این رساله در پی یافتن پاسخ به سه پرسش اصلی ذیل است؟
أ. استنباط کلامی از قصص قرآن کریم بر چه مبانی استوار است؟
ب. تا چه اندازه مى‏توان از قصص قرآن، در حوزه مباحث امامت بهره گرفت؟
ج. مهمترین مباحث کلامی امامت در استنباط از قصص قرآن چیست؟
د. مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن چیست؟
۴- فرضیه‌ها یا پاسخ‌های احتمالی تحقیق
أ. استنباط کلامی از قصص قرآن کریم بر دو دسته از مبانی و پیش فرضهای عمومی در استنباط از قرآن چون صیانت قرآن از تحریف، نص و قرائت واحد قرآن، قابل فهم بودن قرآن و جواز تفسیر آن، ساختار چند معنایی قرآن، انسجام و پیوستگی آیات قرآن و جاودانگی قرآن، و مبانی و پیش فرضهای تخصصی در استنباط کلامی از قصص قرآن از قبیل حقانیت قصص قرآن یا نمادین و تمثیلی نبودن آن، هدفمند بودن قصص قرآن، لزوم ارتباط بین نبوت و امامت، تجلی سنت‌های الهی در قصص قرآن و جریان و ایستایی قصص قرآن تا روز قیامت استوار است.
ب. بررسی علمی میراث علمی فریقین نشان می‌دهد که استنباط کلامی از قصص قرآن در روایات پیامبر و ائمه اطهار(ع)، استنباط کلامی از قصص قرآن توسط اصحاب ائمه(ع) و تأیید ایشان، بکارگیری این شیوه توسط دانشمندان امامیه و اهل سنت، بیان غیر مستقیم و مستقیم مباحث امامت در آیات قصص و غیر قصص، جدایی ناپذیری قصص قرآن و سنتهای الهی، ایستایی و تغییرناپذیری اصول اعتقادی ادیان الهی به خوبی بیانگر میزان قابل توجه استفاده از این شیوه در مباحث امامت و کارآمدی استدلال به قصص قرآن در موضوع امامت و جایگاه این شیوه از استدلال کلامی در نزد اهل بیت(ع) و دانشمندان امامی و اهل سنت است.
ج- مهمترین مباحث امامت که در قصص قرآن مطرح شده عبارتند از: ضرورت وجود خلیفه و امام در زمین تا روز قیامت، شروط امامت(اعم از اختصاص تعیین امام به خداوند، وجوب نص بر امام، علم و شجاعت از شروط خلافت و امامت، عصمت، صدور معجزه، محدَّث بودن)، وجود صفات خداوند در امام، برتری انبیاء و حجج الهی بر ملائکه، تقدم وجود خلیفه بر دیگران، هدایت به امر از شؤون امامت، سبب موهبت امامت، امکان تصدی مقام امامت در کودکی، رجعت اهل بیت(ع)، توسل، تبرک جستن به اولیاء و آثار ایشان، زیارت معصومان(ع) و شفاعت
د. پنهانی بودن ولادت امام عصر(ع)، تصدی مقام امامت در کودکی، غیبت، طول عمر، بقاء بر شباب، صدور معجزه، حکومت عدل جهانی و آداب انتظار از مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن کریم بشمار مى‏رود.
۵- پیشینه تحقیق
با نگاهى گذرا به فهارس و کتابشناسی‏ها صدها عنوان کتاب دیده مى‏شود که موضوع آنها درباره قصه‏هاى پیامبران است و یا فصل‏ها و باب‏هایى را به این موضوع اختصاص داده ‏اند. هر یک از این آثار دارای رویکردی خاص به قصص قرآن است که در ذیل به نمونه‏هایی از این کتاب‏ها‌‏ اشاره مى‏کنیم:
«کتاب النبوه» نوشته شیخ صدوق(د ۳۸۱ق) که به متأخران نرسیده است لکن این کتاب یکی از منابع اساسی قطب راوندی در کتاب «قصص الأنبیاء» است که این کتاب اکنون موجود مى‏باشد و به چاپ شده است. گفتنی است که «کتاب النبوه» شیخ صدوق نیز با توجه به برخی از منابع متقدم روایی و تفسیری بازسازی و به چاپ رسیده است.
«قصص الأنبیاء» نوشته قطب راوندی(د ۵۷۳ق) که در ۲۰ باب تنظیم شده است: باب اول آن قصه حضرت آدم(ع) و باب ۱۹ و ۲۰ آن نیز اختصاص به پیامبر اکرم(ص) دارد. دو کتاب مذکور تلاشی روایی در زمینه قصص قرآن است.
«قصص الانبیاء» نوشته ابو اسحاق ابراهیم بن منصور نیشابورى‏ از علماء قرن پنجم هجری قمری است در متن کتاب، همه داستان پیامبران با یادکردن آیه‏هاى مربوط به ایشان، و نقل قول برخی محدثان و مفسران همراه است و داراى ۱۱۶ قصه است.
«قصص الانبیاء» از شیخ عبد اللطیف(زنده در ۹۱۷ق) فرزند شیخ شمس الدین على واعظ بیرجندى است که مؤلف آیات داستانهاى پیامبران را گردآورى نموده سپس با بهره از روایات و اخبار ائمه معصومان(ع) به تفسیر و شرح مى‏پردازد. نسخه‏هاى متعددى از این تفسیر موجود است کهن‏ترین آنها به تاریخ ۹۴۷ هجری قمری در کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى به شماره ۶۸۳۳ موجود است.
«زبده البیان فى تفسیر آیات قصص القرآن» نوشته شیخ محمد(د ۱۰۹۰ق) فرزند شیخ محمود طبسى، محقق حکیم از عالمان عصر صفوى است. تفسیر مورد بحث شامل آیات قصص انبیاء در قرآن است. مفسر آیاتى که مختص انبیاء سلف مى‏باشد از قرآن مجید استخراج نموده و به تفسیر و شرح و بیان آنها پرداخته است. شیخ محمد طبسى کتاب فوق را با نگارش تکمله‏اى در شرح و بیان احوال حضرت رسول(ص) تکمیل نموده و نام آن را تکمله زبده البیان گذاشته است و احوال ائمه معصومان(ع) را نیز بدان افزوده است.
«قصص الأنبیاء و المرسلین(ع)‏» نوشته سید نعمت الله جزائرى(د ۱۱۱۲ق)، از شاگردان علامه مجلسى است. روش وی روش روایى است، البته در بسیارى موارد تنها نام کتاب مأخذ را ذکر کرده یا راوى آخر سلسله سند را آورده و بقیه اسناد روایات معمولا ذکر نشده‏اند. سید در هر باب آیات قرآن را همراه با روایات پیرامون آن مفصلا آورده است.
«التصویر الفنی فی القرآن»‏ نوشته سید قطب‏ که به مباحث اعجاز هنرى‏ قرآن پرداخته است. ‏یکی از مباحث اساسی این کتاب «القصه فی القرآن» است که مشتمل بر مباحثی از جمله «أغراض القصه»، «آثار خضوع القصه للغرض الدینی»، «الدین و الفن فی القصه»، «الخصائص الفنیه للقصه»، «التصویر فی القصه» و «رسم الشخصیات فی القصه» است که به مباحث زیبایی شناسی اعجاز هنرى‏ قصص قرآن پرداخته است.
«الفن القصصی فی القرآن‏» نوشته محمد احمد خلف الله و خلیل عبد الکریم‏ که به مباحث اعجاز هنرى‏ قصص قرآن پرداخته‏ا‏ند این کتاب در سال ۱۹۹۹ میلادی در لندن توسط ناشر سینا- الانتشار العربى به طبع رسیده است.
«الإعجاز القصصی فی القرآن‏» نوشته سعید عطیه على مطاوع‏ که به مباحث اعجاز هنرى‏ قصص قرآن پرداخته است این کتاب در قاهره توسط انتشارات دارالآفاق العربیه در سال ۲۰۰۶ چاپ شده است.
«باستان‏شناسى و جغرافیاى تاریخى قصص قرآن»‏ نوشته عبد الکریم بی‌آزار شیرازى‏ که در موضوع جغرافیاى قصص قرآن‏ که در سال۱۳۸۰ در تهران توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏ به طبع رسیده است.
«دراسات تاریخیه من القرآن الکریم» نوشته دکتر محمّد بیّومى مهران استاد دانشگاه اسکندریه که رویدادهاى تاریخى قرآن را از دیدى جغرافیایى بخش‏بندى کرده و رویدادهاى هر منطقه جغرافیایى را در جلدى جدا آورده است. این کتاب توسط سید محمد راستگو به فارسی ترجمه و با عنوان «بررسى تاریخى قصص قرآن‏» در سال ۱۳۸۳ در تهران توسط انتشارات علمى و فرهنگى‏ به طبع رسیده است.
«پژوهشی در جلوه‌های هنری داستانهای قرآن» نوشته بستانی، محمود که توسط موسی دانش به زبان فارسی ترجمه شده و در سال ۱۳۷۲ شمسی توسط بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در مشهد چاپ شده است.
«القصص القرآنی» نوشته آیه الله سید محمدباقر حکیم، که در سال ۱۴۱۹ هجری قمری در تهران توسط مجمع جهانی اهل بیت(ع) چاپ شده است.
بنابرین برخی از آثاری که تاکنون در خصوص قصص قرآن سامان یافته، تلاشهای روایی است و تعداد دیگری ناظر به ابعاد زیبایی شناسی و ابعاد هنری قصص قرآن است.
از سوی دیگر آثاری که در خصوص ولایت نوشته شده‏‏‏اند‌‏، غالباً به آیاتی مشخص و خارج از حوزه قصص قرآن پرداخته شده مانند کتاب «ولایت در قرآن» نوشته آیه الله مکارم شیرازی که به تفسیر آیات تبلیغ، اکمال، ولایت، اولی الأمر، تطهیر و آیات دیگر. و نیز کتاب «آیات الغدیر» که به تفسیر آیه تبلیغ، آیه اکمال دین و آیه سأل سائل پرداخته است. و نیز کتاب «آیه التطهیر رؤیه مبتکره» نوشته آیه الله فاضل لنکرانی که تنها آیه تطهیر را مورد بررسی قرار داده است. از سوی دیگر در آثار تفسیری و کلامی امامیه به طور پراکنده استنباط کلامی از برخی آیات قصص قرآن دیده مى‏شود که در برخی موارد از جامعیت برخوردار نیست(مانند دیدگاه های تفسیری مفسران امامی در ذیل آیه «إنی جاعل فی الأرض خلیفه» لکن اثری مجزا که به شکل تخصصی و با نظام مندی و جامعیت مطلوبی تنها در خصوص استنباط ابعاد کلامی قصص قرآن در مباحث امامت باشد، تاکنون سامان نیافته است.
۶- جنبه جدید بودن و نوآوری طرح
أ. استنباط مسائل امامت از قصص قرآن کریم یکی از رویکرد‏های تازه و نو به قصص قرآن کریم است.
ب. آشنایی با روش اهل بیت(ع) در احتجاج با مخالفان و پاسخگویی و تبلیغ برای شیعیان با استناد به قصص قرآن کریم در واقع یکی از مهمترین شیوه‏های اهل بیت(ع) در تبلیغ امامت و تبیین ابعاد گوناگون آن همچون مسأله علم ایشان استفاده از قصص قرآن و استناد به آن است که بى‏تردید با توجه به انس بیشتر مردم با قصص چنین تبیینی بهتر در دلها رسوخ مى‏کرد. بى‏تردید در صورت اثبات مطلب مذکور این شیوه یکی از بهترین شیوه‏های تبیین و تبلیغ امامت در این دوران نیز به شمار مى‏آید.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ج. ارائه یک شیوه نو در تبیین قصص قرآن و تبلیغ مباحث امامت و پاسخگویی به شبهات مطرح در آن با استناد به قصص قرآن کریم
د. اضافه نمودن «تبیین مباحث کلامی امامت» در ذیل اهداف و اغراض قصه گویی در قرآن کریم به عنوان یکی از مهمترین رسالات و اهداف قصص قرآن که در آثار علوم قرآنی و تفسیر اهل سنت هرگز به آن اشاره نشده است.
۷- روش انجام تحقیق
روش توصیفی- تحلیلی و شیوه تحقیق کتابخانه‏ا‏ی در منابع روایی، تفسیری، کلامی متقدم و متأخر در میراث علمی امامیه و نیز کتب علوم قرآنی و تفسیری متقدم و متأخر اهل ‏سنت است.
این پژوهش در تبیین و تنقیح قلمروی استنباط کلامی از آیات قصص قرآن در نظر دارد که جایگاه این آیات را در روایات کلامی نبوی و نیز ابعاد استناد به قصص قرآن در احتجاج‏ها و استدلال‏های کلامی اهل بیت(ع)، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و پس از آن میزان تأثیر و بهره گیری از این شیوه را در میراث کلامی و تفسیری امامیه مورد بررسی قرار دهد بر این اساس گام اساسی این پژوهش پس از بررسی روایات کلامی نبوی و روایات اهل بیت(ع) در باب قصص قرآن، این است که میزان بهره‏های کلامی متکلمان، مفسران و محدثان امامی از قصص قرآن را به لحاظ کمی و کیفی بازبینی نماید تا میزان و درجه کارآمدی تمسک به کتاب الهی را در آنها مشخص نماید و در نهایت جایگاه ویژه استناد به قصص قرآن در اثبات مباحث کلامی و حتی پیش فرضهای آنها را به عنوان یکی از شیوه‏های کارآمد کلامی اهل بیت(ع) و برخی از دانشمندان امامی ارائه دهد.
۸- ساختار و بدنه اصلی تحقیق
مقدمه و کلیات
فصل اول: مبانی عمومی در استنباط از قرآن و مبانی تخصصی در استباط کلامی از قصص قرآن در موضوع امامت
فصل دوم: کارآمدی استنباط کلامی از قصص قرآن در باب امامت
فصل سوم: جایگاه إمامت در قصص قرآن و چگونگی استدلال عالمان امامیه بر آن
فصل چهارم: مباحث مهدویت به استناد قصص قرآن
نتایج و یافته‏ها‌‏
تعاریف
مهمترین اصطلاحاتی که نیازمند به تعریف مى‏باشد عبارتند از:
۱- مبانی تفسیر قرآن
مبانی تفسیر قرآن یکی از مهمترین مباحث در حوزه علوم قرآنی به شمار مى‏آید و پیوسته مورد توجه و اهتمام قرآن پژوهان و علاقه‏‏مندان به قرآن کریم به ویژه مفسران قرآن بوده است. مبانى تفسیر قرآن به آن دسته از پیش فرض‏ها، اصول موضوعه و باورهاى اعتقادى یا علمى گفته مى‏شود که مفسّر با پذیرش و مبنا قرار دادن آن‏ها، به تفسیر قرآن مى‏پردازد. به عبارت دیگر هر مفسّرى ناگزیر است مبناى خود را در مورد عناصر اساسى دخیل در فرایند تفسیر قرآن روشن سازد.[۲]
۲- مفهوم استنباط
این واژه برگرفته از واژه «نبط» به معنای بیرون آمدن آب از چشمه و چاه است؛ «استنباط» در اصل به معنای استخراج است؛ انباط، مفهوم آشکار کردن را مى‏رساند چنانکه «جزری» حدیثی را در همین باب بازگو مى‏کند که: «من خرج من بیته ینبط علماً فرشت له الملائکه اجنحتها» هرکس صبحگاهان به منظور آشکار کردن دانشی از خانه بیرون رود، فرشتگان بالهای خود را زیر پای او مى‏گسترانند.[۳]
«استنباط الفقیه» یعنی با جدیت و کوشش خود، فقه پنهان را ظاهر ساخته و از درون به برون آورده است.[۴]
کاربرد واژه «استنباط» در معنای واکاوی و استخراج فقهی، جالب توجه است، گویی که زیر قشر ظاهر الفاظ، جریان زیر زمینی آب زلال معانی، نهفته است.
«اجتهاد و استنباط» در بیان ابوحامد غزالی به شجره‏‏‏ای ‌‏تشبیه شده که ثمره آن احکام شرعیه است، یعنی کار استنباط، میوه چینی، استثمار و بهره گیری مى‏باشد.[۵] گویا قرآن کریم یک بار این واژه را در همین معنا به کار گرفته است: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‏ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ‏ مِنْهُمْ..»[۶]
۳- تمثیل
تعبیر «ضربِ مَثَل» در قرآن به واقعیت خارجی نداشتن اختصاص ندارد، زیرا از برخی قضایای واقعی نیز با همین تعبیر یاد می‏کند؛ مانند آیه شریفه «و اضرِب لَهُم مَثَلاً أصحابَ القَریَهِ إذ جاءَهَا المُرسَلون» و «و ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنوا امْرَأهَ فِرعَون..» به تعبیر روشنتر قصص قرآن غیر از تمثیل است، تمثیل عبارت از تنزیل و رقیق کردن معارف بلند به وسیله مَثَل آوردن است ولی قصص قرآنی، بازگو کردن متن ماجرای واقعی گذشتگان است؛ قرآن کریم بین این دو مطلب تفکیک کرده و هرگز اجازه نمی‏دهد که این دو به یکدیگر آمیخته شوند و مخاطبان را به اشتباه اندازند. هر جا قرآن بیان تمثیلی دارد برای آن قرینه‏ای می‏آورد تا از اشتباه جلوگیری کند مثلاً در سوره مبارکه «حشر» برای عظمت قرآن، تمثیلی می‏آورد و در پایان آن ‏می‏فرماید: «..وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»[۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت