کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



ج) تمرین پذیرفتن: ذهن آگاهی پذیرش در عمل است نه به عنوان یک فعالیت یا تصمیم واحد بازگشت به موضوع اولیه باعث پذیرش ویژگی‌های خوشایند و ناخوشایند می‌شود. این امر از این نظر مهم است که ممکن است بیماران نسبت به خویش دیدی انتقادآمیز داشته باشند؛ ‌بنابرین‏ پذیرش و تمرین آن باعث کاهش انتقاد نسبت به خویشتن در آنان می‌شود. این تکنیک در روان‌درمانی باعث پذیرش جنبه‌های واقعی در بیمار می‌شود و در اعتمادسازی رابطه اولیه با بیمار مفید و مؤثر است.

د) همدلی و دلسوزی: در تمرین‌های ذهن آگاهی بودا ایجاد بینش و دلسوزی نسبت به خویشتن از تمرین پذیرش تجربیات درد و رنج توسط بیماران حاصل می‌شود؛ اما وجود درد ورنج به‌تنهایی کافی نیست. ذهن آگاهی باعث می‌شود که در روابط با درد و رنج‌ها تغییراتی ایجاد شود و یا آن‌ ها به صورت کلی نادیده گرفته شوند. درنهایت این‌که ذهن آگاهی دارای تکنیک‌هایی است که دلسوزی نسبت به خویشتن و نسبت به دیگران را ارتقا می‌بخشد.

ه) یادگیری مشاهده‌ای: یادگیری مشاهده‌ای آگاهی خویشتن یکی از تکنیک‌های مهم ذهن آگاهی است که در آن فرد از طریق مشاهده آگاهانه خویشتن نقاط قوت و ضعف خویش را پیدا نموده و به همراه تکنیک پذیرش سعی در پذیرش آن نقاط قوت و ضعف می‌کند. این تکنیک در یک معنای کلمه موجب بینش بیمار ‌در مورد مشکل خویش می شودو نقش مهمی در روان‌درمانی دارد ) گرمر و همکاران، ۲۰۰۵).

۲-۱۹- آموزش حضورذهن و تغییر حالت­های ذهنی

آموزش حضورذهن مستقیماٌ مربوط به آموزش افراد برای تمرکززدایی افکار و هیجان­هایشان بدون اجتناب، انکار، یا سرکوب آن­ها و مشاهده­ نزدیک این پدیده است و ‌بنابرین‏ بازداری از اجتناب تجربی و همچنین پذیرش غیرقضاوتگرانه و عدم واکنش ‌به این پدیده را آموزش می­دهد. ‌بر اساس الگوی شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن ، تمرکز ارادی روی افکار، هیجان­ها، و احساسات ‌به این روش، مقدار زیادی از توانایی فرد را برای پردازش توجهی به کار ‌می‌گیرد، ‌بنابرین‏ توانایی اندکی برای نشخوار باقی می­ماند.

سگال و همکاران (۲۰۰۲) بین حالت­ ذهنی انجامی[۲۳۲] و حالت ذهنی بودن[۲۳۳] تمایز قائل شدند. حالت انجامی شامل بازشناسی تفاوت بین چیزها چگونه­اند و این­که ما می­خواهیم چگونه باشند، ‌می‌باشد. چنین تفاوت­هایی، هیجان­های منفی و نیز الگوی فکری برای یافتن روش­هایی برای کاهش این تفاوت را راه ­اندازی می­ کند. زمانی که ‌می‌توان اقدامات سازنده­ای انجام داد، این حالت ذهنی سازگارانه است و می ­تواند منجر به پیشرفت بسیاری از اهداف مهم گردد. با این حال، زمانی که هیچ کاری برای تغییر موقعیت مشکل­ساز نمی­ توان انجام داد (برای مثال، هنگام سوگ از دست دادن همسر یا زوج)، این حالت ذهنی می ­تواند بی­فایده و افسرده­زاد باشد. بخش عمده­ای از توجه فرد روی تحلیل گذشته، مرور اشتباهات حال، پیش ­بینی آینده، و جستجوی راه حل­ها متمرکز خواهد شد؛ با این حال، اگر راه حل­هایی پیدا نشوند، می ­تواند منجر به حس فراگیر نارضایتی گردد. نشخوار ‌به این طریق، احتمالاٌ زمینه­ ساز حالات خلقی منفی است.

در مقابل، سگال[۲۳۴] و همکاران (۲۰۰۲) حضورذهن را به عنوان حالت بودن توصیف کردند. در شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن مهارت اصلی آموخته شده در تمرین حضورذهن رها شدن از حالت انجامی، به ویژه از الگوهای فکری نشخواری، منفی و خود تداوم­بخشی است که بخشی از حالت انجامی است. در حالت بودن تمرکز روی پذیرش هر آن­چه در لحظه­ حاضر وجود دارد، بدون هیچ هدف یا تلاشی برای تغییر است. در حالت بودن، هیچ تلاشی برای تحلیل پیامدهای آینده­ی راهبردهای حل مسئله­ احتمالی یا مرور تلاش­ های گذشته برای حل مشکلات مشابه صورت نمی­گیرد. حالت بودن به جای تفکر ‌در مورد مشکلات یا موقعیت­ها، به وسیله­ مشاهده­ و پذیرش مستقیم هر آن­چه در لحظه­ حاضر رخ می­دهد- شامل افکار و احساساتی که اقدام فوری را برمی­انگیزند- مشخص می­ شود. به جای عمل کردن ‌بر اساس چنین افکار و احساساتی، شرکت کننده صرفاٌ آن­ها را مشاهده و مورد توجه قرار می­دهد. هیچ کوششی برای ارزیابی منطق افکار مشاهده شده یا بررسی یا تغییر محتوای آن­ها صورت نمی­گیرد.

این رویکرد حضورذهن نسبت به افکار و احساسات، واکنش­پذیری نسبت به خلق را کُند می­سازد، و زمان و توانایی انتخاب پاسخ­های جدید را افزایش می­دهد. همچنین نشخوار را افزایش و پذیرش افکار و احساسات را تقویت، گرایش به درنظر گرفتن آن­ها به عنوان بازنمایی­های لزوماًٌ دقیقی از حقیقت درمورد خود یا جهان را کاهش می­دهد. اتخاذ حالت هشیارانه و غیرقضاوتی، احتمال این­که افراد به پدیده­ نشانگر عود آینده توجه کنند را افزایش خواهد داد (مانند خستگی یا تحریک­پذیری)، و مانع تلاش­ های ناسازگارانه برای سرکوب یا نادیده گرفتن آن­ها می­گردد. با این روش، آن­ها فرصت­های بسیار بهتری برای اقدام ماهرانه و ارادی برای مقابله با علائم اولیه­ عود و برداشتن گام­های سازگارانه برای پیشگیرانه از آن برای خودشان فراهم ‌می‌کنند.

سپس هدف MBCT، آموزش مهارت­ هایی است که به افراد اجازه خواهد داد در اوقات غمگینی، الگوهای عادتی قدیمی­ تفکرشان را متوقف سازند یا طوری رفتار کنند که این خلق­ها خفیف یا گذرا باقی بمانند و حالات عاطفی جدی­تری را ایجاد نکنند. ضرورتی ندارد یا حتی مطلوب نیست که هدف درمان کاهش تجربه­ غمگینی باشد. با این حال، این مهارت­ های جدید می ­تواند تجربه­ غمگینی را بدون تشدید خودکار افسردگی فراهم کند.

سگال و همکاران (۲۰۰۲) اظهار داشتند که هدف اصلی MBCT ”کمک به شرکت­ کنندگان است تا بتوانند ماهرانه ­ترین پاسخی را که به هر فکر، احساس، یا موقعیت ناخوشایند می­یابند انتخاب کنند“. MBCT ‌در مورد بیماران افسرده­ی بهبودیافته­ای انجام می­ شود که الگوهای فکری نشخواری منفی دوره ­های افسردگی­­شان کاهش یافته است.

تاکنون پژوهش­های زیادی اثربخشی آموزش MBCT را نشان داده ­اند. برای مثال اولین کارآزمایی بالینی MBCT (تیزدیل و همکاران، ۲۰۰۰)، با هدف پاسخ­گویی ‌به این سوال که آیا اضافه کردن MBCT به درمان رایج (TAU) موجب کاهش میزان عود افسردگی می­ شود یا خیر انجام شد. برای این منظور ۱۴۵ بیمار به کار گرفته شدند و به صورت تصادفی در یکی از دو گروه MBCT یا TAU قرار داده شدند. بیماران از میان افرادی که در حال حاضر در دوره­ بهبودی نسبی به سر می­بردند، در گذشته نیز حداقل دو دوره افسردگی را سپری کرده بودند و به مدت ۳ ماه پیش از ورود به کارآزمایی داروی ضدافسردگی مصرف نمی­کردند انتخاب شدند. نتایج پیگیری یک ساله نشان داد که برای بیمارانی با سابقه­ سه دوره افسردگی یا بیشتر، ۴۰ % گروه MBCT و ۶۶ ٪ گروه درمان رایج، کاهش عود ۳۹٪ و اندازه­ اثر متوسط را تجربه کردند.

۲-۲۰- دلالت­های بالینی حضورذهن

۲-۲۰-۱- افزایش زمان زندگی در لحظه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 09:48:00 ق.ظ ]




اما در مقابل برخی از حقوق دانان معتقدند چنین طلاقی باطل است و کلمه شرط در ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی اعم از شرط و صفت در اصطلاح فقهی است که مهم ترین دلایل [۱۱۹]آنان:

اولاً ظاهر ماده ۱۱۳۵ قانون مدنی است.

ثانیاًً وجود نصوص و روایات در این موضوع

ثالثاً اجماعی است که در بین فقها وجود دارد. به نظر می‌رسد که پذیرفتن این نظریه اخیر خالی از قوت نیست ، زیرا که طلاق به صورت منجز واقع نگردیده است، پس باید طلاق را باطل دانست.

در خصوص این که طلاق ، معلق به شرایط صحت طلاق باشد ، برخی در صورت جهل مرد در حین طلاق به حصول شرط آن را باعث بطلان چنین طلاقی می دانند و در صورتی که مرد علم به وجود شرایط صحت داشته باشد ، چنین طلاقی را صحیح می دانند .[۱۲۰]

در مقابل برخی از حقوق دانان ما به استناد ماده ۷۰۰ قانون مدنی که در آن بیان گردیده شده است:” تعلیق ضمان به شرط صحت آن مثل این که ضامن قید کند که اگر مضمون عنه مدیون باشد من ضامنم ، موجب بطلان آن نمی شود” تعلیق به شرایط صحت را خالی ازاشکال می دانند و طلاق را نافذ معرفی می‌کنند[۱۲۱] ، همانند این که زوج طلاق زوجه خود را به نبودن وی در حالت زنانگی ، معلق نماید.

ب. شرط خیار

به دلیل این امر که فقها در خصوص تشریط خیار در حین طلاق اجماع دارند و این امر را در ایقاعات میسر نمی دانند نمی توان موردی را که در این زمینه بحث کرده باشد در متون حقوقی یافت. زیرا ایشان متفق القول بر عدم این امکان نظر دارند و در این خصوص در بین فقها اختلافی یافت نمی شود.

چرا که بدون در نظر گرفتن امکان درج شرط در طلاق ، که مشهور بر عدم امکان آن معتقدند ، شرط خیار به نوعی خلاف نظم عمومی است و به علت آن که چنین نهادی نقش ویژه ای در جامعه دارد و قانون گذار در بسیاری موارد اراده طرفین را محدود نموده است ، برای عدم صدمه زدن به چنین نهاد خاصی نمی توانیم شرط خیار در طلاق را داشته باشیم .

لازم به ذکر است رجوع در طلاق رجعی جز ماهیت چنین طلاقی است ، همان گونه که برخی فقها بر این نظرند که ” الرجوع فی العده لیس فسخاً للطلاق ، بل هو حکم شرعی فی بعض اقسامه لا یقبل الثبوت فی غیر مورده.”[۱۲۲]

مبحث سوم : تشریط در طلاق به وکالت

بند اول: امکان توکیل

فقها امکان اعطای وکالت به دیگری را قائل شدند و ماده ۱۱۳۸ قانون مدنی نیز مقرر داشته است که ” ممکن است صیغه طلاق را توسط وکیل اجرا شود.” اما اختلافی که در فقه وجود دارد این است که امکان اعطای وکالت به زوجه در طلاق است ، که در رابطه با آن دو قول وجود دارد:

    1. امکان توکیل طلاق

    1. در طلاق مباشرت زوج شرط نمی باشد و امکان نیابت وجود دارد

  1. انجام امر وکالت توسط زوجه در سایر اعمال حقوقی امکان پذیر است لذا می توان به زوجه اعطای نیابت کرد.

مشهور فقها و حقوق دانان توکیل به زن را امکان پذیر می دانند.[۱۲۳]

  1. عدم امکان توکیل طلاق

برخی از فقها توکیل به زوجه را ممکن نمی دانند [۱۲۴]و معتقدند که:

در طلاق زن قابل است و محل طلاق قرار می‌گیرد و چنین کسی نمی تواند فاعل نیز باشد و در استدلال فوق برخی این ایراد را کرده‌اند که مغایرت اعتباری به تنهایی کافی است ‌بنابرین‏ در این جا زوجه به واسطه زوج فاعل بر طلاق است لذا مغایرتی بین آن ها وجود دارد.

‌بنابرین‏ بر طبق نظر مشهور فقها و حقوق دانان توکیل به زن برای اجرای صیغه طلاق و مطلقه ساختن خود صحیح است و زن می‌تواند خود را مطلقه سازد.

بند دوم : ماهیت طلاق به وکالت

هر گاه زوجه ای با وکالت از زوج به دادگاه مراجعه بنماید ویا به واسطه وکالتی که از زوج دارد خود را مطلقه نماید، ‌در مورد ماهیت این طلاق اختلاف نظر وجود دارد. دسته ای قائل بر بائن بودن آن و دسته ای قائل بر رجعی بودن آن می‌باشند.

  1. طلاق بائن است[۱۲۵]

برخی حقوق دانان ما چنین طلاقی را بائن می دانند و معتقدند گر چه چنین طلاقی طبیعتاً رجعی است، اما استدلال می‌کنند که:

اگر زوجه در دوران عده بتواند به زن رجوع نماید درج چنین شرطی ( وکالت در طلاق ) عملی لغو و بیهوده است ، زیرا زن با قرار دادن چنین شرطی قصد آن را داشته که برای همیشه ازقید زناشویی با زوج خارج شود.[۱۲۶]

بر طبق قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۴۶ طلاقی که زن به وکالت از شوهر در حدود قانون از دادگاه در خواست می‌کند ، بائن است و چنین استنباط می شود که هر گاه طلاق به درخواست زن انجام شود بائن خواهد بود.[۱۲۷]

  1. طلاق رجعی است[۱۲۸]

در مقابل برخی دیگر از حقوق دانان ما چنین طلاق را رجعی می دانند و معتقدند که در صورتی که زوجه به وکالت از زوج خود را مطلقه نماید باید طلاق را رجعی بدانیم . زیرا اولاً اصل بر رجعی بودن طلاق ها می‌باشد و ماده ۱۱۴۵ قانون مدنی موارد بائن را احصا نموده است و در غیر از این موارد طلاق ها را باید رجعی بدانیم.

ثانیاًً رجعی بودن یا بائن بودن طلاق ناشی از وضعیت طبیعی طلاق است که قانون گذار آن را مشخص نموده است و امکان تغییر طلاق بائن به رجعی امری استثنایی است و تجویز قانون گذار است ، و امکان چنین چیزی در خصوص طلاق وکالت موجود نیست.

به نظر می‌رسد رجعی بودن طلاق که زوجه به وکالت از زوج انجام می‌دهد با اصول حقوقی منطبق تر است و همان طور که تبصره ماده ۸ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳ مقرر می‌دارد ” طلاقی که به موجب این قانون بر اساس عدم امکان سازش واقع می شود فقط در صورت توافق کتبی طرفین در زمان عده قابل رجوع است.” ، قانون گذار نیز بر رجعی بودن چنین طلاق هایی نظر داشته و رجوع را موکول به توافق طرفین نموده است . قانون گذار برای آن که وقوع طلاق کاری عبث نباشد آن را موکول به توافق ‌کرده‌است و اشاره می‌کند که مرد نمی تواند بدون اذن زن رجوع نماید رجوع ندارد. اما دیگر آثار طلاق رجعی از قبیل نفقه، توارث، عدم امکان ازدواج با خواهر زوجه را باید در آن جاری دانست.

بند سوم: درج عوض توسط وکیل

حال که می‌دانیم امکان اعطای وکالت در طلاق توسط زن وجود دارد ، حال چه مطلق یا عام، و این نظر مورد تأیید مشهور فقها و حقوق دانان نیز می‌باشد ، می‌خواهیم بدانیم وکیل حق خواهد داشت که طلاقی واقع سازد که مشروط به عوض باشد ( طلاق خلع) یا خیر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




ب-قبض شرط لزوم

عده ای دیگر می‌گویند که قبض و اقباض ،شرط لزوم عقود عینی است.[۱۶۷]‌به این معنی که با تحقق عقد،تا زمانی که مال مورد قبض و اقباض قرار نگرفته به نوعی عقد متزلزل و ناپایدار است و قطعیت و استواری آن وابسته به قبض و اقباض است. و پس از آن مالک در وقف هیچ گونه راهی برای تسلط و ادامه تصرفات مالکانه در عین موقوفه نخواهد داشت ولی در عقد حبس در انواع مختلف آن بستگی به نوع عقد حبس مالک همچنان می‌تواند تصرفات مالکانه غیر منافی عقد انجام دهد. چنان چه مالک مال را به قبض ندهد و عقد را برهم بزند این حق فسخ نیست زیرا حق فسخ مخصوص عقود کامل می‌باشد.[۱۶۸]

نظر به اهمیت موضوع قبض در عقد وقف بیان چند استفتاء ‌در مورد لزوم قبض مال موقوفه می پردازیم.[۱۶۹]

آیت اله خویی تبریزی:در اوقاف از قبیل مدارس و مسساجد و و امثال این ها قبض معتبر نمی باشد و وقفیت به مجردوقف نمودن محقق می شود.

آیت الله مکارم :در اوقاف عامه مانند مساجد و مدارس و امثال این ها تحویل دادن شرط نیست. هر چند احتیاط مستحب آن است که پس از خواندن صیغه، وقف را در اختیار کسانی که وقف بر آن ها شده قرار دهند تا وقف کامل گردد.

آیت الله سیستانی:در اوقاف عامه از قبیل مدارس و مساجد و امثال این ها قبض معتبر نیست و وقفیت به مجرد وقف نمودن محقق می شود.

آیت الله فاضل لنکرانی: بنا بر احتیاط واجب در اوقاف عامه مثل مسجد و حسینیه نیز قبض معتبر است. بنا بر این تا جایی که به تصرف متولی نداده باشد، وقفیت آن محقق نشده است.

آیت الله زنجانی: اگر مسجدی را وقف کنند لازم نیست که یک نفر در آن نماز بخواند تا وقف درست شود بلکه همین که برای آن متولی تعیین شود کفایت می‌کند و بدون تعیین متولی وقف مسجد صحیح نیست.

ج-مقایسه از لحاظ فروش مال

شارع بیع وقف را جایز ندانسته است. و روایتی هم از ائمه اطهار(ع) در منع بیع وقف رسیده است.[۱۷۰] ‌در مورد حق حبس می توان گفت که مالک هر وقت بخواهد می‌تواند عین مال را با حفظ حق انتفاع منتفع به فروش برساند و در این مورد تنها مشتری نا آگاه به حق انتفاع می‌تواند ازحق حبس خود نسبت به ثمن استفاده کند و با بهره گرفتن از خیار معامله را بر هم بزند. پس در عقد حبس چیزی به نام مانع برای جلوگیری از فروش مال مورد انتفاع وجود ندارد. اما ‌در مورد موقوفه فروش مال خلاف اصل می‌باشد و در این زمینه قانون نیز بیان می‌کند که وقف بعد از آنکه به صورت صحیحی منعقد شد و قبض صورت گرفته دیگر تصرفات مالکانه در این مورد از بین می رود و اینگونه مال موضوع عقد وقف در غالب شخصیت حقوقی خود شخصیتی جداگانه پیدا می‌کند.

قانون گذار نیز در ماده ۸۸ قانون مدنی بیان می‌دارد که: «بیع وقف در صورتی که خراب شود یا خوف آن باشد که منجر به خرابی گردد به طوری که انتفاع از آن ممکن نباشد در صورتی جایز است که عمران آن متعذر باشد یا کسی برای عمران آن حاضر نشود». در ابن مورد می توان بیان داشت که تلاش قانون گذار و تأکید قانون گذار این است که تا حد ممکن از فروش مال موقوفه و تغییر در مالکیت آن جلوگیری شود. قانون گذار بعد از تجویز های بسیار برای اینکه مالکیت مال موقوفه از وقف گرفته نشود مراحلی را بیان می‌کند که تا زمانی که این مراحل صورت پذیر باشد تأکید می‌کند که فروش مال موقوفه ممنوع است و بالاخره با اکراه در این قانون می پذیرد چنانچه نتوان این مراحل را ‌در مورد این مال جاری ساخت فروش آن جایز می‌باشد. ‌در مورد وقف خاص در صورتی که بین موقوف علیهم اختلافی بروز نکند بیع وقف جایز است.[۱۷۱]

از نظر امام خمینی فروش مال موقوفه تنها زمانی می‌تواند صورت گیرد که اختلاف شدیدی در میان موقوف علیهم وجود داشته باشدکه موجب تلف جان و مال گرددو جز با فروش مال موقوفه این اختلافات برطرف نمی شود پس مال را می فروشند و پول حاصل از آن را در بین موقوف علیهم تقسیم می‌کنند.[۱۷۲] که این نظر نیز خلاف مقتضای عقد وقف است زیرا اگر چنانچه مال را هم بفروشند بایستی تبدیل به موردی کنند که بیشتر به نظر واقف نزدیک است.مثلاً نظر دیگر این است که در صورت لزوم فروش و صرف پول آن در مصالح ‌دیگران امکنه بلا مانع است.[۱۷۳] ‌در مورد بیع خاص نیز نظر بعضی از حقوق ‌دانان این است که اگر بین موقوف علیهم اختلاف بروز کند بیع وقف جایز است.[۱۷۴]

۲-۱-۶-ثمرات و نتایج

۲-۱-۶-۱-مقایسه از لحاظ مالکیت

‌در مورد مالکیت مال و منافع مال موقوفه و مال و منافع در عقد حبس نظرات گوناگونی وجود دارد که با توجه به نظرات مختلفی که از برایند فکری صاحب نظران در این زمینه در این موارد می توان متذکر شد این است که می توان این نقطه نظرات را در قالب چند بخش دسته بندی کرد و اینگونه به توضیح و تبیین این نظرات پرداخت.

نخستین بحثی که ‌در مورد مالکیت مال در عقد حبس بیان می‌کنیم این است که در قانون مدنی در بخش حق انتفاع بیان می‌کند که: «حق انتفاع عبارت است از حقی که به موجب آن شخص می‌تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاص ندارداستفاده کند»[۱۷۵]در این مورد به وضوح بیان می شود که مالکیت مال مورد حق انتفاع در اختیار مالک مال می‌باشد. پس در اینجا بحث از مالکیت مال توسط منتفع غیر قابل تصور می شود. بیان این نکته می‌تواند به گونه ای مؤثر جهت گیری ما را در این بحث مشخص کند، زیرا در صورتی که مالکیت مال به منتفع منتقل شود یه این صورت حق انتفاع از بین می رود.شهید اول نیز در لمعه از عقدی به نام تحبیس نام می‌برد [۱۷۶]که عمل به آن لازم می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




بی‌خردی و غیر منطقی بودن می‌تواند برای به چالش کشیدن اعمال یک صلاحیت استفاده شود. طبیعت غیرمنطقی بودن انقدر مبهم است، که به نظر می‌رسد دادگاه را به اعمال نظر خودش از اخلاقیات برای تصمیم گیرنده دعوت می‌کند. هرچند معنی مخصوص و محدود خودش را دارد. این زمینه از نظارت اصولا« بی منطقی وندزبری»[۱۸۴] نامیده می‌شود. پس از ‌سخنرانی لردگرین در قضیه وندزبری، دادگاه تنها در حالتی مداخله می‌کند که تصمیم آنقدر بی منطق باشد که هیچ مقام معقولی آن را اتخاذ نکند. نه صرفاٌ ‌به این دلیل که فکر می‌کند این تصمیم بد است.[۱۸۵]

یک معیار انعطاف پذیر تر برای غیر منطقی بودن این است که پرسیده شود آیا یک تصمیم گیرنده معقول در پرتو تمام موارد مناسب می‌تواند عاقلانه اعمال صلاحیت کند؟ این دادگاه ها را قادر می ساز که جهات مختلف بررسی در شرایط مختلف را اجرا کنند. هدف دیگر این ترازو جایی است که تصمیم بستگی به هنجارهای اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی با تجارب قضایی عادی کنترل می‌شود. دادگاه باید، به عنوان واقعیت عملی به معیار منطقی بودن لرد دیپلاک توجه کنند.[۱۸۶]

در این معیار بررسی منطقی بودن یا نبودن تصمیم متمرکز بر صلاحیت درونی مقام اداری است. مقام اداری دارای صلاحیت است و در چارچوب قدرت های اعطا شده توسط قانون گذار اعمال صلاحیت نموده است؛ آنچه اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرد منطق و درجه عقلانیت هر تصمیم است. برخلاف معیار سوءاستفاده که در آنجا با وجود صلاحیت قانونی و اعمال آن در چارچوب قانونی خود، انگیزه مقام اداری شک برانگیز می‌باشد.

این بی منطقی می‌تواند گاهی ناشی از انگیزه های سوء مقام اداری باشد، با این حال در چنین پرونده هایی آنچه مورد بحث قرار می‌گیرد سنجش میزان عقلانیت با در نظر گرفتن تمام شرایط موجود است.

عقلائی بودن عمل، شکل متعالی مسأله منطقی بودن عمل است؛ غیر منطقی بودن عمل یا تصمیم بدین معنا می‌باشد که در شرایط عادی هیچ شخص معقولی آن را اتخاذ نمی‌کند. به بیان لرد دیپلاک : « منظور از عمل غیرعقلائی، عملی است که به شدت منطق و موازین اخلاقی را مورد حمله قرار می‌دهد و هیچ فرد عاقلی آن را انجام نمی‌دهد».[۱۸۷]

۳٫ انصاف رویه ای ؛ هدف مناسب ، عوامل مرتبط و رویه نامناسب در آرای دیوان عدالت اداری

قدرت، و انحراف از آن، باید دقیقا در جایی که اجرا می‌شوند بررسی شوند. قدرت به عنوان مجموعه ای از روابط، مستلزم شناخت اشخاصی است که این شبکه را تشکیل می‌دهند و مسائل مشخص را ایجاب می‌کنند و پس از آن موفق به ایجاد یک قدرت محلی می‌شوند. با در نظر گرفتن این توضیح، انحراف از قدرت ناشی از محلی شدن قدرت هاست.[۱۸۸]

الف .هدف نا مناسب

مقام عمومی از اختیارات و صلاحیت‌های تخییری خود فقط باید در جهت هدفی که آن اختیارات بخاطر تحقق آن هدف، به آن ها واگذار شده است، استفاده نمایند. به کارگیری صلاحیت‌های اختیاری در مسیر اهداف دیگری که مدنظر مقنن نیستند، یا در جهت منافع شخصی یا سیاسی یا تحقق یک هدف پنهانی، ممنوع بوده و موجب ابطال تصمیمات متخذه است.[۱۸۹]

دیوان، در آرایی که صادر کرده، در چند مورد، بحث دنبال کردن هدفی غیر از هدف مقنن را مورد توجه قرار داده است: یک مورد، دادنامه شماره ۳۳۰ مورخ ۱۶/۱۰/۸۰ است. در این مورد، وزارت نیرو، افزایش درآمد کل سالانه وزرات نیرو را به عنوان یکی از ملاک های افزایش قیمت فروش برق قرار داده است. این تصمیم به نوعی در نظر گرفتن هدفی غیر از هدف قانون‌گذار است؛ چرا که قانون‌گذار در موقعی که بنا داشته معیاری برای افزایش قیمت فروش هر کیلو وات ساعت برق تعیین کند، ملاحظه افزایش درآمد کل سالانه وزارت نیرو را در نظر نداشته است. در رابطه با بحث قانون رسیدگی به تخلفات اداری در دادنامه شماره ۴۱۲ که در تاریخ ۱۳/۱۱/۸۱ صادر شده شده نیز می‌توان مصداق استفاده از اختیارات با هدفی غیر از هدف قانون‌گذار را ملاحظه کرد؛ چرا که قانون‌گذار در آن‌جا بیان می‌کند مدیران می‌توانند طبق قانون رسیدگی به تخلفات اداری مجازاتی را اِعمال کنند.[۱۹۰]

اعمال قدرت برای هدف نا مناسب بی‌اعتبار است. هدف نامناسب شامل کینه توزی یا عدم صلاحیت شخصی مقامات رسمی تصمیم گیرنده است؛ اما مثال های این مورد کم و نایاب است بیشتر مثال های هدف نامناسب ناشی از تفسیرهای نادرست مقام عمومی از اختیاراتش هستند وگاهی به علت افراط در کمک به نفع عمومی.[۱۹۱] در پرونده Congreve v Home office جایی که دفتر اصلی چند نفر از دارندگان مجوز تلوزیون را تهدید کرد که اگر هر کدام ۶ پوند اضافی پرداخت نکنند مجوزشان توسط وزارت خانه باطل می‌شود، دادگاه پژوهش حکم داد که این یک اعمال نامناسب اختیار فسخ توسط وزارت خانه است که از تهدید برای اعمال اختیاراتش به عنوان گرفتن مبلغ اضافی استفاده ‌کرده‌است؛ پارلمان ‌به این نهاد اجازه اجرایی داده است نه صدور حکم.[۱۹۲]

ب. رویه نا مناسب و به کارگیری عوامل مرتبط

دیوان عدالت اداری در رابطه با عوامل غیرمرتبط در تصمیم گیری یا عدم توجه به عوامل مرتبط در سال ۱۳۹۲ دادنامه ای صادر کرده که نکته جالب توجه آن این است که به بحث قانونی‌بودن اشاره نمی‌کند و صرفاً خروج از حدود اختیارات را به عنوان ملاک قرار می‌دهد: دادنامه شماره ۶۴۴ مورخ ۱۸/۹/۹۲ بیان می‌کند مطابق بند «ج» ماده ۶۴ قانون مالیات های مستقیم مصوب سال ۱۳۶۶در تعیین ارزش معاملاتی، قیمت ساختمان با توجه به نوع مصالح، قدمت و تراکم و طریقه استفاده از آن و نوع مالکیت از نظر عرصه و اعیان تعیین می‌شود و در تبصره ۱۱ ماده ۱۰۰ قانون شهرداری نیز تصریح به تعیین ارزش معاملاتی شده است. نظر ‌به این‌که در تعیین ارزش معاملاتی هر ساختمان، رعایت متغیرهای اعلام شده ضروری است، ولی در مصوبه مورد اعتراض، ارزش معاملاتی برای تمام ساختمان های شهر به صورت یکسان بدون توجه به عوامل مذکور صرفاً بر اساس میزان تخلف طبقات و پارکینگ و تغییر کاربری و غیره تعیین شده است، به همین دلیل مصوبه مورد اعتراض خارج از حدود اختیارات تصویب شده است. این دادنامه به صورت صریح، این مصوبه را مصداق خروج از اختیارات دانسته است.[۱۹۳]

«از طرفی حتی در جایی که انتظار حقیقی است، مدعی ممکن است تنها محق استماع در جلسه دادرسی دانسته شود. لذا تنها زمانی که دولت نتواند هیچ دلیل منطقی برای تغییر در سیاست هایش ارائه کند، دادگاه مداخله می‌کند. از طرف دیگر ممکن است دولت ملزم شود نه تنها دلیلی برای سیاست هایش ارائه کند بلکه برای عمل یا تصمیمی که ‌در مورد خاص در پیش گرفته است توجیه مکمل ارائه دهد ؛ در این صورت دادگاه وارد جنبه‌های اخلاقی و شایستگی و در مجموع بحث انتظار مشروع فرد مدعی احترام متقابل در برابر نفع اکثریت اجتماع است. قانون نمی‌تواند این منافع را با هم ترکیب کند، ‌بنابرین‏ به یک تطابق نا منظم می‌رسد. به وسیله پیشنهاد استماع تخصصی که ممکن است مقام اداری را وادار به تغییر عقیده اش کند. پس انتظار مشروع باید تحت عنوان رویه نامناسب بررسی شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

زندگی والدین با هم

۸/۹۳

۱۰۰

۸/۹۳

۳/۶

۱۰۰

۸/۹۳

۳/۶

۱۰۰

۷۵

۵

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۱-۴ توزیع فراوانی ارتباط والدین با مدرسه

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

ارتباط والدین با مدرسه

۸/۷۸

۱۰۰

۸/۷۸

۳/۲۱

۱۰۰

۸/۷۸

۳/۲۱

۱۰۰

۶۳

۱۷

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۲-۴ توزیع فراوانی بومی بودن دانش‌آموزان

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

بومی بودن

۸/۸۸

۱۰۰

۸/۸۸

۳/۱۱

۱۰۰

۸/۸۸

۳/۱۱

۱۰۰

۷۱

۹

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۳-۴ توزیع فراوانی فعالیت‌های غیردرسی دانش‌آموزان

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

فعالیت‌های غیردرسی

۵/۴۲

۱۰۰

۵/۴۲

۵/۵۷

۱۰۰

۵/۴۲

۵/۵۷

۱۰۰

۳۴

۴۶

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۴-۴ توزیع فراوانی فعالیت فوق برنامه دانش‌آموزان

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

فعالیت فوق برنامه

۵/۵۷

۱۰۰

۵/۵۷

۵/۴۲

۱۰۰

۵/۵۷

۵/۴۲

۱۰۰

۴۶

۳۴

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۵-۴ توزیع فراوانی مطالعه مجله، روزنامه و کتاب دانش‌آموزان

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

مطالعه مجله – روزنامه و کتاب

۳/۶۶

۱۰۰

۳/۶۶

۸/۳۳

۱۰۰

۳/۶۶

۸/۳۳

۱۰۰

۵۳

۲۷

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۶-۴ توزیع فراوانی فعالیت ورزشی دانش‌آموزان

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

فعالیت ورزشی

۵/۴۲

۱۰۰

۵/۴۲

۵/۵۷

۱۰۰

۵/۴۲

۵/۵۷

۱۰۰

۳۴

۴۶

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۷-۴ توزیع فراوانی دیدار با آشنایان و بستگان

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

دیدار آشنایان

۳/۸۱

۱۰۰

۳/۸۱

۸/۱۸

۱۰۰

۳/۸۱

۸/۱۸

۱۰۰

۶۵

۱۵

۸۰

بله

خیر

کل

جدول ۱۸-۴ توزیع فراوانی داشتن معلم خصوصی

درصد فراوانی تجمعی

درصد معتبر

درصد

فراوانی

معلم خصوصی

۸/۳

۱۰۰

۸/۳

۳/۹۶

۱۰۰

۸/۳

۳/۹۶

۱۰۰

۳

۷۷

۸۰

بله

خیر

کل

نمودار ۱-۴ توزیع فراوانی دانش‌آموزان قبول و مردود

نمودار ۷-۴ توزیع فراوانی روابط والدین با فرزندان

نمودار ۸-۴ توزیع فراوانی علاقه والدین به تحصیل فرزندان

فوق برنامه مدرسه

نمودار ۱۵-۴ توزیع فراوانی مطالعه روزنامه و مجله و کتاب‌های مختلف

نمودار ۱۶-۴ توزیع فراوانی فعالیت‌های ورزشی

نمودار ۱۷-۴ توزیع فراوانی دیدار با آشنایان و بستگان

نمودار ۱۸-۴ توزیع فراوانی استفاده از معلم خصوصی

نمودار ۱۹-۴ توزیع فراوانی شرکت در کلاس‌های تقویتی و متفرقه

نمودار ۲۰-۴ توزیع فراوانی استفاده از کتاب‌های کمک درسی و کمک خانواده

نمودار ۲۱-۴ توزیع فراوانی مباحثه و همخوانی با دوستان

ب) تحلیل داده ها

جدول ۲۲-۴ مربوط به میزان تحصیلات والدین

کل

F1

دیپلم و بالاتر

سیکل

بی سواد

۴۰

۰/۴۰

۴

۰/۴

۱۹

۵/۲۱

۱۷

۵/۱۴

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۰/۴۰

۴

۰/۴

۲۴

۵/۲۱

۱۲

۵/۱۴

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۸

۸

۴۳

۴۳

۲۹

۲۹

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

با توجه به شاخص‌های آماری اعلام شده، یعنی ۰۵/۰P> (486/0=P)

می توان گفت تفاوت معنا داری بین میزان تحصیلات والدین دانش‌آموزان قبول و مردود وجود ندارد. ‌بنابرین‏ فرضیه اول تحقیق مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.

جدول ۲۳-۴ مربوط به میزان درآمد والدین

کل

F2

بیش از ۲۰۰ هزار تومان

۱۰۰ الی ۲۰۰ هزار تومان

از ۵۰ الی ۱۰۰ هزار تومان

تا ۵۰ هزار تومان

۴۰

۴۰

۴

۵/۶

۱۲

۵/۱۲

۱۳

۱۴

۱۱

۷

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۹

۵/۶

۱۳

۵/۱۲

۱۵

۱۴

۳

۷

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار

۸۰

۸۰

۱۳

۱۳

۲۵

۲۵

۲۸

۲۸

۱۴

۱۴

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار

با توجه به شاخص‌های آماری اعلام شده، یعنی ۰۵/۰P> (083/0=P)

می توان گفت تفاوت معنا داری بین میزان درآمد والدین دانش‌آموزان قبول و مردود وجود ندارد. ‌بنابرین‏ فرضیه دوم تحقیق مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.

جدول ۲۴-۴ مربوط به میزان روابط والدین با فرزندان

کل

F3

بسیار گرم و صمیمی

صمیمی

عادی

بی تفاوت

سرد و بی تفاوت

۴۰

۴۰

۷

۵/۱۲

۸

۵/۹

۱۶

۵/۱۳

۵

۵/۲

۴

۲

فراوانی مشاهده شده مردود

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۴۰

۴۰

۱۸

۵/۱۲

۱۱

۵/۹

۱۱

۵/۱۳

۰

۵/۲

۰

۲

فراوانی مشاهده شده قبول

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

۸۰

۸۰

۲۵

۲۵

۱۹

۱۹

۲۷

۲۷

۵

۵

۴

۴

فراوانی مشاهده شده کل

فراوانی مورد انتظار (درصد ردیفی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]