یکی از تدابیر مناسب برای تحقق حقوق مندرج در میثاق، قانونگذاری است. در زمینه مورد بحث نیز یکی از اقدامات دولتها، شناسایی حق بر غذا در قوانین اساسی یا عادی است.
گفتار دوم : تحقق حق بر غذا در سطح بینالمللی
قوام یافتن و ارتقاء حق بر غذا به جایگاه شاخص و تلاش برای تحقق آن در سطح بینالمللی در میان مجموعه حقوق بشری ، جدا از شناسایی آن در اسناد بینالمللی گوناگون همچون میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تأکید بر اهمیت اساسی همکاری بینالمللی در تحقق این حق، معلول تلاشهای نهادهایی همچون کمیسیون حقوق بشر، کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اجلاس جهانی غذا بوده است.
گفتار سوم : همکاری و مساعدت بینالمللی
در بند (۱) ماده ۱۱ میثاق به این مسئله اشاره شده که در تحقق حق بر ” استاندارد مناسب زندگی” و یکی از عناصر آن یعنی حق بر غذا، همکاری بینالمللی مبتنی بر رضایت آزادانه، اهمیت اساسی دارد. منظور از درج عبارت ” مبتنی بر رضایت داوطلبانه” آن بوده که از ایجاد این تلقی که دولتهای دارای مازاد غذایی، مسئولیت اتوماتیک و خودبه خودی برای تأمین کمبودهای غذایی کشورهای فاقد منابع کافی در این زمینه دارند ، احتراز شود . ماده مذبور به دو مفهوم “همکاری” و ” مساعدت بینالمللی” اشاره میکند . این در حالیست که هیچ تمایزی میان این دو مفهوم در میثاق ، کارهای مقدماتی و رویه بعدی به عمل نیامده است. از ظاهر ماده این گونه برمی آید که همکاری ، مفهومی موسع تر است و نه تنها متضمن یک تکلیف ایجابی به کمک و مساعدت است بلکه حاوی تکلیفی سلبی به عدم ایجاد مانع در تحقق این حقوق نیز میباشد . سؤالی که در این زمینه مطرح شده آن است که منظور از این همکاری و مساعدت چه نوع همکاری است؟ آیا منظور ارائه کمکهای غذایی است ؟ تردیدی نیست که برنامه های کمک بلند مدت و وسیع موجب افزایش وابستگی به کمکها ، نابودی تولید داخلی و تقویت نابرابریهای موجود درون دولتهای دریافت کننده آن ها می شود . از همین رو تأکید کمیته بر آن بوده که همکاری بینالمللی باید بر مساعدت و کمک به تولید ، نگهداری و توزیع غذا در سطح داخلی متمرکز شود[۳۳] . و البته این گفته نافی مسئولیت دولتها برای همکاری فوری در تأمین کمکهای اضطراری غذایی همچون کمک به پناهندگان و آوارگان یا مبارزه با قحطی شدید نیست.
نتیجه گیری
شاید زمانی که روزولت رئیس جمهور وقت امریکا در بحبوحه جنگ جهانی دوم (برای هر قصدی که داشت ) به آزادی انسانها از ترس و آزادی از نیاز اشاره می کرد ، نمی دانست که چه مطلب مهمی را متذکر شده است . رهایی از نیاز که بعدها یکی از تجلیات آن در قالب حق بر غذا در اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی حقوق بشر متبلور شد ، یکی از آن چهار آزادی بود . حقی که تحقق آن پیش شرط و پیش زمینه تحقق سایر حقوقی است که در منظومه حقوق بین الملل بشر برای نیل به ایده آل انسان آزاد ضروری است . مادامی که انسانها از حداقل غذای کافی محروم باشند ، دیگر حقوق از جمله حق بر آزادی اجتماعات ، حق مشارکت سیاسی ، حق بر شکنجه نشدن و … برای آن ها مفهومی ندارد . مادرانی که در دوران حاملگی به غذای مکفی و مغذی دسترسی ندارند فرزندان بیمار و معیوبی را به دنیا می آورند که خود باری بر دوش هر جامعه اند. کودکانی که غذای کافی دریافت نمی کنند رشد جسمی و روحی مطلوبی نمی یابند و عطش یک وعده غذای کافی و مطلوب ، آن ها را در معرض هر نوع سوء استفاده ای قرار میدهد. این گونه است که سرنوشت فردای یک جامعه از نسلی که بر این روال پرورش یابد از اکنون روشن است. از این روست که حق بر غذا هم حق مسلم انسان است، زیرا که دریچه تحقق سایر حقوق او محسوب می شود . تصویب کنندگان موافقتنامه کشاورزی سازمان جهانی تجارت اگر در کنار مباحث آزاد سازی تجاری و در نتیجه ایجاد منافع برای کشورهای ثروتمند ، به جنبههای حقوق بشری هم توجه کنند ، میتوان انتظار فردی واقعا گرسنه را نداشت .
«بخش دوم»
حق بیان و تعارض موادی از سازمان جهانی تجارت با آن
فصل اول : حق آزادی بیان و کپی رایت
مقدمه
آزادی بیان یکی از مهمترین حق های بشری شناخته شده در نظام بینالمللی حقوق بشر است . این حق در دو بند از منشور بینالمللی مورد شناسایی قرار گرفته است . ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر ، و ماده ۱۹ میثاق حقوق مدنی و سیاسی که ، با چند تفاوت کوچک به این حق میپردازند . همچنین در اسناد منطقه ای حقوق بشر ، باز با تفاوتهایی ، حق آزادی بیان جایگاه ویژه ای دارد . ماده ۱۰ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ، ماده ۱۳ کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر ، ماده ۹ منشور آفریقایی و ملتها ، و ماده ۲۲ اعلامیه قاهره در مورد حقوق بشر در اسلام ، به حق آزادی بیان مربوط می شود . ( در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین حقی دیده نشده است و فقط اصل ۲۴ یک اشاره بسیار کوتاه حاشیه ای دارد ) [۳۴]
گفتار اول : ابزار و محتوی بیان
حق آزادی بیان شامل “بیان ” در هر شکل و با هر محتوی می شود . بند ۲ ماده ۱۹ میثاق حقوق مدنی و سیاسی به این نکته تصریح میکند[۳۵] . اشکال و ابزاری که بتواند وسیله انتقال اندیشه و نظر به مخاطب باشد ، ابزار بیان محسوب میگردد . در یک تقسیم بندی ابزار بیان در سه دسته جای میگیرد .
دسته اول ، ابزار سنتی بیان میباشد که شامل کتاب ، مطبوعات ، آثار هنری ، فیلم ، نوار صوتی ، و امثال آن میگردد .
دسته دوم ، ابزار نوین ارتباطی از قبیل رادیو ، تلویزیون ، ماهواره ، و اینترنت است .
دسته سوم ، متشکل از اعمال یا نهاد هایی است که پیامی را منتقل میکنند ولی فاقد گفتارند ( مثل بعضی اعمال که دارای معانی خاص هستند در جایی که ابزار بیان به شکلهای دیگر نباشد مثل تعیین اقامت در یک کشور ) . و محتوی بیان هر موضوعی میتواند باشد .
گفتار دوم : محدودیتها بر حق آزادی بیان
حق آزادی بیان مطلق نیست .بر طبق مفاد ماده ۲۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر ، شامل محدودیتهایی می شود . در ماده ۲۹ گفته شده که : [۳۶]
الف – هر فرد در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد .
ب – هر فرد در اجرای حقوق و استفاده از آزادیهای خود ، فقط تابع محدودیتهایی است که به وسیله قانون ، منحصراً به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادیهای دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی ، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است .
پ – این حقوق وآزادیها ، در هیچ موردی نمیتواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد .
[جمعه 1401-09-25] [ 09:57:00 ق.ظ ]
|