فارنهام[۲۵۵] و همکاران(۱۹۹۹) در زمینه ارتباط ابعاد شخصیت با عواطف مثبت و منفی معتقدند، روان رنجور خویی یکی از ابعاد شخصیتی است که شامل واکنش های هیجانی بوده و می‌تواند باعث تجربه ی زیاد وقایع منفی و رویدادهای استرس زا در زندگی شود.

کوروتکو[۲۵۶] و هانا[۲۵۷] (۲۰۰۴) طبق مطالعه ای نشان دادکه ویژگی توافق پذیری نوع رابطه فرد با خود و دیگران را نشان می‌دهد و افرادی که نمرات بالایی در توافق پذیری می گیرند، تعارض های بین فردی کمتری دارند.هایز و جوزف(۲۰۰۳) نیز میان توافق پذیری و سلامت روان ارتباط نشان داده‌اند.

تفاوت های دو جنس در رگه های شخصیتی توسط پژوهشگرانی مانند: کاستا،آنتونیو[۲۵۸] و مک کرا(۲۰۰۱)؛ ماستر[۲۵۹](۲۰۰۳) ؛ نید[۲۶۰] و دی جان[۲۶۱](۲۰۰۷) و چاپمن[۲۶۲]،دوبرشتاین[۲۶۳]،سورینس[۲۶۴] و لاینس[۲۶۵](۲۰۰۷) نشان داده شده است و در تمام این پژوهش ها نمرات دختران در دو بعد توافق پذیری و با وجدان بودن بالاتر از پسران بود.

مک کری و کوستا(۱۹۹۱) در یک بررسی طولی نشان دادند که افرادی که در ابعاد توافق پذیری و با وجدان بودن و انعطاف پذیری نمرات بالائی داشتند از اشخاصی که در این ابعاد نمرات پایین داشتند سلامتی روانی بالاتری را نشان دادند.ولی بر خلاف این یافته گوستاوسون(۲۰۰۳)، مک کری و جان (۱۹۹۲) نشان داده‌اند که بعد انعطاف پذیری با بسیاری از رفتارهای ناسالم در ارتباط است و بین این بعد از شخصیت و تهییج پذیری( پرخاشگری،اضطراب، خشم و خصومت) رابطه ی مستقیم و معنی داری وجود دارد.

همچنین کوستا و مک کری (۱۹۹۲)و هایز و جوزف(۲۰۰۳) در پژوهشی در رابطه با ویژگی های شخصیتی و کنترل تکانه ها در عده ای از دانشجویان نشان دادند افرادی که در بعد با وجدان بودن دارای نمره های بالا هستند، در زمینه‌های حرفه ای و دانشگاهی افراد موفقی هستند ، قابل اعتماد ترند و پرخاشگری کمتری دارند. در همین راستا گلدبرگ[۲۶۶] (۱۹۹۰؛ نقل از شولتز) و فریدمن (۲۰۰۰) نشان دادند، افرادی که در عامل با وجدان بودن نمره های بالایی می گیرند، احتمالا سالمترند و اشخاصی که در کودکی نمره بالایی در این بعد گرفتند، از اشخاصی که در کودکی نمره پایینی در این عامل گرفتند رفتارهای پرخاشگرانه کمتری نشان دادند.

جمع بندی:

همان گونه که ملاحظه شد، تلاش های بسیاری برای درک و واکاوی مفهوم پرخاشگری انجام گرفته است. این سؤال همواره برای پژوهشگران روانشناسی مطرح بوده است که کدامیک از متغیرهای روانشناختی می‌توانند پیش‌بینی کننده های مناسبی برای پرخاشگری باشند؟ در واقع قدم اول برای کنترل و کاستن از آسیب های پرخاشگری در جامعه امروزی، یافتن همبسته های پرخاشگری است و سپس از میان این همبسته ها، آن هایی که می‌توانند تأثیر علی بر پرخاشگری داشته باشند، باید مورد بررسی قرار گیرند. از میان متغیرهای مختلف روانشناختی، حل مسأله به عنوان مفهومی مدرن که پشتوانه تجربی مناسبی در تأثیر مثبت بر آسیب های مختلف روانی داشته است و شخصیت به عنوان مفهومی جامع و یکپارچه که می‌تواند سازمان بخش کلیت مفهومی انسان و ابعاد گوناگون وی باشد، انتخاب شده اند تا رابطه آن ها با پرخاشگری مورد بررسی قرار گیرد.

با توجه به تحققات مذکور مشخص می شود که عوامل شناختی ، نقش مهمی در بروز رفتار پرخاشگرانه دارندو نقص در مهارت صحیح حل مسأله یا به عبارت دیگر استفاده از شیوه های حل مسأله ناسازگارانه می‌تواند عاملی در ایجاد و بروز پرخاشگری باشد چرا که از طریق مرتفع کردن نقایص شناختی، این مشکل رفتاری کاهش می‌یابد.همچنین مطالعات درباره رابطه بین پرخاشگری و نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت معمولا نتایج نسبتا یکسانی را به همراه داشته اندو در اکثر تحقیقات ذکر شده برخی از عوامل شخصیتی در رابطه مستقیم باپرخاشگری قرار داشتند.در نهایت، با توجه ‌به این که تاکنون تحقیقی به طور همزمان رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مسأله با پرخاشگری را مورد بررسی قرار نداده است، در این پژوهش رابطه پرخاشگری با شخصیت به عنوان متغیری درونی و محتوایی از یک سو و با حل مسأله به عنوان متغیری محیطی و پردازشی از سوی دیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

هرچند این پژوهش در پی رابطه علی میان متغیرها نیست، اما در صورتی که رابطه قابل توجهی میان متغیرها برقرار باشد، می توان به جستجوی رابطه علی نیز پرداخت. نوع رابطه به دست آمده، می‌تواند تبعات نظری و عملی سودمندی برای فهم و کنترل پدیده پرخاشگری داشته باشد.

فصل سوم

روش پژوهش

مقدمه:

انتخاب روش تحقق به ماهیت و هدف پژوهش، همچنین به متغیرهای مورد مطالعه بستگی دارد. پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه میان ویژگی های شخصیتی و سبک های حل مسأله با پرخاشگری، در دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان است.

در این فصل چگونگی روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه مورد مطالعه، ابزارهای مورد استفاده، نحوه اجرای پژوهش و روش های آماری مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده ها بیان می‌گردد.

روش پژوهش:

پژوهش حاضر بر اساس شیوه گردآوری اطلاعات، یک مطالعه از نوع همبستگی[۲۶۷] است، که هدف آن توصیف چگونگی روابط میان متغیرهای مورد مطالعه یعنی: ویژگی های شخصیتی، سبک های حل مسأله و پرخاشگری است، که در آن پرخاشگری و انواع آن (پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی ، خشم و خصومت)، متغیرپیش­بین شونده هستند و ویژگی های شخصیتی(روان­رنجورخویی ، برون­گرایی ، انعطاف­پذیری، توافق پذیری و باوجدان بودن) به همراه سبک های حل مسأله (درماندگی، مهارگری، خلاقانه، اعتماد، اجتناب و گرایش)، متغیرهای پیش­بین کننده هستند.

روش مورد استفاده در این تحقیق، پیمایشی[۲۶۸] است.

جامعه[۲۶۹] آماری:

جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی ۸۹- ۸۸ می‌باشند.

روش نمونه گیری:

انتخاب نمونه مورد مطالعه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله- ای[۲۷۰] از تمام مناطق آموزشی تهران انجام شد.

ابتدا از بین تمام مناطق آموزشی تهران(۱۹ منطقه)، به صورت تصادفی، مناطق ۲ و ۴ انتخاب و سپس از هر منطقه ۴ دبیرستان (۲ دبیرستان دخترانه و ۲ دبیرستان پسرانه) به صورت تصادفی انتخاب شد و از هر دبیرستان نیز ۲ کلاس به صورت تصادفی انتخاب شد . از تعداد۳۸۰ پرسشنامه ای که جمع‌ آوری شد، ۲۸ تای آن به علت ناقص بودن کنار گذاشته شدند و در نهایت تعداد ۳۵۲ نفر ( ۱۹۶ پسر و ۱۵۶ دختر ) با دامنه ی سنی ۱۸- ۱۷ سال به عنوان نمونه آماری پژوهش حاضر، مورد مطالعه قرار گرفتند.

ابزارهای اندازه ­گیری:

پرسشنامه شخصیتی نئو[۲۷۱] :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت