که در آن اولا ً تنها یک کاراکتر مونث وجود دارد که بیشتر دون رتبه و درجه ی دو در مقابل کاراکترهای مذکور رهبری گننده بوده و ثانیاً ً : کاراکتر مونث در جنگ در مقابل کاراکترهای مذکر، خشونت جنسی را به کار می‌برد .

( اما همیشه هم اینطور نیست که بگویم همه ی بازی‌های کامپیوتری و ویدئویی به اصطلاح آسیب رسان هستند بلکه بازیهایی نیز ساخته شده است که می‌توانیم به جنبه‌های مثبت آن ها اشاره کنیم . )

البته جنبه‌های مثبت این بازی‌ها کمتراز جنبه‌های منفی اش نیست یعنی جنبه‌های مثبت زیادی دارد . که متاسفانه در کشور ما از این جنبه ها خیلی کم و اگر هم استفاده شود ، بسیار کم است .

مثلا ً جنبه‌های آموزشی این بازی‌ها از این دید ، بعضی از کشورها در آموزش و پرورش شان آمده اند و درسها را به صورت بازی طراحی کرده‌اند یا جنبه ی علمی این بازی‌ها در دانشگاه ها و جنبه درمانی هم برای بچه هایی که ناتوانی هایی دارند ، و یا برای سالمندان این بازی‌ها به طرز بخصوصی طراحی شده است ( قسمتی از مصاحبه سر کار خانم رفیعی روانپزشک کودک و نوجوان در برنامه خانواده از شبکه اول سیما ۱ / ۸ / ۸۱ ) .

ارنا فیشهادت ( Ema fishhaut ) در رابطه با جنبه‌های مثبت بازی‌های کامپیوتری و ویدئویی می‌گوید :

بسیاری از بازی‌های کامپیوتری و ویدئویی ( حاوی جنبه مثبت ) یک احساس مهارت را در کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کنند .

وی یک ویرایشگر متخصص است که مقاله ” بازی‌های تصویری ” ( یک مشکل یا یک نعمت ) را نوشت و در آن راه هایی را طرح کرد که والدین می‌توانند بازی‌های تصویری و برنامه هایی را که یادگیری کودکان و نوجوانان آن ها را افزایش دهند را انتخاب کنند .

چنانچه هر یک از این رسانه ها تاثیر قوی بر زندگی و رفتار کودکان و نوجوانان دارند .

اما چگونگی آن تاثیر و اینکه آیا تاثیر خوب یا بد است بستگی به هنر پیشه ، ستاره تلویزیونی و یا برنامه نویس دارد .

– نظریه هایی برای توجیه ارتباط بین مشاهده خشونت و رفتار پرخاشگرانه همبستگی مثبت بین مشاهده خشونت و رفتار پرخاشگرانه با بهره گرفتن از نظریه های متعدد تبیین شده است در این خصوص نظریه یادگیری اجتماعی مورد توجه عده زیادی از پژوهشگران قرار گرفته و مطالعاتی که در راستای تاثیر آن است رو به افزایش است .

‌بر اساس این نظریه ، همان طور که کودکان مهارت‌های شناختی و اجتماعی را از طریق مشاهده عملکرد والدین ، خواهران ، برادران ، ‌همکلاسی‌ها و معلمان خود می آموزند ، با تماشای برنامه های خشونت آمیز تلویزیون نیز یاد می گیرند که چگونه پرخاشگرانه رفتار کنند .

مطالعات آزمایشگاهی ، بارها نشان داده است که کودکان پس از مشاهده برنامه های خشونت آمیز در تلویزیون از رفتارهای پرخاشگرانه تقلید می‌کنند .

آزمایش‌های متعددی که آلبرت بندورا و همکارانش در دهه ۱۹۶۰ انجام دادند ، بیانگر موضوع تقلید از خشونت مشاهده شده است . به اعتقاد او کودکان رفتار ضد اجتماعی را از طریق مشاهده برنامه های خشونت آمیز می آموزند . بعبارت دیگر ، با تماشای شخصیت‌های تلویزیونی مورد علاقه که به گونه خشونت آمیز رفتار می‌کنند ، این امکان وجود دارد که بینندگان جوان با بازیگران همانند سازی کنند . بندورا و همکارانش به منظور نمایش تجربی پدیده تقلید از اعمال خشونت آمیز یک طرح آزمایشی را ترتیب دادند . آن ها به گروهی از کودکان فیلم نشان دادند که بازیگر آن به یک عروسک پلاستیکی حمله ور می شود و اعمال پرخاشگرانه انجام می‌داد به گرهی از کودکان نیز فیلمی نشان دادند که شخصیت آن رفتار پرخاشگرانه نشان نمی داد و در نهایت به گروه سوم اصلا فیلمی نشان نشده پف پس همه کودکان را به اتاق اسباب بازی بردند که در آن چندین عروسک وجود داشت و رفتار آن ها را به دقت مورد اشاره قراردادند . بندورا و همکارانش بالاترین سطوره رفتار پرخاشگرانه را نسبت به ‌عروسک‌های اتاق بازی در کودکانی ثبت نمودند که شاهد سرمشق پرخاشگر بودند در نظریه یادگیری اجتماعی ، چند نکته حائز اهمیت است نخست آنکه ، بین یادگیری و عملکرد تمایل وجود دارد ممکن است افراد بدون هیچگونه تقویتی از طریق مشاهده پرخاشگری ، رفتار پرخاشگرانه را بیاموزند اما در عمل نشان ندهند در اینجا یادگیری صورت نگرفته که متخصصان آن را تحت عنوان ” یادگیری نهفته ” مطرح می‌کنند . اما هنوز عملکردی وجود ندارد ، یعنی آنچه آموخته شده در عمل ظاهر نشده است زمانی که فرد در موقعیت مناسبی قرار گیرد ، و یا انجام رفتار پرخاشگرانه تقویتی به دنبال داشته باشد ، یادگیری به عملکرد آشکار تبدیل می شود نکته قابل توجه دیگر این نظریه ، تاثیر تقویت و تنبیه جانشینی است .

براین اساس ، لازم نیست که فرد برای یادگیری رفتار پرخاشگرانه ، شخصا به پاداش برسد ، بلکه مشاهده ‌افرادی که با انجام رفتار پرخاشگرانه و خشونت آمیز به پاداش می‌رسند بر رفتار کودکان مشاهده کننده تاثیر دارد . ‌به این ترتیب ، اگر کودکان مشاهده کنند که یک شخصیت تلویزیونی به دنبال رفتار پرخاشگرانه پاداش دریافت می‌کند ، به احتمال زیاد آن رفتار مورد نظر را تقلید خواهند کرد . نکات مطرح شده در نظریه یادگیری اجتماعی ، افکار عموم را نسبت به آثار مخرب تماشای خشونت بیش از پیش روشن ساخت.

– نظریه عدم بازداری :

عده ای از پژوهشگران برای تبیین رابطه بین مشاهده خشونت و یادگیری رفتار پرخاشگرانه ، عدم بازداری را مطرح کرده‌اند . فرض بر این است که کودکان و افراد دیگر با آموزش و تجربه از انجام رفتار پرخاشگرانه نهی می‌شوند ، چنانچه مقدار زیادی خشونت در تلویزیون مشاهده کنند ، بازداری خود را نسبت به اعمال پرخاشگرانه از دست می‌دهند و در تعامل با دیگران ، به راحتی از خشونت استفاده می‌کنند .

لئوناردبرکویتزا درباره این موضوع آزمایش‌های متعددی انجام داده است در یکی از آن ها ، تعدادی از دانشجویان مردم آمریکایی در کالج مشغول به تحصیل بودند ، در یک موقعیت طرح ریزی شده در آزمایشگاه قرار گرفتند و عده ای از آن ها در ابتدا توسط همکار آزمایشگر مورد تهدید قرار گرفتند . و در نتیجه خشمگین و عصبانی شدند با عده دیگری از آزمودنی‌ها به شیوه ای بی ضرر رفتار شد سپس به آن ها فرصتی داده شد که یک موسیقی تصویری خشونت آمیز یا غیر خشونت آمیز را تماشا کنند و به گروهی از آن ها هیچ فیلمی نشان داده نشد فن مورد استفاده در آزمایشگاه به گونه ای بود که به شرکت کنندگان این امکان را می‌داد که به اشخاصی که تکلیف یادگیری بوگوس اشتباه می‌کنند شوک الکتریکی وارد نمایند نتایج تحقیق حاکی از آن بود که افراد عصبانی که موسیقی تصویری خشونت آمیز را دیده بودند ، در مقایسه با شرکت کنندگانی که دچار عصبانیت نشده بودند با آزمودنیهایی که خشمگین بودند اما موسیقی تصویری خشونت آمیز را مشاهده نکرده بودند پرخاشگری بیشتری را ابراز نمودند این آزمودنی‌ها بیشترین میزان شوک الکتریکی را به افرادی که در تکلیف مورد نظر دچار اشتباه شدند وارد کردند .

– نظریه توجیه :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت