گفتار سوم: عده و فلسفه آن

عده به کسر عین و فتح دال مشدد، اسم مصدر اعتداد و گرفته شده از ریشه عدد است وعده در لغت به معنی شمردن می‌باشد (محقق حلی ۸۱۷٫۱۳۶۴) قانون مدنی در مبحث سوم از فصل دوم به احکام عده اختصاص دارد و با توجه به‌ظاهر ماده ۱۱۵۰ ق.م که می‌فرماید: ” عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی‌تواند شوهر دیگر اختیار کند. ” می‌توان گفت که زنان در مدت عده، چه عده طلاق و چه عده وفات حق ازدواج مجدد ندارند و ازنظر فقهی ” عده عبارت است از مدتی که زن پس از جدایی از شوهر در حالی که انتظار است و انتظار معادل واژه‌ تربص است” (محقق داماد، ۴۴۷٫۱۳۶۷‌) که درقرآن آمده :” والمطلقات یتربصن بانفسهن ثلاله قروء” زنان مطلقه به مدت سه پاکی نفس خود را به انتظار می‌گذرانند (بقره، ۲۲۸) و لازم به ذکر است که ” مقررات عده در حقوق ایران از فقه امامیه گرفته شده است ولی باید یادآور شد که نهاد حقوقی عده منحصر به فقه اسلامی و حقوق کشورهای مسلمان نیست بلکه در حقوق کشورهای غربی، ازجمله فرانسه‌، نیز با اختلافاتی دیده می‌شود (صفایی و امامی‌، ۱۳۷٫۱۳۸۸)

مسئله حفظ نسل، مشخص شدن وضع زن ازنظر بارداری وعدم بارداری، و دیگر وجود وسیله‌ای برای بازگشت به زندگی اول، و از بین بردن عوامل جدایی است که ‌در اول آیه سوره طلاق به آن اشاره‌شده است به‌ خصوص اینکه اسلام روی این مسئله تأکید می‌کند که زنان در دوران عده باید در خانه مرد بمانند، و طبعاً یک معاشرت دائمی چندماهه خواهند داشت که به آن‌ ها مجال می‌دهد مسئله جدایی را دور از هیجانات زودگذر مجدداً موردبررسی قرار دهند.

مخصوصاً ‌در مورد طلاق رجعی که بازگشت به زوجیت نیاز به هیچ گونه تشریفات ندارد و هر کار و یا سخنی که دلیل بر تمایل مرد به بازگشت باشد رجوع محسوب می‌شود، حتی اگر دست بر بدن زن با شهوت و یا بدون شهوت بگذارد هرچند قصد رجوع هم نداشته باشد رجوع محسوب می‌شود.

به‌این‌ترتیب اگر این مدت با شرایطی که در بالا گفتیم بگذرد و آن دو باهم آشتی نکنند معلوم می‌شود به‌راستی آمادگی ادامه زندگی مشترک ندارند مصلحت به راین است که از هم جدا شوند.

مبحث دوم: آثار مالی طلاق

طلاق از جمله ی وقایعی می‌باشد که با وقوع آن آثار مالی خاص خود را دارا می‌باشد که در این مورد مرد بیشترین آثار بار مالی را به عنوان مدیر و سرپرست خانواده به دوش می کشد.

گفتار اول: مهریه

مهر به فتح میم واژه‌ای عربی و معادل آن در فارسی کابین است. البته واژگان زیر نیز به‌جای آن به کار می‌روند :صدقه‌، صداق، نحله، فریضه، طول، (دهخدا. ۱۳۶۸٫ ۲۱۸۸۲) بین اسامی ذکرشده آنچه بیشتر به مهر اطلاق می‌شود کلمه صداق است که در اصل اسم مصدر (مصدر دوم از باب افتعال :اصدق‌، یصدق، اصداق) است لغات دیگری که بر مهر دلالت می‌کنند نحله، فریضه، اجر و… هستند. (مهر پور و روشن‌. ۱۳۹۳‌ ۲) بعد از خواستگاری و قبول و پسند طرفین اصلی‌ترین بحث مهریه و مقدار آن است ازلحاظ قانونی مهریه ضمن عقد نکاح و یا بعدازآن تعیین و ذکر می‌شود ولی طبق عرف جامعه در دوران خواستگاری تعیین می‌شود و چه‌بسا بسیاری از قرار ازدواج‌ها به دلیل بالا بودن مهر به هم می‌خورد. مهر هر نوع و هر مقدار مالی است که به سبب ازدواج با توافق طرفین و یا به‌موجب قانون به زن تعلق می‌گیرد در حقوق ایران به‌تبع دین و فقه مبین اسلام به منظور حمایت از زن مرد باید به مناسبت ازدواج مالی را به عنوان مهر به زن بدهد .(نیکوند .۱۳۹۳٫ ۱۰۳) ازجمله حقوق مالی است که زوجه می‌تواند هنگام درخواست طلاق توسط زوج، وفق تبصره (۳) ماده‌واحده اصلاح مقررات طلاق مصوب سال ۱۳۷۰ از دادگاه مطالبه کند. مشروط بر اینکه قبلاً آن را وصول نکرده و یا آن را نبخشیده باشد.متأسفانه برخی تصور می‌کنند تعیین مهریه برای زمان جدایی زن و شوهر است و هنگام عقد هرگز به پرداخت آن فکر نمی‌کنند و شاید با همین تفکر قبول می‌کنند که مقدار مهر بسیار زیاد باشد. این طرز تفکر و مهرهای سنگین می‌تواند پس از مدت کوتاه منجر به اختلاف و رجوع به دادگاه برای مطالبه مهریه و مسائل ناشی از آن شود مهریه به انواع مختلفی چون، مهرالمسمی، مهرالمثل، مهرالمتعه، مهرالسنه تقسیم می‌گردد ۱_اصطلاح مهرالمسمی از فقه اسلامی گرفته شده، ‌به این معنا که هرگاه مهر در عقد ازدواج تعیین‌شده باشد، آن را مهرالمسمی می‌گویند.

۲_مهرالمثل مهری است که به‌موجب قرارداد تعیین نشده، بلکه برحسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن ازلحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی او و غیره و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان تعیین می‌گردد.

۳_مهر المتعه در اصطلاح حقوقی، مالی است که شوهر در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر، به‌تناسب وضع اقتصادی خود، به زن می‌دهد.

۴_مهرالسنه: به مهریه حضرت زهرا (س) اطلاق می‌شود، این مهریه قیمت زره حضرت علی (ع) بوده است ‌در صورتیکه هیچ ترتیبی برای پرداخت مهر بین طرفین ذکر نشود مهر حال است و با عقد زن حق مطالبه آن را دارد و چون سند نکاح سندی رسمی و لازم الاجراست علاوه بر امکان مطالبه از طریق دادگاه‌، از طریق اجرای ثبت نیز قابل مطالبه است.

زن می‌تواند از طریق دادگاه با تقدیم دادخواست خواهان صدور حکم و محکومیت زوج به پرداخت مهریه شود و با صدور حکم و قطعی شدن آن بر اساس قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ تقاضای صدور اجرائیه نماید‌ با صدور اجرائیه و عدم پرداخت چنان چه محکوم‌له بتواند اموالی از محکوم‌علیه را معرفی نماید اموال او با رعایت مقررات توقیف و به‌تبع آن به فروش می‌رسد ماده ۲ نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب ۷۷ نیز به محکوم‌له (زن) اجازه می‌دهد در مواردی که مالی از شوهرش در دسترس نباشد تقاضای حبس نماید‌ اما ماده ۳۳ قانون حمایت خانواده مصوب ۹۱ فقط مهریه‌هایی را که تا یک‌صد و ده سکه تمام و یا معادل آن باشد مشمول ماده ۲ قانون اجرای محکومیت‌های مالی می‌داند (هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا یک‌صد و ده سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن باشد وصول ان مشمول مقررات ماده ۲ قانون محکومیت‌های مالی است چنانچه مهریه بیش از این میزان باشد در خصوص مازاد فقط ملائت زوج ملاک است رعایت مقررات مربوط به محاسبه مهریه به نرخ روز کماکان اجباری است).

سند ازدواج یا قباله‌ی نکاح جزء اسناد رسمی است و چنانچه مهریه در سند ازدواج قیدشده باشد و برای پرداخت آن مهلتی مقرر نشده باشد و یا شرط دیگری نداشته باشد بدون نیاز به صدور حکم توسط دادگاه لازم الاجراست و زن می‌تواند با معرفی اموال شوهر از طریق دایره‌ی اجرای ثبت و صدور اجرائیه ثبتی مقدمات وصول مهر را فراهم نماید وصول مهریه از طرف ثبت منوط به داشتن اموال و دارایی به نام شوهر است البته با رعایت مستثنیات دین که قابل توقیف نیست.که در آن زمان ۵۰۰ درهم بوده است.‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت