کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



ثالثاً وجود سیره عقلایی: بحثی نیست که حقی ثابت است و مشروط له استحقاق آن را دارد که مشروط علیه را بر عمل به شرط ملزم سازد؛ زیرا این استحقاق و ثبوت حق در شروط عقلایی، یک امر عقلایی است و شارع مقدس هم مخالفتی با آن نکرده است. لذا این امر که مشروط له بتواند عمل به شرط را از مشروط علیه مطالبه کرده و همچنین او را بر عمل کردن به شرط ملزم کند و یا اینکه حق خود را ساقط کند، همه این ها از امور عقلایی است و عقلا آن را می‌پذیرند.[۱۴۱]

 

رابعاً وجود اجماع: مرحوم طبا طبایی یزدی نسبت به استحقاق مشروط له ادعای اجماع می‌کند.[۱۴۲]

 

چنان که ملاحظه می شود نظر غیر مشهور از کارآمدی بیشتری در جهت تضمین حقوق متعهدله برخوردار است. چراکه سختگیری افراطی قانون‌گذار مدنی در ضروری شمردن احراز تعذّر اجبار متعهد، منتهی ‌به این نتیجه نامطلوب می شود که حتی در مواردی که از ابتدا عدم تمایل متعهد به اجرای تعهد و عدم امکان اجرای تعهد از طریق ثالث آشکار است، باز هم امکان فسخ فوری قرارداد وجود ندارد و متعهدله ناگزیر از طی کردن راهی دشوار و نافرجام است که از دید او تنها جنبه تشریفاتی دارد.

 

این مبنا هم بر حقوق قراردادها آثار زیادی را بر جای گذاشته که به برخی از مهمترین آن ها اشاره می شود:

 

۱ – قواعد اخلاقی و مذهبی، تنها به طرفین عقد وفای به عهد و لزوم رعایت مفاد عقد را حکم نمی کند[۱۴۳] بلکه از دخالت دادرس و مقنّن هم در روابط قراردادی منع می‌کند ‌بر اساس این نظریه، قرارداد نهادی مقدس است که برای مدیون تکلیف وجدانی در ادای دین به وجود می آورد.[۱۴۴] ‌بنابرین‏ نقش قوانین و مقررات عمومی، محدود به تضمین قواعد اخلاقی و مذهبی می شود.

 

۲ – از این منظر قراردادی که نامشروع و غیراخلاقی است محکوم به بطلان است حتی اگر طرفین بدان راضی باشند برای مثال اگر از اضطرار شخصی سوء استفاده شود و معامله صورت گیرد آن معامله محکوم به بطلان یا عدم نفوذ خواهد بود هرچند شخص مضطر رضایت به معامله داشته باشد.

 

به نظر ‌بر اساس این مبنا نیز در همه موارد نقض قرارداد، اخلاق و مذهب به اجرای عین تعهد حکم نمی کند زیرا وجدان درونی انسان که وی را وادار به وفای به عقد می‌کند نقض قرارداد را از سوی یک طرف زشت می شمارد ‌به این دلیل است که طرفین به آنچه ‌بر اساس پیمان مستحق هستند برسند وگرنه صرف انجام پیمان بدون دستیابی به متعلق آن بی معنا است بر این اساس، مسلّم است که اخلاق و مذهب در پاره ای از موارد، اجرای عین تعهد را وفای به عقد نمی داند چرا که این عمل را جبران پیمان شکنی نمی داند و تنها در صورت برآوردن انتظارات معقول و متعارف متعهدله در حین عقد را، وفا محسوب می کند.

 

‌بر اساس همه مبانی و آرای، نظریه اجرای عین تعهد، لازمه لایتغیر اصل لزوم وفای به عقد نیست .

 

د- نقد و تحلیل

 

بسیاری از فقهاء الزام به انجام عین تعهد در صورت نقض را از جمله لوازم لاینفک وجوب وفای به شرط و تعهد می دانند و به عقیده برخی، کسی که قائل به لزوم وفا باشد، نمی تواند به اجبار اجراء حکم نکند[۱۴۵]. اصولاً مطابق توافق انجام شده، اجرای عین قرارداد مقصود طرفین عقد است و عقل آدمی بر آن حکم می‌کند و بنای عقلاء هم بر آن مستقر است. در هیچ یک از مقررات نظام های حقوقی هم، آن نفی نشده است. آنچه محل نزاع و اختلاف است، ‌در مورد اطلاق استفاده از این ساز و کار، در همه موارد نقض است، آن هم به ترتیب اولویتی که در نظریه اجرای عین تعهد ذکر شد.

 

در حقوق انگلستان، درخواست اجرای عین قرارداد در صورتی که از طریق جبران خسارت، نتوان به مقصود طرف زیان دیده از نقض قرارداد رسید، میسّر است. منتها در نظام حقوقی کامن لا، آن را جبران خسارت تلقی نمی کنند. در گذشته بر اساس این نظام، به عنوان یک قاعده کلی، در صورتی که محاکم حقوقی به یک جبران خسارت نامتناسب با ضرر و زیان، حکم می‌دادند. دادگاه های انصاف صلاحیت داشتند تا حکم به اجرای عین قرارداد بدهند، گرچه امروز دادگاه های انصاف از سایر دادگاه ها در نظام کامن لا جدا نیستند.[۱۴۶] در مقررات حقوق مدنی کشورهای اروپایی غیرانگلیسی زبان هم، اجرای عین قرارداد، به عنوان یک حق اصلی و اساسی طرف زیان دیده تلقی می شود و جبران خسارت به وسیله پول، جایگزین اجرای عین قرارداد است.[۱۴۷]

 

‌بنابرین‏ در غالب نظامها، اصل اجرای عین تعهد، به عنوان یک جبران خسارت طبیعی تلقی می شود و درخواست اجرای عین قرارداد از سوی خریدار را یک عکس العمل منطقی می دانند. اجرای عین قرارداد، نتیجه و بازتاب اصل لزوم وفای به قرارداد است.

 

در این گفتار در نظر است تا بررسی شود نظریه اجرای عین تعهد، در حقوق قراردادها با چه چالش هایی مواجه است و امروزه چه اندازه کارایی دارد.

 

۱- ایرادات نظری

 

این نظریه از آغازین روزهای طرح، با مشکلات و ایرادات جدی نظری مواجه بوده است و لذا در برخی از نظامهای حقوقی پیشرفته آن عصر همچون کامن لا، به عنوان راه جبران دومی پذیرفته شده بود و در صورتی که از طریق دیگری امکان جبران خسارت وجود نداشت، فقط ‌دادگاه‌های انصاف می توانستند تا حکم به اجرای عین قرارداد به نفع متعهدله صادر نمایند. در نظام های حقوقی دیگری همچون ایران که این نظریه پذیرفته شد در عمل با مشکلات زیادی روبرو بوده و هست.

 

۱-۱- مخالفت با مبانی اصل لزوم

 

اصل لزوم ‌به این معنا است که اگر در لزوم و جواز عقد شک وجود داشته باشد، حکم به لزوم آن عقد می شود مگر به دلیلی جواز آن اثبات گردد. به عبارت دیگر، هر عقدی لازم است و قابل فسخ نیست مگر به دلیلی جواز آن ثابت شود. به نظر می‌رسد، این تمام آن چیزی نیست که فقهاء و حقوق ‌دانان از اصل لزوم اراده کرده‌اند، چرا که لزوم پای بندی به عقد و عدم حق بر هم زدن آن وقتی معنا پیدا می‌کند که طرفین به تعهدات قراردادی خود عمل نمایند و گرنه صرف اعلام و یا عدم اعلام فسخ تأثیری در عالم واقع ندارد. ‌بنابرین‏ همراه لزوم عقد، التزام به مفاد عقد هم، مد نظر فقهاء و حقوق دانان است. لزوم عقد، طرفین عقد را الزام می‌کند که قرارداد بسته شده را بر هم نزنند. اما التزام به مفاد عقد، ‌به این معنا است که تا عقدی هست، تعهد وجود دارد، چه عقد لازم و چه جایز باشد.

 

در میان آرای فقهاء[۱۴۸] و حقوق ‌دانان[۱۴۹] در کتب فقهی و حقوقی ‌به این سئوال که معنای لزوم عقد، لزوم اجرای مفاد عقد است، چه عقد لازم باشد و چه جایز؟ و یا لزوم پایبندی به قرارداد مقصود است؟ و یا هر دو معنا، منظور است؟ سه نظر وجود دارد، اما به نظر می‌رسد نظر اصح این است که هر دو معنا از لزوم عقد می‌تواند مقصود باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 04:21:00 ق.ظ ]




درمجموع بین تعاریف، زمانی که به طور عمیق­تر بررسی می­شوند تفاوت زیادی وجود ندارد. و گمان می­رود که بین بخش­های از مفاهیم ارتباط عمیق­تری وجود دارد تا مفاهیم که از مدلی به مدل دیگر متفاوت تعریف می­شوند.

همه صاحب­نظران، خود تنظیمی را به عنوان فرایندی که شامل یک مرحله اولیه و مقدماتی است تعریف ‌می‌کنند که این مراحل مقدماتی از طریق مراحل انجام تکلیف یا عملکرد واقعی به سمت مراحل ارزیابی پیش می­رود.

جدول (۲-۴) مراحل یادگیری خودتنظیمی را در الگوها نشان می­دهد.

۱- مرحله­ مقدماتی که شامل تجزیه و تحلیل تکلیف، برنامه­ ریزی و فعالیت­های تعیین اهداف است که ‌بر اساس خوددانشی[۷۰]، باورهای انگیزشی و دانش فراشناختی درباره خود، تکالیف و آماده سازی خود برای موقعیت­های بعدی است.

۲- مرحله عملکرد: که شامل استفاده از راهبردها، فعالیت­های نظارتی مانند نظارت بر درک مطلب و تخصیص منابع است.

۳- در آخرین مرحله از خودتنظیمی مرحله ارزیابی از جمله ارزیابی نتایج است. باز خورد عملکرد برای اشخاص اطلاعاتی را درباره کارآمدی فعالیت­های­شان فراهم ‌می‌آورد. هم چنین مبنایی برای اسنادهای­شان، مقایسه­ کردن­هایشان و سازگاری­شان با تکالیف فراهم ‌می‌آورد.

‌بنابرین‏ همه صاحب­نظران معتقدند که مرحله ارزیابی بر مرحله بعدی تاثیر می­ گذارد.

فرایند یادگیری خودتنظیمی صاحب­نظران مرحله مقدماتی مرحله عملکرد مرحله ارزیابی بوکارتز ارزیابی اولیه و ثانویه، تعیین اهداف، شناسایی تفسر تلاش برای هدف بازخورد عملکرد پینتریج دوراندیشی، برنامه­ ریزی، برانگیختگی نظارت و کنترل واکنش و بازخورد وین وهدوین تعریف تکلیف، انتخاب اهداف برنامه­ ریزی کاربرد راهبردها سازگار فراشناختی زیمرمن دوراندیشی (تجزیه و تحلیل تکلیف، خودانگیزشی) عملکرد(خودکنترلی، خود مشاهده­گری) خود بازخوردی، (خودقضاوتی، خود انعکاسی) فرایند یادگیری خودتنظیمی صاحب­نظران مرحله مقدماتی مرحله عملکرد مرحله ارزیابی بوکارتز ارزیابی اولیه و ثانویه، تعیین اهداف، شناسایی تفسر تلاش برای هدف بازخورد عملکرد پینتریج دوراندیشی، برنامه­ ریزی، برانگیختگی نظارت و کنترل واکنش و بازخورد وین وهدوین تعریف تکلیف، انتخاب اهداف برنامه­ ریزی کاربرد راهبردها سازگار فراشناختی زیمرمن دوراندیشی (تجزیه و تحلیل تکلیف، خودانگیزشی) عملکرد(خودکنترلی، خود مشاهده­گری) خود بازخوردی، (خودقضاوتی، خود انعکاسی)

جدول ۲-۴ مقایسه چهار مدل ‌بر اساس سه مرحله یادگیری خودتنظیمی

جدول (۲-۵) خلاصه­ای از نتایج مقایسه دو به دو مدل­ها ‌بر اساس سه معیار ارائه می­ دهند.

نتایج نشان می­دهد که مدل­های پنتریج و زیمرمن بیش از سایر مدل­ها شبیه به هم هستند و ‌بر اساس رویکرد شناختی – اجتماعی هر دو مدل خود تنظیمی را به عنوان فرایند جهت­گیری اهداف و گذر از یک مرحله دوراندیشی، در طول خود نظارتی و خودکنترلی و خود انعکاسی تعریف ‌می‌کنند.

هر دو جهت­گیری انگیزشی دانش ­آموزان در رابطه با بهره گرفتن از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی را مورد مطالعه قرار داده ­اند.

مدل­های بوکارتز، پینتریج و وین و هدوین اگر چه شبیه به هم نیستند، کاملاً هم متفاوت نیستند عناصر پایدار در مدل­های بوکارتز و پینتریج این است که آن­ها بر روی نقش فاکتورهای انگیزشی و فرایند اهداف در یادگیری خودتنظیمی کار کرده ­اند.

نتایج نشان می­دهد که یکی از دلایل اصلی تفاوت در مدل­ها، نظریه­ های زیر بنای مدل­ها است.

جدول ۲-۵ مقایسه دو به دو چهار مدل ‌بر اساس سه معیار

ملاک نویسندگان پس زمینه تعاریف اجزاء ترکیب کننده بوکارتز وپینتریج خیلی متفاوت خیلی مشابه نسبتاً متفاوت بوکارتز و وین نسبتاً متفاوت خیلی متفاوت نسبتاً متفاوت بوکارتز وزیمرمن خیلی متفاوت خیلی مشابه نسبتاً متفاوت پینتریج و وین نسبتاً متفاوت خیلی متفاوت نسبتاً متفاوت پینتریج و زیمرمن خیلی مشابه خیلی مشابه نسبتاً مشابه وین و زیمرمن نسبتاً متفاوت خیلی متفاوت نسبتاً متفاوت

به طور کلی یادگیری خودتنظیمی عبارت است از: فرایندی سازنده و فعال که به موجب آن یادگیرندگان اهدافی را برای یادگیری خود تعیین ‌می‌کنند. برای رسیدن ‌به این اهداف سعی و تلاش و نظارت ‌می‌کنند، رفتار، شناخت و انگیزش خود را تنظیم و کنترل ‌می‌کنند و به وسیله این اهداف و ویژگی­های مبتنی بر محیط راهنمایی و هدایت می­شوند.

بر طبق این تعریف کلی، پژوهش­های انجام شده در مدل­های یادگیری خودتنظیمی: چهارمحور کلی را که یادگیرندگان می ­توانند خود تنظیم شوند تعیین کرده ­اند. که عبارت است از:

شناخت، انگیزش، رفتار محیط.

حوزه شناختی شامل راهبردهای شناختی مختلفی است که به یادگیرندگان برای به خاطر آوردن[۷۱]، فهمیدن[۷۲]، استدلال کردن[۷۳] و حل مسائل[۷۴] کمک ‌می‌کنند. بخش عمده­ای از این بعد متمرکز بر راهبردهای یادگیری است که یادگیرندگان در زمینه ­های علمی، درک مطلب، سخنرانی، یادداشت برداری، حل مسائل، ریاضی و نوشتن مقالات استفاده ‌می‌کنند. علاوه بر این، تحقیقاتی که بر راهبردهای فراشناختی متمرکز ‌شده‌اند شامل راهبردهای برنامه­ ریزی، نظارت وکنترل بر شناخت خود است.

در حال حاضر در بسیاری از جهات فراشناخت به عنوان بخشی از سازه کلی­تر از یادگیری خودتنظیمی دیده می­ شود. به طور کلی یادگیرندگان خودتنظیمی خوب، کسانی هستند که از راهبردهای مختلف برای کنترل شناخت­شان و هم چنین برای رسیدن به اهدف­شان استفاده ‌می‌کنند (شانگ، زیمرمن، ۲۰۰۸).

حوزه انگیزشی و عاطفی شامل راهبردهای مختلفی است که افراد می ­توانند برای کنترل و تنظیم انگیزش­شان و احساسات­شان استفاده کنند و هم­چنین شامل راهبردهای برای تقویت اعتماد به نفس و خودکارآمدی مانند خود صحبتی مثبت (من مطمئن هستم می­توانم این کار را انجام دهم) و راهبردهایی برای کنترل علایق­شان است. راهبردهایی دیگر هستند که برای کنترل احساسات منفی مانند اضطراب امتحان که با یادگیری تداخل ایجاد ‌می‌کنند به کار گرفته می­شوند.

در برخی از تحقیقات ‌به این راهبردهای کنترل، انگیزش و عاطفه راهبردهای کنترل اراده می­گویند. اما هم­چنین آن­ها به عنوان بخشی از سازه­ یادگیری و خودتنظیمی در نظر گرفته می­شوند. مانند شناخت، یادگیرندگان خودتنظیمی خوب کسانی هستند که برای کنترل انگیزش و احساسات­شان و دست­یابی آسان به اهداف خود تلاش می­ کند (شانگ، زیمرمن، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:27:00 ق.ظ ]




اشخاص زیر معاون جرم محسوب می‌شوند:

 

الف) هرکس دیگری را ترغیب ، تهدید، تطمیع، یا تحریک به ارتکاب جرم کند یا با دسیسه یا فریب یا سوء استفاده از قدرت، موجب وقوع جرم گردد.

 

ب) هر کس وسایل ارتکاب جرم را بسازد یا تهیه کند یا طریق ارتکاب جرم را به مرتکب ارائه دهد.

 

پ) هرکس وقوع جرم را تسهیل کند.

 

تبصره- برای تحقق معاونت در جرم، وحدت قصد و تقدم یا اقتران زمانی بین رفتار معاون و مرتکب جرم شرط است چنانچه فاعل اصلی جرم، جرمی شدیدتر از آنچه مقصود معاون بوده است مرتکب شود معاون به مجازات معاونت در جرم خفیف تر محکوم می شود.

 

نظر به اینکه معاون غالباً خارج از میدان عملیات اجرایی جرم قرار دارد و لذا عناصر تشکیل دهنده جرم انجام شده توسط مباشر یا شریک در او جمع نیست ‌بنابرین‏ مجازات وی اشکالاتی ایجاد می‌کند که برای رفع آن توجیه های مختلفی شده است.

 

۱-۲-۲ سیستم مجرمیت عاریه ای :

 

سیستم استعاره مجرمیت که از آن به مجرمیت استعاره ای یا معاونت عاریه ای یاد می شود عبارت از این است که معاونت یک عنوان مجرمانه مستقل نیست بلکه امری فرعی و تبعی است .

 

طبق این نظریه ، معاونت را باید مطلقا وابسته به جرم اصلی بدانیم ، یعنی « طریق وابستگی مطلق ، و آن را مانند مجرم اصلی مجازات کنیم . زیرا اقدامات انجام یافته از ناحیه معاون ، از قبیل تهیه آلات و ادوات جرم یا دسیسه و فریب و نیرنگ ، یا فراهم آوردن تسهیلات لازم برای ارتکاب جرم ، گر چه عموما اعمال ارادی و بر اساس توافق با مباشر اصلی جرم صورت گرفته است ، مع هذا این عملیات مادی فی حد ذاتا عاری از خصیصه مجرمانه هستند ، بدین لحاظ معاونت جرم مستقلی نخواهد بود . لذا در این سیستم معاون جرم به تبع مرتکب اصلی مجرم شناخته می شود و معاون جرم از مرتکب اصلی استعاره مجرمیت می‌کند . لازم به ذکر است که استعاره مجرمیت بر دو قسم است : استعاره مطلق مجرمیت و استعاره نسبی مجرمیت .

 

۱-۱-۲-۲ سیستم مجرمیت عاریه ای مطلق

 

اصل تساوی مجازات مجرم اصلی و معاون جرم استعاره مطلق مجرمیت نامیده می شود .

 

این سیستم مجازات معاون و مباشر جرم را برابر می‌داند یعنی معتقد است مجازات معاون جرم باید به همان میزان مجازات مباشر باشد علت موجهه این نظر این است که چون معاونین و مباشران جرم دارای اتحاد نظر و وحدت هدف می‌باشند لذا مجازات واحد است. به جرات می توان گفت سیستم مجازات فوق ناعادلانه و غیر منطقی می‌باشد.

 

ماده ۵۴ قانون جزای ۱۸۱۰ فرانسه که منطبق با این سیستم بود بیان می داشت: «معاونین جنایت یا جنحه به همان مجازاتی که برای مجرمین اصلی مشخص شده محکوم می‌شوند مگر مواردی که قانون ترتیب دیگری را مشخص کرده باشد».

 

در توجیه این نظریه باید گفت وقتی واقعه مجرمانه بر اثر مداخله چندین نفر (شرکا و معاونین) بوقوع پیوسته پس مسئولیت آن نیز باید بر همگی مداخله کنندگان بار شود. زیرا جرم مانند سایر پدیده‌های اجتماعی محصول اجتماع چندین نفر بوده و هر یک بالنسبه سهمی در وقوع آن داشته اند و چه بسا اگر یک نفر از نامبردگان دخالتی در آن نمی کرد جرم بوقوع نمی پیوست . ‌بنابرین‏ شاید منطقی به نظر برسد که بزه مذکور را نسبت به کلیه مجرمین دانسته و اصل تساوی مجازات ها را ‌در مورد شرکا و معاونین منطقی بدانیم.

 

۲-۱-۲-۳ سیستم (مجرمیت عاریه ای) استعاره نسبی

 

این سیستم از جهتی مشابه سیستم استعاره مطلق می‌باشد و از جهت دیگر با آن تفاوت دارد شباهت این سیستم با استعاره نسبی در این است که در هر دو سیستم معاونت در جرم به ‌عنوان امر وابسته به جرم اصلی در نظر گرفته شده که در آن معاون جرم، مجرمیت خود را از فاعل اصلی عاریه گرفته است لیکن تفاوت آن این است که هر چند در این سیستم مجازات معاون متناسب با مجرم اصلی است ولی میزان آن کمتر و تخفیف یافته است زیرا نقش معاون جرم کمتر از مجرم اصلی است. با بررسی ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ می توان دریافت قانون‌گذار اسلامی اصولاً از سیستم مجرمیت عاریه ای نسبی استقبال نموده و آن را پذیرفته است.

 

بند ت این ماده در خصوص میزان مجازات معاونت در جرایم تعزیری بیان می‌دارد.

 

«… در جرایم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایین تر از مجازات جرم ارتکابی»

 

۳-۱-۲-۲نتایج و آثار معاونت عاریه ای :

 

۱-۳-۱-۲-۲جرم اصلی مشمول علل موجه جرم است .

 

بعضی اوقات به علت وجود اوضاع و احوال خاص ، قانون گذار ارتکاب اعمالی را که علی الاصول و در شرایط عادی جرم است ، جرم نمی شناسد و مجازات نمی کند . این اوضاع و احوال عواملی هستند که جرم را توجیه کرده جنبه مجرمانه آن را از بین می‌برند . به عبارت دیگر علل موجه جرم به اسباب و عللی گفته می شود که وصف مجرمانه را از فعل و ترک فعل که قانون گذار به عنوان جرم تعیین کرده بر می‌دارد . علل موجه جرم عبارت است از آمر قانونی – امر قانونی – دفاع مشروع رضایت بخشی علیه و حالت ضرورت یا اضطرار .

 

با عنایت ‌به این که معاون از مباشر جرم استعاره مجرمیت می‌کند و در واقع معاون زمانی مشمول عنوان کیفری قرار می‌گیرد که فعل اصلی جرم و قابلیت مجازات داشته باشد لیکن در علل موجه وصف مجرمانه فعل زایل می‌گردد و فعلی که در شرایط عادی جرم تلقی می شود در این شرایط فاقد وصف کیفری می‌گردد . لذا معاونت در این موارد فاقد وصف کیفری بوده .

 

به عنوان مثال چنان چه فردی اقدام به تعرض به نا موس دیگری نماید و فرد معاون فرد اخیر الذکر را تحریک نماید جهت جلوگیری از بزه به سوی متعرض گلوله ای شلیک نماید چنان چه رفتار وی مشمول دفاع مشروع گردد علاوه بر مباشر رفتار مرتکب نیز قابل تعقیب کیفری نمی باشد .

 

۲-۳-۱-۲-۲ موقعیت معاون در شرایط عفو عمومی

 

عفو و تخفیف مجازات محکومین یکی از موارد سقوط مجازات می‌باشد که یا به موجب قانون به عمل می‌آید که عفو عمومی نامیده می شود و یا به پیشنهاد رئیس قوه قضائیه و موافقت رهبری به عمل می‌آید که عفو خصوصی نامیده می شود .

 

‌در مورد تاثیر عفو باید گفت با توجه ‌به این که عفو عمومی جرم بودن عمل را از بین می‌برد در حق معاون جرم نیز تاثیر می‌گذارد زیرا معاون استعاره مجرمیت از جرم اصلی می کند و عملی که در گذشته جرم بود الان فاقد وصف کیفری می‌باشد لذا به تبع آن عمل معاون هم فاقد وصف کیفری می‌باشد . لیکن در عفو خصوصی جرم بودن عمل از بین نمی رود و فقط اشخاص مورد عفو قرار می گیرند لذا ممکن است مباشر مشمول عفو شود ، لیکن معاون شرایط شمول عفو را نداشته باشد .

 

هم چنین ممکن است عفو عمومی شامل کلیه جرائم ارتکابی در زمان و مکان خاصی نشود و برخی از جرائم از شمول عفو خارج شوند در این موارد معاونت تابع بزه اصلی می‌باشد و چنان چه بزه اصلی مشمول عفو نگردد معاونت هم از شمول عفو خارج می شود .

 

رأی‌ وحدت رویه دیوان عالی کشور موید این موضوع می‌باشد . طبق این رأی‌ از لایحه قانونی عمومی و محکومان کیفری مصوب ۲۳/۶/۱۳۵۸ شورای انقلاب اسلامی ایران بزه معاونت در قتل نیز از جمله مستثنیات این لایحه قانونی است و در نتیجه حکم شعبه اول دیوان عالی کشور صحیح است » .

 

۴-۳-۱-۲-۲ موقعیت معاون در شروع به جرم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:19:00 ب.ظ ]




به طور کلی تفاهم عبارت‌ است از: ارتباط مبتنی بر پذیرش دو سویه، راحت، بدون تنش و دغدغه خاطر که بین دو نفر ایجاد می‌شود. بدین ترتیب کاربرد این اصطلاح آنطور که متداول

 

فصل دوم: پیشینه پژوهش

 

است صرفاً به محدوده روانشناسی بالینی و روابط خاص درمانگر – درمانجو محدود نمی‌شود و در محدوده روابط خانوادگی نیز جای خود را پیدا کرده‌است. کمیت و کیفیت ارتباطی بین زن و شوهر یا (تفاهم) که به نوبه خود بر سایر اعضای خانواده اثر می‌گذارد موضوعی است که در تحقیقات زیادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای مثال دیل (۱۹۹۰) بر اهمیت احترام متقابل در ارتباطات و حتی‌نقش آن در درمان اختلالات رفتاری فرزندان تأکید کرده‌است (ادیب و همکاران، ۱۳۸۴).

 

اهمیت کیفیت روابط به­عنوان یک متغیر واسطه‌ای در تأمین آرامش و ثبات خانواده در بسیاری پژوهش‌ها (برای نمونه رسینک، ۱۹۹۳ و کویک، ۱۹۸۹) نشان داده شده ‌است مشخص

 

شده که زنان و شوهرانی که از کیفیت ارتباطی یا تفاهم خوبی برخوردارند از وضعیت تندرستی بهتری بهرمند می ‌باشند.

 

طرز تلقی[۲۵]

 

بنا به تعریف فرهنگ روانشناسی وبر (۱۹۸۲) طرز تلقی یا نگرش را می‌توان نوعی سوگیری درونی عاطفی دانست که عمل یک فرد را تبیین می‌کند. در اصل این تعریف در برگیرنده قصد و نیت فرد می ‌باشد اما در حال حاضر چهار مؤلفه را برای آن در نظر می‌گیرند: مؤلفه شناختی (یا عقیده و باور هوشیارانه)، مؤلفه عاطفی (بار هیجانی یا احساس)، مؤلفه ارزشیابی (مثبت یا منفی) و مؤلفه رفتاری (آمادگی برای عمل). در یک تعریف ساده طرز تلقی را می‌توان یک گرایش پاسخی دانست. میزان شباهت یا تفاوت بین انتظارات همسران از ویژگی‌های زنانه و مردانه خود و طرف مقابل و آنچه در عمل مشاهده می‌شود (تفاوت بین آرمانها و واقعیت‌های زنانگی و مردانگی در خود همسر) از جمله شاخص‌های معتبر برای پیش‌بینی رضامندی محسوب می‌شود(ادیب و همکاران، ۱۳۸۴).

 

در این خصوص لایر و لایر (۱۹۵۸)، نقل از ویگینز (۱۹۹۴) بدین نتیجه رسیدند که در ازدواج‌های موفق مهمترین عامل، داشتن دیدی مثبت نسبت به همسر است. مثل اینکه فرد بگوید که همسرم بهترین دوست من است، در این شرایط میزان چشم‌پوشی از خطاهای طرف مقابل در حد بسیار بالایی است. برخی از محققان (داوسیون، ترامپان و دیگران، ۱۹۸۱) به نقل از دوکس (۱۹۸۸) نیز معتقدند که روابطی که از دیدگاه هر دو طرف (یکسان و برابر) ادراک می‌شود جزو موفق‌ترین روابط محسوب می‌شود. با توجه به مؤلفه‌ها و پیوندهای مذکور جای تعجب نیست که در تحقیقات زیادی از طرز تلقی به عنوان شاخص برای بررسی وضعیت استفاده شده‌است(ادیب و همکاران، ۱۳۸۴).

 

فصل دوم: پیشینه پژوهش

 

 

 

سرمایه گذاری[۲۶]

راسالت (۱۹۹۱) به نقل از ارونسون و همکاران (۱۹۹۴) معتقد است بدون در نظر گرفتن میزان سرمایه‌گذاری فرد در یک رابطه، شناخت صحیح آن رابطه امکان‌پذیر نیست.

 

طبق این نظریه تعهد افراد در یک رابطه به میزان رضایت آن ها برحسب پاداشها، هزینه­ ها و سطوح مقایسه بستگی دارد. در این نظریه بخشی از رضامندی به تلاشهایی نسبت داده می‌شود که در تعاملی پویا بین زوج جریان دارد. هر یک از زوجها برای بهتر ساختن رابطه و نیز خوشایندی طرف مقابل کارهایی را انجام می‌دهد و یا از انجام آن ها خودداری می‌کند.

 

ارونسون (۱۹۹۴) در این شرایط میزان چشم‌پوشی از خطاهای طرف مقابل در حد بسیار بالایی است. پژوهش استانفورد (۱۹۹۱) نشان داده‌است که افزون بر این عوامل ویژگیهایی نظیر:‌ مثبت بودن، دلگرمی ‌بخشیدن و شراکت در کارها از جمله عواملی‌ هستند که تا حدود بسیار زیادی احساس تعهد و عشق و علاقه را به همراه می‌آورند (ادیب و همکاران، ۱۳۸۴).

 

۲-۱-۱-۷- را‌ههای مقابله با اختلالات فرسودگی در زندگی زناشویی

 

مهارت اول: مسئولیت‌پذیری فعالانه

 

یکی از راه‌های خوب برای مسئولیت‌پذیری فعال در یک رابطه، درک همدلی و پی‌بردن به ارزش آن است. سه نوع همدلی در ایجاد حس نزدیکی در یک رابطه مهم است. درک دیدگاه فرد، نگرانی و توجه همدلانه و همدردی، درک دیدگاه فرد، یعنی تلاش برای نگریستن به مسایل از دید همسر. توجه به علاقه همدلانه یعنی توجه خالصانه و صادقانه به احساسات همسر. همدردی یعنی خود را به جای همسر خود گذاشتن و تجربه کردن همان احساسات و هیجاناتی که او تجربه می‌کند. وقتی دو طرف مقابل در یک رابطه فعالانه مسئولیت ابراز این نوع همدلی‌ها را بپذیرند احتمالاً خوشبختی و رضایت آن ها افزایش می‌یابد(کریس، ترجمه محمدخانی، ۱۳۸۴).

 

مهارت دوم: ایجاد تعادل بین اعمال مثبت و منفی

 

فصل دوم: پیشینه پژوهش

 

شیوه دیگر برای کنار آمدن با معایب و ‌نارسایی‌های افراد نزدیک ایجاد تعادل بین اعمال مثبت و منفی آن ها‌ است. حتی اگر نزدیکان شما افراد کاملی نباشند به طور معمول بیشتر کارهای خوشایند انجام می‌دهند تا ناخوشایند. یادآوری اعمال خوب نزدیکان اغلب باعث می‌شود تا کارهای نه چندان خوب آن ها را تحمل کنید. البته این کار زمانی آسانتر خواهد بود که همه ما افرادی کاملاً عینی و منطقی باشیم. با وجود این تحقیقات نشان داده است که انسان‌ها به ندرت منطقی و عینی هستند به خصوص زمانی که درباره اعمال دیگران قضاوت می‌کنند. برداشت‌های ما از رفتار دیگران به طور طبیعی متأثر از انتظارات نیازها و ارزش‌های ما هستند.

 

زوج‌های ناسازگار در ارزیابی منصفانه نکات مثبت و منفی یکدیگر مشکل دارند. آنان رفتارهای منفی همسران خود را به انگیزه های نامقبول و قصد بد آن ها نسبت می‌دهند ولی زوج‌های سازگار آموخته‌اند که در قضاوت نسبت به همسران خود رئوف و منصف باشند (کریس، ترجمه محمدخانی، ۱۳۸۴).

 

مهارت سوم: دست زدن به اقدامات مثبت

 

زن و شوهر باید فهرستی از ۲۰ عمل مثبت را که از همدیگر می‌پسندند تهیه کنند. در تهیه این فهرست قواعد زیر باید رعایت شود.

 

۱ـ اعمال یا کنش‌ها باید مثبت باشد. هر فرد از طرف مقابلش می‌خواهد کارهای مورد علاقه او را انجام دهد. هیچ کدام از دو طرف نباید از طرف مقابل بخواهد انجام کاری را که دوست ندارد متوقف کند.

 

۲ـ اعمال باید مشخص باشد، به عنوان مثال به جای اینکه از همسرتان بخواهید بیشتر با عاطفه و مهربان باشد، به او بگویید: روزی سه بار مرا بغل کن و با مهربانی مرا ببوس، در شستن ظروف مرا کمک کن.

 

۳ـ اعمال و کنش‌ها نباید شامل کارهایی باشند که همسرتان نسبت به آن حساس است یا مربوط به اختلاف و تعارضی باشد که اخیراًً با هم داشته‌اید.

 

۴ـ اعمال باید کارهای کوچکی باشند که بتوان هر روز آن ها را انجام داد.

 

مهارت چهارم: خوشبین بودن در قضاوت نسبت به دیگران (ارفاق کردن)

 

یکی از مهارت‌های مقابله‌ای که در تمامی روابط نزدیک مفید است، توانایی چشم ‌پوشی کردن از کارهای ناخوشایند آن ها برای شما راحت‌تر خواهد بود. مثلاً می‌توانید به خود بگویید: کاری که همسرم کرد برایم مشکل ایجاد کرد با این حال می‌دانم که منظور خوبی داشته و از نکات مثبت زیادی برخوردار است.

 

فصل دوم: پیشینه پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]




بند سوم: رسیدگی های خاص در جریان یا پس از تملک اراضی

 

اگرچه طبق اصل کلی صلاحیت دیوان، رسیدگی به شکایات از تصمیمات و اقدامات مأمورین دولت و دستگاه های دولتی و شهرداری ها در صلاحیت دیوان قرار گرفته و می بایست دستور موقت نیز در دیوان مطرح شود لیکن قانون‌گذار در خصوص تملک بنا به دلایلی از جمله اشراف کامل داشتن دادگاه محل وقوع ملک بر ملک و جریان طرح، صدور دستور موقت در این خصوص را در صلاحیت دادگاه صالحه محل دانسته است. تبصره ماده ۹ لایحه قانونی نحوه خرید … بیان می‌دارد: «مالک یا صاحب حق می‌تواند در صورت عدم پرداخت بها در مدت مذکور با مراجعه به دادگاه صالح در خواست توقیف عملیات اجرائی را تا زمان پرداخت بها بنماید و محاکم صالحه به موضوع خارج از نوبت رسیدگی و حکم لازمه صادر می کند و در صورت پرداخت قیمت تعیین شده بلافاصله رفع توقیف عملیات اجرائی به عمل خواهد آمد. »

 

این سؤال پیش می‌آید که اگر ملکی مورد تملک دستگاه اجرائی واقع شده باشد و سند مالکیت نیز به نام دستگاه تملک کننده منتقل شده باشد، ولی تشریفات مقرر قانونی رعایت نشده باشد تکلیف شخص مالک چیست آیا دادخواست ابطال سند مالکیت را به عنوان عدالت اداری بدهد یا به دادگاه عمومی محل وقوع ملک ؟ چون ابطال سند امر ترافعی است در صلاحیت دادگاه عمومی محل وقوع ملک است رأی دیوان عدالت اداری و وحدت رویه ۱۲۸ مورخه ۱۲/۴/۱۲۷۹

 

جمع بندی و نتیجه گیری

 

نتیجه گیری

 

مالکیت عمومی یکی از لوازم استقلال فرد و رشد شخصیت اوست به همین خاطر و طبق قاعده تسلیط هر شخصی بر مال خود مسلط بوده و حق انحاء تصرف را در آن دارا می‌باشد لیکن این حق مطلق نبوده و و زمانی که تعارض با مالکیت عمومی قرار گیرد طبق نظریه تقدم حقوق عمومی بر حقوق خصوصی، مالکیت عمومی مقدم بوده و مالکیت خصوصی توسط دولت تحدید می شود که این تحدید هم شامل ایجاد محدودیت می شود و هم سلب مالکیت؛ که البته عین اموال عمومی به ملکیت هیچ شخصی حتی دولت منتقل نمی شود بلکه تنها تحت مالکیت اداری دولت قرار می‌گیرد تا آن را ‌بر اساس مصالح عمومی اداره کند و منافع آن متعلق به عموم مردم است و مالکیت با هدف عمومی مال قابل جمع است و جهت عمومی استفاده از مال ویژگی اساسی مالکیت عمومی است؛ ‌بنابرین‏، تملک اراضی جهت اجرای طرح های عمومی و عمرانی، یکی از پیچیده ترین و سخت ترین فعالیت‌های حقوقی است که متأسفانه در اغلب موارد، بدون ‌دقت‌های حقوقی و قانونی انجام می پذیرد و از آنجا که اجرای سریع طرح های عمومی و عمرانی برای دستگاه‌ها از اولویت و اهمیت درجه اول برخوردار است، لذا عموماً از اهمیت و ارزش حقوقی و قانونی تملک غفلت نموده که نهایتاًً در مواردی منجر به بروز دعاوی حقوقی می‌گردد که در بسیاری از موارد، همراه با تحمل هزینه های بسیار سنگین می شود.

 

علاوه بر این، برای مالکین و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی نیز مشکل آفرین گردیده و بعضاً اسباب نارضایتی گروهی از مردم را فراهم می‌سازد. ‌بنابرین‏ در اصل تعارض بین مالکیت خصوصی و منافع عمومی حاصل از اموال عمومی به وجود می‌آید.

 

تحدید مالکیت خصوصی در تعارض با مالکیت عمومی توسط دولت یا نهادهای عمومی دارای مبانی و دلایلی است؛ از جمله این دلایل مبانی حقوقی موجود در قوانین است به عنوان مثال بر مبنای اصل ۲۲ و ۴۰ قانون اساسی درم واردی که شخص بخواهد از حق مالکیت خویش به ضرر عموم استفاده کند تحدید آن به موجب قانون جایز است؛ در قانون مدنی نیز طبق ماده ۳۰ و ۳۱ تحدید مالکیت خصوصی پذیرفته شده که به موجب این مواد در مواردی مانند تعارض مالکیت خصوصی با مالکیت عمومی، دولت می‌تواند مال فرد را از ملکیتش خارج کند، لایحه قانونی نحوه ی خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه ­های عمومی، عمرانی و نظامی دولت مصوب ۱۳۵۸ نیز به دستگاه های اجرایی اجازه داده برای اجرای برنامه های عمومی خویش با رعایت شرایط مقرر در قانون مالکیت خصوصی فرد بر مالش را محدود و یا سلب نماید.

 

اما در برخورد با آنچه که به عنوان حق خصوصی افراد در برابر این کش و قوس های قانونی با دستگاه اجرایی مطرح است، یابد گفت؛ کثرت و تعدد قوانین رایجع به زمین و املاک آنچنان است که به جرات می توان گفت بیش از دو سوم قوانین و مقررات و آیین نامه ها در پی حل اختلافات راجع با زمین و ملک می‌باشد. اما با این حال دعاوی و اختلافات و نابسمانی های حقوق راجع به زمین و املاک همچنان روایت گزیده اما تلخ و گزنده هرکوی و برزن می‌باشد.

 

در جستجوی علت امر، پرسش منصفانه آن است که برای اصلاح خطای گذشتگان (اگر وجود داشته باشد) و در راستای تحقق عدالت و انصاف در امور راجع به زمین و املاک چه باید کرد؟

 

از جمله نقاط ضعف در تدوین قوانین، می توان مواردی همچون قانونگذاری انقلابی اشاره داشت؛ به جرات می توان گفت بعد از تحقق انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، وضع قوانین به وسیله شواری انقلاب نیز از امر مستثنا نبود. قوانین توسط یک نفر تنظیم و بعد از قرائت مقدمه، متن قانونی به وسیله دیگر اعضای شورای انقلاب امضا می گردید. به نحوی که در مدت زمان کوتاه که شواری انقلاب عهده دار امور بود متجاوز از ۱۰۷۰ فقره لایحه قانونی، ۵۰۷ فقره تصویب نامه، ۷۶ فقره آیین نامه و ۳۱ فقره اساسنامه تصویب نمود! فی المثل در خصوص نحوه تدوین قوانین راجع به زمین و املاک توسط شورای انقلاب این فرایند نیز پیش آمده بود که با اعتراض عده ای که منافع خود را از دست داده بودند قانون رژیم گذشته بدون هیچگونه کارشناسی منسوخ و سپس قانون دیگر وضع و با اعتراض عده ای دیگر، قانون موضوعه به یکباره اصلاح و یا نسخ می گردید.

 

با در نظر داشتن دیدگاه های فقهای پیشین، پس از انقلاب اسلامی زمین به عنوان منابع ملی و کلام فقها جز «انفال» محسوب می‌گردد، ‌بنابرین‏ می بایستی زمین در وهله نخست در اختیار سازمان‌های دولتی (به تعبیر فقهای پیشین حکومت اسلامی) قرار گیرد و هر کس مالک محدوده زمینی باشد که قانون تعیین ‌کرده‌است حتی اگر متصرف در آن کشت و کاری انجام داده و یا ساختمانی بنا نموده باشد. شرایطی نیز در خصوص محدوده مالکیت قانونی وضع گردید. آز آنجایی که مجری چنین قوانینی سازمان‌ها وابسته به دولت تعیین شده بودند بالتبع اجرای قوانین بصورتی یک طرفه و تنها بر مبنای منافع و مصالح دولتی صورت گرفته است.

 

از سوی دیگر، در بررسی شکل گیری قوانین و مقررات در ارتباط با تملک اراضی و دعاوی آن، باید خاطر نشان کرد که از دیگر عوامل نابسامانی در اینباره، تعدد مراجع ذیصلاح در تدوین و تنظیم ضوابط و مقررات می‌باشد که گستره ی این مراجع را می توان از سازمان ثبت اسناد و املاک، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تا سازمان‌هایی همچون سازمان زمین و مسکن شهرداری ها بر شمرد که اکثر مصوبات اینگونه مراجع نتنها در جهت تبعیت از قانون صادر نشده بلکه خودنوای تازه ای را آغاز می‌کنند.

 

با وجود این تفاصیل و وجود چنین دیدگاه هایی، مبحث مربوط به قوانین و مقررات زمین و ملک معضلی پیچیده خواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:25:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم