کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو




  فیدهای XML
 



. ر.ک: استکتی، ص ۸۳ . ↑
. ر.ک: قائمی امیری، علی، وسواس، تهران: شفق، اوّل، ۱۳۶۵، ص۸۷ . ↑
. The Psychosomatic hypothesis- طبق این فرضیه، علائم بیماری های بدنی می توانند به علت خود داری از ابراز هیجانات به وجود آیند. ساراسون، باربارا آر، روان شناسی مرضی، مترجم: نجاریان، بهمن، اصغری مقدم، محمدعلی، دهقانی، محسن، تهران: رشد، دوم، ۱۳۷۵، ج ۱، ص۴۲۴٫ ↑
. ر.ک: ساراسون، باربارا آر، روان شناسی مرضی، ص ۴۲۸ . ↑
. ر.ک: حیدری، نراقی، علی محمد، وسواس، شناخت و راه های درمان، ص۱۹٫ ↑
. منظور گلو دردی است که توسط باکتری های استروپتوکوکی بتا هماتولیتک گروه A تولید می شود. گاهی مواقع آنتی بادی های تولید شده ( Antibodies که خود شامل مولکول های پیچیده پروتئینی هستند و برای از بین بردن ارگانیسم های خطرناک ساخته می شوند)، به جای آن که این باکتری ها را مورد حمله قرار دهند وازبین ببرند، در بعضی مواقع به اشتباه مانند یک آنزیم مغزی عمل می کند و سلول های عصبی عقده های قاعده ای را از بین می برند. این مساله باعث ازهم گسیختگی نورون های مغزی می شود و می تواند زمینه بروز OCD را موجب شود. استکتی، گیل، اختلال وسواس: جدیدترین راهبرد های ارزیابی ودرمانی، ص ۷۹٫ ↑

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

. ر.ک: قائمی امیری، علی، وسواس، ص۸۱ . ↑
. ر.ک: همان جا . ↑
. ر.ک: قائمی امیری، علی، وسواس ، ص۸۲٫ ↑
. ر.ک: همان، ص۸۳ . ↑
. ر.ک: قائمی امیری، علی، وسواس، ص ۸۴٫ ↑
. ر.ک: همان جا. ↑
. ر.ک: همان، ص ۸۳٫ ↑
. ر.ک: قدسی، احمد، حیات پربرکت، قم: مدرسه الامام علی بن ابی طالب علیه السلام، ۱۳۸۴، ص۵۵٫ ↑
. ر.ک: قدسی، احمد، حیات پربرکت، ص۸۴٫ ↑
. ر.ک: استکتی، گیل، اختلال وسواس: جدیدترین راهبرد های ارزیابی ودرمانی، ص ۳۳٫ ↑
. ر.ک: ویلهلم/استکتی، راهنمای درمانگران، شناخت درمانی اختلال وسواس فکی عملی، ص۳۱۵. ↑
. ر.ک: همان، ص ۱۵۴٫ ↑
. “گفتگو با دکتر میرعمادالدین فریور روان شناس” سلامت روان ، ش۲۶۱،[online] . سلامت ایران. دسترسی در:
http://www.salamatiran.com/pdf/salamat/261_19.pdf [۷/۱/۹۳] ↑
. ویل/ ویلسون، وسواس و درمان آن، ص ۸۰ و ۸۱ . ↑
. ر.ک: ویلهلم/استکتی، راهنمای درمانگران، شناخت درمانی اختلال وسواس فکی عملی، ص۲۷۸. ↑
. ر.ک: قائمی امیری، علی، وسواس، ص ۷۱٫ ↑
. ر.ک: ویل/ ویلسون، وسواس و درمان آن، ص۸۱٫ ↑
. ر.ک: استکتی، گیل، اختلال وسواس: جدیدترین راهبرد های ارزیابی ودرمانی، ص۳۸٫ ↑
. بر اساس نظریه یادگیری دو عاملی (ماورر،۱۹۶۰) فرض بر آن است که افکار وسواسی به این دلیل ایجاد اضطراب می کنند که در تجربه فرد آن افکار با محرکهای اضطراب بر انگیز غیر شرطی همراه بوده اند .لذا افکار وسواسی ایجاد اضطراب شرطی می کنند ،که کاهش آن برای فرد تقویت کننده است .اعمال وسواسی به این دلیل ایجاد ونگهداری می شوند که موجب کاهش اضطراب می شوند .این اعمال وسواسی از طریق زنجیره ای کردن پاسخ ،ساخت می یابند.بنابراین عامل اول شرطی سازی کلاسیک پاسخ اضطرابی است،وعامل دوم شرطی سازی ابزاری رفتار وسواسی است که از طریق کاهش اضطراب تقویت می شود (یعنی تقویت منفی)  در یک وضعیت وسواسی، احساس می شود گویا نوعی انرژی پنهانی وجود دارد که اعمال وسواس گونه را تقویت می کند؛ درحالیکه دروضعیت های روانی طبیعی وسالم، فرض وجود چنین انرژی ای ناممکن می نماید. تأثیراین نیروی درونی در شدت گیری اجبارهای درونی برای انجام رفتارهای تکراری، به اندازه ای است که فقط جایگزینی وتعویضِ افکار واعمال وسواسی، برای فرد بیمار امکان پذیر است. یعنی او نمی تواند یک فکر یا عمل وسواسی خاص را نابود ومحو سازد ، بلکه فقط می تواند نوع خفیف تر از یک احتیاط یا ممنوعیت را جایگزین آن نماید. ر.ک: همان، صص ۳۷ و ۳۸٫ ↑
. ر.ک: گیل، اختلال وسواس: جدیدترین راهبرد های ارزیابی ودرمانی، ص ۳۸٫ ↑
. ر.ک: ویلهلم، استکتی، راهنمای درمانگران، شناخت درمانی اختلال وسواس فکری عملی، ص ۳۸٫ ↑
. ر.ک: ساراسون، باربارا آر، روانشناسی مرضی، ص ۳۹۴٫ ↑
. شاهجویی، تقی، محمود علیلو، مجید، بخشی پور رودسری، عباس، فخاری، علی، ۱۳۹۰، «تحمل نکردن بلاتکلیفی و نگرانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی-اجباری»، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال هفدهم، ش۴، ۳۰۴-۳۱۲٫ ↑
. ر.ک: کُری، جرالد، نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی، تهران: نشر ارسباران، دوم، ۱۳۸۷، ص۶۶٫
Theory And Practice Of Counceling & Psychotherapy, c2005. ↑
. ر.ک: کلارک، دیوید میلر،فربورن، کریستوفرج.، دانش و روش های کاربردی رفتار درمان شناختی، مترجم: کاویانی، حسین، تهران: فارس، اول، ۱۳۸۰، ص ۲۶۷٫ The science and Practice of Cognitive Behaviour Therapy 
. شیرین زاده دستگیری، صمد، گودرزی، محمدعلی، غنی زاده، احمد، تقوی، سید محمدرضا، ۱۳۸۷، «مقایسه باورهای فراشناختی و مسئولیت پذیری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری، اختلال اضطراب منتشر و افراد بهنجار»، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، سال چهاردهم، ش۱، ۴۶-۵۵٫ ↑
. فری من، دانیال، غلبه بر افکار بدبینانه و سوء ظن، ص۹۱٫ ↑
. همان، ص ۹۵٫ ↑
. ر.ک: کاپلان، هارولد، سادوک، بنیامین، خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری- روانپزشکی بالینی، تهران: شهرآشوب، ۱۳۷۹،ج۱، ص۴۳۹٫ ↑
. ر.ک: راتوس، اسپنسر، روان شناسی عمومی، ج۲، صص۹۸و۹۹٫ ↑
. ر.ک: شمس، گیتی، شناخت وسواس وعلائم آن: راهنمای علمی شناسایی علایم وسواس، ص۱۴ . ↑
. ر.ک: استکتی، گیل، اختلال وسواس: جدیدترین راهبرد های ارزیابی ودرمانی، ص۱۱٫ ↑
. ر.ک: کُراز، ژاک، بیماری های روانی / به انضمام الگوی مصاحبه با بیمار روانی – تست افسردگی بک – شخصیّت کتل، مقیاس اضطراب کتل، ترجمه م. منصور، پ. دادستان، تهران: رشد، ۱۳۸۶، ص۴۱ و۴۲٫ ↑
. ر.ک: فیرس، ای، جری و تیموتی جی. ترال، روان شناسی بالینی، مفاهیم، روش ها و حرفه ها، مترجم: فیروزبخت، مهرداد، تهران: رشد، ۱۳۹۰ ، ص ۵۳۷٫ ↑
. Wise Mind- ذهن خردمند ، گونه ای از تفکرتعادل یافته تر است که نتیجه برآیندِ تلفیق تفکر منطقی و تفکر عاطفی می باشد.هنگامی که بیمار به مرحله تشکیل ذهن خردمند نزدیک می شود، آماده است که علیرغم آگاهی از نگرانی ها وترس های خود، از اطلاعات واقعی و منطق برای رفع آن ها کمک گیرد. ر.ک: ویلهلم، استکتی، راهنمای درمانگران، شناخت درمانی اختلال وسواس فکری عملی، صص ۱۶۹و ۱۷۶و۱۷۷٫ ↑
. ر.ک: سانتراک، جان دبلیو، زمینه روان شناسی سانتراک، ص۱۹۴٫ ↑
. ر.ک: ویلهلم، استکتی، راهنمای درمانگران، شناخت درمانی اختلال وسواس فکری عملی، ص ۴۳٫ ↑
. ر.ک: همان جا. ↑
. ر.ک: همان، ص ۴۰٫ ↑
. ر.ک: ویل، ویلسون، وسواس و درمان آن، ص۲۱۹٫ ↑
. ر.ک: ویلهلم، استکتی، راهنمای درمانگران، شناخت درمانی اختلال وسواس فکری عملی، ص۱۶۹٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 12:52:00 ق.ظ ]




ترجمه
۱- سوره‌های قرآن کریم در حق شما نازل شده است و برای شما نیکو‌ترین اشعار ساخته‌ می‌آید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همچنین در اشعار وی هجا- عتاب و رثاء نیز وجود دارد. و نوعا رثاء او درباره دوستان و خویشاوندانش‌ می‌باشد.(الفاخوری؛‌۱۳۷۸:‌۳۶۲- ۳۵۸)

۳-۶-۵‌۰ بحتری

بحتری نیز یکی دیگر از شاعران این دوره است که از قواعد مذکور مستثنی نمی‌باشد. او نیز شاعری تکسب‌گرا است که از شهری به شهری و از قصری به قصری روان شد تا به عطایی نایل آید و مطاع خود را به هر صاحب جاه و قدرتی عرضه دارد تا به بغداد رسید و آنجا را جهت شعر فروشی بهترین بازار یافت و مدیحه‌سرایی را در پیش گرفت و گاهی نیز به هجا و عتاب گریزی‌ می‌زد.
بحتری که شعرش را وسیله تکسب کرده بود چگونه‌ می‌توانست به مدح اکتفا کند و به هجا و عتاب نپردازد. هجای او گاه وسیله تهدید ممدوحان بخیل اوست و گاه برای آنکه با ممدوحان خود در نکوهش دشمنان همکاری و همدستی کند و گاه هم یک انگیزه سیاسی برای دفاع از خود دارد و عتاب هم برای بحتری وسیله تکسب است هشداری به ممدوحان تا در بخشش، درنگ یا کوتاهی نکنند. (الفاخوری؛‌۱۳۷۸:‌۳۸۴‌-‌۳۸۱)

۳-۶-۰۶ دعبل الخزاعی

ابو علی محمد بن علی بن زرین الخزاعی ملقب به دعبل نیز از شاعران این دوره می‌باشد اما وی بر خلاف شاعران این دوره فریفته مال و موقعیت دنیوی دربار خلفاء عباسی نگردید گرچه گفته‌ می‌شود در دوران جوانی مدتی به ‌هارون الرشید پیوست و از جانب بنی عباس همواره کینه آنان را به دل داشت تا آنجا که بالاخره در این به سال در زمان متوکل به شهادت رسید.
او شاعری هجو بود که همواره خلفای عباسی خصوصا‌ً هارون‌الرشید – مأمون- معتصم و ابراهیم بن المهدی از هجو وی در امان نبوده‌اند. هجاء وی نسبت به خلفاء عباسی بیشتر جنبه اعتقادی و سیاسی دارد. این هجویه‌ها دستگاه حکومت عباسی از خلافت گرفته تا وزراء و پیروان مسالک سیاسی آنها که دعبل اعتقادی به آن نداشت زیر ضربات سنگین شعر خود‌ می‌گرفت. شعر وی زنده و پر خون است زیرا از خاطر مردی انقلابی‌تراوش نموده است. شعرش از حیث الفاظ سهل و از حیث معانی واضح و از انسجامی نیکو برخوردار است. (الفاخوری؛ ۱۳۷۸: ۲۷۴-۲۷۲)

۳-۶-۰۷سید حمیری

از دیگر شاعران این دوره ابو‌هاشم یا ابو عامر اسماعیل بن محمد بن یزید بن وداع حمیری ملقب به سید است. سید حمیری در سال (۱۰۵‌هـ ‌.‌ق) در عمان به دنیا آمد و در بصره تحت سرپرستی پدر و مادرش که اباضی[۲] بودند رشد کرد و آنگاه که عاقل و فهمیده شد از آنان جدا شد زیرا پدر و مادرش با علی (ع) دشمن بودند و همواره پس از نماز حضرت را دشنام‌ می‌دادند و به همین خاطر هم بود که سید حمیری آنان را لعن و نفرین‌ می‌نمود و از خداوند درخواست جهنم برای آنان‌ می‌کرد.

 

۱- لــَــعَنَ اللهُ والـــــِـدَّی جَمیــــــعاً ۲- حُکْماً غُدوُهً کَما صَلیهِ الفَـــــــجْـ
۳- لَعْناً خَیرَ مَنْ مَشی فَوُقَ ظَهْرَ الْــ
۴- کَفَرَ عِنْدَ شـَـــتُمِ الَ رَسـُــول الــّ

ثُمَ اَصلاهُما عَذابَ الْجَحـــــیَم
رُ بِلَعْنِ الْوَصی بابِ الْعـُــــلوُمِ
اَرْض اَوْ طافَ مُحْرِماً بِالْحَطیمِ
لهِ نَسْــلَ الْمــَــهْرَبِ الْمَعْصُومِ

 

ترجمه
۱- خداوند پدر و مادر مرا لعنت کند سپس آن دو را در عذاب جهنم جای دهد.
۲- صبح زود، هنگامی که نماز صبح خواند، به لعن وی که درب علوم است حکم نمودند.
۳- بهترین کسی که روی زمین راه‌ می‌رفت و در جامعه احرام به دور کعبه طواف کرد لعن کردند.
۴-هنگام دشنام به آل رسول‌خدا و نسل او که پاکیزه و معصوم هستند کافر شدند.
سید حمیری مدت زمانی بر عقیده کیسانیه زندگی‌ می‌کرد و قائل به امامت محمد بن حنیفه و غائب شدن او بود و قائل بود که محمد‌بن‌حنیفه همان مهدی قائم (عج) است و در کوه رضوی اقامت دارد ولی به برکت امام صادق (ع) سعادت به او روی آورد و پس از ملاقات با امام صادق (ع) و مشاهده نشانه‌های امامت و علامت وصایت در ایشان در اثر دلیل‌های قوی آن حضرت از عقیده خود برگشت و معتقد به امامت امام جعفر صادق (ع) گردید. وی مدتی از عمر خود را در دوران خلافت بنی‌امیه گذراند و سپس پنج تن از خلفای عباسی را درک کرد که آخرین آنها‌ هارون الرشید بود.
سیدحمیری در فهم معانی قرآن کریم و علم به سنت شریف گامهای فراوان برداشته و هدفی دور‌اندیشانه داشته است و فانی شدنش در ولایت اهل بیت (ع) از روی بصیرت و ناشی از آگاهی فراوان و شناخت استوار و پخته او بود او با شناختی که به استدلالهای دینی و بصیرتی که به راه های احتجاج به مذهب داشت علیه کسانی که مخالف وی در اعتقادات بودند دلیل اقامه‌ می‌نمود و نیز در تاریخ یدی طولانی داشت.
شعر او نیز پر از معانی قرآن و سنت است و این معانی گواهی راستین بر احاطه وی بر اهداف، اشارات و تفریحات قرآن و سنت است و هر جا که فضیلتی قوی‌تر بوده و برهانی روشن‌تر داشته و دلیلی نافذ‌تر در آن مورد وجود داشته است اعتنای سید به سرودن شعر در آن مورد بیشتر است. مانند حدیث غدیر - منزلت- تطهیر- رایت (پرچم) و… که همگی در فضیلت اهل البیت‌(ع)‌ می‌باشند. سید در صف مقدم کسانی است که شعر خوب و زیاد گفته‌اند و بیشترین شعر او درباره آل‌الله است، سید دارای همتی بلند بود و حرص و ولع داشت که کار به دست اهلش بیفتد و همسو با بسیاری از شاعران با جدیت و کوشش در دعوت به سوی خدا و مدح زیاد عترت طاهره (ع) با بذل جان و چیزهای با ارزش در راه تقویت روح ایمان در جامعه و زنده کردن قلب‌های مرده با پراکندن فضایل آل الله و انتشار عیبها و بدیهای دشمنان آنها شعر خود را برتر از شعر دیگران قرار داد. (امینی؛ ۱۳۸۶: ۱۹۸ – ۱۹۴)
اگر چه سید حمیری در صفوف عباسیین بود و از مداحین آنان به شمار‌ می‌رفت و بسیاری از اوقات خلفایی امثال منصور عباسی و مهدی عباسی مدح‌ می‌کرد و به قول طه حسین این ظاهر قضیه بود و بر اساس روش دیگر شیعیان این یک نوع تقیه بود و سید آنچه که در ضمیرش بود ظاهر نمی‌کرد چه بسا که بر اساس تقیه به زبان بنی عباس را مدح‌ می‌کرد و در قلبش آنان را لعنت‌ می‌فرست و این نوع مشی سید برای در امان ماندن از شر خلفای عباسی بود چنانکه این امر یعنی تقیه و آشکار نکردن عقیده از نظر شیعه مباح و بدون اشکال است.(ضیف؛ ۱۴۲۶: ۳۰۵ -۳۱۱)

فصل چهارم

مضامین دعایی در شعر شاعرانِ عصر عباسی اول

فصل چهارم
مضامین دعایی در شعر شاعران عصر عباسی اول
در یک دسته بندی کلی‌ می‌توان دعای شاعران عصر عباسی اول را به دو نوع تقسیم کرد.
اول: دعای آنان در حق افراد و دعا برای خویش(دعاء بالخیر) دوم: دعای بر ضد دیگران و به ضرر خویش (دعاء بالشر)
در حالت اول: موافقت درونی داعی با وضعیت اجتماعی و اعتقادی‌اش‌ سبب‌ می‌شود که به یک هدف سودمند عشق و علاقه ایجاد شود.
در حالت دوم: یک نزاع مشخص مرتبط با دشنام و لعنت و نفرین همراه با شیوه‌های دشمنی کلامی بر ضد افراد هدف انتقام جویانه را سبب‌ می‌شود.

۴- ۰۱ دعای شاعران در حق افراد و برای خویش (دعاء بالخیر)

در این قسمت از دعا برای دیگران به عنوان یک عامل معنوی در رساندن خیر به آنها‌ می‌پردازد و آن زمانی است که انسان از تشکر و جبران خوبیهای دیگران در قبال بخشش و یاری آنها و یا جبران ضرر و امر ناخوشایند، ناتوان است.
و دعا برای خود که بیانگر ضعف ذات انسانی است در جایی است که از برآورده کردن تمامی تمایلات و آرزوهایش ناتوان باشد، علاوه بر این که تسلیم و فرمانبرداری در برابر یک قدرت بر حذر دارنده، یا یک قدرت
برتر از قدرت ما که بتواند در ما احساس آرامش و ثبات را برانگیزد، وجود دارد و از اینجاست که شاعر برای خود دعا‌ می‌کند تا آنچه را که خواهان آن است و آرزوی آن را دارد از یک جهت برآورده سازد و از جهت دیگر موفق به آرامش درونی شود. اما قبل از ورود به بحث نظر به اینکه نام، حمد و ستایش خالق سبحان سرآمد هر سخن و کاری‌ می‌باشد و عنایت به اینکه حمد و ستایش خداوند خود نوعی دعا به خیر است شعر دعایی شاعران عصر عباسی را با بیان شکر و سپاس آنان از خداوند به خاطر نعمتهایش آغاز‌ می‌کنیم.

۴-۱-۰۱ شکر خداوند و ستایش او به خاطر نعمت‌هایش

شکر خداوند متعال از طرف انسان در هر دو حالت خوشی و نا خوشی سزاوار و مطلوب است، شاعران در قصاید خود به ستایش و شکر خداوند متعال پرداخته‌اند برای سپاس از نعمتهای فراوانی که به آنها ارزانی داشته وهم اینکه آنها رااز بلاها و مصیبتها دورنموده است که ازآن جمله قول صالح بن عبدالقدوس(وفات ۱۶۷هـ )است که‌ می‌گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




وجود نظام آموزشی متمرکز که برای تمام کشور، یک برنامه، یک کتاب درسی و یک نظام ارزشیابی در نظر گرفته میشود، مسائل آموزشی فراوان را مطرح کرده، از آن جمله افزایش بیش از حد نقش کتابدرسی در ایران است؛

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نامناسب بودن شرایط آموزشی مثل پر جمعیت بودن کلاسها، کمبود و حتی در بعضی موراد فقدان وسایل کارگاهی و آزمایشگاهی استفاده بیشتر از کتاب را تشدید میکند.
عدم مهارت کافی معلمان در شناخت هدفهای آموزشی و کاربرد شیوه های مناسب تدریس، باعث اتکاء بیشتر آنها، به کتاب میشود؛
نوع شیوه ارزشیابی، اغلب سؤالهای امتحانی و آزمونها نیازهای یادگیری را در حد به خاطر سپردن و فهم و درک معلومات کتاب محدود میسازند(فرنودیان،۱۳۶۸).
به هر حال مجموع این نارساییها دست به دست هم داده باعث گردیده همه برنامهها و هدفهای آموزشی منحصر به آموختن محتوای درسی گردد و هر گونه صحبتی از تغییر نظام آموزشی و هر گونه تلاشی در جهت اصلاح کیفیت آموزش و پروش در تغییر کتابهای درسی پنداشته شده و کمتر متوجه عواملی مهمی چون اصلاح تربیت معلم – اجرای شیوه های نوین تدریس – توسعه فضاهای آموزشی و تدارک تجهیزات لازم و اصلاح نظام ارزشیابی میشود. از طرف دیگر نیز به آسانی نمیتوان نقش و اهمیت کتاب را از نظر دور داشت به همین علت صرف وقت نیروهای متخصص در بررسی و تحلیل کتاب های درسی میتواند راه گشای حل بسیاری از مشکلات جاری آموزشی باشد(کیامنش،۱۳۷۳).
آشنایی با اصول تجزیه و تحلیل کتابهای درسی هم به تنظیم و ابداع شیوه های مناسب تدریس کمک مینماید. هم این توانایی را به معلمان میدهد که نقد علمی بهتری از کتب درسی نموده و همواره مسئولان آموزشی را یاری نمایند. برای رسیدن به چنین هدفی، مؤلفان و برنامهریزان کتب درسی می بایست به اصول یاددهی – یادگیری از یک طرف و اصول و مبانی تنظیم محتوا از طرف دیگر توجه کرده و مواد و محتوای مطلوب را انتخاب و به شیوه مناسب به دانشآموزان ارائه دهند. به منظور تعیین میزان مناسب بودن محتوای درسی تعیین شده برای دانشآموزان باید محتوا مورد ارزشیابی قرار گیرد(کیامنش،۱۳۷۳).
ارزشیابی صحیح از محتوای کتبدرسی با توجه به سایر عوامل موثر در کارآیی آموزشی، امکان قضاوت و تصمیمگیری در مورد مطلوب بودن محتوا را فراهم میسازد. بنابراین ضرورت توجه به ارزشیابی و تحلیل محتوای کتابهای درسی در نظام فعلی کشور و اطلاع از نظرات و دیدگاه های دبیران و کارکرد دانش آموزان و مقایسه روش های تحلیل محتوا اجتناب ناپذیر بوده و افزایش کیفیت مطالب، محتوا و ارتقاء سطح یادگیری فراگیران ارتباط مستقیمی به چنین بررسیهایی دارد. امروزه اهمیت کتاب های درسی به عنوان یک عنصر اساسی در برنامه های درسی و وسیله ای که در صورت جذاب بودن امکان یادگیری را افزایش می دهد، آشکارتر شده است. اما در این راستا توجه متعادل به عواملی چون نژادهای مختلف، اقلیتها، جنسیت (تصاویر دختر و پسر) مشاغل، حرف و طبقات اجتماعی، موضوع جدال های زیادی شده و حساسیت های زیادی را برانگیخته است. حتی تصاویر بعضی کتابها که عواطفی از قبیل ترس و خشم، درگیری و تهاجم را به یک نژاد خاص نسبت دادهاند، مورد اعتراض واقع شده است. این معیارهای ویژه (بررسی فراوانی تبعیضهای جنسی و نژادی به کار رفته در متون و تصاویر کتابها) توجه بعضی از صاحب نظران را جلب کرده است (کیامنش،۱۳۷۳).
از طرفی بعد عقلانی محتوا در کتاب درسی در ارزشیابی محتوا، اهمیت اساسی دارد. برای مثال دروس مختلف کتاب علوم چه پیام ها و مفاهیم اساسی رامطرح می کنند؟ آیا این پیامها و مفاهیم اساسی معتبر و دارای ارزش عقلانی هستند؟ آیا این دروس بیشتر بر فرایند یا محصول تاکید میکنند؟ آیا محتوای به لحاظ تربیتی هدایت کننده یا گمراه کننده است؟
اهداف درس علوم
قرار دادن رشته های عمومی علمی در یک سطح نسبتا ساده در برنامه تربیت عمومی لازم و ضروری است. آشنایی کلی به علوم در زمینه های بهداشتی، تشکیل خانواده، تربیت حرفهای و اجتماعی و به منظور بهتر زیستن کمک موثری میکند. عصر ما زمان ترقی سریع علمی است و علوم در کلیه شئون زندگی ما تاثیر دارند. مثلا آشنایی به قوانین بهداشتی، آشنایی به مبانی فیزیک در قسمت برق، گاز و غیره، آشنایی با مبانی علم شیمی و سایر رشتهای علمی در زندگی روزمره لازم و مفید است. خلاصه گنجانیدن علوم در برنامه تربیت عمومی برای نیل به هدفهای زیر مفید می باشد(شریعتمداری،۱۳۸۱).
درک حقایق و اصول علمی برای سازگار کردن وضع خود با محیط طبیعی، اجتماعی و فرهنگی؛
درک پدیده های طبیعی و اثر آنها در زندگی انسانی؛
ایجاد روح علمی در افراد و مبارزه با موهومات و خرافات معمول بین جامعه؛
ایجاد عادات صحیح و اجرای روش عملی در برخورد به مسائل زندگی؛
ایجاد روح علمی و علاقه به پژوهش و پژوهش در شاگردان؛
عادت دادن شاگردان به حل مسائل از طریق علمی؛
مطالعه و بررسی تاثیر علوم و تکنولوژی در کیله شئون زندگی انسان؛
مطالعه و بررسی حقایق علمی در زمینه های مختلف و فهم پدیده های طبیعی و اجتماعی از طریق علمی؛
ارزش سنجی و بررسی افکار و عقاید، عادات و تمایلات، آداب و رسوم ارزشها و سنتهای اجتماعی با توجه به اصول و موازین علمی؛
۱۰- استفاده از مطالعات علمی برای سازگار ساختن فرد به زندگی جمعی؛
۱۱- مبارزه با خرافات وموهومات(شریعتمداری،۱۳۸۱).
پس از بررسی چهار عنصر اصلی برنامه درسی به سه برنامه قصدشده، اجرا شده و آموخته شده پرداخته شده است تا ضمن بررسی ویژگیها، سایر عناصر برنامه درسی نیز مورد بررسی قرار بگیرد.
دیدگاه ها و نظرات مختلفی نسبت به برنامهدرسی قصدشده وجود دارد که به برخی از آنان اشاره میشود.
مربیان پیشرفتگرا، برنامه درسی را عبارت از تجربه های یادگیری آموخته شده توسط دانشآموزان قلمداد میکنند و تصمیمگیری برای دانشآموزان توسط دیگران را مردود میشمارند و یا دست کم برای آن اهمیت ثانوی قائل هستند(پاکسرشت،۱۳۸۴).
سنتگرایان برای اولین بار برنامه ریزی را به عنوان علم مطرح کردند. بوبیت و تایلر از آن جملهاند.آنان اصول و همان سلسله مراتب و مدیریت علمی را گرفتند و به برنامههای درسی منتقل کردند. تمرکز اصلی سنتگرایان بر مدارس است و علاقه کمتری به گسترش نظریه برنامهدرسی دارند. حدود هفتاد درصد برنامههای درسی دنیا بر دیدگاه سنتگرایان است.
تجربه گرایان مفهومی، مفاهیم علوماجتماعی را به کار گرفته و آنها را در برنامهدرسی به طور تجربی با هدف کنترل رفتار استقرار دادهاند. معروفترین آنها شوآب است.
بازنگران مفهومی، مفاهیم اساسی برنامههایدرسی را با شیوه های خاصی تحلیل کردهاند. بازنگران مفهومی، برنامهدرسی را برابر فرهنگ زنده جامعه میدانند و نه آنچه را که برنامهریزها توصیه میکنند (سیف،۱۳۸۶).
فعالیتهای یاددهی- یادگیری و معلم از دیدگاه برنامه قصدشده
در برنامه قصد شده ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی دانشآموزان عبارت است از فرایند جمع آوری اطلاعات از آموختههای آنان و قضاوت در مورد حدود آن آموختهها تعریف میشود به عبارت دیگر معلم در فرایند ارزشیابی، اطلاعاتی جمعآوری میکند تا با تفسیر آنها تعیین کند که دانشآموز چه دانشی را فرا گرفته و چه تواناییهایی را کسب کرده است(امانی و همکاران،۱۳۸۶).
اما شیوه تدریس و فعالیتهای یاددهی- یادگیری از نوع نگاه معلم به برنامه درسی اثر میپذیرد و در مجموع فعالیت های زیر باید در فرایند یاددهی- یادگیری مورد توجه قرار گیرد:
- تعیین اهداف کلی و جزئی؛
- پیش بینی فعالیتهای مورد نیاز که به مهارت یادگیری مربوط میشود؛
- مرور کلی و سطحی بر کل فصل؛
- تدارک پیش سازماندهنده ذهنی قبل از شروع درس؛
- ایجاد وسعت دید شخصی برای معلم در رابطه با هر موضوع و بیان موضوعاتی فراتر از کتاب در صورت سئوال دانشآموز با تعبیه قسمتی تحت عنوان دانستنیهای بیشتر؛
- استفاده از روش عینی به ذهنی با انجام فعالیتها و رسیدن به مفهوم مورد نظر بعد از انجام فعالیت؛
- روش جزء به کل با انجام فعالیت جمعآوری اطلاعات متناسب با موضوع به صورت پژوهش محور؛
- تدریس به صورت پروژه در موارد ممکن؛
- استفاده از تدریس واگرا؛
- استفاده از روش الگوی کار و بحث گروهی؛
- آشنایی با الگوههای متفاوت مانند الگوههای دریافت نقش، پیش سازماندهنده، یادسپاری و دریافت مفهوم و…؛
- استفاده از تدابیری که بتوان به وسیله آنها لزوما به اهداف آموزشی رسید؛
- در استفاده از روش های مختلف به معلم آزادی لازم داده شود؛
- انجام ارزشیابی کتبی یا شفاهی در پایان هر فصل(مهرمحمدی،۱۳۸۴).
معلم در این برنامه یکی از ارکان مهم فرایند یادگیری است و مسئولیتهایی مانند سازماندهی و هدایت دانشآموزان هنگام تدریس، دادن نقش فعال به دانشآموزان در جریان آموزش، تلاش در جهت درونی ساختن آموختهها و قادر ساختن دانشآموزان در به کارگیری از آموختههای خویش در دنیای واقعی، تقویت نگرش مثبت نسبت به یادگیری، استفاده از شیوه های مناسب، نحوه تکلیف شب، استفاده از روش های مناسب ارزشیابی،کمک به دانشآموز در استفاده از فناوریها و ابزارها برای استفاده از وظایف مهم و کلیدی اوست (سلسبیلی،۱۳۸۲).
برنامهدرسی اجراشده و مبانی آن
اجرای برنامهدرسی مسیری است برای رسیدن به هدفهای مطلوب تربیتی و به عبارتی فرایندی است در طول زمان که از طریق آن افراد، رویدادها و منابع تعیین میکنند که آیا تغییر مورد نظر در عمل رخ میدهد یا خیر؟(فولن،۱۹۸۱ به نقل از مهرمحمدی،۱۳۸۴).
عوامل مؤثر در اجرا برنامه درسی:
۱- ویژگیهای مربوط به تغییرات درسی مورد نظر؛
۲- شرایط خاص حاکم بر منطقه آموزشی و آموزشگاه؛
۳- راهبردهای محلی مورد استفاده در سطوح آموزشی و آموزشگاه؛
۴- عوامل بیرونی مؤثر در امکان اجرا (خویی نژاد،۱۳۸۳).
شرایط لازم برای اجرا برنامه درسی:
۱- توزیع برنامه؛
۲- آموزش معلمان مجری در مورد کیفیت برنامه درسی، در احتمال اجرا و خوبی اجرای مؤثر آن؛
۳- معرفی برنامه به مرتبطین با برنامه؛
۴- هماهنگی با دفاتر ستادی؛
۵- عوامل خارجی؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:51:00 ق.ظ ]




- کرسی حروف ؛ برابر بودن حروف خط در کتابت و آن عبارت است از بودن آنها به کمال انتظام و خوبی . (آنندراج )
- کرسی خط ؛ برابر و به مقام خود افتادن حروف در نوشتن . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) به نقل از ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۲۶۳)، (برهان، ۱۳۶۲: ۱۶۱۹)
در این معانی نیز غنی می­فرماید:

 

رود پایش از تخته یخ ز جا

چو خط هر که افتد ز کرسی جدا

 

۴۶۴- معنی بیت: کسی که آسمان به او نرمی و نیکویی و خوش رفتاری می کند ، ظلم و ستمی در پی خواهد داشت مانند آن خوشه ای که آب آسیا باعث سر سبزی آن می شود و در نهایت در همان آسیا ساییده و ریز می شود.
۴۶۷- در مقابل و مقایسه با ماه روشن رخ تو ، شمع هر جا که برود بدبختی به همراه اوست.
زیبایی تصویری که در این بیت است مربوط به این حقیقت است که زیر پای شمع واقعاً تاریک است .
آرایه های: ۱٫ ایهام دوگانه خوانی در لفظ « دور» ۲٫ سیاهی گلیم بخت: کنایه از بدبختی و بد اقبالی ۳٫ تشبیه مضمر تفضیلی در تشبیه رخ به شمع ۴٫ تشبیه بلیغ اضافی «ماه رخ»
۴۷۰- از ان جا که در ایّام سرما ( پاییز) اکثر میوه ها می ریزند و باد پاییزی پوست و برگشان را می اندازد واین علامت پختگی آنها است.شاعر می گوید: هر سخت جانی که سرمای ریاضت و دوری از نفس را انتخاب می کند و رنج و سختی بسیار را به اختیار خودش تحمّل می کند، در ایّام ریاضت خرقه را از بدنش در می آورد و بدنش را برهنه می کند تا رنج سرما عذابش دهد و از آسایش و راحتی دور بماند.
۴۷۲- معنی بیت: اهل الله، خرقه را که نشانه ریا و تظاهر است بر تن خود همچون بار اضافی می دانند و آن را از تن بیرون می آورند و دور می اندازند مثل میوه بهی که به هنگام پختگی و رسیده شدن ، کرک روی پوستش را از تنش جدا می کند.
خرقه به: کرک و پشم نرم روی پوست میوه به.
۴۷۳- نزاکت : نزاکه. مصدر جعلی فارسیان متعّرب است که از ماده نازک تراشیده­اند و عبارت است از اظهار نازک مزاجی خود به قبول کاری به سماجت و ابرام دیگران و با لفظ کردن و کشیدن و گذشتن مستعمل است . (از آنندراج ). فارسیان اشتقاق این لفظ از لفظ نازک به طور عربی کرده ­اند و حال اینکه فارسی است و در عربی هیچ اصلی ندارد. (غیاث اللغات ).|| سلیقه . (فرهنگ نظام ). || نرمی . ملاست . ملایمت . آهستگی . مبادی آدابی . (ناظم الاطباء). به نقل از (دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۹۸۲)
کمر محبوب را در نازکی و باریکی به کمر مورچه نسبت می دهد.
بیت دارای صنعت مبالغه است.
۴۷۴- معنی بیت: هر کس که پیش من آمد، نگاه مرا از چشم من دزدید و مرا نا بینا ساخت .از آنجا که نگاه کردن در سفیدی برای چشم انسان مضر است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ایهام تناسب در لفظ « مردم».
در گذشته معمول بوده که مجرمان را در خانه ای سفید که از گچ بود نگه می داشتند تا در اندک زمان نا بینا شود.(شارح)
۴۷۵- زخم زبان: کلمات درشت و سخت که باعث دل آزردگی مردم می شود.
زخم دهان: زخمی که از گزیدن دهان مردم انتقال می یابد .
۴۷۶- ز خود رفتن: از حال رفتن.بیهوش شدن. غشی .اغما. (دهخدا)
بوی گل و بـــاد سحــــری بر ســر راهند گر می روی از خود به ازین قافله ای نیست
(صائب)
رفتم: ایهام تناسب می سازد با« نیامد».
۴۷۷- انگشت بر لب زدن: کنایه از استدعای سخن کردن، فرخواندن به سخن.شارح)
۴۷۸- صورت: هیأت . خلقت . (السامی ). شکل . شاره . تمثال . نقش . نگار (دهخدا)
صورت از جهت عدم حس و حرکت با گوشه نشین مشابهت دارد.
۴۷۹- انگشت در دهان داشتن : کنایه از افسوس خوردن.
انگشت خون آلوده در دهان داشتن: کنایه از خون خواری.
۴۸۰- معنی بیت: شیرین دستانش را در گردن خسرو حلقه کرده تا از دیدن این وضعیت،کوهکن (فرهاد) قصد کشتن خودش را کند، شاید شیرین می خواهد با خون فرهاد حنا در دستان خود ببندد .
معنای دیگری نیز می توان از این بیت استنباط کرد: شیرین اراده حنابندی از خون فرهاد را می کند و از آن جا که خون فرهاد بر گردن خسرو مانده است، دست خود را در گردن خسرو می اندازد.
۴۸۱- یک پیرهن داشتن با کسی : کنایه از کمال اتحّاد و اختلاط است.
۴۸۵- معنی بیت: نه تنها دل بلکه تمام اعضا و جوارح ما به زلف معشوق دلبستگی پیدا کرد به جز ناخن که به زلف او بند نشد ؛یعنی، دست به تاب و خم زلف او نرسید و گره زلف او را باز نکرد.
ناخن: مجاز جزء از کل در معنای دست.
۴۸۸- چین: شکن.شکنج (فرهنگ فارسی معین)
چین بر جبین افتادن: کنایه از روی در هم کشیدن ،خشمگین شدن.
ای آبشار نوحه گر از بهر چیستی
چین بر جبین فکنده ز اندوه کیستی
(زیب النسا)
۴۸۹- صهباء : شراب انگوری . شرابی که مایل به سرخی باشد. (غیاث اللغات)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:50:00 ق.ظ ]




عدم تعادل قرارداد زمانی به وجود میاید که عقد دارای دو طرف باشد، از زمان های گذشته نیز اندیشمندان متوجه این نکته بوده اند که عقود می تواند یک جانبه یا دو جانبه باشد و در این زمینه به موارد زیادی می توان اشاره کرد، این دسته بندی در حقوق قراردادها تا به حال نیز معتبر بوده و گسترده تر نیز شده است.
اهمیت این تفکیک در حقوق مدرن، بر کسی پوشیده نیست. عقد یک جانبه تعهدی را صرفاًبر عهده طرف واحدی به وجود می آورد: به عنوان مثال می توان از تعهد به هبه نام برد. در مقابل، عقد دو جانبه ایجاد تعهدات متقابل را موجب می شود. در این عقود، بیع نمونه کاملی به حساب می آ ید. دو تعهدی که اینگونه ایجاد می شود، رابطه دو جانبه یا مرتبط با هم دارد. اجرای ایمن دو تعهد باید با مشابهت کامل انجام گیرد. از این امر نتایج گوناگونی به دست می آید … از بارزترین این نتایج، حق تقاضای فسخ عقد، توسط یکی از طرفین، به دلیل عدم اجرای تعهد است این شیوه قطعی است زیرا تعهد را به طور کامل از بین می برد. شیوه ای موقتی نیز برای ضمانت اجرای عدم اجرا وجود دارد: ایراد عقد اجرا نشده که حق حبس، کاربردی از آن را فراهم می سازد.[۱۰۷]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جوهر و اصل مورد قبول عقود قابل تعدیل دو طرفی بودن این معاملات است . وجود چنین وضعیتی قهراً باعث می شود علاوه بر اینکه وضعیت و خصوصیات طرفین معامله مورد توجه قرار گیرد و شرایط و اوضاع زمان بسته شدن قرارداد نیز چنینی حالتی پیدا کرده و ثبات آن حتی در زمان انعقاد عقد نیز مد نظر متعاملین باشد.
با آنکه کارهای مقدماتی منعکس کننده اوضاع و احوال مربوط به انعقاد معامله است، در مواقعی این اوضاع و احوال از وقایع و حقایق نشاءت می گیرند که کارهای مقدماتی اساساً به آن نمی پردازند، از این رو اوضاع و احوال زمان انعقاد معاهده مقوله ای متفاوت با کارهای مقدماتی است. معاهده، مثل هر واقعه اجتماعی دیگر، نتیجه یک سلسله اسباب و علل است. به همین جهت، ضرورت ایجاب می کند که موقع طرف های معاهده، وضعیتی که آنها در صدد تنظیم آن بوده اند مشخص گردد … با این حال نیابد از یاد برد که غرض از پرداختن به اوضاع و احوال مربوط به انعقاد معاهده، گسترده تر یا محدودتر کردن دامنه معاهده نیست. با توسل به این وسیله، مفسر فقط باید دامنه و حدود معامله را روشن کند. خروج از چنین محدوده ای مطلقاً مجاز نیست.[۱۰۸]
با وجود این مسائل، بدیهی است که در صورتی هم که یک قرارداد زمانبر و طولانی مدت است، باید به اوضاع و احوال آن در هنگام انجام آن نیز توجه شود، زیرا اتفاقات بسیاری ممکن است روی داده و سرنوشت معامله را از جهات بسیاری تغییر دهد گاه ممکن است اوضاع طبیعی سبب شود قرارداد دچار دشواری در به ثمر نشستن شود، گاه ممکن است روابط یک کشور با دیگر کشورها به گونه ای پیش رود که تحریم هایی را بر ضد همدیگر به اجرای در آورند و به همین سبب رد و بدل شدن کالاهای مورد نیاز دچار صعوبتی شود که در اجرای قرارداد مشکلاتی بوجود آید و حتی ممکن است طرفین خود دچار مشکلات اقتصادی و یا فقر نیروی متخصص به شکلی ناخواسته شوند، که جلوی پیشرفت در انجام معامله را از سرعت مورد نظر بیندازد.
در هر صورت عوامل متعددی می تواند اوضاع و احوال مطلوب در معاملعه را چنان تغییر دهد که نتوان به آنچه که مورد توافق متعاملین بوده است- در زمانی که طرفین تعهد کرده اند- دست یافت و خواه ناخواه معامله به کندی پیش رود. اوضاع و احوال معامله در حین اجرای آن از اموری است که در حال حاضر بیش از سایر موارد مشابه مورد توجه است و را ه های ارائه شده در مورد حل این معضل نیز میزان قابل توجهی از مباحثات حقوقدانان را به خود اختصاص داده است.
۴.۲.۳ ـ توافق کامل در اصول قراردادهای اروپا
اصول قراردادهای اروپا که قانون جامع حقوقی است که اتحادیه اروپایی به دلیل ایجاد وحدت حقوقی در میان کشورهای اروپایی ایجاد کرده است، یکی از پیشروترین و بهترین قوانین مربوط به قرارداد ها و تعهدات را که تا به حال نگاشته شده است ارائه می دهد. در بررسی مواد این قانون به مواردی برمی خوریم که ریزبینی ها و دقائق بی سابقه ای را در آن ارائه شده است، که از جمله آنها ماده ۰۳-۲ این قانون است که به ویژگیها و شرایط ایجاد توافق کامل قراردادی اشاره شده است.
۱) توافق قراردادی هنگامی وجود دارد که شرایط قرارداد: الف) به میزان کافی از سوی طرفین تا حدی که قرارداد قابل اجراء باشد، معین شده باشد، یا ب) بر اساس این اصول قابل تعیین باشند.
۲) با این وجود، هر گاه یکی از طرفین ، بدون توافق بر روی برخی از موضوعات خاص، از انعقاد قرارداد امتناع نماید، تا زمانی که توافق بر روی آن موضوعات صورت نگرفته باشد، قراردادی وجود نخواهد داشت.[۱۰۹]
بر اساس بند اول این ماده، قابلیت اجراء از امور اساسی است که در این ماده برای حصول یک توافق کامل ضرورت دارد. از سوی دیگر ضرورت رضایت طرفین نسبت به قرارداد و روشن شدن تمام موارد مبهم و تاریک شرط اصلی دیگری است که ما را به یک قرارداد کامل می رساند.
در حقوق ایران اصطلاح توافق کامل به صورتی که در اصول حقوق قراردادهای اروپایی تصریح شده است دیده نمی شود، اما همان مفهوم توافق کامل در حقوق ایران نیز صادق است. پیشنهاد انجام معامله در صورتی از نظر حقوقی ایجاب تلقی می گردد که کامل و مشخص باشد. بنابراین هنگام وقوع ایجاب بایستی نوع عقد و موضوع آن و سایر ارکان اساسی لازم برای تحقق قرارداد وجود داشته باشد. مثلاً در عقد اجاره علاوه بر آن که ضروری است مورد اجاره و اجاره بها تعیین شود، لازم است که مدت عقد نیز به عنوان یکی از ارکان آن عقد مورد تصریح قرار گیرد. ممکن است به هنگام انعقاد قرارداد مواردی، مورد تصریح طرفین قرار نگرفته باشد که در این صورت اگر بتوان ان مورد مسکوت را از عرف یا عادت معاملاتی طرفین استنباط نمود، می توان گفت عقد به صورت کامل وجود دارد.[۱۱۰]
در اصول قراردادهای اروپا علاوه بر اینکه معیارهای دستیابی به توافق کامل پیش از انعقاد آن مورد توجه قرار گرفته شده است، تا سرحد امکان نیز تلاش شده است قرارداد در مراحل اجراء نیز به کامل ترین وجه ممکن اجرایی شود، به همین علت در صورت وقوع حوادث غیرمترقبه نیز با وضع ماده متناسب سعی در عملیاتی کردن حداکثری قرارداد دارند تا توافق کامل انجام گرفته را از استحکام نیندازند. در این مورد ماده ۶-۱۱۱ اصول حقوق قراردادهای اروپا که ناظر به تعدیل نیز هست، می گوید:
۱ـ طرف قرارداد ملزم است تعهداتش را انجام دهد حتی اگر اجرای آن بسیار دشوار باشد، خواه هزینه اجرای تعهد افزایش یافته یا اینکه ارزش اجرای تعهد کاهش یافته باشد.
۲ـ با این وجود، اگر اجرای قرارداد به خاطر تغییر اوضاع و احوال، بیش از اندازه دشوار یا طاقت فرسا باشد، طرفین ملزم هستند در رابطه با تعدیل قرارداد یا خاتمه دادن به آن وارد مذاکره شوند، مشروط بر اینکه: الف- تغییر اوضاع و احوال بعد از زمان انعقاد قرارداد حاصل شده باشد. ب ـ احتمال تغییر اوضاع و احوال، از جمله مواردی نباشد که در زمان انعقاد قرارداد به طور متعارف قابل پیش بینی بوده است. ث- احتمال تغییر اوضاع و احوال از جمله مواردی نباشد که مطابق با قرارداد طرفی که تحت تاثیر آن قرار می گیرد، آن را به وجود آورده باشد.
۳ـ اگر طرفین در مدت زمان متعارف به توافق نرسند، دادگاه ممکن است: الف) قرارداد را در تاریخ و شرایطی که خود دادگاه تعیین می کند به پایان رساند. ب) قرارداد را به منظور تقسیم مساوی ومنصفانه سود و زیان به وجود آمده ، در نتیجه تغیر اوضاع و احوال بین طرفین تعدیل کند. در هر یک از این موارد، دادگاه ممکن است به خاطر ضرری که به دلیل رد مذاکرات یا قطع مذاکرات توسط یکی از طرفین بر خلاف حسن نیت و رفتار منصفانه وارد شده است، حکم به جبران خسارت دهد.[۱۱۱]
ماده فوق از مواد کاملاً به روز و متناسب با اوضاع معاملات روز دنیاست. این ماده نه تنها در بند اول شرایط تعدیل را به تصویر کشیده است بلکه طرفین را در راستای احترام به توافق اصلی و سامان بخشیدن به قرارداد، به اصلاح و ترمیم آن ارشاد می نماید و در آخر آنها را در صورت عدم توافق به دادرس ارجاع می دهد، تا او به شکلی منصفانه در مورد جریان دعوای ایشان رای دهد، و در این میان دادرس نیز مکلف است توافق میان متعاملین را در ابتدا تا می تواند حفظ کند و کمال آن را حفظ کند و تنها در صورت ناچاری به جای استفاده از ابزار تعدیلی قرارداد را منفسخ اعلام کند.
۴.۲.۴ ـ توافق کامل در فقه امامیه و حقوق ایران
در قانون مدنی ایران که متخذ از فقه امامیه است، ماده ۱۹۰ به بررسی شرایط اساسی لازم برای ایجاد یک توافق کامل می پردازد، در این ماده آمده است:
برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است:
۱) قصد طرفین و رضای آنها. ۲) اهلیت طرفین. ۳) موضوع معین که مورد معامله باشد. ۴) مشروعیت جهت معامله.[۱۱۲]
نسبت به مفاد این ماده انتقاداتی از سوی حقوقدانان مطرح شده است، در یکی از انتقادات که در آن ضرورت وجود جوهر توافق کامل، عقد و شرایط چهارگانه آن را مورد بررسی قرارداده است.
گفته شده، که جوهر عقد توافقی است که به منظور ایجاد اثر حقوقی، بین دو یا چند شخص انجام می شود؛ و رکن اساسی آن اراده کسانی است که به رضای خویش عهده دار امری می گردند. اهلیت طرفین در بیشتر موارد فقط شرط سلامت و نفوذ اراده است و داشتن موضوع نیز، به گونه ای که در قانون مدنی(ماده ۲۱۴) امده است، از شرایط صحت تعهد است. زیرا از هر عقد ممکن است تعهدهای گوناگون ناشی شود، و هر تعهد نیز به ناچار باید موضوع معین و مشروعی داشته باشد. مشروعیت جهت معامله نیز وسیله سازگار کردن قراردادهای خصوصی با اخلاق حسنه و نظم عمومی است نه از ارکان عقد. به بیان دیگر، نامشروع بودن جهت معامله مانع از نفوذ حقوقی تراضی است. پس ماده ۱۹۰ قانون مدنی به شکلی که تدوین شده خالی از مسامحه نیست و از نظر منطقی قابل انتقاد به نظر می رسد.[۱۱۳]
در اظهار نظری دیگر نسبت به ارکان و شرایط عقد که در آن از ضرورت مطابقت ایجاب و قبول ـ که در حقوق انگلستان نیز از آن سخن گفته شده است ـ یکی دیگر از اندیشمندان اشاراتی قابل تأمل دارند.
از آرای علامه حلی این است که اعتقاد به مغایرت ارکان و شروط عقد دارد و از جمله اموری که در ارکان بیع افزوه است، مطابقت ایجاب و قبول است و در این کار به کلی حق با اوست. اما از جمله غفلت های او نسیان موالات بین ایجاب و قبول است که آن هم از ارکان است. نباید ایجاب و قبول را به سادگی یله کرد، ضمائم عدیده دارد که جملگی داخل در رکن عقد هستند و به اصطلاح ما از عناصر عمومی عقد هستند، بالجمله غرض بیان اعتقاد پیشینگان است به وفق ارکان و شروط و ایضاح شیوه عمل آنان که در این رهگذر این علم را به پیش برده اند و کارهایی کرده اند که حقوقدانان فرانسه به کلی از آنها غافل هستند و باید قرنها کار کنند تا به مرتبه فقهای اسلام برسند … از نظر پیشینگان ارکان عقد معوض مالی منحصر به ایجاب و قبول است. یعنی مثلاً بیع دو رکن دارد : ایجاب بایع و قبول مشتری. مابقی شروطند؛ اما به چه ضابطه ای؟ کاملاً مجهول است.[۱۱۴]
کاملاً پیداست که عمق مطالب و آرائی که از نظر فقه اسلامی در مورد عقود معوض بیان شده است بسیار گسترده تر و پیچیده تر از آن چیزی است که اروپاییان مد نظر دارند و داشته اند، ایشان در استناد به مبنای توافق در قرارداد اشاره کوتاه و کاملا ًروشنی به منظور خود از توافق کامل دارند، اما مسلما ًسخنان ایشان از لحاظ سطح بسیار گسترده تر از حقوق اسلام شده است اما عمق مطالب ایشان در مقایسه با حقوق اسلام دارای ژرفای چندانی نیست و فروعی را که فقهای اسلام و به خصوص امامیه مطرح کرده اند منحصر به فرد است.
البته با وجود این اختلاف کیفی باز هم می توان به عباراتی از فقها دست یافت که به همان سادگی و بساطت حقوقدانان اروپایی توانسته اند به آنچه که منظور نظر اروپاییان است اشاره کنند، به عنوان مثال در مورد تبانی و توافق طرفین معامله در هنگام بر هم خوردن تعادل عوضین امده است:
بنای عقد نوعاً بر حسب عرف و عادت بر این است که در هنگام اجرای عقد بین دو عوض معامله تساوی در ارزش جاری باشد به گونه ای که شخص مغبون اگر بداند که این تساوی رعایت نشده است به این معامله راضی نباشد و این به منزله صغری است و کبری آن این است که در صورت تخلف از این بنای تراضی در معامله بر هم می خورد و چنانچه در مورد فضولی و مکره ثابت شد رضای پسینی مانند رضای پیشینی است، پس تخلف از بنای در عقد رأساً سبب فساد بیع نمی شود و کسی که در این میان ضرر دیده است می تواند عقد را قبول کند و آن را به نتیجه برساند و یا اینکه آن را رد کند.[۱۱۵]
۴.۲.۲ـ مصلحت اجتماعی
۴.۲.۲.۱ ـ تعریف و اهمیت جامعه
برای یافتن اهمیت مصلحت اجتماعی در ابتدا باید به دنبال این بود که جامعه به چه معناست و چه دلیلی بر اهمیت وجود آن و نقش ان در زندگی شخصی افراد وجود دارد، در تعریف جامعه گفته شده است:
جامعه شامل عده قابل ملاحظه ای از انسانهاست که دارای سازمان ها و تأسیسات خاصی هستند و امور و مسائل مشترک دارند و نوعی رابطه میان آنها را پیوند می دهد، وقتی عده ای با قصد خاصی گرد هم جمع می شوند و روابط میان آنها مشخص باشد، در این حال جامعه ایجاد شده است. لازم نیست که همیشه قصد و هدف خاص آنها به طور سنجیده یا آگاهانه از قبل به دقت تعیین شده باشد، برای تشکیل و بقای جامعه انسانی به هر شکل که باشد.[۱۱۶]
انسانها در ابتدا به صورت انفرادی و یا در دسته های کوچکی که ممکن بود خانوادگی باشند با یکدیگر زندگی می کردند و به تدریج و با افزوده شدن به سن تمدن اهمیت زندگی در جمع و مشارکت های اجتماعی آشکار شد، این روند تا حدی پیش رفته است که زندگی در اجتماع و رعایت قواعد زندگی اجتماعی تبدیل به یکی از مسائل حیاتی و غیر قال چشم پوشی در زندگی آحاد افراد تبدیل شده است.
پیوند انسان و جامعه تا حدی است که حتی کسانی هم که در انزوای خاصی دور از دیگران به سر می برند، گذشته از اینکه افکار و احساسات جامعه خویش جدا نیستند، فرار از جامعه یا گوشه گیری از آن به صورت ارادی یا اجبار به هر علت یا هر سابقه ای باشد دلیلی بر تأثیر محیط اجتماعی است. افراد وقتی هم که در خلوت به اندیشه می پردازند تحت تأثیر شرایط جامعه خویش قرار دارند.[۱۱۷]
با توجه به این مسائل نقش جامعه در زندگی انسانها حتی در مورد کسانی هم که تمایلی به زندگانی در اجتماع ندارند، بسیار بارز و حیاتی است؛ چنانکه اگر در گذشته های دور امکان زندگی افرادی به تنهایی و یا با تعدادی محدود متصور بود اما در روزگار فعلی چنین وضعیتی غیرقابل تصور و طرح آن مانند خیال پردازی می ماند.
۴.۲.۲.۲ ـ معنای مصلحت اجتماعی
بر اساس آنچه گفته شد، انسان موجودی است که ضرورتاً دارای تمایلات جمع گرایانه است و ضرورت این تمایل به تشکیل جماعت های انسانی از سوی او ریشه در تأمین انواع نیازهای او دارد. نیازها متفاوت از جمله سهولت حفظ جان در میان اجتماع، اسانی امرار معاش، ایجاد پیوندهای عاطفی و تولید نسل و دهها دلیل دیگر مشوق او در ایجاد جوامع انسانی بوده است. زندگی اجتماعی همانگونه که در تشکیل خود مزیت های فراوانی را برای انسان ها فراهم آورد، این مسئله را نیز به وجود آورد که چگونه می توان دستاوردهایی را که تشکیل اجتماع برای ایشان به وجود آورده را حفظ کرده و پایدار سازد.
در واقع پس از تشکیل جوامع به جهت مزایای فراوانی که برای بشر بوجود آمد آنها به فکر افتادند حتی در صورتی که در برخی مواقع حقوق افراد با حقوق جامعه و یا افراد آن به تعارض کرد با در نظر گرفتن مصالحی که سبب صیانت از جامعه در برابر حق افراد به صورت شخصی می شود، مصالح جامعه را مقدم بدارند تا از منافعی که جامعه برای آنها بوجود آورده حفاظت کنند و منافع آینده را نیز که ناشی از وجود جامعه است را با این کار تضمین کنند.
سیر تطابق یافتن فرد با جامعه دارای مشخصات و حقوق و تکالیف خاصی است که از آن تحت عنوان اجتماعی شدن یاد شده است و در تعریف آن آورده اند:
اجتماعی شدن فرایندی است که به انسان می آموزد که چگونه در جامعه به عنوان یک عضو موثر مشارکت کند. در روند اجتماعی شدن، انسان می آموزد که با دیگر اعضای جامعه همکاری کند و از هنجارهای اجتماعی پیروی کرده، نقشهای خود را با توجه به قوانین و مقررات جامعه، به درستی ایفاء کند. در فرایند اجتماعی شدن میراث فرهنگی از نسلی به نسل بعد منتقل می شود، فرد شخصیت خود را می یابد و در طول زندگی تصویری از خود می سازد.[۱۱۸]
در واقع اجتماعی شدن از دیدگاه جامعه شناسی همان چیزی است که باعث می شود بتوانیم در مورد ضرورت توجه و اجرای مصحت اجتماعی سخن بگوییم. گردن نهادن انسان بر قواعدی که سبب پذیرش او در جامعه می شود سبب می شود که حاکمان جامعه نیز بتوانند با سیاست ها و قوانینی مشخص با افراد جامعه رفتار کنند و افراد جامعه نیز بتوانند رفتار خود را بر اساس اصولی خاص در آنچه که جامعه آن را برای تداوم و بقای جامعه موثر می دانند و مورد قبول آنهاست رفتار کنند.
در مورد تعدیل قضایی نیز چنین است و قدرتی را که قاضی برای تعدیل قرارداد نامتوازن میان متعاملین دارد پیش از آنکه به جبر قدرت حاکمه باشد می تواند ناشی از هنجارهایی باشد که جامعه در مورد قرارداد و لزوم توازن آن قبول کرده است و این رفتار بهنجار را با تفویض اختیارات خود به دادرس به نمایش می گذارد.
بنابراین طرفداران تعدیل قضایی هنگامی که مصلحت اجتماعی را مبنایی برای تعدیل قضایی دانسته اند ریشه های اجتماعی قبول چنین تعدیلی را مطرح می کنند و نوع کنش های جامعه را به گونه ای می دانند که نمی توان آن را از جامعه جدا کرد و افکاری را که در عرصه اجتماع مطرح است را دارای اثر مستقیم در ایجاد عدالت و احقاق حقوق افراد جامعه می دانند.
۴.۲.۲.۳ ـ اهمیت مصالح اجتماعی در حقوق موضوعه
در حقوق موضوعه رعایت مصالح اجتماعی عنصری است که با مسائل عمده و موثر حقوقی که در واقع از اهداف اصلی علم حقوق است منبعث می شود، به عنوان مثال در علم حقوق آنچه بیش از هر چیز ممکن است در شکل گیری چنینی علمی مؤثر باشد، مباحث مربوط به مسئولیت هایی است که فرد در برابر دیگر افراد و یا فرد در برابر جامعه ممکن است داشته باشد، به تعبیر دیگر می توان گفت اگر فرد حقیقی یا حقوقی به مسئولیت های سلبی و ایجابی خود عمل نکند نه تنها عدالت را در جامعه خود مخدوش می کند بلکه به جهت پیوستگی عدالت و مصالح جامعه آن فرد سبب می شود بی مسئولیتی بی تفاوتی در جامعه مرسوم شده و در نهایت حق و قانون بی ارزش شود.
نمونه بارز و مشخص این گونه مسئولیت ها مسئولیت مدنی است که می توان در صورتی که قراردادی برای یکی از طرفین زیان ده شد و طرفی که به او ضرری وارد نشده است با فرد متضرر همراهی نکرد، او را متهم به انجام ندادن مسئولیت مدنی در قبال طرف مقابل و حتی جامعه دانست.
در حقوق مرسوم مسئولیت مدنی، هدف اصلی جبران خسارت قربانی حادثه و بازگرداندن وضع پیشین اوست، ولی در تحول جدید نقش اصلی یا مصلحت گرایی و تدبیر و عدالت است؛ در زمینه تمیز عدالت و مصلحت نیز ملاحظات اقتصادی نقش اساسی دارد به ویژه، در مورد مسئولیت های محض گفته می شود که زیر بنای اصلی و موتور حرکت اندیشه ها و رویه قضایی به سوی مسئولیت های محض ضرر اقتصادی و انچه در مورد اخلاقی کردن قواعد گفته می شود وسیله توجیه این تحول و اقناع آرمانگرایان به فایده های اخلاقی و فلسفه نظام جدید است.[۱۱۹]
بر این اساس نمی توان هر قرارداد را به هر شکل و با هر ضابطه ای که طرفین در نظر دارند به اجرا در آورد زیرا جوامع کنونی به سبب یکپارچگی و وابستگی عناصر مقوم اجتماعی که از وجود آن ناگزیر است تا جایی که امکان دارد ناچار به یک دست کردن اعمال حقوقی است که مشابهت ذاتی دارند و در این راه نباید هیچگونه تبعیض و ترجیحی را بربتابد، زیرا این کار سبب می شد مصالحی که وجود آنها جامعه را از حاشیه و تنش دور می دارد در حداقل ممکن باشد و آرامش حاصل از ان که در جامعه متبلور می شود اجتماع را به بهترین نحو به سوی اهدافش هدایت کند.
عدم رعایت مصالح اجتماعی باعث می شد دو لازمه بسیار مهم که هر جامعه ای برای بدست آوردن و حفظ و حراست از آن نهایت تلاشش را می کند از بین بروند که عبارت است از عدالت اجتماعی و نظم عمومی.
۴.۲.۲.۳.۱ ـ مصلحت اجتماعی در قراردادها
در میان حقوقدانان نیز مباحثی در مورد جنبه اجتماعی قراردادهای خصوصی که عدم رعایت آنان سبب بر هم خوردن نظم و مصلحت های بهنجار جامعه می شود مطرح شده است، و ایشان هم متابعت قراردادها از برخی مصالح مربوط به آنان را به حال جامعه مضر و مخالف با اعمال مدبرانه دانسته اند.
گرچه نظریۀ رابطه شخصى، عقد را ناشى از ارادۀ طرفین و حاکمیت اراده و خواسته درونى متعاقدین مى‌داند، و بر اساس فلسفۀ فردگرائى و لیبرالیزم، ارادۀ واقعى طرفین را ملاک عقد قرار مى‌دهد و با اصالت دادن به ارادۀ درونى طرفین عقد، عبارت عقد را تنها به این لحاظ معتبر مى‌شمارد که کاشف از اراده باطنى متعاقدین مى‌باشد، و بر اساس این نظریه تفسیر عقد باید بر پایۀ اهداف و مقاصد واقعى متعاقدین انجام گیرد.و از سوى دیگر نظریۀ اجتماعى بودن قرارداد که الزام‌آور بودن عقد را ناشى از ضرورت ایجاد نظم در زندگى اجتماعى مى‌داند، به کیفیت اعلام اراده به جاى ارادۀ درونى تکیه مى‌کند، و تعبیر مادى عقد یعنى الفاظ آن را ملاک عمل قرار مى‌دهد و الفاظ عقد را عبارت از تجلى اراده در نمود اجتماعى آن مى‌شمارد.[۱۲۰]
این امر در قراردادهای مربوط به ادارات و سازمان ها نیز که در بسیاری جهات جنبه عمومی دارد نیز خود را نشان می دهد.
در حقوق خصوصی، لازم الاجراء بودن قرارداد، اصل کلی است و قرارداد نسبت به کسانی که آن را منعقد کرده اند حکم قانون را دارد … ولی در حقوق اداری راه حل متفاوت است زیرا موضوع قراردادهای اداری مربوط به امور عمومی و منافع عامه است، مقتضیات این امور ایجاب می کند در مواقع بروز بحران اقتصادی، موازنه مالی قراردادهای اداری دولت مانند امتیاز برق و آب و تلفن و اتوبوسرانی را به هم زده و انها را دچار مخاطره می کند برای اینکه توقف یا ورشکستگی پیمانکاران موجب فلج شدن اداره امور مزبور که غالباً با حوائج روزمره افراد ارتباط دارد نشود دولت تا حدی در پرداخت هزینه های اضافی پیمانکاران خود مشارکت و آنها را مساعدت نماید.[۱۲۱]
چنانچه مشاهده شد مصلحت اجتماعی در قراردادها از عوامل بسیار تأثیر گذار است که نقش و میزان اهمیت آن روز به روز افزوده می شود و با توجه به این معنا اگر در موارد تعدیل قضایی بر اساس مصلحت اجتماعی حق تعدیل به دادرس داده شود چندان جای تعجب ندارد زیرا از لحاظ علم حقوق چنین راهکاری مانع محکمی را در برابر خود ندارد و اقتضای عمل به آن مهیاست.
۴.۲.۲.۴ ـ جایگاه مصلحت اجتماعی در اسلام
طرح مصلحت اجتماعی نه تنها مورد تاکید اندیشمندان غربی قرار گرفته است بلکه اندیشمندان مسلمان نیز آن را مورد توجه قرار داده اند. در واقع اسلام عمدتاً از طریق رهبران معصوم خود توانست برای اولین بار با تأسیس نهادهای اجتماعی و وضع و به کارگیری قواعد لازمه برای زندگی در جوامع بزرگ و به هم پیوسته در زمان خود به پیشرفت های بی سابقه ای دست یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:49:00 ق.ظ ]