پیشینه آموزش همراه با تولید

تلفیق کار و درس نخستین بار توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۰ میلادی شروع شد که سهمی از برنامه ی تحصیلی دانش آموزان به یادگیری پیشه های صنعتی ، کشاورزی و خدماتی اختصاص داده شد. و از سال ۱۹۸۵ برنامه کار (( ۱ روز در هفته )) برای همه دانش آموازن اجباری گردید . در جمهوری خلق چین از سال ۱۹۸۵ ، کار تولیدی رسما در برنامه تحصیلی دانش آموزان جای می‌گیرد . پس از ۱۰ سال تثبیت می شود. و استفاده از نیروی کار دانش آموزان مدارس به عنوان یک تأکید در جریان تلفیق کار و درس مورد توجه قرار می‌گیرد، حتی نوآموزان دبستانی نیز از سن ۱۰ سالگی به کار گماشته می‌شوند و علاوه بر کارهای یدی داخل مدرسه ، مدت دو هفته از سال را اجباری در فعالیت های تولیدی کارگاهی و کشاورزی می گذرانند . مدت کار تولیدی ، در سنین بالاتر به تدریج در دوره متوسطه از یک ماه در سال و در دوره های دانشگاهی تا بیش از ۵ ماه در سال در برنامه تحصیلی گنجانده می شود. در حال حاضر همه مدارس چین دارای کارگاه های تولیدی اختصاصی هستند که بر حسب حوزه جغرافیایی ممکن است کوچک یا بزرگ باشد این کارگاه ها ، تحت نظر معاون تولید مدرسه و در پیوند با یک کارخانه مادر در تمام مدت سال فعالیت تولیدی دارند . تولید این کارگا ه ها با مشارکت محصلین مدرسه و کارگران ثابت و به سفارش کارخانه مادر ، به دست می‌آید و عواید آن بین کارخانه ی مادر ( استهلاک سرمایه ) و نیروی کار ( دانش آموزان و کارگران کارگاه ) و مدرسه ( مخارج اداری) تقسیم می شود.

در کوبا هم در دبیرستان ( ۵ هفته در سال ) شبیه چین عمل می شود و از سال ۱۹۷۳ مدارس ابتدایی به صورت باغ – مدرسه درآمدند و تولید انواع سبزی ها و میوه های تازه مورد نیاز جامعه را در برنامه تحصیلی خود می گنجانند.

افرادی که در مراکز آموزش فنی و حرفه ای در کشور ترکیه ، دوره آموزش مهارت را می گذرانند ، دو روز در هفته را به مباحث تئوری و سه روز را در مؤسسات به کار عملی ( آموزش همراه تولید ) مشغول هستند و تا پایان دوره مهارت آموزی خود علاوه بر برخورداری از حق بیمه ، معادل ۳۰ % از حقوق رسمی ، دریافتی خواهند داشت . معمولا مهارت آموزان رشته‌های صنعتی و خدماتی با طول دوره ۳ ساله حضور پررنگ تری در جامعه دارند . انتخاب پروژه های آموزشی در این کشور به نحوی است که با بهره گرفتن از الگوهای آموزشی ، دستیابی سریع اقتصادی و کار آفرینی به کارآموز القا می‌گردد؛ مانند ساخت و تولید اسباب بازی با بهره گرفتن از مواد زائد توسط دانش آموزان در مدارس و مراکز آموزشی ( خاکی ، رافع ۱۳۹۱ ) .

آموزش و تأثیر آن بر بازاریابی

امروزه وجود نمایندگان فروش متخصص و کارآمد، می‌تواند در موفقیت، توسعه و رشد صنایع مختلف تأثیر عمیقی بگذارد. زیرا فروشندگان و نمایندگان فروش بخش مهمی از سازمان هستند که به طور دائم با مصرف کنندگان و مشتریان ارتباط دارند ، با مشتریان صحبت می‌کنند ، از نظرات آن ها آگاه می‌شوند و نسبت به سلایق آن ها اطلاعات کسب می‌کنند. اما رقابت کردن در دنیای امروز بسیار دشوار شده است(آگوال،۲۰۱۱).

امروزه محصولاتی تولید می‌شوند که دارای کیفیت یکسان ، بسته بندی یکسان، کارکرد یکسان و البته قیمت یکسانی هستند که انتخاب را برای مشتریان و رقابت را برای شرکت ها سخت تر می‌کند. یکی از شیوه هایی که سازمان‌ها از آن استفاده می‌کنند آموزش نیروی انسانی خود است . مهم ترین دلیل این راه این است که ، محصولات قابل کپی هستند، خدمات را می توان نسخه برداری کرد، حتی فرایند ها را می توان تقلید کرد اما آموزش ، دادن آگاهی، تقویت دید کارکنان، آموزش مهارت های لازم قابل تقلید نیست(شکوهی، ۱۳۸۶).

چنانچه سازمانی سریع تر از رقبای خود، مشغول آموزش نیروی انسانی خود باشد، می‌تواند از آن ها پیشی گرفته و پیشتاز باقی بماند. اگر “سرعت یادگیری” شرکت‌ها ، بیش از “سرعتِ تغییر” نباشد، این شرکت‌ها از تغییرات عقب مانده و متحمل ضررهای سنگین و غیر قابل جبران می‌شوند. زیرا “آموزش” توانایی فردی را ارتقاء می‌دهد و بر بهره وری نیروی کار می افزاید.

یکی از زمینه هایی که شرکت ها می‌توانند از طریق آموزش دادن به مزیت های زیادی نسبت به رقبا دست یابند فعالیت های مربوط به حوزه بازاریابی و کارکنان این قسمت می‌باشد به همین دلیل امروزه بسیاری از شرکت ها و سازمان ها در این زمینه سرمایه گذاری می‌کنند. که بهترین روش سرمایه گذاری بهره گیری از تکنولوژی آموزشی است(مولایی، ۱۳۹۰).

تکنولوژی آموزشی می‌تواند یک دوره آموزشی کاربردی را طراحی نماید که با خط مشی و استاندارد های آموزشی شرکت یا سازمان ، متناسب باشد و بتوان ‌بر اساس آن، به تدریس بازاریابان پرداخت تا بازاریاب، هر روز عملکردش بهتر از دیروز گردد.تکنولوژی آموزشی عبارت است از: مجموعه روش‌ها و دستورالعمل هایی که با بهره گرفتن از یافته های علمی برای حل مسایل آموزشی اعم از طرح، اجرا و ارزشیابی در برنامه های آموزشی به کار گرفته شده اند.

نقش تبلیغات تکنیکی در بازاریابی فروش

درک درست تبلیغات یا حتی آموزش اصول و مبانی آن، باید با دیدی صحیح آغاز شود، تبلیغات یکی از فنون فروشندگی است. اصول آن اصول مربوط به فروشندگی است. موفقیت ها و شکست ها، در این دو حیطه، بر اثر دلایلی مشابه پدید می‌آیند. پس هر پرسش تبلیغاتی باید طبق استانداردهای فروشندگی پاسخ داده شود. تنها هدف تبلیغات، افزایش فروش است. سودآوری یا عدم سودآوری آن به میزان فروش بستگی دارد (آگوال،۲۰۱۱).

تبلیغات برای ایجاد یک تاثیر کلی نیست‎، برای ثبت نام شما در اذهان مردم نیست. برای کمک به فروشندگان دیگر شما نیست. با آن مثل یک فروشنده رفتار کنید. آن را مجبور به توجیه خود کنید. آن را با دیگر فروشندگان مقایسه کنید. هزینه و نتیجه را حساب کنید. بهانه ای را از یک فروشنده خوب نمی پذیرید، از آن هم نپذیرید. آنگاه چندان به خطا نخواهید رفت( بلفرد و همکار، ۲۰۰۱).

وظیفه مهم تهیه کننده آگهی تبلیغات انتقال نکات فروش به مزایایی است که برای خریدار دارد و آگهی دهنده همیشه باید در موقع تهیه آگهی، خودش را به جای خریدار بگذارد و متوجه باشد که آگهی را از درون چشم خریدار که جنس را می خرد تهیه نماید نه از نظر تولید کننده جنس که می‌خواهد جنس خود را به فروش برساند. پس اولین اصل در تهیه آگهی تبلیغاتی جلب اعتماد مشتری با آموزش صادقانه است(شهبازی و همکار، ۱۳۹۰).مهمترین اصل در تبلیغات، تأکید بر منافع مصرف کننده است.وقتی یک آگهی یا نامه تبلیغاتی نوشته می شود باید، هشدار جی آبراهام[۷] را به یاد داشت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت