طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها | قسمت 7 – 10 |
نتیجهگیری در مورد انواع گوناگون نشانگان وسواس فکری عملی باید با احتیاط صورت گیرد. رادومسکی[۱۴۰] و تیلور[۱۴۱] (۲۰۰۵) تعدادی از مشکلات روششناختی و مفهومی را در پژوهش بر روی زیرگروههای وسواس فکری عملی ذکر کردند که نشان میدهد احتمالاً رویکرد ابعادی از رویکرد طبقهای معتبرتر است (هاسلام[۱۴۲]، ویلیامز[۱۴۳]، کریوس[۱۴۴]، مککی و تیلور، ۲۰۰۵). علاوه بر این بسیاری از افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، وسواسهای فکری و عملی پیچیدهای دارند که در طبقه خاصی جای نمیگیرد. عده زیادی از این بیماران در طول دوره اختلال خود، دچار تغییر در نشانگان فکری و عملی میشوند. پژوهشگران دیگر به دنبال آن هستند که دریابند آیا نمونه های بیمار را میتوان بر اساس متغیرهایی شناختی مانند نوع باورهای غیرانطباقی طبقهبندی کرد؟ با این وصف مطالعات اولیه در این زمینه چندان موفق نبودهاند و بسیاری از افراد را نمیتوان به سادگی در یکی از طبقات قرار داد (کالاماری[۱۴۵] و همکاران، ۲۰۰۶). مشخص شده است که همپوشیهای قابل توجهی در راهبردهای درمانی کارآمد در شناختدرمانی اختصاصی وجود دارد، کالاماری و همکاران (۲۰۰۹) عقیده دارند که مفهومسازی شناختی فردی شده راهبرد بالینی مؤثری برای درمان نشانگان فردی و نامتجانس در وسواس فکری عملی است.
۲-۳- سیر و دوره های اختلال وسواسی جبری
سیر و دوره اختلال وسواسی جبری نسبت به سایر اختلالات اضطرابی تا حدود زیادی متفاوت است. استکت و بارلو (۲۰۰۲ به نقل از کلارک و بک، ۲۰۱۰) دریافتند که اکثر بیماران دچار اختلال وسواسی جبری معیارهای تشخیصی یا نشانه های مربوط به اختلال را به طور کامل یا تا حد زیاد حفظ میکنند.
در واقع اختلال وسواسی جبری نسبت به سایر اختلالات اضطرابی ممکن است بهبود خود به خودی بسیار اندکی داشته باشد (فوا[۱۴۶] و کوزاک[۱۴۷]، ۱۹۹۶) معتقدند که روند بهبود خود به خود در اختلال وسواسی جبری در مقایسه با سایر اختلالهای اضطرابی بسیار اندک است و این امر لزوم مداخلات بالینی را آشکار میسازد. در نتیجه اختلال وسواسی جبری یک اختلال اضطرابی مزمن است که از سنین پایین آغاز میشود و نشانه های آن با رویدادهای زندگی تشدید یا تخفیف مییابد.
از دیگر ویژگیهای این اختلال اثرات منفی گسترده آن بر سایر اعضای خانواده، روابط زناشویی و ارتباطهای میان کودک و والدین داشته باشد. اعضای خانواده معمولاً گرفتار تشریفات وسواسی این بیماران میشوند و مجبور به رعایت (مثلاً مجبور به شستن افراطی دست و بدن یا وارسیهای پیاپی میشوند) و یا مخالفت و جبههگیری در مقابل آن ها میگردند (دسیلوا، ۲۰۰۳ به نقل از کلارک و بک، ۲۰۱۰). بنابرین راهبردهای مقابلهای میتوانند به تشدید آشفتگی و افسردگی خود فرد و اطرافیانش منجر شوند و به روابط اعضای خانواده لطمه وارد نمایند.
۲-۴- میزان شیوع اختلال وسواسی جبری
کسلر[۱۴۸] و همکاران ( ۲۰۰۵) به جمع بندی و بررسی مطالعات شیوعیابی اختلال وسواسی جبری در فاصله سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ میزان شیوع این اختلال را در حدود %۲-۱ در دوره زندگی گروههای عمومی مردم برآورد کرده اند.
اواشی[۱۴۹]، اوتا[۱۵۰]، اوتسوبو[۱۵۱]، سوسا[۱۵۲] و کائیجیما[۱۵۳] (۲۰۱۰) با بررسی میزان شیوع این اختلال در میان افراد مبتلایان به اختلال اسکیزوفرنی، دریافت که %۱/۱۴ این افراد همزمان به اختلال وسواسی جبری مبتلا هستند.
در مطالعه گرنت[۱۵۴] و همکاران (۲۰۰۸) میزان شیوع اختلال شخصیتی وسواسی جبری در دوره زندگی برای زنان و مردان جمعیت عمومی آمریکا ۸/۷ گزارش شده است.
میزان شیوع این اختلال در گروه بیماران عصبشناخی- روانپزشکی[۱۵۵] در طول زندگی ۳-۲ درصد گزارش شده است که در مورد بیماران اسکیزوفرنی دوبرابر می شود (چامبرلین[۱۵۶]، بلاکول[۱۵۷]، فینبرگ[۱۵۸]، رابینز[۱۵۹]، سهاکیان[۱۶۰] ، ۲۰۰۵).
در مطالعه ای (رئیسیون، میری، دستجردی و شریفزاده، ۱۳۹۱) که با بهره گرفتن از آزمون SCL-۹۰ در جمعیت بیرجند صورت گرفت، میزان شیوع این اختلال ۵/۵ درصد گزارش شده است.
در مطالعهای دیگر گیتی (۱۳۸۶) با بهره گرفتن از ابزار پرسشنامه وسواسی جبری مادزلی میزان شیوع این اختلال در جمعیت نوجوانان شهرستانهای میبد و اردکان، ۱۱/۲ درصد بود.
مطالعه (صادقیان، خداییاردکانی، اسکندری، تمیزی و خدایی، ۱۳۹۲) در گروه مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهر تهران و با بهره گرفتن از آزمون یل-براون نشان داد که رایجترین نشانه های وسواس فکری در میان بیماران ایرانی به ترتیب شامل وسواس فکری آلودگی (% ۲۳/۹)، وسواس فکری متفرقه (%۹۹/۶۶) و وسواس فکری جسمی (%۲۸/۵۷) است و رایجترین نشانه های وسواس عملی شامل وسواس عملی متفرقه (%۶۴/۷۸)، نظافت و شستشو(%۷۸/۷۳) و وسواس عملی چک کردن (%۰۷/۶۴) است.
در مطالعه (مسعود زاده, ۱۳۸۶) میزان شیوع اختلال وسواسی جبری در میان ۳۱۰۴ نفر از دانش آموزان شهرستان ساری و با بهره گرفتن از پرسشنامه مادزلی، ۳۱/۲ درصد گزارش شده است.
مطالعه قریشی (۱۳۸۳) میزان همبودی اختلال را در میان مبتلایان به اسکیزوفرنی با بهره گرفتن از آزمون یل براون را بررسی نمود. مطالعه او نشان داد که ۵ درصد گروه نمونه اختلال وسواسی جبری شدید، ۵/۱۲ درصد متوسط و ۳/۱ درصد وسواس خفیف دارند.
در مطالعه محمدی و همکاران(۱۳۸۳) در مناطق شهری و روستایی آذربایجان شرقی و با بررسی ۱۲۸۶ نمونه دریافتند که ۲۶/۲ درصد به اختلال وسواسی جبری مبتلا هستند
در مطالعه مسگرانی، شفیعی، کیانی و صادقیخراشاد (۱۳۸۳) جامعه دانشجویان جدیدالورود دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مورد بررسی قرار گرفته و میزان اختلال وسواسی جبری با بهره گرفتن از آزمون SCL-90، ۶/۱ ارزیابی شد.
تعدادی از مطالعات (مانندکسلر، برگلوند و همکاران، ۲۰۰۵) میزان شیوع اختلال وسواسی جبری را در حدود %۲-۱ در دوره زندگی گروههای عمومی مردم برآورد کرده اند.
گروهی از مطالعات (مانند بارنز، فورمی[۱۶۱]، کیورتگ[۱۶۲]، و استرنبرگر[۱۶۳]، ۱۹۹۵؛ راسموسان[۱۶۴]، و ایزن، ۱۹۹۲) هم به بررسی میزان شیوع این اختلال در طی یک سال پرداختهاند و آن را حدوداً %۷/۰ تا %۱/۲ گزارش کرده اند. البته این مطالعات خاطر نشان ساختهاند که گروههای بزرگی از افراد غیربیمار افکار وسواسی خفیف تا متوسطی را تجربه میکنند که با معیارهای تشخیصی مطابقت ندارند و با در نظر گرفتن این افراد میزان شیوع بسیار بالاتر خواهد بود.
میزان ابتلای زنان به وسواس فکری عملی، اندکی بیشتر از مردان است. سن شروع اختلال معمولاً در دوره جوانی و دهه ۲۰ سالگی است (ویزمن[۱۶۵]، بلند[۱۶۶]، کانینو[۱۶۷] و گرینولد[۱۶۸]، ۱۹۹۴). سن اولین دوره در مردان عموماً پایینتر از زنان است و در سنین پایینتری به جستجوی درمان میپردازند (راسموسن و ایزن، ۱۹۹۲).
به نظر میرسد که میزان شیوع اختلال وسواسی جبری در کشورهای مختلف تقریباً یکسان است. هر چند که تفاوتهای فرهنگی احتمالاً بر میزان ظهور علائم اثر میگذارند. برای مثال ممکن است اختلال وسواسی جبری با محتوای مذهبی در فرهنگهای دارای اصول خشک و سختگیرانه مذهبی و وسواس عملی تمیزی/ شستن در کشورهای اسلامی که بر اهمیت پاکیزگی تأکید دارند، شایعتر باشد (تک و الوگ، ۲۰۰۱).
۲-۵- تفاوتهای جنسی
[جمعه 1401-09-25] [ 09:32:00 ق.ظ ]
|