1. خدمت کردن به مردم و میهن را وظیفه می‌داند.

زیستی:

    1. کارکرد و وظایف اعضای بدن را می شناسد و تناسب آن ها را حفظ می‌کند.

    1. با بهداشت فردی و اجتماعی آشنا است و آن را رعایت می‌کند.

    1. در حفظ و احیای محیط زیست کوشش می‌کند.

      1. برای حفظ سلامتی خود ورزش می‌کند و در رشته ورزشی مورد علاقه خود دارای مهارت نسبی است.

    1. با کمک های اولیه آشنایی دارد و می‌تواند از آن ها در مواقع لزوم استفاده کند.

    1. برخی از بیماری ها و عوامل بیماری زا را می شناسد و راه های پیشگیری از آن ها را می داند.

    1. نقش تغذیه را در حفظ سلامت بدن می‌داند و با تغذیه مناسب سلامتی خود را حفظ می کند.

    1. سلسله مراتب حاکمیت در جمهوری اسلامی را می‌داند.

    1. تفاوت حکومت دینی مبتنی بر ولایت فقیه را با سایر حکومت ها می‌داند.

    1. با تاریخ سیاسی ایران معاصر و مبارزات سیاسی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی آشنایی دارد.

    1. نسبت به سرنوشت مسلمانان جهان حساس است.

    1. راه های حفظ استقلال، آزادی و عدم وابستگی را می شناسد.

    1. با فعالیت های سیاسی و شیوه مبارزه پیامبران و ائمه معصومین (ع) در دفاع از حق، آشنا است.

    1. دارای روحیه سلحشوری و دفاع از کیان کشور اسلامی است.

    1. با انتخابات و نقش آرای عمومی در جامعه آشنا است.

    1. در مواجهه با تبلیغات دشمنان میهن اسلامی از خود هشیاری نشان می‌دهد.

    1. اهمیت وحدت و امنیت ملی را درک می‌کند.

  1. نقش مردم و دین را در حکومت می‌داند.

اقتصادی:

    1. ارزش کار را برای بهبود وضعیت فردی و اجتماعی می‌داند.

    1. در حفظ وسایل خود می کوشد و با ترمیم آن ها حداکثر استفاده را از آن ها می‌کند.

    1. اهمیت آمادگی برای کار بیشتر و پرهیز از راحت طلبی را در پیشرفت اقتصادی جامعه می داند.

    1. نسبت به حفظ و توسعه منابع اقتصادی ملی و منطقه ای خود حساس است.

    1. مالکیت دیگران را محترم می شمارد و نسبت به رعایت آن حساس است.

    1. به نقش مشاغل و حِرّف در زندگی فردی و اجتماعی آگاه است.

    1. منابع اقتصادی کشور و محیط زندگی خود را می شناسد و نقش آن را در رفاه عمومی می داند.

    1. احکام اقتصادی اسلام را می‌داند و در حد وظیفه به آن ها پایبند است.

    1. برای حمایت از تولیدات داخلی استفاده از آن ها را بر کالاهای مشابه خارجی ترجیح می دهد.

  1. به مشارکت در فعالیت های اقتصادی علاقه مند است)شرکایی اردکانی، ریاحی نژاد و رزاقی، ۱۳۹۱).

۲-۱-۴ ضرورت و انواع برنامه ریزی

حوزه برنامه ریزی درسی با وجود سابقه تاریخی کوتاه مدت، از منابع نظری غنی برخوردار است. مبانی نظری حوزه برنامه درسی در تصمیمات برنامه ریزی به ویژه تعیین هدف تأثیر غیرقابل انکاری دارد، اگرچه هدف می‌تواند به عنوان یکی از مؤلفه‌ های نه گانه برنامه درسی قلمداد شود (سیفی، ۱۳۸۹،به نقل از عابدپور،۱۳۹۲). اما مؤلفه‌ ای است که دیگر مؤلفه‌ ها باید در راستای نیل به آن و در تعامل با هم در برنامه درسی مورد توجه قرار گیرند.

علی‌رغم نقش بنیادی هدف در برنامه ریزی درسی، محتوا نیز عنصر بسیار مهمی است که به هدف معنا و مفهوم می بخشد. در صورتی که محتوا هم خوانی لازم را با هدف نداشته باشد و یا زمینه ساز تحقق هدف ها نشود، فرایند یاددهی- یادگیری نتیجه ثمربخشی را به بار نخواهد آورد. با توجه به نقش محتوا در دستیابی به هدف های برنامه درسی، این عنصر، برنامه درسی را بر آن داشته است که تناسب آن را با دیگر عنصرهای برنامه درسی بررسی کند و ملاک ها و معیارهای مناسبی را برای تعیین میزان اثر بخشی و کارایی آن گردآوری کند. برای این منظور شیوه تجزیه و تحلیل محتوا پس از جنگ جهانی دوم در زمینه آموزش و پرورش ظهور یافت. روش تحلیل محتوا در واقع مبتنی بر این فرض اساسی بنا شده است که هر وسیله ارتباطی از جمله کتاب درسی دارای پیام های آشکار و پنهانی است که خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آشنایی برنامه ریزان درسی با مبانی نظری این حوزه علمی می‌تواند آن ها را در تولید برنامه های درسی منطبق بر منابع علمی یاری نماید( سیفی، ۱۳۸۹ ).

برنامه ریزی دارای انواعی به شرح زیر است:

۱- برنامه ریزی ویژه وخرد

داشتن هدفی کاملا مشخص و قابل اندازه گیری و ارزشیابی که در محدوده ی زمان معین، اجرا می‌گردد از ویژگی های این نوع برنامه ریزی می‌باشد. تهیه کتاب های درسی، تربیت مشاور برای دوره ی راهنمائی تحصیلی و مبارزه با بی سوادی از این نوع برنامه ریزی می‌باشد (ملکی، ۱۳۸۹).

۲- برنامه ریزی آموزشی معلم

این نوع برنامه ریزی را معلم به قصد مدیریت بهتر یادگیری در کلاس درس انجام می‌دهد. معلم در خصوص نحوه ی نیاز سنجی، تعیین هدف، انتخاب و چگونگی سازماندهی محتوا، روش های تدریس و ارزشیابی می اندیشد و طرح درس را تهیه می‌کند (ملکی، ۱۳۸۸).

۳- برنامه ریزی نیروی انسانی[۱۸]

این برنامه ریزی برای تربیت عموم کارکنان آموزش و پرورش انجام می شود که مستقیما با برنامه ریزی اجتماعی- اقتصادی مربوط است، زیرا در این نوع برنامه ریزی هدف تربیت افرادی است که باید چرخ های اقتصادی کشور را به حرکت در آورند (ملکی، ۱۳۸۸).

۴- برنامه ریزی آموزشی[۱۹]

برنامه ریزی آموزشی کلیه ابعاد و ارکان آموزش و پرورش را در بر می‌گیرد و دامنه ی برنامه ریزی آموزشی از انواع دیگر برنامه ریزی در آموزش و پرورش وسیع تر است. آن چه در برنامه ریزی آموزشی اهمیت دارد، وقوف به ارتباط و تعامل زیر نظام های جامعه با نظام کل است. برنامه ریزی آموزشی عبارت است از کاربرد روش های تحلیلی ‌در مورد هریک از اجزاء نظام آموزشی و هدف آن استقرار یک نظام آموزشی کارآمد است (ملکی، ۱۳۸۹).

۵- برنامه ریزی درسی[۲۰]

برنامه ریزی درسی به طراحی عناصر و عوامل مختلف یادگیری مربوط می شود. فرایند یادگیری تحت تاثیر عوامل گوناگونی است که هر یک در جریان و چگونگی یادگیری تاثیر دارند.استعدادها، توانایی های یادگیرنده، محتوای برنامه ی درسی، نقش معلم، ارتباط متقابل شاگردان، فضای یادگیری و وسایل آموزشی را می توان از این عوامل نام برد. هر عامل جزئی از کل محسوب می شود که باید یه صورت مجموعه ی به هم پیوسته عمل کنند (ملکی، ۱۳۸۹).

در برنامه ریزی درسی، آن چه همواره از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است، فرایند انتخاب و سازمان دهی محتوا برای یک موضوع درسی خاص است. برای مثال اگر در یک برنامه درسی مقصد اصلی، آموزش دانش و مهارت های اجتماعی به دانش آموزان مقطع خاصی باشد، انتخاب موضوع یا ماده ی خاصی برای هدف مذکور نسبتا آسان است اما این که مدارس تحت این عنوان یا موضوع چه چیزی را باید آموزش دهند و دانش آموزان چه جزئیاتی را باید بیاموزند، مقوله ای حساس و مهم می‌باشد (فتحی واجارگاه، ۱۳۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت