۱- رأی‌ بودن تصمیم مورد درخواست اجرا

درخواست های اجرا یا اعتراض به تصمیمات داوری نزد دادگاه های دولتی، وقتی میسر می­ شود که این تصمیم یک رأی‌ باشد؛ با وجود اینکه کنوانسیون نیویورک مربوط به امور رأی‌ داوری است اما تعریفی از «رأی‌» ارائه نکرده است؛ در عین حال که همه ی تصمیمات دیوان های داوری هم قابلیت اجرا و یا اعتراض را ندارند. ‌بنابرین‏ آن دسته از این تصمیمات دارای این قابلیت است که در قالب یک «رأی‌» صادر شده باشد. فایده ی تشخیص رأی‌ از دیگر تصمیمات داوری معمولا برای دستورات شکلی و اقدامات اعدادی صورت می‌گیرد. (Gaillard & Savage, 1999, 73)

نمونه ی دیگر از عنوان رأی‌ بودن را در ماده ۳۴ قانون نمونه می توان دید؛ ‌به این صورت که دعاوی ابطال شامل حال تصمیماتی می شود که از دیدگاه ماده ی ۳۱ همان قانون رأی‌ تلقی شود. برخی بر این اعتقاد هستند که این برداشت از مفهوم رأی‌ باید موسع تفسیر شود و کشف و ظهور این مفهوم را در قصد طرفین و صادر کنندگان آن تصمیم بر «رأی‌ بودن» می دانند. (Karoll Stefan, 2003, 14) در دعاوی متعددی، تصمیمات داوران بر«رأی‌ بودن یا نبودن» مورد استناد قرار گرفته است و تصمیم نادرست در این خصوص قطعا آثار کاملا متفاوتی بر یک پرونده می‌گذارد. (Mahajan Arpana, 2003, 13)

الف- مفهوم رأی‌ داوری

همان‌ طور که پیش تر نیز اشاره شد، تاکنون تعریف واحدی از «رأی‌ داوری» در سطح بین‌المللی مطرح نشده است. (Redfern & Hunter, 1999, 364) اما تعریفی که بسیاری از نویسندگان حقوقی به آن معتقد هستند این است که رأی‌ می‌تواند به عنوان تصمیم نهایی داوران در خصوص تمام یا قسمتی (Van Den & Albert, 1981, 44-51) از اختلاف ارجاع شده به داوران باشد به گونه ای که جنبه ی نهایی و اعتبار امر مختومه را ‌در مورد آن دعوا داشته باشد.

در عین حال که ممکن است راجع به ماهیت دعوا یا تصمیمات صلاحیتی[۱۵] یا موضوعات شکلی باشد. (Gaillard & Savage, 1999, 737)

البته عده ای هم معتقدند که اصطلاح «رأی‌» فقط شامل موضوعات ماهیتی است که دعوا را به طور نهایی حل و فصل می‌کند. (Redfern & Hunter, 1991, 365) نظریه ی اخیر در سطح داوری های بین‌المللی طرفداران زیادی ندارد و معمولا تصمیمات شکلی که داوری را به پایان می رساند را «رأی‌» تلقی می‌کنند.

در متن اصلی کنوانسیون از واژه ی «award» به مفهوم «رأی‌» استفاده شده است. قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به عهدنامه ی نیویورک ۱۹۵۸، در ماده ی یک اشاره به احکام داوری خارجی دارد و در ترجمه این واژه از اصطلاح «حکم» استفاده شده که بهتر بود از واژه ی «رأی‌» استفاده می­کرد. همچنان که در قانون داوری تجاری بین‌المللی ۱۳۷۶ ایران که الهام گرفته از قانون نمونه ی آنسیترال است، در مواد ۳۰- ۳۵، بجای واژه ی لاتین «award» واژه ی «رأی‌» به کار رفته است. (‌نیک‌بخت، ۱۳۸۵، ۳۱)

از دیگر ویژگی رأی‌ داوری که در متن کنوانسیون[۱۶] نیز به آن اشاره شده است «الزام آور» بودن رأی‌ در کشور صادر کننده است. دستورات داوری که مربوط به آیین و تشریفات رسیدگی داوری باشد هرچند الزامی هم باشد، رأی‌ محسوب نمی شود؛ همچنین تصمیمات غیر الزام آور نیز رأی‌ تلقی نمی­شوند. مثل توافقات طرفین که منعکس کننده ی شرایط و دید گاه های آن ها است هر چند جنبه ی الزامی هم پیدا کند، رأی‌ محسوب نمی شود. همچنین یک رأی‌ باید توسط داور یا داوران صادر شده باشد و تصمیمات یک مؤسسه‌ داوری در جایگاه اداری نیز، رأی‌ داوری محسوب نمی شود.

‌در مورد تشخیص اینکه تصمیمی رأی‌ داوری محسوب می شود یا نه، نباید فقط به عنوان آن تصمیم اکتفا کرد چرا که در سیستم های مختلف حقوقی عنوان های متفاوتی برای تصمیم نهایی داوری به کار می‌برند؛ چنان که آنچه رأی‌ جزیی در کشورهای رومی ژرمنی نامیده می شود در کشورهای کامن لو «رأی‌ موقت» خوانده می شود. (Van Den, 1958, 25) این نام گذاری صرفا جنبه ی شکلی دارد؛ این نامی است که مرجع صادر کننده بر آن گذاشته و ممکن است، اصطلاحات مشابهی در معانی گوناگون و متفاوت به کار رود.

در نهایت آنچه برای تشخیص یک رأی‌ از غیر آن، به ما کمک می‌کند وجود جنبه ی آمرانه و حاکمانه ی آن تصمیم است، که باید بدون ابهام و قاطع باشد و یک اظهار نظر صرف نباشد. (Redfern & Hunter, 1991, 389) در این میان، عده ای کلمه ی «رأی‌» را صرف تصمیمات قضایی دانسته اند و استفاده از آن را برای تصمیمات داوری درست نمی دانند. (احمدی، ۱۳۷۶، ۴۲۳)

ب- انواع رأی‌ داوری قابل اجرا

پس از اینکه، صحبت از الزامی بودن تصمیم داوران به صورت «رأی‌» کردیم و رأی‌ بودن را لازمه ی امکان اجرا یا اعتراض و ابطال در دادگاه دانستیم؛ حال به بررسی انواع دیگری از تصمیمات داوری در قالب رأی‌ می پردازیم و قابلیت طرح آن ها را در دادگاه بررسی خواهیم کرد.

ب-۱- رأی‌ نهایی

در قسمت قبل به اختصار اشاره شد که منظور از «رأی‌ نهایی» نامی نیست که مرجع صادر کننده ی رأی‌ بر آن نهاده باشد. بلکه در تشخیص آن باید به ماهیت آن تصمیم توجه کرد با عنایت ‌به این که این تصمیم تا چه اندازه اختلاف مورد نظر را به طور کامل حل و فصل ‌کرده‌است. (Buchanan & Williams, op.cit, 51)

تعداد زیادی از مفسرین حقوقی داوری بین‌المللی و قوانین ملی کشورها وجود شرط «نهایی بودن» رأی‌ داوری را برای اجرا و اعتراض به رأی‌، الزامی می دانند. (Rhodes, 2003, 687) به همین دلیل در زیر به بررسی مفاهیم مختلف «رأی‌ نهایی» می پردازیم.

ب-۱-۱- رأی‌ نهایی به مفهوم رأی‌ قاطع دعوا

آنچه که به طور واضح از این رأی‌ درک می شود، پایان بخشیدن به اختلاف مورد نظر است. در این صورت مفهوم مخالفی که می توان از تعریف گفته شده برداشت کرد، ابراز رایی از طرف داوران است که به هیچ یک از جنبه‌های اختلافات مطرح شده پایان نمی بخشد. در تصمیمات داوری دستورات شکلی یا تشریفاتی صرف صادر می شود که جنبه ی حل اختلاف ندارد و همین ویژگی تمایز این دو نوع تصمیم داوران را روشن می‌کند.

ضمن اینکه قطعاً فایده ی این تشخیص در آثار مترتب بر هر یک از این دستورات شکل ‌می‌گیرد. (Gaillard & Savage, 1999, 741) رأی‌ نهایی می‌تواند جزیی یا کلی باشد. ‌به این صورت که قاطع جزء یا تمام یک اختلاف باشد. در برخی قوانین داوری کشورها[۱۷] و همچنین برخی از حقوق دانان عرصه ی داوری رأی‌ قاطع را اعم از تصمیمات نهایی و تصمیمات اعدادی می دانند. در این نوع تعریف آن تصمیمی که اعدادی نباشد، نهایی تلقی می شود.

این تصمیم معمولاً مربوط به آن قسمت از دعوا است که خواهان نسبت به آن اعتراض نداشته یا اصلاً قابل اعتراض نبوده است. برخی رأی‌ اعدادی را به موجب کنوانسیون ۱۹۵۸ نیویورک قابل اجرا می دانند. (‌نیک‌بخت، ۱۳۸۵، ۳۲)

ب-۱-۲- رأی‌ نهایی به مفهوم آخرین رأی‌ داوری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت