کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب



  فیدهای XML
 



۲-۴-۱- تعریف اعتماد به برند
علاقه به موضوع اعتماد در رشته‌های مختلف باعث غنای این مفهوم شده؛ ولی ترکیب دیدگاه‌های متفاوت در مورد اعتماد، رسیدن به توافق در مورد ماهیت آن را با مشکل روبرو کرده است. اعتماد به برند از دیدگاه‌های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و تعاریف متفاوتی از آن ارائه شده است. اعتماد به برند احساس امنیت خریدار در تعامل با برند که بر پایه ادراک از قابلیت اطمینان و مسئولیت‌پذیری برند در مقابل علائق خریدار به دست آمده است (دلگادو – بالستر، ۲۰۰۱). کارتر و وبر اعتماد را به عنوان تعامل بین فرد و دیگران تعریف می‌کنند که در این تعامل هدف، رابطه است (کارتر و وبر، ۱۹۹۲). این رابطه از طریق باور افراد در مورد اینکه دیگران به دیدگاه آنها احترام می‌گذارند و به روشی عمل نمی‌کنند که استانداردهای اخلاقی ارتباط را نقض کنند، توصیف می‌شود (چوئی و همکاران، ۲۰۱۱). اعتماد به معنی اعتبار و اطمینان به طرف معامله (مورگان و هانت، ۱۹۹۴) و نشانه تعهد و رضایت مصرف‌کننده[۴۹] از یک برند خاص است (دونی و کانن، ۱۹۹۷). اعتماد تمایل به تکیه بر طرف دیگر معامله در صورت مواجه شدن با ریسک است. این تمایل از ادراک طرفین بر اساس تجربه گذشته ناشی می‌شود و بر نتایج نهایی استوار است. نتیجه نهایی مثبت اعتماد را افزایش می‌دهد و نتایج منفی باعث کاهش اعتماد می‌شود (ورکل، ۱۹۷۹). اعتماد به برند به عنوان «امنیتی که مصرف‌کننده در تعامل خود با برند احساس می‌کند»، تعریف می‌شود. این احساس بر اساس ادراکاتی است مبنی بر اینکه برند قابل اعتماد و مسئول تامین منافع و رفاه مصرف‌کننده است (دلگادو – بالستر، ۲۰۰۱). آکر نیز با اثبات اینکه اعتماد به برند فراتر از رضایت مصرف‌کننده از عملکرد محصول و ویژگی‌های آن است، از این تعریف حمایت می‌کند (آکر، ۱۹۹۶). اعتماد بر مبنای انتظاری که افراد از خود یا دیگران دارند، استوار است (باربر، ۱۹۸۳) و می‌توان آن‌ را به عنوان تمایل یا حسن نیت دانست که این توانایی را به مصرف‌کننده می‌دهد تا ریسک را در نظر بگیرد. حسن نیت طرفین بر اساس تجربه‌های گذشته ایجاد می‌شود. اعتماد، به خاطر توانایی در تعدیل ریسک موجود در فرایند خرید، احساسی نزدیک به رضایت است (دویر و همکاران، ۱۹۸۷). دونی و کانن نشان دادند که ساختار اعتماد شامل فرایند حسابگرانه‌ای است که بر مبنای توانایی برند برای ادامه فعالیت‌ها به منظور انجام تعهدات خود بر اساس تخمین هزینه - منفعت عمل می‌کند. آنها همچنین اشاره می‌کنند که اعتماد شامل استنباط در مورد خیرخواهی یک شرکت در جهت فعالیت بر اساس منافع مشتریان و ارزش‌ها و اهداف مشترک است. بنابراین، باور افراد در مورد قابلیت اطمینان، امنیت و صداقت جنبه‌های مهم اعتماد است که مردم در مفهوم‌سازی خود از اعتماد لحاظ می‌کنند (دونی و کانن، ۱۹۹۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

این اعتقاد وجود دارد که اعتماد تنها در محیط نامطمئن و مخاطره‎‌آمیز وجود دارد، زمانی که نتایج تصمیم برای فرد نامشخص و مهم است (ماتزلر، ۲۰۰۶). مورمن وهمکارانش و همین‌طور کنن و دونی معتقدند مفهوم اعتماد فقط مناسب شرایط عدم قطعیت است (دونی و کانن، ۱۹۹۷). اعتماد، عدم اطمینان محیطی را کاهش می‌دهد؛ زیرا مصرف‌کنندگان می‌توانند به برندهای معتمد تکیه کنند (ساهین و همکاران، ۲۰۱۱).
۲-۴-۲- ابعاد اعتماد به برند
اعتماد به برند ساختار پیچیده‌ای است که از دیدگاه‌های مختلفی می‌توان به آن نگاه کرد. با توجه به تحقیقات انجام شده در رابطه با این ساختار، در ادبیات بازاریابی و مدیریت، اعتماد به عنوان یک مفهوم دو بعدی در نظر گرفته می‌شود (گرنووتر[۵۰]، ۱۹۹۲؛ کالن و همکاران، ۱۹۹۵؛ براملی و کامینگز، ۱۹۹۵). در دیدگاه اول، اعتماد به عنوان یک باور یا انتظار (باور قابل اطمینان) در نظر گرفته می‌شود (یعقوب و همکاران، ۲۰۱۰) که دارای ماهیت فنی و شامل توانایی و تمایل به عمل کردن به وعده‌ها و راضی نگه داشتن مشتری است (آلام و یاسین، ۲۰۱۰). باورهای قابل اطمینان شامل ادراکاتی است مبنی بر اینکه طرفین‌ معامله در برخورد با یکدیگر به روش مطلوبی عمل می‌کنند (بون و هولمز، ۱۹۹۹). بعضی از این باورها عبارت‌اند از: شایستگی (باربر، ۱۹۸۳)، قابلیت اعتماد و اطمینان (کومار، ۱۹۹۶)، توانایی، خیرخواهی و کمال (ما‌یر و همکاران، ۱۹۹۵)، قضاوت (میشرا، ۱۹۹۶)، قابلیت اطمینان و پیش‌بینی (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵). در دیدگاه دوم به اعتماد به عنوان تمایل یا قصد تکیه بر فرد امین نگاه می‌شود. در حوزه برند، این بعد شامل نسبت دادن نیت خوب به برند است، مبنی بر اینکه برند به علاقه و رفاه مصرف‌کننده توجه می‌کند. در نتیجه، یک برند قابل اعتماد برندی است که به طور منظم به ارزش‌های وعده‌های داده شده به مشتریان از طریق تولید و فروش محصولات، توسعه آنها و خدمات ارائه شده (حتی در شرایط بد مثل زمانی که بحران به وجود می‌آید) عمل می‌کند (آلام و یاسین[۵۱]، ۲۰۱۰).
اعتماد در زمینه‌های مختلف مثل روانشناسی (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵؛ روتر، ۱۹۸۰؛ لارزلیئر و هاتسون، ۱۹۸۰)، جامعه‌شناسی (لوئیس و ویجرت، ۱۹۸۵)، اقتصاد (دسگاپتا، ۱۹۸۸) و همچنین در زمینه‌های کاربردی مثل مدیریت (بارنی و هازن، ۱۹۹۴) و بازاریابی (اندلیب[۵۲]، ۱۹۹۲؛ مورگان و هانت، ۱۹۹۴؛ دویر و همکاران، ۱۹۸۷) توجه زیادی را به خود جلب کرده است. مرور دقیق ادبیات موجود نشان می‌دهد دو جزء مهم موجود در تعریف اعتماد اطمینان و ریسک هستند.
با توجه به مفهوم اعتماد در ادبیات روانشناسی اجتماعی، بسیاری از محققین بین اعتماد احساسی / عاطفی و اعتماد شناختی تمایز قائل می‌شوند. اعتماد شناختی بر اساس ارزیابی شایستگی، قابلیت اطمینان و قابلیت پیش‌بینی موضوعات مورد اعتماد استوار است و منعکس‌کننده درک اقتصادی اعتماد به عنوان انتخاب عقلانی است (ریجسبرجر و همکاران، ۲۰۰۵). از طرف دیگر، اعتماد عاطفی نوعی اعتماد احساسی است که بر اساس واکنش‌های فوری عاطفی، جذابیت، زیبایی‌شناسی و خیرخواهی استوار است. اغلب رفتارهای مبتنی بر اعتماد ترکیبی از اعتماد عاطفی و شناختی است (کوریتور و همکاران، ۲۰۰۳).
اعتماد مصرف‌کننده به برند منجر به ایجاد تعهد در مصرف‌کننده می‌شود، به ویژه در شرایط مشارکت (درگیری) بالا که تاثیر آن در ایجاد رضایت مصرف‌کننده زیاد است (مورگان و هانت، ۱۹۹۴؛ دلگادو و مونوئرا[۵۳]، ۲۰۰۱؛ مورمن و همکاران، ۱۹۹۲).
۲-۴-۳- منابع و عوامل اعتماد
اعتماد شامل چندین ویژگی است که عبارت‌اند از:
از نظر ویژگی سناریو: اعتماد بخش ذاتی عدم اطمینان و شرایط مخاطره‌آمیز است.
از جنبه شناخت فردی: اعتماد منعکس کننده نوعی دیدگاه قابل انتظار (همراه با قابلیت پیش‌بینی) است.
از نظر نفوذ: اعتماد مهم و قدرتمند است.
از جنبه تعامل: اعتماد ارتباطی دوجانبه یا رابطه متقابل است (باهاتاچاریا[۵۴]، ۱۹۹۸).
در تقسیم‌بندی دیگر، ویژگی‌های اعتماد به سه گروه تقسیم شده است که عبارت‌اند از:
قابلیت اطمینان: تمرکز اولیه فعالیت شرکا باید بر سود اعضای متفق (هم‌پیمان) باشد و بر مزایای دو طرف مبادله تمرکز کند.
قابلیت پیش‌بینی: عملکرد شریک تجاری در دوره‌های زمانی مختلف یکسان است. بنابراین، هر کدام از اعضا می‌تواند فعالیت شرکای خود را پیش‌بینی کند.
اعتبار: هر کدام از شرکا معتقد است که از اعضای دیگر رفتار فرصت‌طلبانه سر نمی‌زند (یونگ – ایبرا و ویئرسیما، ۱۹۹۹).
۲-۴-۴- پیشایندهای اعتماد به برند[۵۵]
در اعتماد به برند موجودیتی که به آن اعتماد شده شخص نیست؛ بلکه یک نشانه است. به طور کلی پیشایندهای اعتماد به برند به سه دسته کلی ویژگی‌های برند، ویژگی‌های شرکت و ویژگی‌های برند – مصرف‌کننده تقسیم می‌شوند (لا و لی، ۱۹۹۹).
ویژگی‌های برند[۵۶]
ویژگی‌های برند نقش مهمی در تصمیم مصرف‌کننده برای اعتماد به برند دارند. همان‌طور که افراد قبل از ایجاد رابطه دوستی به ارزیابی طرف مقابل می‌پردازند، در مورد برند نیز قبل از تصمیم در مورد برقراری ارتباط با برند به قضاوت در مورد آنها می‌پردازند. اعتماد مصرف‌کنندگان به برند بر اساس شهرت (زاکر، ۱۹۸۶)، قابلیت پیش‌بینی (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵) و شایستگی (اندلیب و انوار، ۱۹۹۶) برند تغییر می‌کند.
شهرت برند[۵۷]
شهرت برند به نظر دیگران در مورد قابلیت اعتماد به برند اشاره می‌کند. شهرت برند از طریق تبلیغات و روابط عمومی افزایش پیدا می‌کند؛ ولی تحت تاثیر کیفیت و عملکرد محصول نیز قرار می‌گیرد. اگر مصرف‌کننده‌ای متوجه شود که دیگران نظر مثبتی راجع به یک برند دارند (برند شهرت خوبی دارد) ممکن است به برند اعتماد کنند. بعد از تجربه مصرف، اگر برند بتواند حداقل انتظارات مصرف‌کننده را برآورده کند، اعتماد او افزایش پیدا می‌کند (این به معنی تمایل به تکیه به برند است) (لا و لی، ۱۹۹۹).
پیش‌بینی پذیری برند[۵۸]
پیش‌بینی پذیری به توانایی یکی از طرفین معامله برای پیش‌بینی رفتار طرف دیگر اشاره می‌کند (دونی و کانن، ۱۹۹۷). برندی که از قابلیت پیش‌بینی پذیری برخوردار است به مصرف‌کننده اجازه می‌دهد تا با اطمینان و به طور منطقی پیش‌بینی کند که در هر موقعیتی برند چگونه عمل می‌کند. قابلیت پیش‌بینی برند باعث افزایش اعتماد به برند می‌شود؛ زیرا مصرف‌کننده می‌داند که هیچ اتفاق غیرمنتظره‌ای در هنگام استفاده از آن به وجود نمی‌آید (کاسپرسن و همکاران، ۱۹۹۲).
شایستگی برند[۵۹]
یک برند شایسته این توانایی را دارد تا مشکلات مصرف‌کنندگان را حل کند و نیازهای آنها را برطرف کند. مصرف‌کننده ممکن است با استفاده مستقیم یا از طریق ارتباطات توصیه‌ای به شایستگی برند پی ببرد.
ویژگی‌های شرکت[۶۰]
دانش مصرف‌کننده در مورد یک برند می‌تواند بر اعتماد آنها به برند تاثیر بگذارد. ویژگی‌های شرکت که بر اعتماد مصرف‌کنندگان به برند تاثیر می‌گذارد، عبارت‌اند از :
اعتماد به شرکت[۶۱]
زمانی که به یک موضوع (موجودیت) اعتماد می‌شود، معمولا این تمایل وجود دارد تا به موجودیت‌های زیرمجموعه آن نیز اعتماد شود؛ زیرا به موجودیت بزرگتری تعلق دارد. در مورد شرکت و برند آن، شرکت موجودیت بزرگتر و برند موجودیت کوچکتر و زیرمجموعه آن است. بنابراین، مصرف‌کننده‌ای که به شرکت اعتماد دارد مانند این است که به برند اعتماد دارد.
شهرت شرکت[۶۲]
اگر مصرف‌کننده‌ای متوجه شود که شرکت ارائه‌دهنده برند از نظر دیگران منصف است، ممکن است منجر به اطمینان بیشتری به استفاده از برند شود، در نتیجه اعتماد به برند بیشتر می‌شود (لا و لی، ۱۹۹۹).
انگیزه‌های ادراک شده شرکت[۶۳]
انگیزه‌های ادراک شده از یکی از طرفین معامله بر اعتماد به آن شریک تاثیر می‌گذارد (رمپل و همکاران، ۱۹۸۵). دونی و کانن معتقدند هدفمندی، اعتماد بین خریدار – فروشنده را توسعه می‌دهد ( دونی و کانن، ۱۹۹۷). هدفمندی به بیان و ارزیابی انگیزه‌های طرفین دیگر در معامله اشاره می‌کند. زمانی که یک طرف به عنوان خیرخواه شناخته ‌شود، مورد اعتماد قرار می‌گیرد (دوسچ، ۱۹۵۸).
انطباق رفتار رهبر با نیازهای زیردستان بر اعتماد و اطمینان افراد به رهبر تاثیر می‌گذارد (جونز و همکاران، ۱۹۷۵). در حوزه برند، زمانی که مصرف‌کننده درک ‌کند شرکت مالک برند بر اساس علاقه مشتریان عمل می‌کند، به آن برند اعتماد خواهد کرد.
کمال شرکت[۶۴]
صداقت شرکت ارائه‌دهنده برند، برداشت مصرف‌کننده است از اینکه شرکت دارای مجموعه‌ای از اصول قابل قبول مثل عمل کردن به وعده‌ها، رفتار اخلاقی و صداقت است. درجه‌ای که بر اساس آن در مورد راستی و درستی شرکت قضاوت می‌شود به شایستگی‌های عملکرد گذشته آن بستگی دارد.
ویژگی‌های برند – مصرف‌کننده[۶۵]
ارتباط یک طرفه نیست؛ بلکه هر دو طرف بر معامله تاثیر می‌گذارند. بنابراین، ویژگی‌های برند – مصرف‌کننده می‌تواند بر اعتماد مصرف‌کننده به برند تاثیر بگذارد (لی و لا، ۱۹۹۹). این ویژگی‌ها عبارت‌اند از:
شباهت بین خودانگاره مصرف‌کننده و شخصیت برند [۶۶]
خودانگاره، کلیت افکار و احساسات افراد را با مراجعه به اصل موضوع مشخص می‌کند (هانگ و زینکان، ۱۹۹۵). قیاس معروفی که در ادبیات بازاریابی استفاده می‌شود این است که برندها مشابه افراد هستند. بنابراین، یک برند می‌تواند تصویر یا شخصیت داشته باشد (اسمادر، ۱۹۹۳). تصویر برند باعث ایجاد شخصیت ادراک شده می‌شود. شخصیت برند به عنوان مجموعه‌ای از ویژگی‌های انسانی شامل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی (مثل سن، جنس، طبقه اجتماعی و اقتصادی) و ویژگی‌های شخصیتی انسان (مثل صمیمیت، نگرانی و احساسات) است (لی و لا، ۱۹۹۹).
تحقیقات در زمینه ارتباطات بین‌شخصی نشان می‌دهد که شباهت‌های بین ویژگی‌های دو بخش تمایل به اعتماد را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، از آنجایی که اعتماد باعث به وجود آمدن اعتماد می‌شود، ویژگی‌های معمول ممکن است آغاز کننده فرایند تقویتی و مثبت تعامل باشند (گامبتا، ۱۹۹۸). شباهت‌های درک شده بین خریدار و فروشنده در خریدهای صنعتی بر اعتماد خریدار تاثیر می‌گذارند (دایان و همکاران، ۱۹۹۵). مصرف‌کننده برند را ارزیابی می‌کند و بررسی می‌کند آیا برند مشابه خودش است یا نه؟. اگر ویژگی‌های فیزیکی برند یا شخصیت، مشابه خودانگاره مصرف‌کننده باشد، به احتمال زیاد به آن اعتماد خواهد کرد (لی و لا، ۱۹۹۹).
پیوند برند[۶۷]
پیوند به معنی علاقه خاص یکی از طرفین معامله به طرف دیگر است؛ زیرا طرف مقابل مهربان و خوش‌مشرب است. ارتباطی آغاز نمی‌گردد مگر اینکه طرفین از یکدیگر خوششان بیاید (بنت، ۱۹۹۶). برای آغاز ارتباط با برند مصرف‌کننده باید برند را دوست داشته باشد. زمانی که مصرف‌کننده به برند علاقه‌مند شود تمایل در او به وجود می‌آید تا اطلاعات بیشتری در مورد برند به دست آورد و فرایند اعتماد به برند شروع می‌شود (لی و لا، ۱۹۹۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 08:56:00 ب.ظ ]




ج: یکی از دو تا یا هر دو
سازمان ممکن است در نظر داشته باشد که از بین دو پروژه یا هر دو انتخاب شوند و یا حداقل یکی از آن دو انتخاب شود . مثلا” برای دو پروژه Xو Xباید محدودیت زیر را در مدل داشته باشد تا هر دو پروژه یا حداقل یکی از آنها در سبد جای گیرند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

د: هر دو یا هیچکدام
اگر سازمان بخواهد که دو پروژه یا باهم در سبد قرار داشته باشند یا هیچکدام می بایست محدودیت زیر را در مدل داشته باشد.
ه: محدودیت تعداد پروژه های سبد
به کمک این محدودیت مطمئن می شویم که تعداد پروژه های هر سبد از بین m تعداد پروژه ممکن از n مورد تجاوز نخواهد کرد.
مدل در صورت وجود محدودیت های دیگر نیز باید آنها را منعکس نماید.
۳-۳-۶ فاز ششم: تعیین معیارهای اولویت بندی سبد پروژه ها
از آنجا که تصمیم گیری های نهایی انتخاب سبد پروژه ها توسط مدیران ارشد، سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی هر سازمانی صورت می پذیرد و به بیان دیگر سبدها می بایست برآورده کننده اهداف و انتظارات ذی النفعان سازمان باشند لذا به منظور تعیین معیارهای اصلی اولویت بندی سبد پروژه ها از نظر خبرگان امر، اهل فن و مدیران ارشد و سرمایه گذاران و ذی النفعان بهره گرفته می شود.
که در سازمان منتخب مورد مطالعه این امر از طریق گفتگو و برقراری جلسات با مدیران ارشد (اعضای هیأت مدیره و سهامداران ) و مصاحبه با مدیر عامل محترم امکان پذیر گردید.
در همه سازمانها آنچه از یک سبد پروژه انتظار می رود این است که بتواند بیشترین میزان ارزش حاصله را برای سازمان داشته باشد. بنابراین ارزش حاصله به عنوان یکی از معیار های اصلی اولویت بندی پروژه ها تعیین گردید.
همچنین به دلیل شرایط غیر مطمئن و متغیر امروزی ریسک سبدها نیز از عاملهای مهم در اولویت بندی سبدها می باشد.
در سازمان مورد مطالعه ۲ فاکتور الف: ارزش حاصله برای سازمان و ب: ریسک سبد به عنوان عوامل اولویت بندی سبدها انتخاب گردیدند.
لازم به ذکر است که ارزش حاصله سبدها در قسمت تشکیل سبدها و با بکارگیری روش های تصمیم گیری چندمعیاره( صفر و یک در این تحقیق) محاسبه می شود. و ریسک سبدها نیز از طریق محاسبه واریانس NPVپروژه های سبد برآورد می گردد که در مرحله بعدی به طور کامل تشریح گردیده است.
۳-۳-۷ فاز هفتم : اولویت بندی، تعدیل و متوازن سازی پورتفولیوی پروژه ها
در این مرحله به منظور اولویت بندی سبدهای تشکیل داده شده می بایست ریسک سبدها نیز محاسبه گردد. که در این تحقیق از روش محاسبه واریانس NPV استفاده گردیده است.
همچنین هدف از فرایند متوازن سازی توسعه ترکیب مولفه های پورتفولیوی سازمان با حداکثر پتانسیل است تا بصورت گروهی از اهداف استراتژیک سازمان پشتیبانی کرده و به آنها دست پیدا کند. متوازن سازی پورتفولیوی پروژه از مزایای اولیه مدیریت سبد بوده به توانایی برنامه ریزی و اختصاص منابع بر اساس جهت های استراتژیک سازمان و به حداکثر رساندن بازگشت پورتفولیوی را دارا می باشد.
فعالیتهای متوازن سازی شامل بررسی پروژه های انتخاب شده و اولویت بندی شده می باشد. سبد متوازن شده می تواند از اهداف استراتژیک حمایت کند.در پورتفولیوی مطلوب سازمان معیارهای عملکردی سبدها و محدودیتهای ظرفیتی منابع هم دخیل هستند. در اصل این فرایند شامل: (PMI,2006)
اضافه نمودن مولفه های جدیدی که انتخاب شده و برای انجام ، اولویت بندی شده اند.
تعیین مولفه هایی که بر اساس فرایند ارزیابی اولیه انتخاب نشده اند و نیازمند تجدید نظر هستند.
حذف مولفه هایی برای تعلیق یا دوباره اولویت بندی شدن یا اتمام، بر اساس فرایند بررسی دوباره
اعمال محدودیتهای منابع سازمان در طول اجرای پورتفولیوی پروژه در پورتفولیوی
در انتخاب مجموعه مولفه ها برای اینکه پورتفولیوی بتواند به بازگشت مطلوبی برسد، باید شباهتها و همپوشانی هایی که بینشان وجود دارد را در نظر گرفت. تا بتوان حالتهای مختلفی از سبد ها را داشته باشیم.
سازمان در متوازن سازی و تعدیل پورتفولیوی پروژه های خود از روش های گوناگونی استفاده می کند. در زیر به چند مورد از آنها اشاره می شود:
انتقال و جابجایی پروژه ها مابین پورتفولیوی انتخابی و پورتفولیوی فعال پروژه ها .
تعویق به تأخیر انداختن پروژه هایی که منابع کافی برای اجرای آنها وجود ندارد.
کاهش و فروش قسمتی از سهام سازمان در بعضی از پروژه های خاص که بازدهی مورد انتظار مدیران سازمان را تأمین نمی کنند و فروش آنها به سایر سرمایه گذاران خارج از سازمان.
تغییر در اهداف پروژه ها و هماهنگ سازی با شرایط و موقعیت بازار.
در این مرحله سازمانها می توانند از شیوه های مختلفی چون تحلیل سناریو، تحلیل ریسک، یا شیوه ها ی ترسیمی و گرافیکی بهره گیرند.
در این تحقیق به منظور متوازن سازی سبدها از تحلیل سناریو و تحلیل ریسک سبد ها استفاده می شود.
۳-۳-۱-۷ آنالیز ریسک
آنالیز ریسک یکی از مهمترین و مشکل ترین منظرهای انتخاب پروژه و مدیریت پورتفولیوی می باشد. تکنیکهای زیادی نیز برای این منظور مورد استفاده قرار گرفته اند و به طور قاطع نمی توان بهینه بودن یکی از آنها را اعلام نمود. تکنیکهای مورد استفاده را می توان در دو دسته عمده طبقه بندی نمود:
-۱تکنیکهایی که ریسک پروژه را منحصرا” در قالب پروژه مورد نظر بدست می آورند.
-۲تکنیکهایی که ریسک پروژه را در قالب شرکت یا بازار بدست می آورند.(یزدانپناه،۱۳۸۸)
۱-۱-۷-۳-۳آنالیز ریسک پروژه
در این تحقیق ریسک پروژه ها به عنوان یک عامل مهم در اولویت بندی پروژه ها منظور می گردد. همچنین به هنگام سنجش امکان پذیری پروژه ها می بایست آستانه ریسک ذی النفعان و سهامداران شرکت مدنظر قرار گیرد. این بدین معنی است که در صورتی که پروژه ای ریسکی بیشتر از آستانه تحمل سهامداران و ذی النفعان داشته باشد در همان مرحله غربال اولیه حذف می شود.
لازم به ذکر است که در این تحقیق به دلیل پیچیدگی های احتمالی از محاسبه ریسک پروژه ها خودداری شده است.
۲-۱-۷-۳-۳آنالیز ریسک سبد
در مرحله متوازن سازی سبدهای پروژه همانطور که قبلا” نیز گفته شد ریسک کلی سبدها محاسبه می شود.این موضوع از این نظر مهم است که شرکت نسبت به قابل قبول بودن میزان ریسک سبدهای خود مطمئن شود.و در صورتی که ریسک سبد در محدوده قابل قبول نباشد، مدیریت می بایست به متعادل سازی و توازن آنها بپردازد.
برای محاسبه ریسک پورتفولیوی از واریانس NPV استفاده میشود که از رابطه زیر قابل محاسبه می باشد.
که در آن:
: واریان سبد می باشد.
:انحراف معیار (ریسک سبد) می باشد.
kوkبه ترتیب بودجه پروژه iام و j ام به مجموع بودجه پروژه های درون سبد می باشد.
: ضریب همبستگی می باشد که برای منظور کردن اثرگذاری پروژه ها روی هم بکار می رود. در بحث پورتفولیوی صنعت ساختمان بر خلاف سهام که برای بدست آوردن همبستگی بین پروژه ها از داده های سالهای قبل استفاده می شود، به دو دلیل محدودیت نام برده در رابطه با پروژه های عمرانی، برای تعیین ضریب همبستگی پروژه ها از احتمالاتی که در آینده رخ می دهند استفاده می کنند و به همین دلیل نیز باید در تخمین دقت زیادی کرد تا تخمین معقولی را بدست آورد و علاوه بر این هرگاه اطلاعات جدیدی بدست آید باید اقدام به تجدید نظر و بازبینی همبستگی ها بین پروژه ها شود. (رجایی ،۱۳۸۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ب.ظ ]




ماز شعاعی هشت بازو Arm radial maze) 8 -)

شاتل باکس (Shuttle box)

جعبه Open field

قفس مخصوص موش و ظرف آبخوری

انواع سمپلر بر حسب میکرولیتر

استوانه مدرج

لام و قطره چکان

سرنگ انسولینی

دستکش و ترازو

۳–۳ حیوانات و تیمار
موش­های صحرایی از نژادWistar با وزن ۱۸۰ تا ۲۲۰ گرم، از موسسه سرم سازی رازی تهیه شده و در اتاق حیوانات بخش زیست شناسی در دمای ۲۲۲ درجه سانتی ­گراد و سیکل ۱۲ ساعت روشنایی و ۱۲ ساعت تاریکی با آب و غذا به میزان کافی، نگه داری شدند. برای جفت گیری یک سر موش صحرایی ماده را با یک سرموش صحرایی نر در یک قفس قرار می­دادیم. برای تعیین زمان دقیق بارداری، هر روز تست اسمیر گرفته و نمونه اسمیر را به منظور بررسی، زیر میکروسکوپ قرار داده، بعد از دیدن اسپرم، موش صحرایی ماده از سایرین جدا شده و تنها نگه­داری می­شد. روز دیدن اسپرم را روز صفر حاملگی و فردای آن، روز ۱ بارداری در نظر گرفته می­شد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روز ۱۵ بارداری، موش­های صحرایی ماده وزن شده و به صورت کاملا تصادفی برای تیمار در یکی از گروه ­های مورد مطالعه انتخاب می­شدند.
موش­های صحرایی ماده حامله به سه گروه تقسیم شدند. مادران گروه­ کنترل در کل دوران حاملگی و شیر دهی آب معمولی را دریافت می­کردند. گروه شاهد از شروع روز پانزدهم حاملگی تا پایان روز هفت بعد از زایمان میزان ۴۰ میلی­گرم بر کیلو گرم ساخارین در روز به صورت محلول در آب معمولی دریافت می­کردند. گروه آزمایش از روز پانزدهم حاملگی تا پایان روز هفت بعد از زایمان میزان ۲۰ میلی­گرم بر کیلو گرم در روز داروی اتوسوکسیماید به همراه ۴۰ میلی­گرم بر کیلوگرم ساخارین در روز را به صورت محلول با آب دریافت می­کردند. از شروع روز پانزدهم مادران باردار گروه شاهد و آزمایش با احتیاط کامل به صورت یک روز در میان وزن می­شدند. و میزان محلولی را که طی یک شبانه روز بایستی دریافت کنند تعیین کرده و در طی روز میزان محلول مصرفی به صورت متناوب به وسیله استوانه مدرج برحسب میلی­لیترسنجیده شده پس از
دریافت میزان مناسب، در ادامه روز آب معمولی در اختیار مادران قرار می­گرفت. تقریبا ۲۱ روز بعد از شروع بارداری، موش صحرایی حامله زایمان می­ کند که روز اول زایمان را روز صفر تولد در نظرگرفته و فردای آن، به عنوان روز اول پس از تولد ثبت می­شد. در روز اول پس از تولد در صورتی که تعداد نوزادان بیش از ۸ سر بود تعداد ۸ سربه صورت تصادفی انتخاب شده و بقیه پس ازبیهوشی عمیق قربانی می­شدند. مادر و نوزادها به طورروز در میان وزن می­شدند تا میزان محلول ساخارین و اتوسوکسیماید-ساخارین دریافتی تا روز ۷ بعد از تولد مشخص شود.
در روز ۲۵ پس از تولد نوزادان از مادر جدا می­شدند و در روز ۴۰ پس از تولد زاده­های نر و ماده از هم تفکیک می­شدند. در روز ۶۰ بعد از تولد موش­های صحرایی بالغ وزن می­شدند و از هر جنس تعدادی برای بررسی حافظه فضایی و حافظه احترازی غیر فعال و تعیین آستانه تشنج استفاده می­شد (همچنین در روز ۹ پس از تولد از بین نوزادان هر مادر یک نر و یک ماده جهت پرفیوژن ترنس­کاردیال و مطالعه مرگ نورونی آپاپتوتیک استفاد می­شدند که نتایج آن در اینجا ارائه نمی­ شود).
۳-۴) آزمون یادگیری حافظه فضایی با ماز شعاعی هشت بازو[۴۷]:
تعداد نمونه­ها در این مطالعه ۶۶ سر بود. از این تعداد، گروه کنترل شامل ۱۲ سر نر و ۱۱ سر ماده و گروه دریافت کننده ساخارین شامل ۹ سر نر و ۷ سر ماده و گروه دریافت کننده اتوسوکسیماید – ساخارین شامل ۱۴ سر نر و ۱۳ سر ماده بود.
دستگاه ماز شعاعی از جنس پلکسی­گلس بوده و روی پایه­ های با ارتفاع تقریبی ۵۰ سانتی­متر ازکف زمین قرار دارد و شامل یک میدان مرکزی[۴۸] با قطر ۳۰ سانتی­متر است که ۸ بازو بصورت شعاعی از آن منشعب می­شوند. طول هر بازو ۶۶ و عرض آن ۱۰سانتی­متر است. در انتهای هر بازو یک جام غذا به قطر ۳ سانتی­متر قرار دارد که داخل آن غذای مخصوص (بادام زمینی) قرار داده می­ شود به نحوی که حیوان نتواند آن را از دور ببیند کف بازوها و جام­های غذا خاکستری رنگ است. در راستای هر کدام از بازوها و در خارج از بازوها علائم تصویری ثابتی قرار داده شده. مکان علائم درتمام روزهای آزمون ثابت است و می ­تواند توسط موش­های صحرایی برای جهت­گیری فضایی استفاده شود (Brown , 1992; Bobb and crystal , 2003).
۳-۴-۱ روش کار
مراحل انجام آزمون یادگیری فضایی با ماز شعاعی هشت بازو:
از روز ۶۰ بعد از تولد برای ایجاد انگیزه حرکت در ماز، غذای هر موش صحرایی مورد آزمون به ۸۵ درصد مقدار طبیعی کاهش می­یفت و در طی دوره­ این آزمون وزن هر موش صحرایی به تدریج به حدود ۹۰ درصد وزن اولیه می­رسید.
مرحله :Shaping این مرحله شامل حداقل ۴ جلسه است. ۲ جلسه اول موش­های صحرایی در دسته­های چندتایی به مدت حداقل ۱۰ دقیقه داخل ماز قرار داده می­شوند تا با دستگاه تطابق پیدا کنند. در این ۲ جلسه قطعات بادام زمینی در طول بازوها در اختیار موش­ها قرار می­گیرد. در مرحله بعد موش­های صحرایی برای ۲ جلسه به­ صورت انفرادی داخل ماز قرار داده می­شوند و غذا تنها داخل تمام جام­ها قرار می­گیرد. در این ۲ جلسه زمان حضور در ماز ۳۰۰ ثانیه است.
مرحله :Trainingشامل ۱۲ جلسه است. موش­های صحرایی به صورت انفرادی داخل ماز قرار می­گیرند و غذا تنها در جام­های ۴ بازوی مشخص قرار می­گیرد. حداکثر زمان ممکن برای حضور هر موش صحرایی در ماز ۳۰۰ ثانیه بود و در صورت خوردن بادام زمینی­های هر ۴ بازو قبل از پایان این زمان، جلسه حضور در ماز بلافاصله ختم می­شد. ورود به بازوی فاقد غذا، خطای حافظه مرجع[۴۹] و ورود مجدد به بازویی که غذای آن خورده شده یا ورود مجدد به بازوی فاقد غذا به عنوان خطای حافظه کاری[۵۰] محسوب می­شد (Jarrard, 1978).
لازم به ذکر است در ابتدا موش­های صحرایی نر به نوبت داخل ماز قرار داده می­شوند و بعد از اتمام کار داخل ماز کامل تمیز می­ شود تا علائم بو حذف شود.
یک روز بعد از اتمام دوره سنجش حافظه مرجع و حافظه کاری، موش­های صحرایی به مدت ۱۱ روز در روزهای مشخص به صورت درون صفاقی، اسکاپولامین با غلظت­هایی ۱/۰ و ۲/۰ و پروپرانولول با غلظت­های ۵ و ۱۰ میلی­گرم بر کیلوگرم در روز را دریافت می­کردند. ۲۵ دقیقه
بعد از تزریق پروپرانولول یا اسکاپولامین موش­های صحرایی داخل ماز قرار می­گیرند تا حافظه مرجع و حافظه کاری در مدت زمان حداکثر ۳۰۰ ثانیه سنجیده شود.
۳-۵ آزمون حرکتی :Open field
قبل از آزمون حافظه احترازی غیرفعال، موش­های صحرایی وزن شدند و برای اطمینان از صحت فعالیت حرکتی موش­های صحرایی آزمون Open field انجام گرفت.
جعبه Open field یک آزمون حسی – حرکتی ساده[۵۱] است که فعالیت حرکتی پایه در پاسخ به محیط جدید یا محیط اضطراب زا را مورد ارزیابی قرار می­دهد (Denenberg , 1969).
Open field به شکل یک مکعب با ابعاد ۴۰×۴۰×۴۰ است. کف آن با دو خط متقاطع به ۴ قسمت برابر تقسیم شده است و تعداد دفعاتی که یک موش صحرایی در مدت ۳۰۰ ثانیه از این خطوط عبور می­ کند به عنوان شاخص از فعالیت حرکتی موش صحرایی در نظر گرفته می­شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




کاشفی در تعریف لفظ عام میگوید: و در تعریف لفظ عام مینویسد: «لفظی که شامل بود جمعی را از مسمیات» یعنی شمولیت دارد(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص۲۲۸).
وی لفظ خاص را چنین توضیح میدهد: «لفظی که موضوع باشد برای معنی معلوم علی الانفراد یا اسمی که وضع کرده باشند برای مسمای معلوم به انفراد»(همانجا).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

یادداشت ها
۱- شمسالدین محمدبنحمزهبنمحمد فناری از دانشمندان رومی و حنفی مذهب است که کتابهای زیادی برایش ذکر شده ازجمله: تفسیر سورهی فاتحه، فصول البدائع فی علوم الشرایع دربارهی اصول و شرح رساله الأثیریه فی المیزان. وی در سال ۷۵۱ه.ق. به دنیا آمده و در ۸۴۳ه.ق وفات یافت(ر.ک: لطفی، ۱۴۰۳ه.ق، ص۶۰؛ سرکیس، ۱۳۴۶ه.ق، ج۲، ص۱۴۶۰). نام برخی از کتابهای او در کشف الظنون یافت میشود: اساس التصریف(حاجی خلیفه،۱۹۴۱م، ج۱، ص۱)، اسئله العلامه(همان، ج۱، ص۸۱ )، أنموذج العلوم فی مائه مسأله من مائه فن(همان، ج۱، ص۱۸۴) و عین الأعیان فی تفسیر القرآن وهو: تفسیر الفاتحه(همان، ج۲، ص۱۱۸۱).
۲- تفسیر «زادالمسیر فی علم التفسیر» از عبدالرحمان بن علی بن محمد جوزی(م۵۹۷ه.ق).
۳- ر.ک: طبرسی، ۱۳۷۲ه.ش، ج۲، ص۴۹۷؛ ابن عطیه اندلسی، ۱۴۲۲ه.ق، ج۱، ص۲۵۴؛ رازی، ۱۴۲۰ه.ق، ج۵، ص۲۵۲ تا ۲۵۴.
۴- ر.ک: همین تحقیق، ص۴۶
۵- سیوطی(م۹۱۱ه.ق) نیز درنوع شانزدهم کتاب«الاتقان فی علوم القرآن» مباحث مربوط به نزول قرآن را مورد بررسی قرار داده است(سیوطی، ۱۴۲۱ه.ق.، ج‏۱، ص۱۵۶).
۶- شمس الدین محمد بن اشرف حسینی سمرقندی صاحب الصحایف والقسطاس(متوفی حدود ۶۰۰ه.ق)(سرکیس، ۱۳۴۶ه.ق، ج۲، ص۱۰۴۶).
۷- کتابی است در موضوع موعظه، نوشتهی أبی اللیث نصر بن محمد سمرقندی(م۳۷۵ه.ق). این کتاب در یک جلد و نود و چهار باب تهیه شده است(حاجی خلیفه، ۱۹۴۱م، ج۱، ص۴۸۷).
۸- این حدیث را کاشفی بدون ذکر منبع آورده اما در نهج البلاغه به عنوان یکی از سخنان امام علی(علیه السلام) آمده است(سید رضی، بی تا، ص۵۳۰) و هم چنین در کتاب «منهاج البراعه» این عبارت از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است(هاشمی خویی، ۱۳۵۸ه.ش، ج۱۶، ص۱۶۹).
۹- معالم التنزیل از أبو محمد حسینبنمسعود بن محمد بغوی شافعی معروف به فراء است. برخی سال وفات او را ۵۱۰ه.ق دانستهاند(خطیب،۱۴۲۲ه.ق، ج۱، ص۱۳۶) اما حاجی خلیفه او را متوفی ۵۱۶ه.ق. میداند(حاجی خلیفه، ۱۹۴۱م، ج۲، ص۱۷۲۶).
۱۰- تأویلات القرآن، نوشتهی أبی منصور محمد بن محمد محمود ماتریدی حنفی (م ۳۳۳ه.ق) است. از آثار دیگر او میتوان از کتاب توحید وکتاب المقالات وکتاب الجدل وأصول الفقه را نام برد(لطفی، ۱۴۰۳ه.ق، ج۱، ص۷۶).
۱۱-درهالتاجلغرهالدیباج(الدباج)، به زبان فارسی از قطبالدین محمودبنمسعود شیرازی (م۷۱۶ه.ق)، (حاجی خلیفه،۱۹۴۱م،ج۱، ص۷۳۸).
۱۲- عین المعانی فی تفسیر السبع المثانی یعنی تفسیر سورهی فاتحه از محمد بن اشرف سمرقندی (م حدود۶۰۰ه.ق) است که آن را اختصار کرده و نامش را انسان عین المعانی گذاشت(اسماعیل پاشا، ۱۴۰۲ه.ق، ج۲، ص۱۰۶).
۱۳- نهایه البیان، فی تفسیر القرآن از أبی محمد، جمال الدین، معافی بن إسماعیل بن الحسین بن أبی البیان، مذهبش شافعی و اهل موصل بوده(م۶۳۰ه.ق)(حاجی خلیفه، ۱۹۴۱م، ج۲، ص۱۹۸۷).
۱۴- ر.ک: فرشچیان، ۱۳۸۷ه.ش، صص۶۰ تا ۶۲
فصل چهارم:
روشها و گرایشهای تفسیری جواهر التفسیر
به کارگیری روش در هر علم از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا استفاده از روش صحیح انسان را به هدف علم میرساند. اما استفاده نکردن از روش درست در کار و یا خطای در روش، باعث دور شدن از هدف میشود.کاربرد«روش تفسیر» صحیح در آیات قرآن نیز از اهمیت خاصی برخوردار است تا آن حد که در احادیث از روش اشتباه و نادرست در تفسیر قرآن به شدت منع شده است.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که هرکس آیهای از کتاب خدا را با رأی خود تفسیر کند، کفر ورزیده است، این حدیث در تفسیر البرهان چنین آمده: «و قال أبوعبدالله الصادق(علیه السلام): مَنْ فَسَّرَ بِرَأْیِهِ آیهً مِنْ کِتابِ اللهِ فَقَدْ کَفَرَ»(بحرانی، ۱۴۱۶ه.ق، ج۱، ص۵) و همچنین از پیامبر(صلّی الله علیه وآله) در ارتباط با تفسیر نادرست آیات قرآن روایت شده که: «مَنْ فَسَّرَ القرآنَ بِرَأیِهِ فَلْیَتَبَوَّأ مَقْعَدَهُ مِنَ النّارِ»(فیض کاشانی، ۱۴۱۵ه.ق، ج‏۱، ص: ۳۶)
بنابراین شناخت روش های تفسیری و به کارگیری روش مناسب و صحیح، برای هر مفسری لازم است. مقصود از «روش»، استفاده از ابزار یا منبع خاص، در تفسیرقرآن است که معانی و مقصود آیه را روشن ساخته و نتایج مشخصی را به دست میدهد. به عبارت دیگر، به چگونگی کشف معانی آیات قرآن، «روش تفسیر قرآن» میگویند(رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ه.ش، ص۲۲) و منظور از «گرایش»، تأثیر باورهای مذهبی، اعتقادی و جهتگیریهای عصری در تفسیر قرآن است که بر اساس عقاید، نیازها، ذوق و سلیقه و تخصص علمی مفسر شکل میگیرد(همان، ۲۳).
البته در مورد روشها و گرایشها از اصطلاحات دیگری مانند: مناهج، مذاهب، مکاتب، الوان، اتجاهات و… نیز استفاده میشود که هر یک تعاریف خاص خود را دارد(ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۱۳ تا ۲۰)
در این پژوهش سعی شده بررسیهایی در زمینهی روشها - ابزار و منابع- و گرایشها -دیدگاه ها، تخصص و ذوق و سلیقهی- واعظ کاشفی در تفسیر«جواهرالتفسیر» صورت گیرد؛ راهکارها و شیوههایی که کاشفی برای تبیین و توضیح آیات به کار گرفته است، به دو بخش «روشها» و «گرایشها» تقسیم میگردد: تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به روایت به دلیل استفاده از دو منبع مهم «قرآن» و «
روایات»، در گروه روشها جای داده شده و جهتگیریهای مفسر در تفسیر مانند: ذوق عرفانی، ادبی و حروفی و استدلالهای عقلی، در بخش گرایشها قرار گرفته است. به دلیل اهمیتی که آیات قرآن در تفسیر دارند، طبق آنچه خود قرآن میفرماید که: «تبیاناً لکل شیء، بیانی رسا برای هر چیزی‏» است(نحل/ ۸۹) و نیز بر اساس احادیثی چون سخن امیرالمؤمنین(علیه السلام) که فرمود: «کتاب الله … ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض»(سید رضی، بی تا، ص۱۹۲، خطبهی۱۳۳)،کتاب خدا … برخی قسمت‌هایش با کمک برخی قسمت‌های دیگر سخن می‌گوید و برخی قسمت‌های آن شاهد برخی قسمت‌های دیگر است، ابتدا به روش تفسیر قرآن به قرآن در «جواهرالتفسیر» پرداخته میشود.
۴-۱-روشها
۴-۱-۱- روش تفسیر قرآن به قرآن
امام علی(علیهالسلام) فرمودند: «والله(سبحانه) یقول: “مافرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِن شَیءٍ” و فیه تِبیانٌ لِکُلِ شَیءٍ …و أنّه لَا اخْتلاف فیه فقال(سبحانه): “وَ لَوْ کانَ مِنْ عِندِ غَیرِ اللهِ لَوَجَدوا فیهِ اخْتِلافاً کثیرا” و إنّ القرآنَ ظاهرُه أنیقٌ و باطنُه عمیقٌ، لا تَفْنَی عَجائِبُه و لا تَنْقضِی غرائبُه و لا تُکْشَفُ الظُلُماتُ إلاّ به؛ خدای سبحان میفرماید: “ما در قرآن چیزی را فرو گذار نکردهایم” و فرمود: “در قرآن بیان هر چیزی است"… پس خدای سبحان فرمود: “اگر قرآن از طرف غیر خدا نازل میشد اختلافات زیادی در آن مییافتند". همانا قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف است، مطالب شگفت آور آن تمام نمیشود و اسرار نهفتهی آن پایان نمیپذیرد و تاریکیها بدون قرآن برطرف نخواهد شد»(نهج البلاغه/خطبه ۱۸)(سیدرضی، بیتا، ص۶۱).
یکی از روش‌های شناخته شده و مشهور در تفسیر قرآن، روشِ تفسیر «قرآن به قرآن» محسوب می‌شود که گاه آن را بهترین و پرسابقه‌ترین روش تفسیری معرفی می‌کنند(رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۴۹) و گاه این روش را صحیح‌ترین راهِ تفسیر قرآن دانسته‌اند(۱) (طیار، ۱۴۲۸ه.ق، ص۲۵۳).
منظور از تفسیر قرآن به قرآن این است که آیات قرآن را به وسیله‌ی آیات دیگر توضیح دهند و مقصود آن را مشخص کنند و به عبارت دیگر آیات قرآن، منبعی برای تفسیر آیه‌ی دیگر قرار گیرد(معرفت، ۱۴۱۸ه.ق، ج۲، ص ۲۰؛ رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ ه.ش، ص۵۰).
محمد ابوطبره، در کتاب «المنهج الأثری»، تفسیر قرآن به قرآن را چنین تعریف کرده‌ است: «مقابله‌ی آیات با یکدیگر و شاهد همدیگر قرار دادن و استدلال طرفینی به آیات برای شناخت مراد خدا»(رضایی اصفهانی، ۱۳۹۰ ه.ش ، ص ۵۰).
هم‌چنین این روش از زمان پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) رایج بوده و سپس توسط ائمه(علیهم السلام) و صحابه و تابعین ادامه پیدا کرده و امروز نیز مفسرین این روش را دنبال کرده‌اند تا جایی که برخی چون علامه طباطبایی در «المیزان» و محمد جواد بلاغی در تفسیر «آلاء الرحمان» این روش را روشِ اصلی خود قرار داده‌اند.(۲)
طرفداران روش تفسیری قرآن به قرآن با توجه به دلائل قرآنی(نحل/ ۸۹) و حدیثی(نهج البلاغه/ خطبه ۱۳۳) که دلالت میکنند بر اینکه خود قرآن بیانگر همه چیز است و برخی آیاتش مکمل بعضی آیات دیگرش هست، از آیات قرآن در تفاسیر خود سود جسته‌اند.
صاحب «جواهر التفسیر» نیز این روش را مورد استفاده قرار داده و در بسیاری از جاهای تفسیر برای بیان نکات تفسیری و تفهیم موضوعات، آیات دیگر را شاهد قرار داده است.
- کاشفی برای بیان ارتباط آیه‌ی “اهدنا الصراط المستقیم” با آیه‌ی بعد در سوره‌ی فاتحه از آیه‌ی “وَ إلَی اللهِ المَصِیر"(آل عمران/۲۸) کمک گرفته است، به این معنی که همه‌ی راه‌ها به خداوند ختم می‌شود: «..چون طریق اعانت بسیار است، بیان معاونت مطلوبه یعنی هدایت- که مقصود کلی و مقصد اصلی است- داعی را تلقین کرد که “اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ"، و چون مجموع راه‏ها به اعتبار آنکه موصل به حضرت اوست، که “وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ” صفت استقامت دارد علی الاطلاق، اما در مطلقات هیچ شرفی متصور نیست بلکه ظهور فواید به تمیّز رتب و اختلاف جهات و طرق است‏…» (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۴۸۶). بنابراین اینجا از آیه‌ای دیگر در توضیح آیه‌ی مورد نظر استفاده شده است.
- وی از کتاب «لطایف القرآن» نقل می‌کند که خداوند در قرآن از حمد پنج پیامبر خبر می‌دهد: نوح، ابراهیم، داوود، سلیمان و حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله)، در این قسمت نیز به آیات مربوط به حمد این پیامبران اشاره کرده و سپس می‌گوید: «هریک از این انبیاء به پاس این حمد و ثنا، به برکات و نعمت‌هایی چون: سلامتی، خلیلیت، مغفرت، حشمت بی‌نهایت و عزت و نصرت، دست یافتند و هرکس به روش آن‌ها عمل کند به چنین برکاتی دست پیدا می‌کند»(همان، ص ۴۹۸).
برخی از آیاتی که در این قسمت ذکر شده عبارتند از:
نوح وقتی به کشتی آمد گفت: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»، سپاس و ستایش خدای را که ما را از این قوم ستمکار رهایی داد"(مؤمنون/ آیه ۲۸).
از زبان ابراهیم (ع) آمده: “الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ؛ سپاس و ستایش آن خدای راست که مرا در پیری اسماعیل و اسحاق بخشید"(ابراهیم/ آیه ۳۹).
داوود و سلیمان وقتی به مملکت رسیدند گفتند: “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَی کَثِیرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ؛ سپاس و ستایش خدای را که ما را بر بسیاری از بندگان مؤمن خود برتری داد"(نمل/ آیه ۱۵).
و پیامبر اسلام (ص) زمانی که برگزیده شد، آ
مد: “قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلی عِبادِه؛ بگو: سپاس و ستایش خدای راست و سلام بر بندگان او"(نمل/ ۵۹).(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۴۹۷)
- مفسر«جواهرالتفسیر» در معرفی شکرگزاران و کسانی که در راه سپاس و حمد الهی قدم گذاشتهاند به چهار گروه اشاره کرده و برای بعضی از این گروه ها به شواهدی از آیات استناد میکند:
یکی از گروه‌های شکرگزار مطیعان هستند که کاشفی میگوید ستایش آنها به ارکان است، این آیه برای آن‌ها آورده شده: “إعملوا آل داوود شکراً؛ ای خاندان داود، به سپاسداری [این نعمتها] عمل [و عبادت‏] کنید “(سبأ / ۱۳)، (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۲۳).
-کاشفی در تفسیر سورهی حمد جایی که آیهی اول را شرح میدهد بحثی را به توضیح در مورد لام جارّه در لفظ «لله» اختصاص داده(همان، ص۵۲۷) سپس معانیای که این لام میتواند داشته باشد آورده و در برخی از این معانی آیات قرآن را تأیید برآن معنا قرار داده است:
مفسر برای معنای ملکیت در لام به این آیه استشهاد کرده: “َلهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْد؛ او راست پادشاهی- پادشاهی حقیقی و مطلق- و او راست سپاس و ستایش"(تغابن/۱)
وگاهی معنای استحقاق بدون در نظر گرفتن ملکیت در آن قرار میگیرد مانند: “وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِین‏"(مطففین/۱).(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص۵۲۸)
“إقترب للنّاس حسابهم"(انبیاء /۱) لام در معنای «مِن» در این آیه به کار رفته است.
“بأن ربّک أوحی لها"(زلزال/ آیه ۵) لام به معنای «الی» است(کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۳۰)
- واعظ هم چنین هفت معنا از کلام عرب برای واژهی «ربّ» ذکر میکند که یکی از آنها مصلح بوده یعنی اصلاح کننده و به اصلاح آورنده. در این قسمت علاوه بر اینکه همانند معانی دیگر این کلمه، ازکلام عرب استفاده کرده به نقل از صاحب طوالع(۳) میگوید: یکی از افعال الهی اصلاح است و در مورد اینکه خداوند به اصلاح امور میپردازد به این آیات استشهاد میکند:
“وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَه‏"( انبیاء/ ۹۰)
“یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُم‏"( احزاب/ ۷۱). (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۳۶)
- مفسّر بحثی مطرح کرده در مورد اینکه عده‌ای «ربّ» را اسم اعظم خداوند می‌دانند، در این زمینه شواهد فراوانی از آیات قرآن دیده می‌شود، مانند:
ربّ اسم اعظم است چون وقتی مقلوب شود باز هم از أسماء حسنی محسوب میشود: «إنّه هو البرّ الرّحیم» (طور/۲۸). (کاشفی، ۱۳۷۹ه.ش، ص ۵۴۲)
یکی از دلائل اسم اعظم بودن «ربّ» این است که دعا کنندگان بسیار از این نام استفاده می‌کنند و کاشفی در این باره به آیات زیادی استناد کرده از جمله:
آدم و حوا به امید قبول توبه حق را بدین نام یاد کرده‏اند: “ربّنا ظَلَمنا أنفسنا"(اعراف/۴۳)
(نوح)جهت آمرزش دوستان علم دولت به برکت این اسم برافراشت: “رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنا"(نوح/۲۸)
خلیل جلیل درخواست مشاهده احیای موتی، بدین نام نمود: “رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی"(بقره/۲۶۰)
‏ کلیم صاحب تسلیم در وقت مناجات و رفع حاجات، خود را به پناه این نام کشید: “رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی‏"(طه/۲۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:55:00 ب.ظ ]




فعالیت ها، رویدادها و سازمان های موجود در جنبش در ۱۰ سال گذشته
اطلاعات آماری در خصوص وضعیت زنان در کشور
این بخش از تحقیق بیشتر به صورت مطالعه کتابخانه ای انجام شد، اما با یافته هایی که بعداً در مصاحبه های عمیق با آگاهی دهندگان به دست آمد، نواقص آنها تکمیل شد، نکات مبهم مشخص شد، و برداشت های اشتباه تصحیح گردید. البته در تدوین روند ۱۰ ساله جنبش زنان از ۷۶ تا ۸۶ علاوه بر مشاهدات مستقیم محقق، مراجعه به رویدادها و مستندات عینی نیز لحاظ شد.

مصاحبه زمینه یابی برای جریان شناسی جنبش
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در بررسی معانی ذهنی کنشگران جنبش زنان به دلیل گستردگی و پیچیدگی موضوع نمی توان کل جمعیت کنشگران را مورد تحقیق قرار داد. از یک سو، محدوده کنشگری مشخص نیست، از دیگر سو جستجوی معنای ذهنی همه کنشگران نه ممکن و نه مفید است. بدین منظور، در این تحقیق کنشگرانِ شاخص جریان های مختلف جنبش زنان به عنوان نمونه های مورد تحقیق انتخاب شدند. با اقتباس از فرانکفورد و نچمیناس، نام «آگاهی دهندگان»[۸۶] برای کنشگران شاخص هر جریان به کار می رود. منظور از آگاهی دهندگان، کنشگرانی در جنبش هستند که یا اطلاعات معتبر را مستقیماً به پژوهشگر ارائه می دهند، یا راهِ دسترسی به منابع معتبر را معرفی می کنند. عموماً آگاهی دهندگان جزء کنشگران با سابقه، صاحب نظر و تاثیرگذار یک میدان به حساب می آیند (فرانکفورد و نچمیناس، ۱۳۸۱: ۴۱۶). به عبارت دیگر، این افراد، شاخص جریان های جنبش زنان هستند و به معانی ذهنی، گفتمان ها و چارچوب های تفسیری در هر جریان دسترسی دارند. آگاهی دهندگان لزوماً رهبر یا نظریه پرداز یک جریان به حساب نمی آیند، اگرچه ممکن است این نقش ها بر هم منطبق باشند.
در این مرحله، برای جریان شناسی و شناسایی آگاهی دهندگان جنبش زنان، مصاحبه هایی به صورت «زمینه یابی» انجام گردید. لیست مصاحبه شوندگان (مرحله زمینه یابی) بر اساس تجربه فعالیت محقق در جنبش زنان، مشورت با جمعی از فعالان جنبش، و مطالعه مقالات برخی از آنها تهیه شد. حدود ۱۵ نفر از کنشگران جنبش زنان که اکثراً از جوانان (۲۰ تا ۳۰ ساله) بودند، و موقعیتی نسبتاً با سابقه و در عین حال پویا در جنبش داشتند، انتخاب شدند. بیشتر این افراد دارای شبکه ارتباطی قوی و سرمایه اجتماعی بالایی در درون جنبش بودند. با آنها مصاحبه هایی عمیق انجام شد که بطور متوسط هر کدام ۱ ساعت بطول انجامید. هدف از این مصاحبه همانگونه که پیشتر توضیح داده شد، نخست جریان شناسی جنبش زنان، و سپس انتخاب افرادی شاخص در هر جریان به عنوان «آگاهی دهندگان» آن جریان بود. محور عمده سوالات از این جمع اولیه به شرح زیر است:
کنشگران جنبش زنان را در چه جریان هایی می توان دستهبندی کرد؟
افراد آگاهی دهنده و گفتمان ساز هر دسته چه کسانی هستند؟
چه برنامه هایی توسط هر یک از این دسته ها در حال اجرا است؟
ایدئولوژی (سیاسی و فمنیستی) هر یک از این دسته ها چگونه است؟
موضع گیری هر یک از این دسته ها در قبال مذهب چگونه است؟
این دسته ها چگونه رابطه خود را با قدرت سیاسی تعریف می کنند؟
بر اساس یافته های این مرحله، ۵ جریان اصلی در جنبش زنان ایران شناسایی شد (که در فصل بعدی تشریح می گردد)، و ۱۲ نفر به عنوان آگاهیدهندگان معرفی شدند.

مصاحبه عمیق برای شناخت چهارچوب های تفسیری
کیوی و کامپنهود معتقدند که «مصاحبه، جریان مبادله واقعی است که طی آن مخاطبِ محقق، دریافت ها و برداشت هایش را از یک رویداد یا از یک وضعیت بیان می کند، تجربیاتش را در میان می گذارد، تفسیرهایش را از مسئله عنوان می کند، در همان حال، محقق با طرح پرسش های باز و با واکنش هایش این بیانات را تسهیل کرده و نمی گذارد که آنها از هدف های تحقیق دور شوند و به مخاطبش اجازه می دهد به مراتب بالاتری از حقیقت یابی دست یابد» (۱۳۸۴: ۱۸۸). مصاحبه عمیق، یکی از تکنیک های خاص مصاحبه است که هدف آن بررسی تاثیر یک رویداد یا تجربه شخصی بر روی افرادی است که در آن مشارکت داشته اند. در این نوع مصاحبه، برخلاف پیمایش پرسشنامه ای، پژوهشگر فهرستی از پرسش های بسته از پیش آماده در اختیار ندارد، بلکه آنچه در اختیار دارد فهرستی از نکاتی است که درباره مقوله های ممکن تنظیم کرده است (کیوی و کامپنهود، ۱۳۸۴: ۱۸۹). هدف از تکنیک مصاحبه عمیق، نخست، تحلیل معنایی است که کنشگران به اعمالشان و رویدادهایی که با آن روبرو هستند، می دهند؛ و سپس بازسازی فرایندهای کنش، تجربیات یا رویدادهای گذشته (کیوی و کامپنهود، ۱۳۸۴: ۱۹۰).
بخش اصلی گردآوری اطلاعات در این تحقیق، مصاحبه های عمیقی بود که با ۱۲ تن از آگاهی دهندگان جنبش زنان (در تهران) انجام شد. این افراد، همانگونه که در بالا توضیح داده شد به عنوان شاخص های جریان های اصلی جنبش زنان انتخاب شدند. از برخی جریان ها یک نفر و از برخی جریان ها تا ۳ نفر در میان مصاحبه شوندگان حضور داشتند. در این مرحله، که حدود ۴ ماه به طول انجامید، به طور میانگین با هر یک از افراد حدود ۳ ساعت مصاحبه شد. علت طولانی شدن این مرحله، بیشتر ناشی از مشکلاتی بود که جنبش زنان به لحاظ سیاسی در گیر آنها می شد، از بازداشت و دستگیری برخی کنشگران گرفته تا برگزاری انتخابات مجلس هشتم.
محور اصلی سوالات این بخش از تحقیق، دستیابی به معانی ذهنی یا همان چارچوب های تفسیری کنشگران بود. روش انجام مصاحبه، به صورت شرح حال و بیوگرافی جنبشی کنشگران بود، که در ضمن ثبت این روایت ها، درباره موضوعات مختلف بحث می شد. اگرچه در این مرحله، تمرکز اصلی مصاحبه ها بر روی «معانی ذهنی کنشگران» بود، اما داده هایی که در مرحله نخست تحقیق پیرامون سطوح اول و دوم سوالاتِ تحقیق جمع آوری شدند، با مشارکت آگاهی دهندگان مورد بازبینی و کنکاش قرار گرفت. مولفه های اصلی موضوعات مورد پرسش در این قسمت به شرح زیر است:
نظر آگاهی دهندگان نسبت به جریان های مختلف جنبش زنان
بررسی هویت (سیاسی – فمینیستی) کنشگران
مرور سیر تاریخی فعالیت کنشگران با تمرکز بر دوره ده ساله ۷۶-۸۶
بررسی وضعیت فعلی زنان در ایران از نظر تبعیض های موجود و عوامل ایجاد آنها
تحلیل آگاهی دهندگان از شرایط اجتماعی – سیاسی معاصر
نگرش آگاهی دهندگان در مورد چگونگی نغییر وضعیت موجود
مطالبات و برنامه های اورژانسی و بلندمدت جریان ها
روش ها و وسایل مورد استفاده توسط جریان های مختلف
نحوه سازماندهی و بسیج منابع
چگونگی تنظیم رابطه با جامعه سیاسی (دولت و احزاب)
چالش در تنظیم رابطه با مذهب
چگونگی استفاده از رسانه ها
نگرش نسبت به همبستگی و نحوه ائتلاف میان جریان ها
تصویر کنشگران از فرصت ها و تهدیدهای پیشرو و همچنین نگرش نسبت به آینده
مطالعه مقالات و متن های کنشگران جنبشی
در تحقیق اجتماعی، روش مصاحبه همیشه با یک روش تحلیل محتوا همراه است. در جریان مصاحبه ها هدف این است که حداکثر عناصر اطلاعاتی و عناصر تفکر از سخنان مخاطب بیرون کشیده شود، و این عناصر اطلاعاتی و تفکر، ماده اولیه برای تحلیل محتوایی نظام یافته خواهد بود (کیوی و کامپنهود، ۱۳۸۴: ۱۹۱). در مرحله پایانی تحقیق، مقالات و مکتوبات کنشگران جنبش زنان (با تمرکز بر افراد آگاهی دهنده)، گردآوری شد و مورد مطالعه قرار گرفت. بعلاوه، یافته های حاصل از مصاحبه ها، با متن های مکتوب مقایسه شد. در واقع، در این مرحله، تلاش شد که از طریق مراجعه به مقاله های آگاهی دهندگان، پاسخ های آنها در خلال مصاحبه های عمیق محک زده شود. پس از آن، نوبت به تحلیل یافته ها و طرح فرضیاتی رسید که در مراحل قبلی به دست آمده بود.
بدین منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. تحلیل محتوا، روشی است که می توان آن را درباره انواع گوناگون پیام های مندرج در آثار ادبی، مقاله های روزنامه، اسناد رسمی، خطابه ها، اعلامیه های سیاسی، گزارش های اجتماعات، برنامه های شنیداری و دیداری، و گزارش مصاحبه ها به کار بست (کیوی و کامپنهود، ۱۳۸۴: ۲۲۲). در جریان تحلیل محتوا، داده‌های تحقیق در قالب مقوله هایی دسته بندی شد و ارتباط میان آنها به عنوان فرضیه جمع بندی شد. به طوری که، ابتدا داده‌های تحقیق ابتدا در قالب پنج محور کلی ۱. تاریخچه جنبش زنان، ۲. وقایع نگاری جنبش زنان، ۳. جریان‌شناسی جنبش زنان، ۴. گفتمان‌ها و چارچوب‌های تفسیری، و ۵. چالش‌های جنبش زنان فهرست نویسی شد. پس از آن، معانی ذهنی کنشگران جنبش تحت مقوله‌هایی همچون «تحلیل وضعیت زنان»، «تحلیل وضعیت اجتماعی-سیاسی موجود»، «اهداف، استراتژی‌ها و برنامه‌های عمل»، و چالش‌های مرتبط به مسئله «مذهب»، «قدرت سیاسی»، «شیوه‌های عمل»، و «تهدیدها و فرصت‌های پیش رو» دسته بندی و بررسی گردید.
بدین ترتیب، آخرین مرحله گردآوری اطلاعات و یافته های تحقیق، مرتبط شد با تحلیل محتوای کیفی یافته ها، تحقیقات پیشین و مکتوبات کنشگران. در واقع، اطلاعات گردآوری شده، مورد تحلیل قرار گرفت تا نتایج اصلی تحقیق نمایان شود. در نهایت، بر اساس مقوله ها و فرضیه های بدست آمده، چارچوب نظری تحقیق مورد تعدیل و بازبینی قرار گرفت.
فصل چهارم: یافته های تحقیق
در این فصل از پایان نامه، داده ها و یافته های اصلی تحقیق ارائه شده و مورد تحلیل قرار می گیرد. قسمت نخست این فصل، مروری است بر تاریخچه حرکت های زنان از دوره مشروطه تا نیمه دهه ۱۳۷۰. در واقع، در این قسمت، زمینه های اجتماعی شکل گیری و تکامل جنبش زنان در ایران جستجو شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد. پس از آن، در دومین قسمت این فصل، وقایع نگاری جنبش زنان در مقطع ده ساله (۱۳۷۶-۱۳۸۶)، با تمرکز بر رویدادها و اقدامات بیرونی مربوط به زنان، ارائه می شود. بدین ترتیب، مختصات بیرونی جنبش زنان ترسیم می شود. سپس با توجه به این یافته ها و با تحلیل یافته های مصاحبه های زمینه یابی، در قسمت سوم فصل چهارم، جریان شناسی جنبش زنان در این مقطع ده ساله تدوین می گردد.
بخش اصلی فصل چهارم اختصاص دارد به تحلیل مصاحبه های عمیق با آگاهی دهندگان جنبش و همچنین تحلیل محتوای نوشته های آنها. ابتدا، استراتژی ها و برنامه های عمل جریان های مختلف جنبش زنان مورد بررسی قرار می گیرد. پس از آن با توجه به چارچوب های تفسیری آگاهی دهندگان، گفتمان های موجود در جنبش زنان استنباط می گردد. در پایان نیز، چالش های موجود در جنبش زنان و تحلیل هایی که در خصوص آنها وجود دارد مورد بررسی قرار می گیرد.
تاریخچه جنبش زنان (از مشروطه تا دهه ۶۰)
به اعتقاد پژوهش گران متعدد، نخستین جرقه های شکل گیری جنبش زنان مربوط به دوران مشروطه است (ساناساریان، ۱۳۸۴؛ خسروپناه، ۱۳۸۱؛ آفاری، ۱۳۷۷؛ و زاهد، ۱۳۸۴). با ظهور نهضت مشروطه در نیمه دهه ۱۲۸۰، زنان مجال یافتند که در عرصه عمومی به کنش جمعی بپردازند. نخستین اقدامات آنها در همراهی با مشروطه خواهان بود، اما به تدریج آنها به مسائل خاص خود متوجه شدند. تا جایی که در دهه ۱۲۹۰، به جرات می توان از حضور جنبش اجتماعی آشکار زنان در جامعه مدنی ایران سخن گفت. و به نوعی، فاصله سال های ۱۲۸۵ تا ۱۳۱۰ را می توان اوج فعالیت جنبش زنان در این دروه دانست (ساناساریان، ۱۳۸۴). پس از به قدرت رسیدن خاندان پهلوی، جنبش زنان دچار افول شد و حتی برخی از سازمان های آن جذب دولت ملی تازه تاسیس شدند. در واقع، دوران نوسازی پهلوی منجر به حذف و نابودی جنبش زنان نشد، بلکه شبکه کنشگران این جنبش را جذب ساختار بوروکراتیک خود ساخت.
پس از شهریور ۱۳۲۰، تا سال ۱۳۳۲، یعنی پیش از کودتای محمدرضا شاه علیه دولت ملی مصدق، مجدداً فضای اجتماعی و سیاسی مناسبی برای ظهور حرکت های جمعی زنان فراهم شد. البته، در این دوره، اگرچه از انحصار و تمامیت خواهی دولت مرکزی کاسته شد؛ اما در مقابل، احزاب سیاسی توانستند فضای فعالیت های اجتماعی را به سوی خود متمایل سازند. بطوریکه، اکثر گروه های زنان در این مقطع وابسته به احزاب سیاسی بودند. پس از کودتای سال ۱۳۳۲، جنبش زنان محدود به فضاهایی خاص گردید. اگرچه باز هم می توان رگه هایی از فعالیت مستقل را در سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ تشخیص داد. اما پس از آن، بویژه با تاسیس «سازمان زنان ایران»، اکثر گروه های موجود در این سازمان حل شدند و جنبش زنان به جنبشی رسمی بدل شد. مجدداً با تغییر فضای سیاسی جامعه به سمت شرایط انقلابی، زمینه هایی برای ظهور جنبش زنان فراهم شد. اما این دوره نیز، چندان به طول نیانجامید.
در این قسمت، تاریخچه جنبش زنان در چهار دوره زمانی مورد بررسی قرار می گیرد: ۱. دروه مشروطه (۱۲۸۵-۱۳۰۴)، ۲. پهلوی اول (۱۳۰۵-۱۳۲۰)، ۳. پهلوی دوم (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، و ۴. انقلاب و جمهوری اسلامی (۱۳۵۷-۱۳۷۵).

جنبش زنان در دوره مشروطه
همانگونه که اشاره شد، سابقه فعالیت های زنان در قامت یک جنبش اجتماعی به دوره انقلاب مشروطه باز می گردد. زمینه های مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان از سالهای پیش از انقلاب مشروطه فراهم شد، و با پیروزی انقلاب مشروطه زنان توانستند در قالب تشکیل انجمن ها، مدارس، نشریات و مشارکت در فعالیت های سیاسی، کنش جمعی خود را در قالب یک جنبش اجتماعی متبلور سازند. در خصوص شکل گیری و ظهور جنبش زنان می توان حداقل به سه زمینه اجتماعی اشاره کرد. نخستین مورد، مربوط به رشد و گسترش «جنبش بابی» در اوسط قرن دوازدهم است که نگرش های مثبتی را نسبت به جایگاه زنان در جامعه رواج می داد. پس از آن می توان به «نهضت تحریم تنباکو» در دوره ناصرالدین شاه اشاره کرد که زنان مشارکت فعالی در آن داشتند. و آخرین عاملی که زمینه ساز شکل گیری نخستین جرقه های جنبش زنان شد، ترویج اندیشه های برابری خواهانه و آزادی طلبانه ای بود که تحت تاثیر گفتمان تجددخواه مشروطه خواهان در جامعه ایران گسترش یافتند (آفاری، ۱۳۷۱: ۶۴-۶۶).
نخستین جرقه های ظهور جنبش زنان را می توان در مبارزات آنان همراه مردان، برای تشکیل نظام مشروطه ردیابی کرد. زنان، نقش برجسته ای در تظاهرات و تحصن های تابستان ۱۲۸۵ داشتند. به عنوان مثال، می توان به تحصنی که در حرم حضرت عبدالعظیم شکل گرفت، اشاره کرد که زنانِ بسیاری در آن حضور داشتند. در این تحصن بود که برای نخستین بار خواست تشکیل عدالت خانه مطرح شد (پایدار، ۱۳۷۹: ۱۰۱). در واقع، حوادث انقلاب مشروطه فرصت مناسبی برای زنان فراهم کرد تا محیط تنگ خانه را ترک کنند و به خیابان ها بیایند (ساناساریان، ۱۳۸۴: ۳۹). بنابراین، می توان گفت که فعالیت زنان در عرصه مشروطه خواهی، نشانه بارزی از اراده و تمایل آنان به «مشارکت سیاسی و مسئولیت پذیری اجتماعی» بود (خسروپناه، ۱۳۸۱: ۴۹). بدین ترتیب، در سال های پس از پیروزی انقلاب مشروطه نیز، مسائل و مطالبات سیاسی، یکی از بخش های مهم فعالیت های زنان به شمار می آید. علاوه بر فعالیت های سیاسی زنان باید به تلاش های اجتماعی و فرهنگی آنها نیز اشاره داشت. در مجموع می توان، عمده فعالیت های جنبش زنان در این دوره را در چهار محور مورد بررسی قرار داد:
فعالیت های سیاسی
از جمله نخستین فعالیت های زنان در عرصه سیاسی پس از پیروزی انقلاب مشروطه، مربوط به حمایت و مشارکت آنها در تاسیس «بانک ملی ایران» است. زنان همراه با مردان به گردآوری سرمایه برای تاسیس این بانک پرداختند. بسیاری از آنها زیورآلات و اشیاء گرانقیمت خود را در اختیار دولت برای تاسیس این بانک قرار دادند. ماجرای سیاسی دیگری که زنان در آن نقش داشتند، فراخوان «تحریم کالاهای وارداتی» بود. بسیاری از مشروطه خواهان معتقد بودند که در حمایت از صنایع داخلی باید کالاهای وارداتی را تحریم کرد. زنان در شهرهای تهران و تبریز فعالیت های درخور توجهی در این خصوص داشتند. آنها بویژه در مورد استفاده از منسوجات داخلی بسیار جدی بودند (خسروپناه، ۱۳۸۱: ۵۰-۵۳ و آفاری، ۱۳۷۱: ۶۹-۷۱).
اما برجسته ترین فعالیت های سیاسی زنان مربوط به دوره ای است که محمدعلی شاه به مخالفت با نظام مشروطه پرداخت. مخالفت با متمم قانون اساسی، اولین کارشکنی محمدعلی شاه در انقلاب مشروطه به شمار می آید. در این مقطع زنان دوشادوش مردان حضور فعالی در تظاهرات اعتراضی نسبت به اقدامات محمدعلی شاه داشتند. «اتحادیه غیبی نسوان» از معدود انجمن های سیاسی زنان در آن دوره است که به نمایندگان مجلس اخطار داد هرچه سریعتر نسبت به تصویب متمم قانون اساسی اقدام کنند (خسروپناه، ۱۳۸۱: ۲۶۵). در این قائله، سرانجام محمدعلی شاه مجبور شد که متمم قانون اساسی را به مهر سلطنت ممهور کند؛ اما در فاصله کوتاه یک ماه پس از آن، بر قدرت مخالفان مشروطه افزوده شد و اینبار شیخ فضل الله نوری که از مجتهدین به نام تهران بود نیز به صف مخالفان مشروطه پیوست. نتیجه این شد که در ابتدای تابستان ۱۲۸۷ کلنل لیاخوف قزاق به دستور محمدعلی شاه، مجلس را به توپ بست و بسیاری از آزادیخواهان و نمایندگان مجلس اعدام شدند (پایدار، ۱۳۷۹: ۱۰۶).
پس از این واقعه و تعطیلی مجلس اول، موج اعتراضات مردمی سراسر ایران را در بر گرفت. مجاهدان مشروطه خواه در تبریز و رشت به همراه جمعی از کردها و بختیاری ها مبارزه ای مسلحانه را برای برگرداندن نظام مشروطه آغاز کردند. زنان نیز در جریان این اعتراض ها حضوری فعال و باور نکردنی داشتند. فعالیت های اصلی زنان در این دوره عبارت بودند از: مبارزه تبلیغاتی و افشاگری، حمایت مالی از مشروطه خواهان، و شرکت در مبارزه مسلحانه (خسروپناه، ۱۳۸۱: ۶۵). زنان در لباس مردان و بطور مخفیانه وارد گروه های رزمنده می شدند و تنها زمانی که زخمی یا کشته می شدند هویت آنها مشخص می شد. چنانکه گزارش شده است در میان شهدای تبریز و رشت تعدادی از زنان نیز جزء مجاهدان بوده اند (آفاری، ۱۳۷۱: ۸۳-۸۴). سرانجام، مبارزات مشروطه خواهان باعث شد تا محمدعلی شاه از ایران فرار کند و مجدداً نظام مشروطه و مجلس شورای ملی (دور دوم) تشکیل گردد.
با وجود تشکیل مجلس دوم (در سال ۱۲۸۸)، بحران های تثبیت نظام مشروطه پایان نیافت. اینبار نوبت تهدیدات خارجی بود تا استقلال ملی ایران را به خطر اندازد. دولت روسیه در پائیز ۱۲۹۰ به دولت ایران اولتیماتوم داد که مورگان شوستر، مستشار امریکایی گمرک را اخراج کند، که در غیر این صورت به ایران حمله خواهد کرد. این اولتیماتوم موجی از اعتراضات مردمی را بر انگیخت. اما در این میان اعتراضات زنان واقعاً بی سابقه بود. به گفته مورگان شوستر، حدود ۳۰۰ زن که اکثر آنها به تپانچه مسلح بودند به مجلس رفتند و به نمایندگان اخطار دادند که حق پذیرفتن اولتیماتوم روسها را ندارند (ساناساریان، ۱۳۸۴: ۴۰ و آفاری، ۱۳۷۱: ۸۹). همچنین، انجمن مخدرات وطن نیز در مخالفت با اولتیماتوم روسها فعالیت های اعتراضی متعددی داشت (پایدار، ۱۳۷۹: ۱۱۲). اما نهایتاً، پس از کمتر از یک ماه، در حالیکه نیروهای روس تا نزدیکی قزوین پیش آمده بودند، طی یک کودتای داخلی دولت ایران اولتیماتوم روس ها را پذیرفت.
اما در کنار این حوادث، مسئله دیگری نیز در ارتباط با مشارکت سیاسی زنان در طول عمر کوتاه مجلس دوم روی داد. در مجلس دوم، هنگامی که اصلاح قانون انتخابات در دستور کار نمایندگان قرار گرفت، بحث هایی درباره حق رای زنان مطرح شد. وکیل الرعایا، از معدود نمایندگانی بود که به دفاع از حق رای زنان برخاست (آفاری، ۱۳۷۱: ۸۸). اما مخالفت های فراوانی از جانب برخی نمایندگان همچون سید حسن مدرس انجام شد که در نهایت این بحث را بدون نتیجه پایان داد (خسروپناه، ۱۳۸۱: ۱۲۷-۱۲۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ب.ظ ]