت در بخش سوم، متدولوژی‏های به‌کاررفته در تکمیل پژوهش، همراه با پیشینه مطالعات مرتبط مرور خواهند شد.

۲-۲- تعاریف و مبانی نظری

همراستایی (همسویی) استراتژیک[۲۳]، حوزه مطالعاتی بسیار گسترده‏ای هست که بنا به ساختارها، ریشه‏های مطالعاتی و جایگاه سازمانی تنوع ساختاری و لغوی گسترده‏ای را در برمی‌گیرد. در این بخش سعی خواهد شد تا این ساختارها و ریشه‏های مطالعاتی بنا به تعریفی که مطالعات پیشین از آن داشته‏اند و با بهره گرفتن از جمع‏بندی‏های که خود محقق از این مطالعات داشته است، معرفی و دسته ‏بندی شوند.

۲-۲-۱- همراستایی (همسویی) استراتژیک

در تعریف و توصیف همراستایی، با توجه به ساختارها و واژگان بکار گرفته‌شده در جهت توصیف و مدل‏سازی آن، تنوع بسیار چشم‏گیری قابل ‌مشاهده هست (هیل و براون[۲۴]، ۲۰۰۷، ونکاترمن و کامیلوس[۲۵]، ۱۹۸۴). این خود یکی از مشکلات اصلی در باب بررسی و تحلیل تحقیقات مرتبط، با بهره گرفتن از کلید واژگان موجود و نیز ارائه یک ساختار مدون به‌عنوان درخت دانش می‏باشد. در این مطالعه ازاین‌پس دو واژه “همسویی” و “همراستایی” به یک معنا به‌کاربرده می‏شوند.
عبارات پرکاربردی نظیر تناسب استراتژیک[۲۶]، همراستایی استراتژیک[۲۷] (که گاهی به یک معنا بکار برده‏ می‏شوند) و نیز همرایی استراتژیک[۲۸]، در جهت تداعی معانی از قبیل تناسب، انسجام[۲۹]، سازگاری[۳۰] و همسازی[۳۱] مابین ابعاد مختلف سازمانی، از جانب محققان متعدد بکار گرفته‌شده‌اند (پریتو و کاروالهو[۳۲]، ۲۰۱۱).
باوجوداین گستردگی و گاه تضاد‏های موجود، محقق سعی خواهد کرد تا همسویی را در تعاریف، ساختارها و فرم‏های متنوع موجود بررسی و ضمن تشریح هریک، یک الگوی کلی، به‌عنوان درخت دانش در اختیار بگذارد.
با توجه به مطالعات صورت گرفته، همسویی می‏تواند از چند وجه، تنوع ساختاری و مفهومی داشته باشد:
تنوع وابسته به تعاریف و معانی؛
تنوع وابسته به جایگاه همسویی در مدیریت استراتژیک؛
تنوع وابسته به فرم‏های ایجاد و جاری‏سازی همسویی؛
تنوع وابسته به ساختار متغیرها و مفاهیمی که همسویی در مطالعه آن‏ها بکار می‏رود.
در ادامه پژوهش هر یک جداگانه بررسی خواهد شد. هدف، تبیین جایگاه پژوهش حاضر در سری مطالعات ارائه‌شده می‏باشد.

۲-۲-۲-۱- تعاریف همراستایی

تعاریف همراستایی در طول دهه‏های مختلف، با توجه به گسترش روزافزون مباحث، دچار تغییرات جزئی و یا کلی شدند. در ادامه با ارائه برخی از این تعاریف سعی می‏شود تا این تحول در حد امکان تبیین و الگوی تطبیقی این پژوهش مشخص شود.
در اولین تعاریف ارائه‌شده در ادبیات موضوعی در مورد همراستایی، نادلر و توشمن[۳۳] (۱۹۸۰، ص. ۴۰) همراستایی را “میزان سازگاری[۳۴] در نیازها[۳۵]، تقاضاها[۳۶]، اهداف،[۳۷]مقاصد[۳۸]، و یا ساختار[۳۹] یک جزء با جزء دیگر” عنوان می‏کنند.
پورتر (۱۹۹۶، ص. ۷۳) مدعی است: “تناسب استراتژیک میان فعالیت‏های متنوع سازمانی، نه‌تنها برای یک سازمان ایجاد مزیت رقابتی می‏کند بلکه آن را قادر می‏سازد تا این توانایی و مزیت را به ثبات برساند".
لباویتز و رسانسکی[۴۰] (۱۹۹۷، ص. ۵) نیز همراستایی را “ هم به‌مانند یک فعل[۴۱] و هم یک اسم[۴۲]” عنوان می‏کنند: “حالتی از بودن و نیز مجموعه‏ای از فعالیت‏ها. همراستایی]…[ به یکپارچگی سیستم‏های کلیدی و فرآیندها اشاره دارد و سعی در پاسخ به تغییرات در محیط بیرونی دارد“.

۲-۲-۲-۲- جایگاه همراستایی در مدیریت استراتژیک

در میان مراحل سه‏گانه مدیریت استراتژیک، همراستایی در دو فاز تدوین و به‌ خصوص اجرای استراتژی، دارای نقش به‏سزایی می‏باشد. هربینیاک[۴۳] و جویس[۴۴] (۲۰۰۱، ص. ۶۱۵) نیز اظهار دارند “به‌کارگیری کارآمد یک مدل اجرایی، با بهره گرفتن از مراحل به‌هم‌پیوسته آن، نیازمند شناخت عملکردهای این اجزا و تناسب[۴۵] مابین اجزای این مدل می‏باشد“. مطالعات کاربردی بسیاری نیز مبین تأثیر به‏سزای همراستایی در دو فاز تدوین و اجرای استراتژی می‏باشد (پریتو و کاروالهو، ۲۰۱۱). در فاز طراحی و تدوین، اهم ایجاد تناسب و همسویی میان استراتژی سازمان با ارزیابی عملکرد[۴۶] داخلی سازمان و نیز ارزیابی خارجی فرصت‏ها و تهدیدهای محیطی پیش روی سازمان، مورد تاکید قرار گرفته است. همچنین در فاز پیاده‏سازی، ایجاد همسویی و سازگاری در سیستم‏های کلیدی، فرآیندها و تصمیمات داخلی سازمان مهم تلقی شده است (کتوریا و همکاران، ۲۰۰۷).

۲-۲-۲-۳- فرم‏های جاری‏سازی همراستایی

هر پدیده‏ای برای آن‌که در یک مجموعه و یا سیستم پذیرفته و در بطن آن جای بگیرد، نیاز به معرفی و جاری‏سازی مابین اجزای آن مجموعه و سیستم دارد تا توسط تمام اجزا شناخته شود و برای مجموعه و سیستم موردنظر مبهم باقی نماند.
در ادبیات موضوعی، به‌طور آشکار دو نوع جاری‏سازی و یا فرم‏های همراستایی[۴۷] (کتوریا و همکاران، ۲۰۰۷) قابل‌تمییز و تبیین است، که از آن به‌عنوان ابعاد همراستایی نیز یاد می‏شود (پریتو و کاروالهو، ۲۰۱۱):
همراستایی عمودی
همراستایی افقی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت