۱۵-۴-۲ قابل اعتماد بودن (قابلیت اتکاء) :

اطلاعات مالی برای اینکه قابل استفاده باشد باید قابل اعتماد باشند. اطلاعات زمانی دارای ویژگی قابل اعتماد بودن است که از جانبداری و خطای عمده عاری بوده و به وسیله استفاده کنندگان قابل اتکاء باشد و مفهومی را که در خود دارد به شکل درست ارائه کند. با توجه به تضاد منافع و تأثیر اطلاعات حسابداری بر ثروت ‌گروه‌های ذی نفع قابلیت اتکاء گزارشات مالی از طریق حسابرسان مستقل افزایش می‌یابد (مکرمی، ۱۳۷۴).

۵-۲ عوامل مؤثر بر قابلیت اتکاء گزارشات مالی[۲۳]

با توجه به اهمیت میزان اعتبار اطلاعات افشا شده، برخی از عواملی که بر قابلیت اتکاء اطلاعات افشا شده توسط مدیریت از دیدگاه استفاده کنندگان مؤثراند عبارتند از: انگیزه های ناشی از موقعیت، میزان اعتبار خود مدیریت، عوامل مؤثر بر محیط گزارشگری اعم از بیرونی و درونی و ویژگی‌های ذاتی موضوع مورد افشا.

قابلیت اتکاء اطلاعات افشا شده به عنوان استنباط سرمایه گذاران از قابلیت پذیرش یک افشا خاص تعریف می شود، ‌بنابرین‏ قابلیت اتکاء اطلاعات افشا شده به نحوه برداشت و استنباط سرمایه گذاران بر می‌گردد که به طور اجمال به آن ها اشاره می شود.

۱ . افشا اخبار منفی نسبت به اخبار مثبت از اعتبار بیشتری برخوردار است.

۲ . هر گاه افشاکننده از نظر مالی وضعیت خوبی داشته باشد افشاهای به عمل آمده توسط او از افشا شرکتهایی که از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند معتبرتر به نظر می‌رسد.

۳ . وقتی یک شرکت از نظر مالی وضعیت نابسامانی دارد، مدیریت اینگونه شرکت‌ها انگیزه های بیشتری در ارائه اطلاعات گمراه کننده دارند. لذا این مطلب صحیح است که میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط شرکت‌های با وضعیت مالی نابسامان کمتر است.

۴ . میزان اعتبار پیام دهنده یک عامل مهم در میزان اعتبار خود پیام است. ‌بنابرین‏ قابل اعتماد بودن مدیریت عامل مهمی در میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط آنان است.

۵ . میزان اطمینان بخشی ناشی از محیط اعم از داخلی و خارجی مبنی بر درستی اطلاعات افشا شده توسط مدیران، عامل تأثیرگذار دیگری بر میزان اعتبار این اطلاعات است که این نوع اطمینان بخشی می‌تواند توسط منابع خارج از سازمان مانند حسابرسان مستقل، تحلیل گران مالی و روزنامه نگاران فراهم شود و یا از طریق منابع داخلی مانند هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، و حسابرسان داخلی مهیا شود.

۶ . شایعات نیز بر نحوه تصمیم گیری و قابلیت اعتماد اطلاعات مالی تأثیر بسزایی دارد.

۷ . اگر هیئت مدیره شرکت از کیفیت بالایی برخوردار باشد سرمایه گذاران نسبت به صحت اطلاعات افشا شده توسط آنان احساس اطمینان بیشتری خواهند داشت.

۸ . اطلاعات افشا شده توسط شرکتهایی که از بخش حسابرسی داخلی قوی برخوردارند معتبرتر تلقی می شود.

۹ . یکی از عوامل تأثیرگذار بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده، منطقی بودن ذاتی خود اطلاعات است. مردم نسبت به اطلاعاتی که با انتظارات قبلی آنان همخوانی ندارد تردید دارند. برای مثال احتمالا پیش‌بینی رشد سود ۱۰ درصدی برای شرکتی که سود گزارش شده سه سال متوالی آن منفی بوده نسبت به شرکتی که سود گزارش شده سه سال متوالی آن رشد مثبت داشته است از اعتبار کمتری برخوردار است.

۱۰ . بیشتر نوشته های حسابداری قابلیت اتکاء اطلاعات افشا شده را با قابل اعتماد بودن مدیریت مترادف در نظر می گیرند اما تفاوت‌های مهمی بین این دو مفهوم وجود دارد. قابلیت اتکاء اطلاعات افشا شده برای هر بار افشا به طور جداگانه ارزیابی می شود و ممکن است این ارزیابی در دفعات مختلف برای هر شرکت متفاوت باشد در حالی که قابل اعتماد بودن مدیریت یک ویژگی پایدار مرتبط با مدیران شرکت است و به برداشتی که سرمایه گذاران از صلاحیت و قابل اعتماد بودن مدیران دارند مربوط می شود. قابل اعتماد بودن منبع یک پیام، به نوبه خود تنها یکی از عناصر تشکیل دهنده قابلیت اتکاء آن پیام است و متغیرهای دیگری نیز بر قابلیت اتکاء پیام تأثیر می‌گذارند. این موضوع خود حاکی از آن است که قابل اعتماد بودن مدیریت فقط یکی از عواملی است که بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده تأثیر می‌گذارد و لیکن تنها عامل نیست (دانش و پژوهش حسابداری، ۱۳۸۴).

۶-۲ مجموعه قوانین SEC ‌در مورد دفعات گزارش دهی موقت

اگرچه قانون بورس اوراق بهادار ۱۹۳۴ به طور خاص به SEC اجازه می‌دهد که شرکت های عضو در بورس را ملزم به ارائه صورت‌های مالی سالانه و ۳ ماهه کند، اما SEC ابتدا فقط گزارشگری سالانه را ملزم کرد. البته تا ۱۹۴۵ این کار را انجام داد و پس از آن SEC گام هایی برای ملزم کردن شرکت ها به گزارش هر صورت مالی با فراوانی بیشتر از گزارش سالانه برداشت. آگاه باشید که سرمایه گذاران ممکن است با کاهش فروش در زمان جنگ در خارج از محدوده قرار بگیرند، در جولای ۱۹۴۵، SEC در زمان تجارت جنگ شروع به ملزم کردن شرکت‌ها به قرار دادن بیش از %۲۵ از فروش به فایل گزارش های ۳ ماهه کرد. در سال بعد، SEC قانونی را اتخاذ کرد که اکثر شرکت ها را ملزم می کرد تا درآمد هایشان را در هر ۳ ماه گزارش کنند. اما SEC ترجیح داد که شرکت ها فقط سود را گزارش کنند؛ SEC چنین الزاماتی را در ۱۹۴۶ نداشت، ظاهراً آن تسلیم انتقاد های عمومی مبنی بر اینکه اطلاعات سود ۳ ماهه با توجه به ماهیت فصلی برخی از کارها قابل اتکا نخواهد بود و به طور بالقوه گمراه کننده خواهند بود.

در اوایل ۱۹۵۰، SEC ابتدا گزارشگری ۳ ماهه اطلاعات سود و زیانی را مطرح کرد، سپس این طرح را رها کرد، و در ۱۹۵۳ حتی الزامات گزارشگری فروش ۳ ماهه را قبل از الزامی کردن گزارشگری ۶ ماهه سود در ۱۹۵۵ لغو کرد. قانون جدید شرکت ها را ملزم کرد تا گزارش های ۶ ماهه تهیه کنند که شامل فروش ها، سود خالص (قبل و بعد مالیات) و همه بخش های خاص و غیر عادی می شد. SEC گزارشگری ۳ ماهه را تا پایان دهه ۱۹۶۰ و تا زمانی که کمیته Wheat گزارشگری ۳ ماهه را مطرح نکرد؛ دوباره ارائه نکرد. در سپتامبر ۱۹۶۹، SEC پیشنهاد کرد که شرکت ها باید گزارش های ۳ ماهه خود را در فرم جدید ۱۰-Q بایگانی کنند؛ طرح نهایی در اکتبر ۱۹۷۰ پذیرفته شد و برای پایان دادن به گزارشگری ۳ ماهه بعد از ۳۱ دسامبر ۱۹۷۰ مؤثر بود (باتلر و همکاران[۲۴]، ۲۰۰۷).

۷-۲ تاثیر تعداد دفعات گزارش دهی بر منابع اطلاعاتی رقابت

فراوانی گزارشگری، تمایل منابع اطلاعاتی رقابتی ( برای مثال تجزیه و تحلیلگران مالی) برای تحلیل و جستجوی اطلاعات را تا زمانی که گزارش های حسابداری می‌توانند جایگزین یا مکمل آنالیز انجام شده توسط این واسطه ها شوند؛ تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عبارتی، گزارش های مالی منتشره توسط شرکت نقش جایگزین را در رقابت با واسطه ها در پخش اطلاعات خصوصی مدیران دارند (هیلی و پالپو[۲۵]، ۲۰۰۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت