کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



آیا می توان سکوت یکی از طرفین عقد را موجب تدلیس شمرد؟ بعبارت دیگر آیا هریک از طرفین عقد وظیفه دارد که کلیه عوامل مؤثر در عقد را در برابر طرف دیگر افشا کند و اگر نکند مرتکب تدلیس شده است؟ در پاسخ می توان گفت که در همه نظامهای حقوقی تحت بررسی باین بین سکوت صرف و حفظ سکوت یا سکوت عمدی و اختیاری تفاوت گذاشت سکوت صرف را نمی توان علی الاطلاق سبب تحقق تدلیس شمرد چون هر گونه سکوتی نمی تواند همراه با عنصر روانی تدلیس باشد. اما هر سکوتی را نمی توان سکوت صرف دانست و آنچه سکوت بنظر می‌آید ممکن است در اوضاع احوال قرارداد جنبه ای یابد که در واقع حالت مثبتی را بخود گیرد. در اینگونه موارد آنچه مصرح است دیگر سکوت نیست بلکه حالتی است که شخص ساکت بخود می‌گیرد تا واقعیتی را پنهان سازد و این حالت خود نوعی رفتار است و مانند هر رفتار دیگر اگر همراه با عنصر روانی تدلیس باشد سبب تحقق تدلیس می شود. [۲۵]

در حقوق فرانسه قانون مدنی حکمی ناظر بر تاثیر یا عدم تاثیر سکوت در ایجاد تدلیس ندارد دلیلی که برای توجیه اصل عدم کفایت سکوت آورد می شود مبتنی بر این است که نمی توان برای الزام هر یک از طرفین عقد به افشا هر چیزی که ممکن است در ارزش واقعی عوض یا معوض در نظر طرف دیگر عقد مؤثر باشد ضابطه ای تعیین کرد و شرایط آن را برشمرد و ‌بنابرین‏ هر یک از طرفین عقد باشد خود درصدد حفظ منافع خویش باشد و آنچه بنظر در ارزش یا معوض ارائه شده از طرف دیگر عقد مؤثر است از او بپرسد یا حتی شرط عقد قرارداد باضافه سکوت در مقایسه با تدلیس فعلی اثباتش دشوار و خطرش کمتر است.

اما بگفته بعض از نویسندگان نازک اندیش معاصر بسیار می شود که دو مهفوم جدا از هم در این زمینه در هم می‌شوند: سکوت مانند رفتار یا گفتار تدلیسی را موجب می شود که گاه اثر حقوقی دارد وگاه ندارد از این نوع دوم که در ضمن عنصر روانی بیشتر گفتگو خواهد شد می توان ستایشهای معمول هر فروشنده ای از کالای خود را مثال زد که در حقوق رم آن dolus bonus می خوانند این اصطلاح در لغت تدلیس نیک معنا می‌دهد که از نظر حقوقی تدلیس بشمار نمی آید و ‌بنابرین‏ می توان آن را ترغیب یا تدلیس مجاز نامید سکوت با توجه به تشخیص عرف گاه تدلیسی را سبب می شود که مانند ستایش معمولی فاقد ضمانت اجرای قانونی است و گاه از آن فراتر می رود و چنان موجب فریب طرف دیگر می شود که اگر موضوع سکوت افشا می شد طرف دیگر تن به عقد نمی داد این دو مفهوم تدلیس مجاز و سکوت مدلسانه را نباید با هم اشتباه گرفت و حکم یکی بر دیگری بار کرد در صورت دوم سکوت مدلسانه با اصل حسن نیست در عقود منافات دارد بگفته دیگر سکوت در اینگنه موارد صرفاً امر منفی نیست و در ایجاب یا قبول که اعمال مثبت است تظاهرخارجی پیدا می‌کند.

تفسیر ماهیت سکوت هرچه باشد, استثناآت قضایی و قانونی بسیار بر اصل عدم کفایت سکوت وارد شده وظیفه ای برای یکی از طرفین عقد تعیین ‌کرده‌است که بعض از امور قبل از انعقاد آن افشا کند این استثناآت را بزودی شرح خواهیم داد.

در حقوق انگلیس برای تحقق سو عرضه خواه معصوماه و خواه مدلسانه اصیل اولیه این است که صرف سکوت قانوناً تدلیس به شمار نمی آید ) این قاعده انعکاسی از یک اصل قدیم حقوق انگلیس است که بموجب آن فروشنده الزامی نداشت تا خریدار از نقائص مبیع مطلع سازد مگر آنکه خود خریدار درصدد پی بردن به آن بر می‌آید معهذا اصل عدم کفایت سکوت در حقوق انگلیس نیز صرفنظر از استثنائاتی که بر آن وارد می‌آید فی نفسه بسیار مقید می شود قاضی مذکور در فوق پس از بیان اصلی که ذکر شد می افزاید (ولی کلمه ای تنها یا… اشاره ای باثبات یا چشمکی یا حرکتی با سریا لبخندی بقصد ترغیب برای تحقق سو عرضه کافی است قیدی که باین بیان بر اصل عدم کفایت سکوت وارد می‌آید چنان آن را محدود می‌سازد که دشوار بتوان گفت سکوت چه زمانی سکوت صرف است و چه زمانی بعلت همراهی فعلی , هر چند جزئی خود به صورت عملی مثبت در می‌آید.

در حقوق اسلامی اصل اولیه این است که ساکت مسئولیتی ندارد مگر آنکه نیاز به بیان باشد که در آن صورت سکوت حمل بر گفتار می شود این قاعده که بیشتر ناظر بر انعقاد عقد است عملا ‌در مورد تدلیس تا آن حد که مربوط به عیب مبیع می شود نیز قابل اعمال است در فقه اسلامی چه سنت و چه شیعه متونی که ناظر بر بحث کنونی است مربوط به پنهان ساختن عیب می شود و خارج از سکوت برای پیدایش تدلیس کافی بنظر نمی رسد بدیهی است که اگر سکوت همراه با عملی برای پوشاندن عیب مبیع باشد تدلیسی که به وجود می‌آید ناشی از سکوت نیست و بلکه از فعل بائع است که سکوت او برای پوشاندن آن به کار می‌آید اما اگر سکوت مجرد از فعل ولی بایع بر عیب مبیع آگاه و مشتری از آن بی اطلاع باشد سکوت را ممکن است به منزله بیان شمرد حمل بر تدلیس کرد نتیجه عملی این حکم در مقایسه با حقوق انگلیس این است که فروشنده ملزم است خریدار را از عیوب مبیع آگاه سازد بجز این فروشنده وظیفه ای در برابر خریدار ندارد زیرا صرف خود فریبی خریدار که ناشی از تصور و باصطلاح حقوق جدید اشتباه در انگیزه شخصی و بی تاثیر در عقد است در بیوع الامانات نیز گذشته از آنکه در بیع المرابحه بیع المواضعه و بیع التولیه فرض بر این است که بایع آغاز سخن گفتن که از قیمت خرید خود می‌کند ولی می توان مثال آورد که خریدار به سئوال بائع را مخاطب قرار دهد باین مضمون که هر چه خریدار قصد بازگو کردن قیمت خرید خود را ندارم مال را بفلان قیمت می فروشم خواهی بستان و خواهی بنه , عقد بیع الامانه نمی گردد اما اگر در برابر چنین پرسشی ظاهراًً سکوت کند اما سکوتش چنان باشد که حالت تأیید بخود گیرد در آن صورت دشوار بتوان گفت که سکوتش بی اثر است سکوت او در این مورد نمودن قیمت خرید خود است که از طرف مشتری سئوال شد و اگر قیمت خرید خود او واقعاً آن نباشد که مشتری در ضمن سئوال خود آورد سکوت تاثیری بایع در حکم فعل مدلسانه است. [۲۶]

پس در حقوق اسلامی نیز مواردخاصه ای برای تاثیر سکوت در ایجاد تدلیس وجود دارد.

در حقوق ایران قانون مدنی در این باره کاملا ساکت است و شارحین قانون نیز تعرضی به سکوت نکرده اند با توجه به تحلیلی که در ابتدای این بحث از ماهیت سکوت شده است می توان گفت اگر سکوتی در اوضاع و احوال قرارداد متوجه پنهان ساختن واقعیتی باشد که سبب فریب طرف دیگر عقد شود در آن صورت سکوت حالت عمل می‌یابد و شمول ماده ۴۳۸ قانون مدنی می شود ولی اگر سکوتی صرفاً جنبه عدمی داشته باشد از حیث ایجاد تدلیس بی تفاوت است معهذا اگر موضوع قرارداد عین معین باشد آنگاه ممکن است احکام خیار عیب جاری شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:34:00 ق.ظ ]




۲-۳-۳- پیشینه تاریخی تعلیق مراقبتی در سایر کشورها[۳۲]

سرگذشت تعلیق مجازات و نهادینه شدن این ارفاق قانونی را در نظام‌های کیفریی که تحت تأثیر انتشار عقاید و نظریات دانشمندان طرفدار مکاتب کیفری و تحول اندیشه کیفری صاحب‌نظران در خصوص مفهوم نوین تعلیق مجازات صورت گرفته است می‌توان در مقاطع زمانی زیر تقسیم بندی نموده مورد بحث و بررسی قرار داد:

تعلیق ساده اجرای مجازات در دوران بعد از جنگ بین‌الملل اول.

مطالعه تاریخ حقوق کیفری نشان می‌دهد که تأسیس حقوقی تعلیق مجازات در حقوق کامن لو بعد از جنگ بین‌الملل اول از سال (۱۸۷۰م ) انگلستان و اتازونی و نروژ به طریق سنتی مورد توجه بوده است و نروژ به طریق سنتی مورد توجه بوده است که مطابق آن قاضی انگلیسی در برخورد با جرائم کم اهمیت در صورتی که متهم را مستحق ارفاق می‌دانست از صدور حکم به محکومیت جزائی او خودداری می‌کرد و تعیین مجازات را برای مدتی به تأخیر می‌انداخت و در این مدت، رفتار متهم به وسیله مأموری که از طرف دادگاه تعیین می‌شد مورد کنترل قرار می‌گرفت و چنانچه در مدت مقرر، گزارشی از سوی مأمور به دادگاه مبنی بر حسن رفتار متهم تسلیم می‌شد. قاضی از تعیین مجازات خودداری می‌کرد ولی هرگاه متهم برخلاف تعهداتش رفتار می‌کرد، دادگاه او را محکوم به مجازات می‌نمود.

اما از نظر تاریخی پیدایش تعلیق در حقوق سایر کشورهای اروپایی برای نخستین بار در فرانسه به سال (۱۸۸۴) از طرف سناتور (برانثره) مطرح شد و این موضوع در سال (۱۸۸۵) در انجمن بین‌المللی حقوق جزای تشکیل شده در رم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و سرانجام به سال (۱۸۹۱) تعلیق مجازات به شیوه خاصی در قانون جزای فرانسه پذیرفته شد و متعاقب آن به تدریج در قوانین جزایی کشورهای سوئیس پرتغال، فنلاند، برزیل، آرژانتین، اتحاد جماهیر شوروی، چین، یوگسلاوی، لهستان و مصر مورد قبول قرار گرفته است.

تعلیق نوین اجرای مجازات در دوران بعد از جنگ جهانی دوم.

در اواخر قرن نوزدهم به علت روند روبه رشد جرائم و افزایش آمار تکرار جرم و ازدحام مجرمان در زندان به تدریج اعتماد به توانایی جنبه‌های اصلاحی مجازات حبس درباره مجرمین بر اثر نفوذ نظریات جرم‌شناسی به شدت متزلزل شد به نحوی که مفهوم عدالت کیفری مورد نظر طرفداران مکتب نئوکلاسیک حقوق جزا در اعمال مجازات‌های سالب آزادی به منظور اصلاح و تهذیب اخلاقی مجرمین به ویژه مجرمین جوان ‌در مورد انتقاد و شک و تردید قرار گرفت در این اوان، تلاش‌های ملاطف آمیزی تحت تأثیر نظریات جرم‌شناسان برای برداشت نوینی از مجازات به شکل تازه قوت گرفت چنان که اعمال مجازات به نحوی به مرحله اجرا گذارده شود که ابراز مؤثری برای تعالی و اصلاح مجرم بدل گردد.

در این راستا مسأله پیش‌بینی مجازات‌های جانشین، تحت تأثیر دیدگاه جرم‌شناسی که بر طبق آن جرم یک بیماری قابل علاج می‌باشد، قوت گرفت و تلاش‌هایی نیز در این راه به عمل آمد که یکی از آن‌ ها استفاده از تعلیق مجازات به روش نوین برای درمان و اصلاح مجرمین به ویژه مجرمین جوان، مورد توجه دانشمندان حقوق کیفری و قانون‌گذاران قرار گرفت و استفاده از مددکاران اجتماعی برای نظارت و سرپرستی مجرمینی که مجازات‌های آن‌ ها توسط دادگاه معلق شده است به صورت آزاد و در خارج از زندان برای مدتی به منظور تربیت و آماده شدن برای ادامه زندگی در جامعه تحت ارشاد و راهنمایی مددکاران اجتماعی از طریق ارشاد و راهنمایی مجرم و نظارت مستمر بر اعمال و رفتار این قبیل مجرمین مورد توجه قرار گرفت به تدریج نیز گرایش‌هایی در بعضی از کشور به منظور خاطرهای ناشی از رفتار مجرمین با بهره گرفتن از تعلیق توأم با مراقبت شروع گردید اما به طوری که در نظام‌های کیفری کامن لو و همین طور در نظام‌های مبتنی بر حقوق موضوعه، استفاده از تعلیق مجازات به صورت اعطای آزادی یا مراقبت به شکل خاصی به موقع اجرا درآمد و در این راستا با این که تعلیق مجازات در نظام کامن لو و حقوق موضوعه عناصر و ارکان مخصوص به خود را دارند، لیکن بعد از جنگ جهانی دوم, زمینه همگرایی بین این دو نظام در مسأله تعلیق مجازات بیشتر شد که در نتیجه اعمال تعلیق مجازات به صورت آزاد در خارج از زندان در اکثر قوانین کشورهای اروپایی و آمریکایی با روش نوین پذیرفته شده است.

در همین مقطع زمانی (بعد از جنگ جهانی دوم) سازمان ملل متحد در انجام بعضی امور پیش قدم شد کمسیون اجتماعی شورای اجتماعی و اقتصادی تعلیق مراقبتی را به عنوان یک اولیت در زمینه جلوگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین، در برنامه کار خود قرار داد و حاصل آن انتشار یک اثر تحقیقی فراملی تحت عنوان تعلیق مراقبتی و معیارهای مربوط مشتمل بر ۴۰۰ صفحه و ۲۸۴ مأخذ بود در سال ۱۹۵۰ بر مبنای توصیه کارشناسان گروه بین‌المللی فعال در امور جلوگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین به دبیر کل شورای سازمان ملل متحد از برنامه مطالعه و تحقیق تکمیلی تعلیق مراقبتی و معیارهای مربوطه حمایت کرد. چنین حمایتی از تعلیق مراقبتی اولاً منجر به تشکیل یک سمینار مهم در اروپا در شهر لندن به میزبانی دولت HM در سال ۱۹۵۲ گردید و خلاصه مذاکرات آن، دو سال بعد منتشر گردید و ثانیاًً به مطالعات و بررسی‌های بیشتری منتهی شد که به وسیله ماکس گرونهات از دانشگاه آکسفورد جمع‌ آوری شد.

امروز در بیشتر نقاط دنیا، کار تعلیق مجازات شیوه آزادی با مراقبت در خارج از زندان یکی از راه‌ حل ‌های برخورد کارساز با مجرمین (به منظور تقلیل تعداد زندانیان و اصلاح بازسازی شخصیت اجتماعی مجرم ) است در این معنا تعلیق اجرای مجازات بهترین وسیله کنترل اجتماعی اعمال مجرمانه تلقی می‌گردد و در اغلب کشورهای جهان، تعلیق اجرای مجازات با مفهوم نوین آن در متون جزائی پیش‌بینی شده و به موقع اجرا گذارده می‌شود.

۲-۳-۴- بررسی تطبیقی تعلیق مراقبتی اجرای مجازات[۳۳]

مجارستان

طول مدت زمانی که احکام تعلیق مراقبتی بای اعمال شود، در کشورها متفاوت است. ولی در مشخص بودن مدت آن و داشتن حداقل و حداکثر مشابه اند. به عبارت دیگر حداقل و حداکثر مدت تعلیق مراقبتی همانند تعلیق مجازات و یا آزادی مشروط باید به طور دقیق مشخص شود. با وجود این در همه کشور ها وضع چنین نیست. در برخی کشورها مانند مجارستان وقتی تعلیق مراقبتی به خودی خود مجازات به حساب می‌آید، حداقل آن یک سال و حداکثر سه سال است. هرگاه محکومیت به زندان معلق شود و دستور تعلیق مراقبتی جایگزین شود این دستور باید برابر همان مدت محکومیتی باشد که جایگزین آن است و حداکثر ۵ سال خواهد بود. از نظر زمان تعلیق مراقبتی را می توان به شرح زیر دسته بندی کرد:

تعیین حداقل و حداکثر بودن توجه به نوع جرم و میزان مجازات

برابری مدت زمان تعلیق با مدت محکومیت به زندان

در مجارستان دادگاه های استان مأموران تعلیق مراقبتی استخدام می‌کنند و در صورت صدور حکم تعلیق مراقبتی قاضی هنگام صدور حکم دستور های خود را به مأمور ابلاغ می‌کند. آموزش مأموران تعلیق مراقبتنی پس از پذیرش یکی از ارکان هر نظام تعلیق مراقبتی است چرا که به مدرک تحصیلی نه سن و نه تجربه های سنتی هیچ یک به خودی خود نمی تواند مأموری را برای انجام وظیفه سرپرستی و به دنبال آن مدیریت های سازمانی ساخته نماید.

اسکاتلند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ق.ظ ]




گفتار پنجم : نقدهای وارده بر عدالت ترمیمی

در برخورد با هر طرح و برنامه ای علاوه بر توجه به قابلیت‌ها ، ظرفیتها و توانمندی‌های آن بثید به مخاطرات تنگناها و محدودیت های آن نیز نظر داشت. علی رغم تمام تعریف ها و تمجیدهایی که در کتب ، مقالات و همایش ها از عدالت ترمیمی صورت گرفته و می‌گیرد انتقادهای جدی و در عین حال در خور توجه و تأملی نیز بر اساس و اهداف ، اصول و روش های مورد استفاده آن صورت پذیرفته که شایسته است در این خصوص قبل از هر چیز این مسئله مطرح می شود که آیا واقعاً عدالت ترمیمی نوعی عدالت است یا تلاشی برای صلح و سازش بدون توجه به آنچه عدالت ایجاب می‌کند. تشویق سهام‌داران جرم و بزهکاری به اینکه با یکدیگر به تو افق برسند و حتی الامکان زیان‌های وارده را جبران کنند بدون اینکه نیازی به مراجعه به قانون و پذیرفتن قدرت و حاکمیت دولت در اجرای آن داشته باشند چگونه می‌تواند عدالت را که مفهومی ثابت و از پیش تعیین شده حداقل در یک نظام حقوقی خاص می‌باشد تحقق بخشد البته عدالت در همه موارد یک قاعده آمده نیست و لااقل بخش های از آن به خواست وارده افراد وابسته است و به عنوان یک حق در نظر گرفته شده است و به همین دلیل قابل سازش و مصالحه می‌باشد. اما در این صورت آیا باز هم باید نام عدالت بر آن نهاد یا اینکه در اینصورت ما از عدالت به مفهوم حقوقی آن گذشته و وارد حوزه اخلاق و احساس شده ایم.[۴۶]

الف) اهداف و اصول عدالت ترمیمی و نقدهای وارده

در خصوص اهداف عدالت ترمیمی تأملاتی مطرح است ، چه اینکه این نظریه تمرکز اصلی خود را بر بزه دیده قرار داده و مدعی رویکردی بزه دیده مدار است. این مسأله که بزه دیده طی سالیان متمادی چندان نقشی در دستگاه عدالت کیفری سنتی نداشته محل مناقشه و تردید نیست. لیکن سؤال اساسی اینجا است که آیا با تمرکز بزه دیده و پر رنگ کردن نقش وی در فرایند اجرای عدالت بیم آن نمی رود که سایر کنشگران پدیده ی مجرمانه در حاشیه قرار گرفته و حقوقشان تضییع گردد و همان عللی که باعث پیدایش نضج و نمو عدالت ترمیمی شده، در ابعاد دیگر و در ارتباط با دیگر سهام‌داران جرم رخ داده و نه تنها موفق به مقابله با آثار و پیامدهای بزهکاری نشویم، بلکه از این رهگذر ما شاهد نوعی پیشرفت در اجرای عدالت نیز باشیم. مسأله بسیار مهمتر این است که از لحاظ نظری بر قابلیت‌های انسانی نظیر احساس مسئولیت و مسئولیت پذیری آگاهانه ایجاد حس همدردی و یکدلی بین بزه دیده و بزهکار و ایجاد حس پشیمانی در بزهکار بیش از حد تکیه شده و اهداف و اصول این مکتب را به گونه ای شعاری مطرح ساخته است. چرا که قابلیت‌ها و استعدادهای روانی و معنوی انسان‌ها هیچگانه به طور کامل شناخته شده نبوده و همه انسان‌ها در این رابطه خصایص و روحیات یکسانی ندارند. از اینرو دستیابی به چنین اهدافی الزاماًً کنترل شده نبوده و قابل ارزیابی و سنجش نمی باشد.

اصول مورد توصیه ی عدالت ترمیمی نیز با سوال و ابهام رو به روست. اینکه نتیجه ی اکثر جرایم اختلال در روابط اجتماعی و گسست رابطه میان بزه دیده و بزهکار بوده و این مسأله به آن ها مربوط شده و می بایست به خود آن ها سپرده شود. در بادی امر منطقی و موجه نظر آید ولی آیا سپردن تمامی امور مربوط به احقاق حق و رسیدگی به جرم به طرفین بزه آن هم در تمامی جرایم و رها کردن بزه دیده بی پناه در دام دسته ها و باندهای تبهکاری که در پاره ای از موارد امکانات و حیطۀ عملشان از مرزهای داخلی فراتر رفته و جهانی شده است آتش بس یک‌جانبه با بزهکاران حرفه ای نیست و آیا اصولاً پایان دادن به دخالت دولت در اینگونه موارد به ضرر بزه دیده نبوده و دنیا را به بهشت بزهکاران تبدیل نخواهد کرد. ضمن آنکه برخی از جرایم در زمره جرایم بدون بزه دیده قرار داشته و با توصیفات مذکور تخصصاً از شمول عدالت ترمیمی ، خارج اند میزان موفقیت و کارایی هر طرح و نظریه ای به میزان توانایی آن ایده در برخورد با موارد و مسایل مختلف و قابلیت انطباق آن در حل و هضم مشکلات ناشی از موقعیت های متفاوت است. فارغ از این ها عدالت کیفری سنتی درسهایی تعبیه نموده تا با پناه دادن بزهکار در حصار آن ها مانع از تضییع حقوق انسانی او شود. اصل برائت ، حق استفاده از داشتن وکیل، حق سکوت، حق برخورداری از مراحل مختلف دادرسی اعم از بدوی، تجدید نظر و …. از جمله این درسهاست. در حالی که با قرار گرفتن بزه دیده و بزهکار در فرایند ترمیمی پاره ای از این امکانات اصولاً وجود نداشته و بزهکار نیز با شرکت در برنامه های ترمیمی از پاره ای از آن ها چشم پوشی می‌کند. بدین ترتیب همواره این گرانی وجود ندارد که عدالت ترمیمی منجر به تضییع حقوق متهم می‌گردد چگونه می توان هم قایل به اختیاری بودن شرکت در برنامه های عدالت ترمیمی بود و هم بزهکار را مجبور به انتخاب یکی از دو راه حضور در اینگونه برنامه ها یا محضر دادگاه و پروسه کیفری کرد. به نظر می‌رسد که نظریه عدالت ترمیمی در مواجهه با پاره ای موارد فاقد هر گونه استراتژی منسجم، معقول و در عین حال همه شمول است.[۴۷]

ب) روش های عدالت ترمیمی و نقدهای وارده

رویه های عدالت ترمیمی بر مشارکت اختیاری طرفین جرم مبتنی است. حال آنکه تصور عدم حضور یکی از طرفین درگیر در جرم در برنامه های ترمیمی چندان بعید و دور از ذهن نیست. در اینصورت طبیعی است که گستره ی انتخاب رویه های ترمیمی محدود شده و عدالت ترمیمی با عدم کارایی در عرصه عمل و اجرا مواجه خواهد شد ضمن آنکه اوضاع و احوال حاکم بر پرونده یا خواسته هایی که هر کدام از طرفین جرم داشته و طرف دیگر نتواند یا نخواهد به هر دلیل آن ها را بپذیرد اجرای عدالت ترمیمی را با شکل مواجه می‌سازد . از سوی دیگر جوامع همانند گذشته دارای یکپارچگی نبوده و علاوه بر آن حفظ حریم خصوصی افراد حق خلوت و حفظ استقلال داخلی اعضای جامعه از اهمیت فوق العاده برخوردار بوده و بیم آن می رود که در نتیجه ی برنامه های عدالت ترمیمی این ارزش‌های مورد حمایت عقل و شرح، دچار خدشه و آسیب گردد. به علاوه مشارکت بیشتر جامعه مسلماً به معنای فراهم شدن امکانات آموزشی، تربیتی و منابع علمی در برخی از مناطق نسبت به مناطق دیگر است و این مسأله می‌تواند به نوبۀ خود عدالت اجتماعی را با چالش مواجه کند.

با وجود اینکه بیشتر از ۳۰ سال از تجربه اعمال روش های مورد توجهیه عدالت ترمیمی نمی گذرد با این حال امروزه ما شاهد وجود و ظهور و بروز حجم وسیعی از برنامه های مختلف و ناهمگون و گاهی متضاد و متناقض هستیم. این برنامه ها گاهی به صورت مستقیم و گاهی به صورت غیر مستقیم، گاهی رسمی و گاهی غیر رسمی ، گاه با حضور گروه ها و افراد بیشتر و گاهی با عدم حضور آن ها اعمال می شود. از سوی دیگر این برنامه در پاره ای اوقات به عنوان ابزاری برای پیشگیری از وقوع جرم با وقوع صدمه و ایجاد اختلال مد نظر گیرد و گاهی نیز برای حل و فصل اختلافات موجود و بالفعل از نقطه نظر وابستگی برنامه های ترمیمی به سازمان‌ها و نهادهای مختلف، همچنین شیوه های مدیریتی آن ها نیز تشتت و چندگانگی به چشم می‌خورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ق.ظ ]




شرکت ارنست و یانگ[۳۱]، که یک شرکت مشاوره‌ای در زمینه طراحی و به کارگیری سیستم‌های هزینه‌یابی است، سیستم ABC را درکارخانه‌های بزرگی در زمینه صنعت الکترونیک، تولید نوشابه و عرضه وسایل ساختمانی به کار گرفت. این سیستم در شرکت‌های تولیدی و صنعتی دیگر مانند کلارک هیورث[۳۲] سازنده قطعات و موتورهای ماشین، دیتون اکسترود پلاستیکز[۳۳] تولیدکننده دریچه‌های پلاستیکی، کامپیوموتور[۳۴] سازنده وسایل الکترومکانیکال اتوماتیک، شرکت سوپر بیکری[۳۵] تولیدکننده انواع پیراشکی و نان‌ماشینی، اوریجینال بردفورد سوپ‌ ورکس[۳۶] و مراکز بهداشتی و بیمارستان‌ها مانند مرکز بهداشتی بروک وود[۳۷] از سیستم ABC جهت مرتفع نمودن مشکلات تعیین‌هزینه و گزارش‌دهی به مدیران مختلف، استفاده شده است. به کارگیری این سیستم باعث افزایش سود‌آوری و بهره‌وری چشمگیری در آن شرکت‌ها گردید (Turney, 1997).

در زمینه کاربرد سیستم ABC در مؤسسات خدماتی، شرکت‌های خدماتی همچون شرکت خدمات پست بین‌المللی[۳۸]، شرکت خدماتی هوایی ایرایتالیا[۳۹] و رویال بانک اسکاتلند [۴۰]که در زمینه خدمات بانکی به مشتریان فعالیت دارد، از این سیستم جهت بهبود بخشیدن به فعالیت‌های داخلی و ارائه خدمات مناسب‌تر استفاده کرده‌اند.

تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

کوپر و کاپلان (Cooper & Kaplan, 1988) در مقاله خود منابعی که در سازمان از آن ها استفاده نمی شود از هزینه هایی که به صورت مستقیم به محصول ارتباط دارد جدا می‌کنند. این نویسندگان ادعا نمودند که استفاده از سیستم حسابداری سنتی باعث می شود اطلاعاتی که از این سیستم به دست می‌آید ناقص بوده و مدیریت را در برنامه ریزی دچار مشکل می‌کند و همچنین استفاده از سیستم باعث می شود که هزینه های شرکت بیش از واقع نشان داده شده و در نتیجه موجب زیان شرکت می شود. ‌بنابرین‏ آن ها اقدام به معرفی سسیتم هزینه یابی بر مبنای فعالیت کردند.

کوپر و کاپلن در مقاله‌ای تحت عنوان هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت و محاسبه منابع استفاده شده در سال ۱۹۹۲ جنبه هایی از سیستم ABC را در محاسبه منابع و ظرفیت‌های استفاده شده سازمانی مطرح نمودند. از نظر آن ها یکی از مزایای این سیستم، این است که هزینه های خدمات و محصولات را ‌بر اساس منابع استفاده شده اندازه‌گیری می‌کند و منابعی که در سازمان به عللی از آن ها استفاده کامل نمی‌گردد، از هزینه های خدمات جدا می‌کند و تحت عنوان هزینه های ظرفیت بلااستفاده شناسایی و طبقه‌بندی می‌کند. بخشی از ظرفیت‌های بلااستفاده ناشی از محدودیتهای سازمان است که شناسایی این محدودیت‌ها و سنجش اثرات ناشی از آن به ما کمک می‌کند که تشخیص دهیم چگونه و کدامیک از ظرفیت‌های موجود را توسعه دهیم و چگونه از ظرفیتها و منابع محدود برای تصمیم‌گیری در تخصیص بهتر منابع و کاهش هزینه ها استفاده کنیم. در این میان محدودیتهای موجود در سازمان، که به نحوی برعملکرد بهینه آن تأثیر می‌گذارد، نقش اساسی را ایفاء می‌کنند. لذا ارائه راه‌حلهای مناسب و منطقی جهت کاهش این محدودیت‌ها، امری مهم تلقی می‌شود.

(Turney, 1997).

فوزی عبداله ابوسلام (Fawzi Abdalla Abusalam, 2008) موانع به کارگیری هزینه یابی بر مبنای فعالیت را مورد مطالعه قرار داده و مهمترین آن ها را عدم دانش کافی نسبت ‌به این سیستم و عدم حمایت مدیران ارشد می‌داند. زولینگ (Xuling, 2012) در تحقیق خود به بررسی ارتباط بین هزینه ها و فعالیت ها با نوع مشتریان پرداخته و نشان می‌دهد که استفاده از این اطلاعات مشتریان می‌تواند کمک شایانی در تصمیم داشته باشد. او هزینه یابی بر مبنای فعالیت را در شرکت Petro China به اجرا در آورده و بعد از اجرای آن توانست انواع هزینه را تعیین نماید. همچنین با توجه نتایج حاصل از اجرای این سیستم ضمن افزایش دقت در برنامه ریزی در خصوص حذف فعالیت های غیر اساسی نیز تصمیم گیری شده است.

تحقیقات انجام شده در داخل کشور

خسرو اسلامی دهکردی (۱۳۷۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با موضوع ارزیابی مقایسه ای هزینه یابی سنتی جذبی و هزینه یابی بر اساس فعالیت در ‌پاسخ‌گویی‌ به نیازهای اطلاعاتی مدیران فنی و مهندسان نتیجه گرفته که در صورت استقرار سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در سازمان های تولیدی و صنعتی اطلاعات بیشتری نسبت به سیستم سنتی قابل ارائه به مدیران است.

شکاری عبدالعظیم (۱۳۷۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان بررسی کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت در افزایش بهره وری (مطالعه موردی کارخانه سیمان فارس) ضمن طراحی و اجرای سیستم بهای تمام شده بر مبنای فعالیت، بهره وری مراکز فعالیت خدماتی و تولیدی تعیین گردیده و نشان داده که این روش باعث صرفه جویی در هزینه ها و در نتیجه افزایش سود کارخانه گردیده است. همچنین با بهره گرفتن از این سیستم می توان به ارزیابی عملکرد مراکز فعالیت پرداخت و فعالیت های فاقد ارزش افزوده را کنترل کند.

احمد رجبی(۱۳۸۰) در پایان نامه خود با موضوع طراحی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت و تئوری محدودیت ها با برنامه ریزی خطی عدد صحیح جهت استفاده از منابع سازمانی (مطالعه موردی کارخانه‌ها صنعتی شیراز) با بهره گرفتن از اطلاعات حاصل از به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت نشان می‌دهد که استفاده از اطلاعات سیستم موجود باعث انحراف بهای تمام شده محصولات و اتخاذ تصمیم های اشتباه می شود. همچنین با بهره گرفتن از اطلاعات سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، ترکیب بهینه تولید با توجه به منابع در دسترس و محدودیت ها تعیین شده است.

احمد رجبی (۱۳۸۱) در مقاله خود با عنوان طراحی و ترکیب سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با سیستم بودجه بندی بر مبنای فعالیت برای اداره کردن منابع بیمارستانی اشاره می‌کند که در سیستم هزینه یابی موجود (سیستم های سنتی) هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت ارائه خدمات و و میزان استفاده از منابع بیمارستانی وجود ندارد در نتیجه بهای تمام شده و هزینه های ارائه خدمات منعکس کننده هزینه فعالیت ها و منابع بکارگرفته شده نمی باشد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با به کارگیری مکانیز مهای متعدد این مشکل را رفع می‌کند.

یزدانی آرانی (۱۳۸۲) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان مقایسه بهای تمام شده تکثیر ماهی در کارگاه شهید انصاری رشت طبق هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مقایسه آن با سیستم موجود با شناسایی محرک های اصلی و فرعی هزینه، زمینه مقایسه بهای تمام شده هر فعالیت را فراهم نموده و به مدیریت در تصمیم گیری ‌در مورد هر فعالیت کمک می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ق.ظ ]




استفاده: ظرفیتی که مبتنی بر خط مشی های سازمانی می‌باشد و شرکت ها را قادر می‌سازد تا شایستگی ها و توانایی موجود را گسترش و توسعه دهند و کالاهای جدید را ایجاد کنند و دانش اکتسابی و انتقال یافته را ترکیب کنند تا بهره وری کالاها و سرمایه انسانی افزایش یابد(Dominguez et al, 2007). توانایی تبدیل دانش انتقالی به مزیت رقابتی را گویند (Fosfuri & Tribo, 2008).

گومز[۲۰]و همکاران فرایند یادگیری سازمانی را شامل سه مرحله شناسایی، کسب و یکپاچه سازی می دانند که در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی صورت می‌گیرد. این فرایند در نمودار ذیل نشان داده شده است:

نمودار ۲-۱: فرایند یادگیری سازمانی گومز و همکاران (Jerez-Gomez et al., 2005)

در تحقیق حاضر برای تبیین و سنجش ظرفیت جذب دانش به شکلی جامع از این مدل و مدل جرج و زهرا (۲۰۰۲)و همچنین مدل کاستوپولوس (۲۰۱۱) که دارای چهار مؤلفه‌ (اکتساب، ادغام، تبدیل و به کارگیری دانش) بوده استفاده شده است.

بخش دوم

نوآوری

۲- ۲- نوآوری

۲- ۲- ۱- مقدمه:

امروزه نوآوری یکی از عوامل مؤثر بر بقای سازمان های دانش محور محسوب می شود (اردکانی، ۱۳۸۹). بسیاری از صاحب نظران، نوآوری و ایجاد تمایز را به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر معرفی کرده‌اند (معطوفی، ۱۳۸۹). نوآوری همانند هر فعالیت عینی در کنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکوشی همه دست اندرکاران است (دراکر[۲۱]، ۱۹۹۳) و بروز نوآوری در محیط کاری زمانی میسر می شود که اهداف فرد و اهداف سازمان به یکدیگر نزدیک شود (Jang & Hartog, 2010).

در این بخش ابتدا به تعاریف و مفاهیم و مؤلفه‌ های نوآوری و ابعاد نوآوری سازمانی پرداخته و سپس با ارائه رویکردهای نوآوری سازمانی و عوامل مؤثر بر نوآوری و انواع مدل های آن و … سعی می­ شود گامی در جهت آشنایی با این مفهوم مهم برداشته شود.

۲- ۲- ۲- مفهوم نوآوری:

اصطلاح نوآوری، یک مفهوم وسیع به معنی ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرایندها و محصولات و خدمات جدید است (جمینز، جمینز و همکاران، ۲۰۰۸). نوآوری عبارت است از یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه یا وسیله که توسط افراد، گروه ها یا سازمان ها، به عنوان یک موضوع جدید درک شود (جزنی و همکاران، ۱۳۹۰). نوآوری ناشی از خلاقیت است و به عمل آوردن فکر بدیع را نوآوری گویند ((Athanasoula et al, 2010. همچنین نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید خلاق در سازمان نیز می‌باشد ((Rhee et al, 2010. نوآوری یا ابداع، عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه‌های نو و تازه ناشی از خلاقیت است. از نظر استیفن پی رابینز[۲۲]، نوآوری، فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روش های جدید عملیات است (جوانمرد و سخایی، ۱۳۸۸). به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. نوآوری به عنوان فرایند تجاری کردن یک تولید یا شیوه (روش) توسعه یافته توصیف می شود (اوجاسا، ۲۰۰۸). نوآوری اجرای موفق ایده های خلاق در درون سازمان است. از این دیدگاه، خلاقیت افراد و تیم ها نقطه شروع نوآوری است. این لازم اما کافی نیست[۲۳] (گویال و آخیلش، ۲۰۰۷).

با توجه به مطالب گفته شده نوآوری را می توان این گونه تعریف کرد: ایجاد دانش و ایده های جدید برای به کار بردن و تسهیل نتایج کسب و کار جدید، هدف گذاری برای بهبود فرایندها و ساختارهای داخلی تجارت و ایجاد محصولات و خدمات متحرک. در نتیجه نوآوری هر دو نوع نوآوری ریشه ای و توسعه ای را شامل می شود[۲۴] (چن و همکاران، ۲۰۰۴).

جدول۲-۴: خلاصه تعاریف و مفاهیم نوآوری (منبع: پیشنهادی محقق)

ردیف

نویسنده

سال

تعاریف

۱

همامی

۲۰۱۳

نوآوری به عنوان یک نشان سازمانی مهم برای انتقال دانش است.

۲

جزنی

۱۳۹۰

یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه که توسط افراد، گروه ها یا سازمان ها، به عنوان یک موضوع جدید درک شود.

۳

اتنا سولا

۲۰۱۰

نوآوری ناشی از خلاقیت است و به عمل آوردن فکر بدیع را نوآوری گویند.

۴

رهی

۲۰۱۰

نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید خلاق در سازمان می‌باشد.

۵

باریقه

۲۰۰۹

خلق دانش جدید و ایده های کسب و کار برای تسهیل محصولات جدید، با هدف بهبود فرایندها

۶

جوانمرد و سخایی

۱۳۸۸

عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه‌های نو و تازه ناشی از خلاقیت است.

۷

اوجاسا

۲۰۰۸

نوآوری به عنوان فرایند تجاری کردن یک تولید یا شیوه (روش) توسعه یافته توصیف می شود.

۸

جمینز- جمینز

۲۰۰۸

ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرآیندها و محصولات و خدمات جدید است.

۹

گویال و آخیلش

۲۰۰۷

نوآوری اجرای موفق ایده های خلاق در درون سازمان است.

۱۰

لین

۲۰۰۶

ظرفیت جذب، توانایی سازمان است برای استفاده ‌از دانش خارجی از طریق فرایند یادگیری متوالی

۱۱

چن

۲۰۰۴

نوآوری شامل: مجموع نوآوری ریشه ای و توسعه ای است.

۱۲

خداداد حسینی

۱۳۷۸

نوآوری را به عنوان هر ایده ای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت و یا یک ملت و یا در جهان تعریف می‌کند.

۱۳

هالت

۱۹۹۸

نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.

۱۴

دراکر

۱۹۸۵

نوآوری زمانی رخ می‌دهد که ایده به صورت محصول، فرایند یا خدمتی توسعه یابد.

۱۵

ریچارد، ال، داف

۱۹۹۲

نوآوری اتخاذ ایده هایی است که برای سازمان جدید است. ‌بنابرین‏، تمام نوآوری ها منعکس کننده یک تغییرند اما تمام تغییرها، نوآوری نیستند.

۲- ۲- ۳- اهمیت و ضرورت نوآوری:

امروزه نوآوری به طور فزاینده ای به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت دراز مدت سازمان ها در محیط رقابتی محسوب می شود. دلیل این امر آن است که سازمان ها با ظرفیت ایجاد نوآوری قادر خواهند بود سریع تر و بهتر از سازمان های غیر نوآور به چالش های محیطی پاسخ دهند (جیمنز- جیمنز، ۲۰۰۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ق.ظ ]