کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



همان­گونه که در شکل ۱-۲۳ مشاهده می­ شود، در اثر مولفه افقی نیروی زلزله، در قاب بدون دیوار آجری پرکننده در ستون­ها و تیرها علاوه بر نیروی محوری، لنگر خمشی نیز ایجاد می­گردد اما در قاب با دیوار آجری پرکننده فقط نیروی محوری و اندرکنش قاب و دیوار ایجاد شده و لنگر خمشی حذف گردیده است. علت حذف لنگر خمشی وجود دیوار آجری پرکننده است چون همانند دیوار برشی عمل کرده و از انحنای تیرها جلوگیری می­ کند. این قاب­ها در بار جانبی ضعیف به صورت سیستم یکپارچه مقاومت می­ کنند ولی با افزایش بار جانبی قاب پیرامونی در انتهای قطر کششی از میان­قاب جدا شده و برعکس در انتهای قطر فشاری به میان­قاب تکیه می­ کند. به عبارت دیگر به علت تاثیر میان­قاب­های بنایی، رفتار قاب از حالت کنش خمشی در قاب بدون میان­قاب به کنش محوری (رفتار خرپایی) در قاب با میان­قاب تبدیل می­ شود. به این ترتیب مکانیزم دستک فشاری شکل می­گیرد. در این حالت جابجایی افقی ناشی از زلزله کمتر از قاب خالی بوده و اعضای قاب مجالی برای عملکرد خمشی نمی­یابند بلکه عمده انرژی کشسان به صورت تغییر شکل محوری اعضای قاب و قید فشاری ذخیره می­ شود. [۳۰]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مزایای تبدیل کنش خمشی به کنش محوری
سهم اندک قاب در باربری جانبی و کفایت طرح آن برای بار ثقلی و اندکی از بار جانبی
محدود شدن تغییر شکل­های جانبی
معایب تبدیل کنش خمشی به کنش محوری
افزایش نیروی محوری در ستون و پی
ایجاد برش­های متمرکز در بالا و پایین ستون
ایجاد برش­های متمرکز در ابتدا و انتهای تیر
ایجاد برش­های بزرگ در روی پی
در قاب با طبقه همکف باز، لنگر خمشی فقط در ستون­های طبقه همکف و تیرهای طبقه اول ایجاد شده و در سایر طبقات به علت وجود دیوار آجری پرکننده لنگر خمشی حذف و فقط نیروی محوری و اندرکنش قاب و دیوار دیده می­ شود، به عبارت دیگر رفتار قاب با طبقه همکف باز به صورت ترکیبی از رفتار قاب با دیوار پرکننده و قاب بدون دیوار پرکننده می­باشد.
۱-۱۰- علت و مکانیسم خرابی
در زلزله آنچه که باعث حرکت سازه می­ شود، تکان­های زمین بوده و هیچ نیروی خارجی به سازه وارد نمی­ شود. پس از تکان زمین، ابتدا پی و سپس ستون­ها و در نهایت سقف­ها تکان می­خورند بنابراین انرژی زلزله به صورت تکان به پی سازه وارد می­ شود. با تکان پی، جابجایی به اندازه Δ در سازه ایجاد می­ شود که در اثر این جابجایی ابتدا ستون­ها تغییر شکل داده و به اندازه Δ جابجا می­شوند و سپس سقف­ها دچار این جابجایی می­شوند. اگر پس از جابجایی پی به اندازه Δ در ستون­های یک طبقه، سختی طبقات دیگر آن قدر زیاد باشد که مانند یک بلوک صلب عمل کرده و ستون­ها نتوانند سقف­های بالا و پایین (در صورت قرارگیری طبقه نرم در طبقات میانی) را با خود همراه سازند، آنگاه سازه ظرفیت جذب انرژی و جابجایی محدودتری داشته و توزیع نیروی جانبی زلزله در امتداد ارتفاع سازه به درستی انجام نمی­ شود. این وضعیت موجب می­ شود که بیشتر انرژی زلزله به طبقه­ای که جابجایی بیشتری را تحمل می­ کند، وارد گردد. این طبقه همان طبقه نرم است. ستون­های طبقه نرم برای استهلاک انرژی، انرژی زیادی را جذب و جابجایی بیشتری را نسبت به سایر طبقات تحمل می­ کنند بگونه­ای که تغییر­شکل این ستون­ها از محدوده الاستیک وارد محدوده غیرالاستیک می­ شود. در نتیجه، دیگر طبقه نرم، سختی لازم برای تحمل برش تحمیلی ناشی از زلزله را نداشته و سرانجام در اثر جابجایی­های رفت و برگشتی ناشی از زلزله، در ابتدا و انتهای محل اتصال ستون­های طبقه نرم به طبقه یا طبقه ­های سخت مفصل پلاستیک ایجاد شده و طبقه نرم یا دچار تغییر شکل ماندگار و یا در اثر نیروی جاذبه دچار ریزش می­ شود که در بعضی مواقع ریزش طبقه منجر به ریزش کامل سازه نیز می­ شود. اگر چه به طور معمول وجود و تاثیر طبقه نرم در طبقه همکف با حساسیت بیشتری مورد توجه قرار می­گیرد ولی وجود این پدیده در طبقات فوقانی نیز ممکن است در عملکرد سازه تاثیر بسزای ایفا نماید.

شکل ۱-۲۴: فرایند خرابی سازه دارای طبقه نرم
در نمودار ۱-۳ به صورت شماتیک منحنی ظرفیت سازه در دو حالت شکست طبقه نرم و طراحی طبقه نرم و در نمودار ۱-۴ مقایسه میزان انرژی جذب شده در دو حالت شکست معمولی و شکست طبقه نرم نشان داده شده است. منحنی مربوط به شکست طبقه نرم در نمودارهای ۱-۳ و ۱-۴ با خط­چین قرمز و نمودار طراحی طبقه نرم در شکل ۱-۳ و شکست معمولی در نمودار ۱-۴ با خط آبی نشان داده شده است. همان­طوری که ملاحظه می­ شود، در حالت طراحی طبقه نرم در نمودار ۱-۳ و شکست معمولی در نمودار ۱-۴، در اثر نیروی برشی پایه، سختی سازه تغییر نکرده و سازه شکل­پذیری و قابلیت جذب انرژی خوبی را دارا می­باشد اما در حالت شکست طبقه نرم در نمودارهای ۱-۳ و ۱-۴ در اثر نیروی برشی پایه، افزایشی در سختی و مقاومت رخ داده است. ولی باید توجه کرد که مقدار این افزایش­ها آن­قدر نیست که منجر به کاهش شکل­پذیری مورد نیاز تا حدی از شکل­پذیری موجود در سازه با طبقه نرم شود. همچنین در شکست طبقه نرم سطح زیر منحنی که بیانگر میزان جذب انرژی است، شدیداً (حدود ۲ تا ۳ برابر) کاهش پیدا می­ کند. [۲۳]
نمودار ۱-۳: منحنی ظرفیت سازه در دو حالت شکست طبقه نرم و طراحی طبقه نرم. [۲۳]
نمودار ۱-۴: مقایسه میزان انرژی جذب شده در دو حالت شکست معمولی و شکست طبقه نرم. [۲۳]
۱-۱۱- عوامل موثر در تشدید خرابی
۱- اثر : مطابق ویرایش چهارم آیین­ نامه ۲۸۰۰، در کلیه سازه­ها تاثیر بار محوری در عناصر قائم بر روی تغییر مکان جانبی آنها، برش­ها و لنگرهای خمشی در اعضا و نیز تغییر مکان­های جانبی طبقات را افزایش می­دهد. این افزایش که به اثر ثانویه یا اثر معروف است، موجب خرابی بیشتری در سازه دارای طبقه نرم می­ شود. یکی از نکات مهم در خصوص شکست طبقه نرم اثر تشدید کننده است. به علت تمرکز تغییر شکل­های جانبی در یک طبقه (طبقه نرم)، اثر باعث تشدید تغییر شکل­های جانبی و احتمالاً انهدام کامل طبقه می­ شود. در نمودار ۱-۵ منحنی ظرفیت جانبی سازه در دو حالت با و بدون اثر رسم شده است.
نمودار ۱-۵: منحنی ظرفیت جانبی سازه در دو حالت با و بدون اثر .
اثر باعث کاهش مقاومت و ایجاد شیب منفی می­ شود. [۲۳]
۲- پیچش: اگر فاصله مرکز جرم و مرکز سختی در هر طبقه در هر امتداد، بیش از ۵ درصد بعد ساختمان در آن امتداد باشد، در طراحی باید پیچش نیز در نظر گرفته شود[۱]. چیدمان نامتقارن دیوار در پلان، توزیع نامنظم دیوارهای برشی و بادبندها و یا حذف آنها در یک طبقه که مصادیق طبقه نرم هستند، باعث افزایش فاصله بین مرکز جرم و مرکز سختی می­ شود، در نتیجه تحت بار جانبی پیچش شدیدی رخ داده و خرابی تشدید می­گردد. (شکل­های ۱-۲۵ و ۱-۲۶). لازم به ذکر است که اگر دیوارها با مصالح بنایی به ستون­ها چسبیده باشند، اندرکنش بین قاب و دیوار باعث افزایش سختی و افزایش فاصله بین مرکز جرم و مرکز سختی شده و پیچش رخ می­دهد.
شکل ۱-۲۵: چیدمان نامتقارن دیوار در پلان [۲۲] شکل ۱-۲۶: ترکیب طبقه نرم و پیچش [۲۲]
۱-۱۲- خرابی­های مشابه خرابی­های سازه­های دارای طبقه نرم
در زلزله­های رخ داده در مناطق مختلف جهان مواردی وجود داشته که درنگاه اول به نظر می­رسید سازه صرفه نظر از نوع اسکلت، در اثر پدیده طبقه نرم دچار ریزش شده اما پس از بررسی علت خرابی عامل دیگری مشخص می­شد. در بعضی موارد ضعف­هایی در طراحی و اجرای سازه مخصوصاً محل اتصال تیر به ستون، موجب کاهش مقاومت ستون در مقابل نیروی برشی می­ شود. در زیر به بررسی چند نمونه از این خرابی­ها و چگونگی جلوگیری از آنها به تفکیک می­پردازیم:
۱- خاموت­بندی نامناسب در سازه­های بتنی: خاموت­بندی مناسب برای ایجاد یکپارچگی و مقاومت لازم برای عملکرد متقابل بین بتن و فولاد است. نقش خاموت در مقاومت لرزه­ای، کاهش کمانش طولی، افزایش ظرفیت باربری، افزایش مقاومت و شکل­پذیری و جلوگیری از شکست برشی است. اگر تعداد خاموت­ها کم باشد، یا فاصله خاموت­ها زیاد باشد، یا خاموت­ها در چشمه اتصال امتداد نیابند و یا قلاب­ها زاویه­ی مناسب نداشته باشند، آنگاه آرماتورهای طولی در گوشه­های خاموت­ها قرار گرفته و به صورت یک در میان، محصور شده و محصور شدگی مناسب رخ نمی­دهد. در نتیجه آرماتورها کارایی لازم را نداشته و ترک­ها گسترش پیدا کرده و عملکرد متقابل فولاد و بتن و شکل­پذیری بتن از دست می­رود. در نهایت ستون­های ساختمان دچار مفصل پلاستیک و شکست شده و ممکن است ساختمان دچار ریزش ­شود. در سازه دارای طبقه نرم نیز ابتدا ستون­ها دچار مفصل پلاستیک و شکست می­شوند، به همین دلیل در نگاه اول ممکن است علت این نوع خرابی پدیده طبقه نرم گزارش شود. با خاموت­بندی منسجم در انتهای تیر، نزدیک به ستون، می­توان مود خرابی را از شکست برشی به شکست خمشی هدایت کرد تا مفصل پلاستیک در ناحیه­ای دور از محل اتصال تیر به ستون رخ دهد. تعداد و فاصله خاموت­ها با توجه به ضوابط آیین­ نامه تعیین شده و بهترین زاویه قلاب­ها مطابق آیین­ نامه ۱۳۵ درجه می­باشد. [۳۱]
شکل ۱-۲۷: ضوابط مربوط به خاموت­ها.[۲۹]
۲- اتصال نامناسب تیر به ستون در اسکلت فلزی: وجود معایبی چون جوش نامناسب، عدم استفاده از صفحات سخت کننده، جزئیات ناکافی، کمانش و … موجب اتصال نامناسب تیر به ستون و تشکیل مفصل پلاستیک در ستون­ها می­گردد. اگر این اتفاق به صورت هم زمان در چند ستون از ستون­های یک طبقه رخ دهد، آن طبقه در مقایسه با سایر طبقات، آسیب­پذیری بیشتری داشته و بیشترین خرابی را متحمل می­ شود. در نتیجه خرابی آن شبیه به خرابی طبقه نرم به نظر می­رسد.
۳- طراحی تیر قوی-ستون ضعیف صرفه نظر از نوع اسکلت: همان­گونه که از نام این نوع طراحی مشخص است، این نوع طراحی براساس تیرهای قوی و ستون­های ضعیف صورت می­گیرد. پس از برخورد موج زلزله با سازه، ستون­ها در اثر انرژی زلزله که به صورت جابجایی به سازه وارد می­ شود، تمایل به جابجایی برای استهلاک انرژی دارند. اما در سازه­ای که این­گونه طراحی شده، ستون­ها بسیار ضعیف­تر از تیرها بوده و نمی ­توانند تیرها و به عبارت دیگر سقف­ها را در این جابجایی با خود همراه سازند. بنابراین ستون­ها نتوانسته بر صلبیت سقف­ها غلبه کنند، در نتیجه در محل اتصال تیر به ستون مفصل پلاستیک تشکیل شده و یک طبقه از کل سازه و یا کل سازه بسته به نوع طراحی و میزان انرژی آزاد شده از زلزله دچار ریزش می­ شود. در این نوع انهدام نیز به علت تشکیل مفصل پلاستیک در ستون­ها قبل از انجام تحقیقات به نظر می­رسد که سازه در اثر پدیده طبقه نرم دچار ریزش شده است.
البته لازم به ذکر است که طراحی بر اساس تیر قوی-ستون ضعیف با توجه به آیین­ نامه غیر­مجاز است. زیرا در طراحی، هدف جلوگیری از ریزش ساختمان برای حفظ جان، مال و امنیت انسان­ها در اثر زلزله بوده که با این روش طراحی، احتمال ریزش ساختمان بسیار بالاست و این هدف محقق نمی­ شود.
شکل۱-۲۸: طراحی غلط بر اساس تیر قوی-ستون ضعیف [۲۲]
شکل۱-۲۹: مقایسه دو نوع طراحی متفاوت [۲۲]
شکل ۱-۳۰: خرابی ناشی از طراحی غلط بر اساس تیر قوی-ستون ضعیف. [۳۱]
۴- استفاده از سیستم­های ترکیبی یا دوگانه در ارتفاع سازه: خرابی ساختمان­های دارای این سیستم، که فقط در زلزله ۱۹۹۵ کوبه مشاهده شد، بسیار شبیه خرابی طبقه نرم واقع در طبقات میانی ساختمان بود. در کوبه ساختمان­هایی قبل از سال ۱۹۸۱ ساخته شده بود که در آنها سیستم ترکیبی سازه بتن مسلح[۳۱] در طبقات بالایی و سازه بتن مسلح فولادی[۳۲] در طبقات پایینی استفاده شده بود. ۲۷ سازه از ۳۲ سازه­ی موجود با این سیستم در زلزله کوبه دچار شکست طبقه­ای که در آن تغییر در سیستم باربری رخ داده بود، شدند. چون این آسیب با شکست ستون­های طبقه­ای که در آن تغییر در سیستم باربری وجود داشت، همراه بود، بنابراین به نظر شبیه شکست طبقه نرم در طبقات میانی می­رسید. ویژگی­های این آسیب، خرد شدن بتن در پایه ستون، شکستگی بولت­ها، شکستگی بال صفحات فولادی، شکستگی صفحات در محل اتصال، ترک برشی بتن در محل اتصال تیر به ستون و شکست دیوارهای برشی بتن مسلح اطراف قاب­های بتن مسلح فولادی می­باشند. [۴]
۱-۱۳- فصل­های مختلف این پژوهش
همانطور که گفته شد، یکی از عوامل ایجاد کننده طبقه نرم، افزایش ارتفاع یک طبقه نسبت به سایر طبقات می­باشد. همین امر، یکی از شایع­ترین مشکلات حال حاضر ساختمان­های ساخته شده و یا در حال ساخت در ایران می­باشد. این ساختمان­ها عموماً به علت ایجاد فضای تجاری در طبقه یا طبقات اول، ایجاد یک شهربازی در طبقات بالایی یک مرکز تجاری و یا ایجاد یک مرکز همایش در طبقات اول یا میانی یک ساختمان اداری دچار نامنظمی در ارتفاع و پدیده طبقه نرم می­شوند. بنابراین بررسی تاثیر افزایش ارتفاع یک طبقه نسبت به سایر طبقات بر رفتار سازه به هنگام مواجه با زلزله، با توجه به گسترش روزافزون استفاده از آن امری حیاتی است.
این پایان نامه منحصراًً به بررسی تاثیر افزایش ارتفاع یک طبقه نسبت به سایر طبقات بر عملکرد سازه در مقابل با نیروی جانبی ناشی از زلزله، پرداخته است. در ابتدا کلیات مدلسازی در فصل دوم بیان می­ شود و در ادامه، در فصل سوم و چهارم مدل­ها تحت آنالیز دینامیکی طیفی و آنالیز استاتیکی غیرخطی قرار می­گیرند. در نهایت نیز نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار می­گیرند.
فصل ۲
کلیات مدلسازی
۲-۱- مقدمه
برنامه ایتبس[۳۳] ابزار پیشرفته و کاملی برای مدلسازی و طراحی قاب­های ساختمانی به صورت یکپارچه است. منظور از یکپارچه این است که این برنامه در مراحل مختلف مدلسازی مانند بارگذاری، محاسبه جرم طبقات، محاسبه محل مرکز جرم و مرکز سختی، محاسبه و پخش نیروی زلزله، محاسبه بار باد و تحلیل ساختمان به همراه پی­ها و دال­ها، طراحی عضوهای قابی را به صورت خودکار و براساس آخرین پیشرفت­های علمی انجام می­دهد و مهندس محاسب را یاری می­نماید. برنامه ایتبس خصوصیات منحصر به فرد مدل ریاضی ساختمان را در نظر می­گیرد به طوری که مدل ساخته شده در این برنامه همانند ساختمان واقعی خواهد بود. در برنامه ایتبس گزینه ­هایی وجود دارد که عملیات ساخت مدل، تحلیل و طراحی ساختمان را راحت­تر و سریع­تر می­ کند. با وجود سادگی استفاده از این برنامه، ایتبس قابلیت ­های تحلیل و طراحی زیادی را دارا می­باشد. در این برنامه امکان تحلیل دینامیکی خطی و تحلیل استاتیکی غیرخطی به طور کامل وجود دارد. بعلاوه ایتبس هر دو قابلیت تحلیل و طراحی را دارا می­باشد و نیازی به تبادل اطلاعات بین نتایج تحلیل و طراحی وجود ندارد.
در این بخش از پایان نامه با بهره گرفتن از نرم­افزار ایتبس ورژن ۹٫۷٫۲[۳۴] کلیات مدلسازی دو قاب خمشی بتن مسلح با تعداد طبقات ۷ و ۹ که دارای طبقه­ی نرم (ایجاد شده در اثر افزایش ارتفاع) هستند، مورد بررسی قرار می­گیرد.
۲-۲- معرفی قاب­های مورد مطالعه
مطابق ویرایش سوم آیین­ نامه ۲۸۰۰ این قاب­ها دارای ضریب رفتار ۷ و درجه اهمیت ۳ یا متوسط (مسکونی، اداری، تجاری، هتل­ها و …) بوده و در منطقه­ای با خاک نوع ۳ و میزان لرزه­خیزی خیلی زیاد واقع شده ­اند. برای بارگذاری ثقلی قاب­ها از مبحث ششم مقررات ملی ساختمان (آیین­ نامه ۵۱۲ بارهای وارد بر ساختمان) و بارگذاری لرزه­ای از ویرایش سوم آیین­ نامه ۲۸۰۰ استفاده شده است. با احتساب عرض باربر ۳ متر برای هر تیر، بار مرده و بار زنده برای هر تیر در کلیه طبقات به ترتیب ۱۶۰۰ نیوتن بر متر و ۲۵۰۰ نیوتن بر متر در نظر گرفته شد. اتصالات تیر به ستون در این قاب­ها صلب در نظر گرفته شده و در مراحل تحلیل سازه اثرات و کاهش ممان اینرسی تیر و ستون (ترک­خوردگی) در نظر گرفته شده است. ارتفاع کلیه طبقات بغیر از طبقه نرمی که ناشی از افزایش ارتفاع ایجاد شده، ۳ متر فرض گردید. مشخصات مقاطع در قاب­های ۷ و ۹ طبقه در جدول ۲-۱ و ۲-۲ قابل مشاهده است.
(الف) (ب)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 12:44:00 ق.ظ ]




شینبرگ و همکاران (۱۹۸۰) درمطالعه بر روی تأثیر غلظت کم الکترولیت بر روی پراکنده شدن رسها و هدایت هیدرولیکی درخاکهای سدیمی گزارش کردند که پراکنده شدن رسها وتغییرات هدایت هیدرولیکی به مقدار سدیم قابل تبادل و غلظت نمک محلول در خاک حساس است با افزایش درصد سدیم تبادلی و کاهش غلظت الکترولیت، هدایت هیدرولیکی کاهش و با کاهش درصد سدیم تبادلی و افزایش غلظت الکترولیت، هدایت هیدرولیکی افزایش می یابد.
مینهاس و شارما[۴۰] (۱۹۸۵) تأثیر کاربرد آب شور و آب باران شبیه سازی شده بر پراکنده شدن رسها و هدایت هیدرولیکی در خاک هایی با بافت لومی شنی و لومی رسی را بررسی کرده و نشان دادند که با افزایش نسبت جذبی سدیم و کاهش غلظت الکترولیت کل آب آبشویی، باعث افزایش ضخامت لایه پخشیده دو گانه شده و باعث پراکنده شدن رسها و کاهش هدایت هیدرولیکی خاک می شود و با کاهش نسبت جذبی سدیم و افزایش غلظت الکترولیت ضخامت لایه پخشیده دوگاه کاهش در نتیجه هم آوری
رسها بوقوع می پیوندد و منجر به افزایش هدایت هیدرولیکی خاک می شود.
کورتین و همکاران[۴۱](۱۹۹۳) رابطه پراکنده شدن رسها با نسبت جذبی سدیم و غلظت الکترولیت، را بررسی نموده و نشان دادند که دیسپرس شدن بتدریج با افزایش نسبت جذبی سدیم وکاهش غلظت الکترولیت اتفاق می افتد.
برزگر و همکاران (۱۹۹۴) اثر آب با هدایت الکتریکی ۱/۰ و ۵/۰ دسی زیمنس بر متر و نسبت جذبی سدیم های مختلف۰، ۳، ۵، ۱۵ و ۳۰ را بر پایداری ساختمان خاک، در خاکهایی با درصد رس یکسان و مواد آلی متفاوت (۱ تا ۱۰ در صد) را مورد مطالعه و نشان دادند که در خاکهای بیش از ۲ در صد ماده آلی، حتی اگر نسبت جذبی سدیم برابر با ۳۰ باشد، تخریب ساختمان خاک بسیار کم می باشد. و نتیجه گرفتند که مواد آلی نیز در هدایت هیدرولیکی خاکهای آبیاری شده با هدایت الکتریکی و نسبت جذبی سدیم تأثیر متفاوت دارد.
فل هندیر و همکاران[۴۲] (۱۹۷۴) ثابت کردند که میزان رس پراکنده شده خاکهای شور وسدیمی پس از آبشویی با آب باران یا آب آبیاری حاوی غلظت کم املاح محلول به علت افزایش ضخامت لایه ی پخشیده دوگانه، افزایش می یابد و این عمل باعث کاهش هدایت هیدرولیکی می گردد. هدایت هیدرولیکی دو خاک، با رس غالب مونتموریلونیت (یکی با بافت لومی شنی و دیگری لوم لایی) را با کاربرد محلول هایی با نسبت جذبی سدیم و هدایت الکتریکی مختلف اندازه گیری کردند. نتایج آنها نشان داد که در صورتی که غلظت املاح بیش از ۱۰ میلی اکی والان در لیتر باشد، تا نسبت جذبی سدیم برابر با ۲۰، هدایت هیدرولیک تغییر چندانی پیدا نمی کند.
اما وقتی که به جای آب حاوی ۰۱/۰ نرمال نمک، از آب مقطر(همانند آب باران) استفاده شود، هدایت
هیدرولیک ۱۸ و ۴۲ درصد میزان اولیه در درصد سدیم تبادلی به ترتیب برابر با ۱۰ و ۲۰ می شود.
چایوداری (۲۰۰۰) تأثیر کیفیت های مختلف آب را بر هدایت هیدرولیکی اشباع در خاک های رسی، لومی رسی و لومی سیلتی مورد بررسی قرار داده واظهار داشتند که هدایت هیدرولیکی اشباع در خاک رسی و لومی رسی به تغییرات غلظت الکترولیت خیلی حساس بود و رگرسیون چند متغیره وابستگی زیاد بین هدایت هیدرولیکی اشباع و درصد سدیم تبادلی را نشان می داد. دیسپرس شدن و آماس دو پدیده خیلی مهم و غالب در بوجود آمدن تغییرات هدایت هیدرولیکی در خاکهای رسی و لومی رسی بود اما علت اصلی تغییرات هدایت هیدرولیکی در خاک لومی سیلتی، پدیده دیسپرس شدن می باشد.
مامدوف و همکاران (۲۰۰۱) در تحقیقی به بررسی اثر درصد سدیم تبادلی بر نفوذپذیری آب در خاک با بافتهای مختلف پرداخته و اظهار نمودند که اثر درصد سدیم تبادلی بر نفوذ در خاک تابع سرعت خیس شدن خاک و بافت خاک نیز می باشد. در این تحقیق خاکهایی با درصد رس ۸/ ۸ تا ۳/۶۸ و درصد پتانسیم تبادلی بین ۹/۰ تا ۴/۲۰ را مورد آزمایش قرار دادند. تأثیر سرعت خیس شدن بر تشکیل سله در خاکها با در صد کم رس، کم بود ولی اثر درصد سدیم تبادلی معنی دار بود. بر عکس در خاکهایی با درصد رس زیاد (بیش از ۵/۵۲درصد) اثرخیس شدن بیش از درصد پتانسیم تبادلی بر نفوذ پذیری آب در خاک مؤثر بود. ولی در خاکهای با درصد رس متوسط (۵/۲۲ تا ۲/۴۰درصد) حداکثر امکان تشکیل سله بستن وجود دارد و تأثیر خیس شدن و در صد سدیم تبادلی در تشکیل سله و نفوذ پذیری متوسط بود.
کورک[۴۳] (۲۰۰۱) اظها داشت که ضریب آبگذری آب در خاک نه تنها بستگی به بافت خاک، ساختمان
و نوع رس دارد بلکه به ویژگی های شیمیایی خاک ها از جمله ظرفیت تبادل کاتیونی و همینطور ترکیب و غلظت املاح بستگی دارد.
لوی و همکاران (۲۰۰۲) در تحقیقی اثرات شوری و سدیمی آب بر روی وزن مخصوص ظاهری و تغییرات نفوذ را مورد بررسی و نشان دادند که تغییرات هدایت هیدرولیکی بستگی به کیفیت آب آبیاری و سدیمی بودن خاک دارد. هدایت هیدرولیکی با کاهش شوری و افزایش درصد سدیم تبادلی کاهش و با افزایش شوری و کاهش درصد سدیم تبادلی افزایش می یابد.
کرن و هور[۴۴] (۲۰۰۳) گزارش کردند که افزایش نسبت جذبی سدیم و کاهش غلظت الکترولیت باعث متورم و دیسپرس شدن رسها شده که اثر زیادی بر روی ویژگیهای ساختمان خاک، کاهش خلل و فرج و نفوذ دارد.
کرن و بن[۴۵] (۲۰۰۳) اظهار کردند که هدایت هیدرولیکی اشباع خاک با افزایش درصد سدیم تبادلی خاک به علت دیسپرس شدن رسها، کاهش و با افزایش شوری که باعث هم آوری رسها می شود، افزایش پیدا می کند. کربنات کلسیم دیسپرس و متورم شدن رسها را کاهش می دهد در نتیجه باعث افزایش هدایت هیدرولیکی خاک می شود.
دیکینیا و همکاران (۲۰۰۶) اظهار نمودند که افزایش نسبت جذبی سدیم، ساختمان خاک را بواسطه متورم و دیسپرس شدن رسها و خرد شدن خاکدانه ها، تخریب نموده در نتیجه باعث بسته شدن منافذ هدایت آب می شود. بنابراین استفاده از کلرید سدیم تک ظرفیتی در محلول الکترولیت باعث کاهش نفوذ، انتقال و رسوبگذاری ذرات ریز می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نتایج تحقیق سوارز و همکارانش(۲۰۰۶) نشان دادند که با افزایش نسبت جذبی سدیم، کاهش معنی دار در میانگین سرعت نفوذ در خاک رسی دیده می شود ولی در خاک لومی این کاهش معنی دار نیست.
فرنکل و همکاران[۴۶] (۱۹۷۸) اظهار نمودند که نفوذ پذیری آب در خاک تحت تأثیر درصد سدیم تبادلی خاک و میزان غلظت املاح می باشد. هر چه مقدار در صد سدیم تبادلی خاک بیش تر و غلظت املاح محلول کمتر باشد، هدایت هیدرولیکی بیشتر کاهش می یابد.
رنگاسمی[۴۷] (۲۰۰۶) گزارش داد که با افزایش درصد سدیم تبادلی ضریب آبگذری در خاک کاهش می یابد، این کاهش عمدتاً به علت انبساط و همین طور پراکندگی ذرات رس می باشد. هر چه درصد رس خاک بیشتر، شدت کاهش ضریب گذری بیشتر خواهد بود با افزایش غلظت املاح محلول، مقدار کاهش در ضریب آبگذری کمتر می شود.
کومار و همکاران[۴۸] (۲۰۰۷) تغییرات هدایت هیدرولیکی خاک، رواناب و فرسایش خاک دراثر آبیاری با انواع آبهای شور و سدیمی را بررسی و نشان دادند که با افزایش نسبت جذبی سدیم هدایت هیدرولیکی بعلت پراکنده شدن رسها و تخریب خاکدانه ها و بسته شدن منافذ، کاهش می یابد.
دیکینیا و توتولو[۴۹] (۲۰۰۷) اثر مخلوط نمک های سدیم و کلسیم بر روی نفوذ و رفتار تبادل یونها در خاکهای شور و سدیمی را بررسی و اظهار نمودند که با افزایش نسبت جذبی سدیم و کاهش غلظت الکترولیت و با گذشت زمان، هدایت هیدرولیکی کاهش می یابد و کاهش سریع هدایت هیدرولیکی در غلظتهای خیلی کم الکترولیت در تمامی نسبت جذبی سدیم ها می باشد.
مینگ و چون[۵۰] (۲۰۰۹) طی مطالعه به بررسی اثرات کیفیت آب و وزن مخصوص ظاهری بر روی هدایت هیدرولیکی اشباع خاک و آبشویی نمکها در خاکهای سدیمی پرداخته و نشان دادند که هدایت هیدرولیکی با افزایش کیفیت آب آبیاری افزایش، و با افزایش وزن مخصوص ظاهری در خاک های سدیمی
وقتی که از آبهای زیرزمینی کم عمق و عمیق استفاده شود، کاهش می یابد.
شمیم[۵۱] (۲۰۱۰) طی تحقیقی اثر کیفیت آب بر روی هدایت هیدرولیکی اشباع خاک را بررسی و اظهار کردند که هدایت هیدرولیکی تحت تأثیر ترکیب کاتیونهای قابل تبادل، ترکیب و غلظت الکترولیت محلول خاک می باشد و با افزایش درصد سدیم قابل تبادل و کاهش شوری، هدایت هیدرولیکی کاهش می یابد و با کاهش درصد سدیم قابل تبادل و افزایش شوری، افزایش می یابد.
۱-۵- اهداف طرح
هدف از این طرح بررسی تأثیر شوری و سدیمی آب بر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک می باشد.
فصل دوم: مواد و روشها

۲-۱- مشخصات محل تهیه نمونه های خاک
سه نمونه خاک از روستای شبیلوی علیا از اطراف شهرستان میاندوآب واقع در استان آذربایجان غربی با عرض جغرافیایی ۳۶ درجه ۵۹ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی۴۶ درجه ۸ دقیقه شرقی از عمق صفر تا ۴۰ سانتی متر سطح خاک برداشته شد. نمونه ها بعد از هوا خشک شدن از الک ۲ میلی متری عبورداده شد سپس جهت تجزیه فیزیکو شیمیایی به آزمایشگاه تجزیه آب و خاک و گیاه آذربایجان (فرجی) واقع در شهرستان میاندواب منتقل گردید.
۲-۲- اندازه گیری برخی ویژگی های فیزیکو شیمیایی خاک
برای اندازه هدایت هیدرولیکی از سه خاک با بافتهای مختلف نمونه برداری شد سپس خاکها را هوا خشک نموده بعد از خشک شدن، خاکها را از الک ۲ میلی متری (شماره ۴) عبور داده شد بافت خاک بروش هیدرمتری، منیزیم و کلسیم بروش تیتراسیون، سدیم بوسیله دستگاه فلیم فتومترJENEWAY) مدل ۴۵۱۰ (، pH خاک در عصاره گل اشباع بوسیله دستگاه pHمتر (JENEWAY)، هدایت الکتریکی بوسیله دستگاه هدایت سنج متر JENEWAY))، درصد مواد آلی به روش تیتراسیون، وزن مخصوص ظاهری با بهره گرفتن از سیلندر، ظرفیت تبادل کاتیونی به روش استات سدیم نرمال، مقدار گچ با بهره گرفتن از استن، آهک به روش تیتراسیون به شرح زیر اندازه گیری شده است.
۲–۲– ۱- تعیین بافت خاک
ابتدا مقدار بیش از ۵۰ گرم خاک رد شده از الک ۲میلیمتری را به مدت نیم ساعت در دمای۱۵۰ سانتی گراد داخل اون گذاشته شد. بعد از سرد شدن نمونه ها مقدار ۵۰ گرم وزن شده را داخل ارلن ۲۵۰ سی سی پلی اتیلن ریخته شده و به هر یک از نمونه ها ۱۰۰ سی سی محلول هگزا متافسفات سدیم اضافه شد. مدت ۶ ساعت و با سرعت ۲۵۰ توسط شیکر دورانی نمونه ها بهم زده شد. سپس داخل سیلندر یک لیتری منتقل شده و توسط آب به حجم رسانده و بوسیله همزن مخصوص بافت خاک محلول داخل سیلندر ها به مدت یک دقیقه بهم زده بلافاصله بعد از خروج بهم زن زمان گرفته و هیدرومتر را وارد محلول کرده و رأس ۴۰ ثانیه هیدرومتر را قرائت شد. بعد از قرائت هیدرومتر نمونه ها را به مدت ۶ ساعت بحال خود گذاشته و بعد از ۶ ساعت هیدرو متر را به آرامی وارد سیلندر کرده و قرائت شد (بعد از ۶ ساعت نباید نمونه ها را بهم بزنیم). برای سری نمونه خاک یک شاهد که فقط حاوی ۱۰۰ سی سی محلول هگزامتا فسفات سدیم در سیلندر یک لیتری است تهیه می کنیم. عدد قرائت شده برای شاهد هرگز نباید کمتر از ۵ باشد دمای محلولها باید در دامنه ۱۵تا ۲۵ درجه سانتیگراد باشد.
محاسبات درصد شن:
قرائت تصحیح شده = ( تصحیح حرارتی ± قرائت )
درصد شن = ۲ × ( قرائت تصحیح شده بعد از چهل ثانیه – ۵۰ )
محاسبه درصد رس:
درصد رس = ۲ × ( قرائت تصحیح شده بعد ۵/۶ ساعت)
محاسبه درصدسیلت:
درصد سیلت = (درصد رس + درصد شن) - ۱۰۰
جدول(۲-۱): ضریب تصحیح حرارتی

ضریب تصحیح درجه حرارت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ق.ظ ]




رساله فی اعجاز القرآن
خطّابی رساله‌ای با عنوان رساله فی اعجازالقرآن دارد که به نظر می‌رسد در نگارش آن نگاه منتقدانه‌ای به دیدگاه‌های معتزله درباره اعجاز قرآن داشته و در مقدمه کوتاه کتاب به این مطلب اشاره کرده است.[۲۴۹]
ه) ابوالحسین سجستانی
محمد بن الحسین بن ابراهیم بن عاصم بن عبد الله الآبرى[۲۵۰] یکی از استوانه های حدیثی سیستان بعد از «ابن حبان» است.[۲۵۱]
وی برای آموختن حدیث روانه بلادی چون خراسان و جبال و عراق و الجزیره و شام و مصر شده وحاصل زحمات علمیش، کتاب مناقب شافعی است که روایات أبو عبد الله محمد بن إدریس الشافعی را دراین کتاب جمع آوری کرده است و آخرالامر در سال ۳۶۳ هجری رحلت نموده است.[۲۵۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

وی از علماء شیعه نیز روایت نقل می کرد، افرادی مانند: ابراهیم بن ادریس قمی که هم طبقه امام هادی(۷) بودند.[۲۵۳]و عبید الله بن موسى العبسی.[۲۵۴]
قرن پنجم
تنها عالم اهل حدیثی که می توان در این قرن درباره وی اشاره کرد، ابو نصر سجزی است.
أَبو نصر سِّجْزِی
أَبُو نَصْرٍ السِّجْزِیُّ، عُبَیْدُ اللهِ بنُ سَعِیْدِ بنِ حَاتِم از بهترین محدثان زمانه خود بوده است به طوری که از بعضی علمای اهل سنت منقول است که قدرت حافظهِ ابونصر ۵۰ برابر امثالِ کسانی مانند صوری[۲۵۵] است.
سال تولد او دقیقاً مشخص نیست ولی به احتمال فراوان قبل از سال ۴۰۰ (ه ق) بوده است؛ زیرا ذهبی درباره وی چنین می گوید که حدود سال ۴۰۰ هجری، حدیث آموخته است و این دلالت دارد که قبل از سال ۴۰۰( ه ق) متولد یافته است؛ در همین دورانِ کودکی از پدرش –که فقیه حنفی بنا بر مذهب کوفیین بود[۲۵۶]- و مشایخ سیستان، علوم اولیه اسلام شناسی را آموخت.[۲۵۷]
بعد از اینکه ازدواج نمود، به علمش اکتفا نکرد و از سیستان برای آموختن حدیث روانه بلادی چون حجاز، شام، عراق و خراسان شد و شیخ مکه گردید؛ وی شاگردی کسانی مانند حافظ حاکم نیشابوری کرد و محدثان بزرگی مانند حافظ أَبو إسحَاق حَبَّال شاگردی وی را کرده اند؛ آخرالامر در سال ۴۴۴(ه ق) در مکه رحلت نموده است.[۲۵۸]
مبنای فکری ابو نصر
وی دنباله رو استادان خود بوده واز عالمان اهل حدیث به شمار می رفته و معتقد بوده است:
اولا: قرآن مخلوق نیست واین کلام الهی، قدیم است وکتابی به نام« الإِبَانَه الکبرى» دراین باره نگاشته ودر مقابل کسانی که قائلند قرآن مخلوق وحادث است جبهه گرفته است.
ثانیا: خداوند جسم است ومحل استقرارش بر بالای عرش! وخداوند از بالای عرش، بعضی مواقع به آسمان دنیا نازل می شود![۲۵۹]

۲-۳-۲ مرجئه

در مقابل خوارج با تفکرات افراطیش، فرقه مرجئه نیز در این قرن در سیستان حضور داشته و فعالیت می کردند؛ قبل از آن که درباره حضور این فرقه در سیستان سخن گوییم، توضیح مختصری درباره این فرقه بیان خواهیم نمود:
ابومحمّد حسن بن محمّد بن حنیفه از نخستین کسانی بود که نظریه مرجئه را مطرح نمود؛[۲۶۰] امروزه از فرقه مرجئه خبری نیست و این فرقه از میان رفته است؛ ولی رگه ‏هایی از این تفکر را در قالب اباحه‌گری در دیگر فرق می‏توان بازیافت.[۲۶۱]
اصول عقاید مرجئه عبارت ‏اند از: جای دادن مرتبت عمل، پس از ایمان؛ داوری نکردن درباره سرنوشت اخروی فرد مسلمان؛ مؤمن دانستن هر کس که به مسلمانی اقرار ظاهری کند؛ وانهادن امامت امّت به اجماع امّت؛ حکم به امامت هر کس که اجماع بر امامت او حاصل آید اگر به کتاب و سنت آگاه باشد هر چند گناه کند.[۲۶۲]
ورود مرجئه به سیستان( قرن دوم)
تنها گزارشی که درباره فعالیت مرجئه در سیستان ذکر شده، مربوط به قرن دوم هجری است. در این زمان خراسان مهد مرجئه بود؛ افرادی مانند عَبْدُ العَزِیْزِ بنُ أَبِی رَوَّادٍ الأَزْدِیُّ[۲۶۳] إبراهیم بن طهمان بن شعبه الخراسانى[۲۶۴] در این منطقه فعالیت داشتند؛ با توجه به همجواری دو منطقه سیستان و خراسان می تواند باعث تاثیر تفکر مرجئه خراسان به سیستان شود.
از سوی دیگر زمانی که عبد الله بن معاویه زیدی قیام نمود، مرجئه نیز با وی همراه شدند؛ در نتیجه می توان چنین گفت با ورود وی به سیستان و اقامت چهارساله اش، مرجئه نیز وارد سیستان شده و آن جا استقرار یافته اند.
دلیلی که می توان دلالت بر حضور مرجئه در سپاه «عبد الله بن معاویه » می کند این است که بزرگترین متفکر کلامی مرجئه، ابو حنیفه بوده است؛[۲۶۵] از سوی دیگر رابطه ابوحنیفه با زیدیه بسیار مناسب بود به گونه ای که ابوحنیفه به دیگران نامه‌ای نوشت تا زیدیه کوفه را کمک نمایند؛[۲۶۶] در همین دوران «عبدالله بن معاویه» دعوت خود را از کوفه شروع کرد و بسیاری از زیدیه همراه او شدند؛ بنابراین می توانیم چنین نتیجه بگیریم که مرجئه طرفدار ابو حنیفه یاور قیام معاویه بن عبدالله شدند.
از سوی دیگر نویسنده تاریخ سیستان اذعان نموده که در زمان حضور معاویه بن عبد الله دو قبیله بنی تمیم- که طرفداران قطری بن الفجاءه خارجی بودند و بنی بکر بن وایل جنگی رخ می دهد؛[۲۶۷] از سویی ابو حنیفه مرجئی مسلک هم از همین قبیله‌ی بنی‌بکر بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت زمانی که لشکر معاویه بن عبد الله وارد سیستان می شود، مرجئه نیز وارد سیستان می شوند و متاثر از مرجئه خراسان می گردند.
از دیگر قراین حضور مرجئه در سیستان گزارشی است که شیخ مفید ذکر نموده است:« به دستور «حریز سجستانی» عده ای از خوارج کشته می شدند و چونکه خوارج گمان می کردند مرجئه باعث قتل خوارج است ، پیروان این فرقه را می کشتند ولی بدین نتیجه رسیدند که به دستور حریز بوده است لذا وی را به شهادت رساندند؛ این گزارش می توان دلیلی بر حضور «مرجئه» در سیستان باشد.[۲۶۸]

۳-۳-۲ کرامیه

بنیان گذار این فرقه ابو عبداللّه محمد بن کرّام، در یکى از روستاهاى زرنج سیستان متولد شده است؛ گفته شده اصل او از بنى نزار ( از قبایل عرب) بوده است. او در سیستان بزرگ شد، و براى تحصیل حدیث و علوم دینى دیگر به خراسان، بلخ و نیشابور رفت. پس از آن به مکّه رفت و پنج سال در آن جا مجاور شد، و به سیستان بازگشت، و دارایى خود را در آن جا فروخت، و به نیشابور رفت. در آنجا محمد بن طاهر بن عبداللّه، از امراى طاهریان او را به زندان افکند. پس از آزادى از زندان، درشوّال ۲۵۱ ه. ق. از نیشابور بیرون شد و به فلسطین رفت، و درصفر ۲۵۵ ه. ق. در بیت المقدّس رخت به جهان دیگرکشید و قبرش در آن جاست.[۲۶۹]
ابن کرّام و یاران او بر مسلک صوفیانه خویش، پوست دباغی شده و کهنه ای می پوشیدند و کلاه سفید رنگ مخصوص به نام « قلنسوه» بر سر می نهادند، و با حالت زهد و ظاهری آشفته به میان مردم می آمدند و آنان را موعظه می کردند و به قصد راهنمایی مردم از شهری به شهری رهسپار می شدند.[۲۷۰] اعمال زاهدانه و خشن آنان باعث شد که برخی از صوفیان برای مقابله با چنین تظاهری، مسلک ملامتیه[۲۷۱] را در برابر آنان پدید آورند.
جریان های سیاسی کرامیان
مذهب کرامیان در قرن چهارم و پنجم با پیشوایی و رهبری استاد محمد بن اسحاق واعظ و زاهد، بیش از پیش رواج گرفت؛ زیرا او در باب نابودی پیروان خلافت فاطمی- از شیعیان اسماعیلی- با آرای سلطان محمود غزنوی موافق و بدین سبب نزد او مقرب و محترم بوده و به علت همین رابطه هم برخی از نویسندگان سلطان محمود را کرامی مذهب دانسته اند و تاریخ سیستان هم سبکتکین و محمد غرنوی را کرّامی مذهب دانسته است.[۲۷۲] در همین زمانِ رواج مذهب کرامیان، ابو سعید ابوالخیر به نیشابور آمد و ضمن بنای خانقاه، مسلک تصوف را از حالت زهد و بد حالی دیرین خود بیرون آورد و آن را به یک طریقه ی زیستی مناسب تبدیل کرد وطریقت را توسعه داد. گویا دعوت و رواج او موجب کساد کار کرّامیان شد و ابوبکر کرّامی تصمیم گرفت، علیهِ ابو سعید قیام کند. ولی به سبب وجود تعصبات و اختلافات فراوان مذهبی در شهر نیشابور بدین کار موفق نشد.[۲۷۳]
کرّامیان در زمان قدرت و نفوذ خویش یک سلسله اعتقادات ساده و مردم پسند را تبلیغ کرده و کتاب هایی در تایید مذهب خویش نوشتند که به مرور زمان، این کتب نابود شدند.[۲۷۴] این مذهب رفته رفته با فقدان قدرت سیاسی و اقتصادی، نفوذ و پیروان خود را از دست داده و سخت مورد انتقاد قرار گرفت، چنانکه مقدار فراوانی از مبارزات کلامی فخر رازی( متوفای ۶۰۶ ه ق) با پیروان مذهب کرامی است.[۲۷۵]
تفاوت ها و تشابهات کرامیه با باقی فرق
کرامیه در پاره اى از عقاید کلامى با اشاعره هماهنگ اند؛ از جمله، اعتقاد به صفات ازلى و زاید بر ذات خدا، و نیز اعتقاد به عمومیت قضا و قدر و اراده ى الهى نسبت به همه ى حوادث- اعم از خیر و شرّ ـ و اعتقاد به کسب در افعال بندگان. [۲۷۶] آنان در مسأله‌ى حسن و قبح عقلى با امامیه و معتزله هم عقیده اند، گرچه به وجوب عقلى لطف و أصلح قائل نیستند، به وجوب عقلى معرفه اللّه معتقدند. [۲۷۷]
کرامیه ایمان را به اقرار زبانى تفسیر کرده اند و تصدیق قلبى و عمل جوارحى را شرط ندانسته اند و در این باره میان احکام دنیوى و اخروى تفکیک کرده اند. بر این اساس منافق را از نظر احکام دنیوى مؤمن، ولى از نظر احکام اخروى مستحق عقاب ابدى دانسته اند. [۲۷۸]
فرقه های کرّامیه
شهرستانی برای کرامیه، دوازده فرقه بر شمرده است و اصول آن ها را فرقه هاى ششگانه: «عابدیه، تونیه، زرّینیّه، إسحاقیه، واحدیه و هیثمیه» دانسته است، بغدادى فِرَق کرّامیه در خراسان را به سه فرقه‌ى «حقائقیّه، طرائقیه و إسحاقیه» خوانده و یادآور شده است که آنان یکدیگر را تکفیر نمى کردند؛ لذا وی تمام این سه فرقه را یک فرقه شمرده است.[۲۷۹]
در کتب فِرَق درباره ویژگی های این فرقه ها چیزی بیان نشده است؛ فقط در کتاب الملل و النحل و الفرق بین الفرق دیگاه تعدادی از این فرقه ها درباره جسمانیت خدا بیان شده که قبلاً توضیح داده شد.
موضع‌گیری علمای اهل سنت درباره کرامیه
معمولا نویسندگان فرق و مذاهب که خود از اهل سنت می‌باشند وقتی به شرح حال کرامیه می ‌پردازند به طعن و ذم این گروه می‌پردازند.
به چند نمونه از این اظهارات اشاره می‌کنیم:
۱.محمد بن کرام فردی منافق و متظاهر به عبادت و زهد برای فریب مردم بود. [۲۸۰]
۲.بدعتهای او در اسلام بیشتر از آن است که در این مختصر مقالات بگنجد. [۲۸۱]
۳.او دارای کتب و تصانیف بسیاری است اما کلامش در نهایت زشتی و بطلان است.[۲۸۲]
۴.در فروع دین اقوال عجیبی دارند و مدار کار این گروه خرقه پوشی و فریب دادن و تظاهر به زهد است. [۲۸۳]
۵.سران فرق کرامیه از علماء معتبر نیستند بلکه از سفهاء جاهل هستند.[۲۸۴]
۶.اعتقاد کرامیه (به اینکه خدا محل حوادث است) در هیچ امتی مشابه ندارد مگر مجوس.[۲۸۵]
۷.عقائد او شبیه به عقائد ثنویه و نصاری است در اینکه خدا از جهت تحتانی محدود است و اینکه خدا جوهر است. [۲۸۶]
۸.بعید است که محمد بن کرام از دیانت برخوردار باشد. چون به علم شریعت «فقه» و ابوحنیفه و شافعی جسارتهائی دارد و گفته :« ان علم الشافعی و ابی حنیفه جملته لا تخرج من سراویل امراه »؛ « تمام علم شافعی و ابوحنیفه از جامه زنی خارج نمی‌شود کنایه از اینکه دانش آندو در فقه فاقد ارزش علمی است».[۲۸۷]

۴-۳-۲ معتزله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ق.ظ ]




خودکار ایی ماهیت شغل: با انتشار نتایج تحقیقات هرزبرگ در کتاب «انگیزش در کار» در سال ۱۳۵۹، نقش خودکار در رضایت شغلی موردتوجه قرار گرفت. شواهد موجود نیز نشان می‌دهد که خودکار عامل مهم و کلیدی در رضایت شغلی است. کارکنان، کم و بیش به مشاغلی علاقه دارند که تلاش برانگیز و پرهیجان باشند و از مشاغلی که انجام آنها نیاز به تفکر ندارند دوری می‌نمایند.
سه جنبه مهم ماهیت کار که رضایت شغلی را تحت تأثیر قرار می‌دهد عبارتند از:

        1. کنترل زیاد بر روش های انجام کار و اندازه‌گیری سریع آن: اگر کارکنان تا اندازه‌ای اجازه داشته باشند که روش انجام کار خود را انتخاب کنند نسبت به شغلشان علاقمند می‌شوندو رضایت شغلی بیشتری کسب می‌کنند. در عوض، کنترل مدیریت بر روش های انجام کار، باعث ایجاد سطح بالائی از نارضایتی شغلی خواهد شد. برای کارکنان، غیرانسانی است که هر فعالیتی را اجباراً سرپرست آنان تعیین کند.

      (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. تنوع: در مکتب مدیریت علمی تأکید زیادی به تخصص گرایی و تفکیک مشاغل و مسئولیت برای افزایش کارایی شده بود. ولی امروزه ثابت شده است که تخصص گرایی و تکرار فعالیت‌ها در شغل منجر به نارضایتی شغلی می‌شود. حد متوسط تنوع در کار، بیشترین رضایت شغلی را دربردارد. یکنواختی شغل سبب احساس خستگی کارکنان می‌شود و برعکس تنوع زیاد نیز، نوعی فشار روانی را بوجود می‌آورد.
    1. استفاده از مهارتها و توانایی‌ها:وایت یکی از پیشگامان تحقیق در زمینه انگیزش بیان می‌کند که افراد لذتشان از تطبیق موفقیت‌آمیز با محیط تحریک می‌شوند. تحقیقات سازمانی بر استفاده از مهارت‌هاو توانایی‌های واقعی افراد تأکید می‌کند.

استفاده از مهارت‌ها و توانایی‌ها باعث می‌شود تا کارکنان احساس پیشرفت، اهمیت، خوداعتمادی و اطمینان به خود کنند. وروم دریافت که یک رابطه قوی بین فرصتهای بیان و اظهار (مهارت و توانایی خود) و رضایت شغلی در بین ۵۰۰ کارگر پالایشگاه نفت وجود دارد (همان) .
فرصتهای ارتقاء شغلی (ترفیعات): شواهد نشان میدهد که بین فرصتهای ترفیع و رضایت شغلی رابطه مستقیمی وجود دارد. موانع ترفیع عامل مهمی در ایجاد انگیزش منفی نسبت به سازمان می‌باشد. روگا (۲۰۰۱) مشاهده کرد که علل ترک خدمت کارکنان، عدم وجود فرصتهای ترفیع بوده است. گرچه دقیقاً مشکل می‌توان ترفیعات را بعنوان یک منبع مستقیمی رضایت شغلی نام برد. وروم بیان داشته ترفیع در سطح بالاتر سازمان شامل تغییر در سرپرستی، غنای شغلی و پرداخت‌ها است. مشاغل سطح بالا در سازمان و جامعه معمولاً از حقوق و درآمد سطح بالا، آزادی بیشتر، فعالیتهای فیزیکی کمتر نسبت به مشاغل سطح پائین‌تر برخوردارند.(کوزه چیان و همکاران ،۱۳۸۲،ص۶۵)
با وجود همه این موارد، مطلوبیت ترفیع هنوز در میان مدیران اجرایی و بازرگانی پایدار و قوی است. ریشه این مطلوبیت ناشی از دستیابی به حقوق بیشتر و موقعیت اجتماعی بهتر است. بطور کلی ترفیعات تأثیر متوسطی بر رضایت شغلی دارند. ترفیع به سطح بالاتر سازمان نوعاً تغییرات مثبتی را در سرپرستی، غنا و رضایت شغلی و پرداخت بوجود می‌آورد. مشاغلی که در سطوح بالاتر سازمان قرار دارند معمولاً دارای آزادی بیشتر، چالش شغلی مناسبتر و حقوق بالاتر می‌باشند. اما پاداشها و حقوقی که به ترفیعات ویژه اختصاص داده می‌شود از یک موقعیت به موقعیت دیگر متفاوت است.
نظارت و سرپرستی: تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان می‌دهد افرادی که در تصمیمات مربوط به تغییرات جریان کار مشارکت دارند در سطح بسیار بالایی از شغل خود راضی هستند. همین‌طور شیوه راهبران کارمندگرا نیز باعث افزایش رضایت شغلی کارکنان می‌گردد، گرچه متغیرهای شخصی و موقعیتی بر این رابطه تأثیر دارد. برای مثال: محققان دریافتند که کارکنان سطوح پائین‌تر سازمان که از رابطه متقابل با گروه‌های کاری برخوردارند رهبران دموکراتیک را ترجیح می‌دهند و کارکنانی که عضوی از گروه‌های کاری بزرگ هستند که در آن فرصت کمتری به ایجاد رابطه با سرپرست وجود دارد رهبران مستبد را ترجیح می‌دهند.
گروه همکاران: وجود همکاران خوب و صمیمی از منابع ایجاد کننده رضایت شغلی محسوب می‌گردد بخصوص افراد دوست ندارند که محل کارشان جدای از دیگران باشد. گروه همکاران برای کارکنان بعنوان یک سیستم حمایت اجتماعی عمل می‌کند. آنها با یکدیگر در رابطه با مسائل و مشکلاتشان مشورت می‌کنند. والکر و گست در پژوهشی که در کارخانجات اتومبیل سازی انجام دادند دریافتند که وقتی کارگران را از هم جدا کنیم دیگر کارشان را دوست ندارند. و مطالعات دیگر نشان داد وقتی کارگران فرصت کمتری برای مبادله افکار و روابط متقابل داشته باشند بیشتر ناراضی خواهند بود و احتمال ترک محل کار بیشتر است. وقتی افراد با همکارانشان رابطه داشته باشند راضی‌ترند اما رابطه خوب داشتن یا همکاران به اهمیت عوامل دیگر رضایت شغلی نیست (مقیمی، ۱۳۸۵، صص ۳۹۷-۳۸۵) .
آرنولد و فیلدمن (۱۹۸۶) عوامل مؤثر بر رضایت شغلی را به شش دسته تقسیم می‌کنند که عبارتند از:
۱- حقوق و دستمزد ۲- ماهیت کار ۳- ترفیع و ارتقاء ۴- سرپرستی ۵- همکاران ۶- شرایط کاری. براساس تحقیقات عوامل فوق باعث می‌شود افراد از رضایت شغلی بالاتر برخوردار باشند.
بارون و گرینزبرگ تقسیم‌بندی دیگری از عوامل ایجاد کننده رضایت شغلی ارائه می‌دهند. آنها این عوامل را به سه دسته اصلی به شرح زیر تقسیم می‌کنند.
الف) عوامل سازمانی: که شامل سیستم پاداش مناسب و نحوه پرداخت حقوق، مشارکت کارکنان در تصمیمات مربوط به شغل، اعطای مسئولیت و اختیار به افراد و کیفیت سرپرستی و روابط همکاران می‌باشد. وجود عوامل فوق در ایجاد رضایت شغلی مؤثرند.
ب) شغلها و محل‌های کار: شغلهای چالش برانگیز و مشاغلی که در آنها فشار کار زیاد نباشد، همچنین دارای تنوع زیادی باشند و برخوردهای دوستانه‌ای بین همکاران وجود داشته باشد، معمولاً سطوح بیشتری از رضایت شغلی را ایجاد می‌کنند.
ج) ویژگی‌های فرد: تفاوتهای فردی در رفتار سازمانی و ایجاد رضایت شغلی از اهمیت زیادی برخوردارند، افراد دارای عزت نفس بالا، طالب کنترل درونی زیاد و پایگاه ارشدیت زیادی هستند، نسبت به افرادی که فاقد این خصوصیات می‌باشند از رضایت شغلی بیشتری برخوردارند. تناسب بین شغل و شاغل نیز بین اهمیت است مثلاً افراد متخصصی که در شغلهای غیرتخصصی به کار اشتغال دارند، از رضایت شغلی کمتری برخوردارند (امین بیدختی و صالح‌پور،۳۷،۱۳۸۶).
بنابراین رضایت شغلی در اثر عومل متعددی ایجاد می‌شود. درواقع رضایت شغلی نوعی احساس مثبت فرد نسبت به شغلش می‌باشد و زائیده عوامل متعددی نظیر، روابط بین همکاران، حقوق و مزایا، خود شغل سیستم مدیریت و میزان پیشرفت و ارتقاء می‌باشد. شاید بتوان گفت که رضایت شغلی یک نوع حس روانی است که از عوامل مختلفی (سازمانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) متأثر می‌شود.
لاوری (۱۹۹۳) رضایت شغلی را یک مفهوم پیچیده می‌داند که اندازه‌گیری آن بطور عینی دشوار است و آنرا تحت تأثیر دامنه وسیعی از متغیرهایی می‌داند که با عوامل شخصی، اجتماعی، فرهنگی، سازمانی و محیطی مرتبط است. این عوامل عبارتند از:
۱- عوامل شخصی: شخصیت، تحصیلات، هوش، توانایی، سن، وضعیت تأهل.
۲- عوامل اجتماعی: روابط با همکاران، گروه کار، فرصتهای تعاملات افراددر سازمان غیررسمی
۳- عوامل فرهنگی: نگرشهای اساسی، عقاید،ارزش‌ها
۴- عوامل سازمانی: ماهیت کار، تکنولوژی، سرپرستی، شرایط کار
۵- عوامل محیطی: عوامل اقتصادی، اجتماعی، فنی و تأثیرات دوستی
۲-۳-۵) ابزارهای اندازه‌گیری رضایت شغلی
افراد بطور آشکار دیدگاه های خود را نسبت به هر چیزی که مشاهده می‌کنند، آشکار نمی‌کنند بلکه معمولاً نگرش‌هایشان را نسبت به سیاست‌ها، قوانین و سایر موضوعاتی که بطور وسیع به آنان مربوط می‌شود حفظ می‌کنند. نگرش‌های مرتبط با کار نیز از این قاعده مستثنا نیست. اکثر این افراد دیدگاه‌های خود را در مورد شغل نسبت به دوستان و نزدیکان خویش آشکار می‌سازند ولی این دیدگاه را به سرپرستان و مرئوسین خویش بروز نمی‌دهند. به همین جهت برخلاف تصورات اولیه، سنجش و رضایت شغلی وظیفه مشکلی است. به هر حال، چندین روش جهت ارزیابی رضایت شغلی وجود دارد که برخی از آنها را به اختصار در این قسمت شرح داده می‌شود.
شاخص توصیف شغلی (JDI)
یکی از دقیق‌ترین و رایج‌ترین ابزار اندازه‌گیری رضایت شغلی، شاخص توصیف شغلی (JDI) می‌باشد که در دانشگاه کرنل توسط اسمیت (۱۹۷۴) تدوین شده است. در این شاخص، پاسخ دهندگان به چند عبارت کوتاه و وصفی در مورد هر یک از جنبه‌های پنج‌گانه موقعیت کاری پاسخ می‌دهند. این موارد عبارتند از: ماهیت کار موردنظر، سرپرستی، همکران، حقوق و دستمزد، ترفیعات شغلی.
پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ)
این پرسشنامه درجه رضایتمندی پاسخ‌دهندگان را در پنج ماده، براساس مقیاس درجه بندی لیکرت می‌سنجد این موارد شامل: بهره‌مندی از توانایی خلاقیت شغلی، تنوع کار، ایمنی شغل و شرایط مادی زندگی می‌باشند (ار کمپ، ۱۳۷۰).
تکنیک وقایع حساس
این روش از دستاوردهای هرزبرگ می‌باشد. در این روش از کارکنان خواسته می‌شود تا رویدادهای شغلی خود را که خوشنود کننده و ناخشنود کننده هستند، توصیف کنند سپس این رویدادها مورد تحلیل محتوایی قرار می‌گیرند تا معلوم شود کدام یک از جنبه‌های موقعیت شغلی مانند خود شغل، سرپرستی و حقوق و مزایا در ارتباط نزدیک با عکس‌العمل‌های انفعالی بوده است. این روش بیشتر بر داده‌های کیفی تکیه می‌کند.
مصاحبه
مصاحبه‌های انفرادی روش‌های دیگری برای ارزیابی رضایت کارکنان می‌باشند. مصاحبه ممکن است برنامه‌ریزی شده یا غیربرنامه‌ریزی شده باشد. این روش را بعضی مواقع جلسات ابراز عقاید نیز می‌نامند. در روش مصاحبه از افراد خواسته می‌شود تا آزادانه نظرات و پیشنهادات خود را درباره شغل، سازمان و یا مدیریت بیان کنند. اگر چنین جلساتی با مهارت کافی هدایت شود، مسائلی که باعث رضایت شغلی شده یا رضایت شغلی را تهدید می‌کند کشف می‌گردند (بارون و گرینبرگ، ۱۹۹۰).
۲-۴) رفتارهای اخلاقی
۲-۴-۱)تاریخچه
وقتی به گذشته برمی‌گردیم می‌بینیم در سال ۱۷۵۰ قبل از میلاد مسیح، همورابی حاکم بابل بر روی سنگی به طول ۵/۲ متر قوانین اخلاقی را حک کرده بود و در آن به منظور جلوگیری از روش‌های غیرعادلانه مواردی پیش‌بینی شده بودواین نشان دهنده موردتوجه بودن رفتارهای اخلاقی از دیرباز است.
۲-۴-۲) تعاریف و مفاهیم رفتارهای اخلاقی
اخلاق از نظر لغوی جمع خَلق یا خُلق است که در قرآن هم آمده است. واژه خُلق چنان که لغت‌نامه‌ها آورده‌اند، عبارت است از: عادت، رویه، سجیه و امثال آن. وقتی می‌گوئیم: «خُلق من است»؛ یعنی عادت کرده‌ام، روش من این است (کلهر،۱۳۸۳). ریشه‌ی واژه‌ی اخلاق نشأت گرفته از واژه یونانی ethicos به معنی اقتدار رسوم و سنت است[۴۵] .
برای اخلاق دو کاربرد متمایز وجود دارد. گاهی اخلاق به معنای خلق و خوی، رفتار عادت شده مزاج به کار می‌رود، لیکن معنای دیگر این واژه‌ها دانشی است که از حسن و قبح و خوبی و بدی رفتار صحبت می‌کند (الوانی و رحمتی،۱۳۸۶). برخی، اخلاق را به مجموعه‌ای از فرآیندهای عینی معنوی که دخالت تام در رشد خود واقعی دارد و فرآیندی که طی آن در کارکرد واحدهای صفاتی یا ارگانیسم معنوی تعادل ایجاد می‌شود تعریف کرده‌اند که اولی همان «اخلاق علمی» بوده و به معنای علم عمل به اخلاقیات و تهذیب نفس است و دومی نیز همان «اخلاق نظری» است که به علم تشخیص خوب و بد مشهور است (فقیهی و رضایی‌منش، ۱۳۸۵). اخلاق سازمانی نیز به عنوان یکی مفهوم علمی در غرب از نیمه ی دوم قرن بیستم ظهور نموده است (اسونسون و وود۲۰۰۳). اصول اخلاقی نیز راجع به چگونگی بودن افراد و این که در سازمان متبوع خود چطور رفتار کنند، مطرح می‌شوند و به بررسی گرایش‌های خوب و منصفانه در رفتارها و سلوک انسانی می‌پردازد[۴۶]. به طور کلی واژه اخلاق با استانداردهای مربوط به درست و غلط بودن رفتارها سر و کار دارد[۴۷]. اخلاقیات ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با ارزش‌ها دارند و به‌عنوان ابزاری نگرسته می‌شوند که ارزش‌ها را به عمل تبدیل می‌کنند. اخلاق می‌تواند به معنای رعایت اصول معنوی و ارزش‌هایی که بر رفتار شخص یا گروه حاکم است تعبیر شده و بیان می‌دارد که درست چیست و نادرست کدام است (دفت، ۱۳۸۸). برای خلاق نیز می‌توان تعاریف ارائه شده در جدول را در نظر گرفت.(رضایی کلیدبری وهمکاران،۱۳۹۰،۲۱۹)
(جدول ۲-۲،تعاریف اخلاق)

تعاریف اخلاق
اخلاقیات، تلاشی نظام‌یافته برای دریافت تجربه‌ی اخلاقی و معنوی جامعه و افراد، از طریق تعیین مقرراتی است که باید برای اداره رفتار انسانی، مورد استفاده گیرد و شامل آن دسته از ارزش‌های درستی است که سبب سعادت در زندگی می‌گردند.
(مقیمی، ۱۳۸۷)
قوانین و اصولی که رفتارهای صحیح و غلط را تعریف می‌کند. (رحمدل، ۱۳۸۶)
مجموعه‌ای از اصول و اغلب به عنوان منشوری که برای راهنمایی و هدایت استفاده می‌شود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




ماهیت فقهی این قرارداد، قرض بون بهره است و بانک درمقابل پول قرض داده شده سودی نمی گیرد؛ اما در مقابل خدماتی که ارائه می دهد کارمزد دریافت می کند.
۲-۷-۲ قراردادهای مبادله ای
عقود مبادله ای که بر اساس آن بانک مبادرت به اعطای تسهیلات می نمایند عبارتند از:
۱-۲-۷-۲فروش اقساطی
فروش اقساطی عبارت است از واگذاری عین به بهای معلوم  به غیر، به ترتیبی که تمام یا قسمتی از بهای مزبور به اقساط مساوی یا غیرمساوی در سررسید یا سررسیدهای معینی دریافت گردد. با توجه به قانون عملیات بانکی بدون ربا فروش اقساطی را می توان به سه دسته تقسیم نمود:
الف- فروش اقساطی مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزارکار: بانک می تواند، به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی مواد اولیه، لوازم یدکی و ابزار کار مصرفی و سایر نیازهای اولیه مورد احتیاج این واحدها را منحصراً بنا به درخواست کتبی و تعهد متقاضیان، مبنی بر خرید و مصرف عوامل مذکور خریداری و به صورت اقساطی به متقاضی به فروش برساند. در برآورد میزان نیاز واحدهای تولیدی، حجم مواد اولیه متناسب با تولید برای نیاز یک دوره تولید باید در نظر گرفته شود. مواد اولیه  عبارت است از هر نوع مواد خام، نیمه ساخت، ساخته شده واسطه ای و مواد بسته بندی که در تولید یک محصول معین به کار می روند. قطعات و وسایلی که برای جایگزینی قسمتی از ماشین آلات تولیدی به کار می رود، لوازم یدکی، و ادوات و وسایلی که  نیز  عمر مفید آنها حدود یک سال بوده و به عنوان وسایل کمکی درتولید به کار گرفته می شوند « ابزار کار » محسوب می گردند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب- فروش اقساطی وسایل تولید وماشین آلات: به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش امورصنعت ومعدن ، کشاورزی وخدمات ، بانک می تواند اموال منقول را بنابر درخواست متقاضی وتعهد او مبنی برخرید و مصرف ویا استفاده مستقیم مال و یا اموال مورد درخواست خریداری نموده وبا اخذ تأ مین بصورت اقساطی به مشتری بفروشد اموال موضوع این تسهیلات شامل وسایل تولید، ماشین آلات وتاسیساتی میباشد که عمر مفید آنها بیش از یک سال می باشد.
ج- فروش اقساطی مسکن: بانک می تواند، به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش امر مسکن، واحدهای مسکونی ارزان قیمت را که مستقیما” یا از طریق اعطای هر یک از انواع تسهیلات بانکی توسط آنها احداث شده باشد، منحصرا” بنا به درخواست کتبی و تعهد متقاضیان مبنی بر خرید اینگونه واحدها، به صورت اقساطی به آنان بفروش رساند. ضمناً بانک موظف است قبل از اقدام به احداث طرحهای ساختمانی، طرحهای مذکور را از لحاظ فنی، مالی و اقتصادی ( در حد نیاز بانک ) بررسی و ارزیابی نماید.
ویژگی های فروش اقساطی :
۱ – فروش اقساطی  جزو عقود لازم وتابع احکام و مقررات مربوط به عقود لازم میباشد.
۲ – در معاملات فروش اقساطی، تمدید سررسید قرارداد مجاز نبوده واقساط مقرر می باید طبق قراردادوصول شود.
۳ – در معاملات فروش اقساطی، عامل مهم، تعهد متقاضی بر خرید ومصرف اموال مورد تقاضا می باشد وبانک مطلقاً از خرید اموال بدون وجود متقاضی وتعهد او، به قصد فروش ویا نگهداری آنها منع شده است لذا بلافاصله پس از خرید، باید اموال خریداری شده در اختیار متقاضی قرار گیرد تا نقش اصلی بانک به عنوان واسطه وجوه بودن محفوظ بماند .
۴ – مورد استفاده ویا به عبارتی کاربرد فروش اقساطی در امور تولیدی ( صنعتی، معدنی و کشاورزی ) وخدماتی است واستفاده از آن در امور بازرگانی ونظایر آن مجاز نمیباشد.
۵ – در فروش اقساطی، مالکیت کالا بلا فاصله پس از انعقاد قرارداد به مالکیت خریدار در می آید.
۲-۷-۲-۲ اجاره به شرط تملیک
عقد اجاره به شرط تملیک عقدی است که در آن شرط می شود مستاجر(متقاضی) در پایان مدت اجاره در صورت عمل به شرط مندرج در قرارداد عین مستاجره را مالک گردد. بانک به منظور ایجاد تسهیلات لازم جهت گسترش امور خدماتی، کشاورزی ، صنعتی و معدنی، به عنوان موجر، مبادرت به معاملات اجاره به شرط تملیک می نماید. بنابراین بانک منحصراً بنا به درخواست کتبی و تعهد متقاضی مبنی بر انجام اجاره به شرط تملیک و استفاده خود، اموال منقول و غیر منقول مورد نظر را خریداری و به صورت اجاره به شرط تملیک در اختیار متقاضی قرار می دهند.
شرایط و مقررات تسهیلات اجاره به شرط تملیک
۱-مستاجر حق بهره برداری از مستاجره را به نفع خود داشته و حق تغییر شکل یا تغییر دیگری در مستاجره را ندارد.
۲- مبلغ مال الاجاره با توجه به قیمت تمام شده و سود مورد انتظار بانک با توجه به مدت اجاره تعیین می گردد.
۳- بانک مکلف است حداقل ۲۰% قیمت تمام شده اموال مورد خریداری را بابت قسمتی از مال الاجاره برای طول مدت اجاره به صورت پیش دریافت از متقاضی دریافت نماید.
۴- مدت قرارداد اجاره به شرط تملیک متناسب با طول عمرمفید اموال و کالای موضوع قرارداد بوده و برای خرید دفتر کار ۱۰ سال می باشد.
۲-۷-۲-۳ سلف
عقد سلف عبارتست از پیش خرید نقدی محصولات واحدهای تولیدی به قیمت معین که به منظور تامین قسمتی از سرمایه در گردش واحدهای تولیدی (اعم از اینکه مالکیت آنها متعلق به شخص حقیقی یا حقوقی باشد) که بانک منحصراً بنا به درخواست اینگونه واحدها مبادرت به خرید محصولات تولیدی آنها در قالب عقد سلف می نماید.
شرایط و مقررات اعطای تسهیلات
۱- این تسهیلات در مورد خرید کالاهایی مصداق می یابد که ؛
الف- واحد تولیدی آن دایر بوده و در مرحله بهره برداری قرار داشته باشد.
ب - نیاز نقدینگی متقاضی الزاما برای تولید همان محصول بوجود آمده باشد.
۲- مدت معامله سلف حداکثر معادل یک دوره تولید باشد، مشروط بر اینکه از یکسال تجاوز ننماید.
۳- قرارداد معاملات سلف قابل تمدید نمی باشد.
۴- متقاضی راسا تولید کننده کالای مورد معامله سلف باشد.
۵- کالای مورد معامله باید در زمان تحویل سهل البیع بوده و فاسد شدنی نباشد. به عبارت دیگر از زمان تحویل از تولید کننده تا زمان فروش کیفیت آن تغییر نکند.
۶- محصول تولیدی دارای بازار فروش مناسب باشد.
۷- قیمت پیش خرید محصولات تولیدی با توجه به قیمت نقدی عمده فروشی در زمان انعقاد قرارداد و با در نظر گرفتن هزینه های احتمالی ، سود مورد انتظار بانک و مدت قرارداد تعیین می گردد.
۲-۷-۲-۴ جعاله
جعاله عبارت است از التزام شخص جاعل یا (کارفرما) به ادای مبلغ یا اجرت معلوم (جعل) در مقابل انجام عملی معین. طبق قرارداد” طرفی که عمل را انجام می دهد ” عامل ” یا ” پیمانکار” نامیده می شود. تسهیلات جعاله به منظور گسترش امور تولیدی، بازرگانی و خدماتی در بخش های مختلف اقتصادی ( صنعت و معدن ، کشاورزی، خدمات، ساختمان و مسکن) به مشتریان اعطاء میگردد. تسهیلات جعاله در رابطه با انجام اموری است که تحقق آن نیاز به تأمین منابع مالی توسط بانک داشته بدین ترتیب در تسهیلات جعاله، بانک به عنوان عامل ضمن انعقاد قرارداد با متقاضی انجام کار مشخصی را قبول می نماید که سپس طی قرارداد دومی به متقاضی واگذار می نماید.
هر خدمتی که عرفا در برابر آن اجرت می پردازند می تواند موضوع تسهیلات جعاله قرار گیرد. مانند:
خدمات تعمیر مسکن
خدمات تعمیر ماشین آلات
خدمات تحصیل در مراکز غیر انتفاعی
خدمات درمان
خدمات مسافرتی، زیارتی و تفریحی
خدمات برگزاری مراسم ها
۵-۲-۷-۲خرید دین
خرید دین قراردادی است که به موجب آن دین مد ت دار بدهکار به کمتر از مبلغ اسمی آن به صورت نقدی از وی خریداری می شودخرید دین می تواند توسط مدیون یا شخص ثالث صورت پذیرد.
ارکان قرارداد خرید دین
-۱ طرفین قرارداد: اگر دین مدت دار بدهکار توسط مدیون خریدار می شود، قرارداد بین مدیون )بایع( و داین )مشتری( منعقد می شود، اما در صورتی که دین توسط شخص ثالث خریداری شود، شخص ثالث نقش بایع و داین نقش مشتری را در قرارداد ایفا می نمایند.
-۲ ایجاب و قبول: این قرارداد نظیر تمام قراردادهای دیگر می تواند با لفظ ، نوشتار یا عملی حاکی از اراده و رضایت طرفین قرارداد به انجام این کار منعقد شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]