کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




  فیدهای XML
 



ج)- انگیزش اجتماعی: آن دسته از انگیزه هایی را شامل می‌شوند که با محرکات اجتماعی ارتباط بیشتری می‌یابند و زمانی معنی پیدا می‌کنند که فرد و رفتارهای او را درون اجتماعی که در آن زندگی می‌کند مورد بررسی قرار دهیم. از جمله این انگیزه ها انگیزه پیوند جوئی، انگیزه قدرت، انگیزه مقام جویی را می توان نام برد.

د)- انگیزه پیشرفت: انگیزه پیشرفت انگیزه ای درونی است در فرد برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف، رسیدن به یک هد فیا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در یک کار. افراد معمولاً از لحاظ میزان انگیزش پیشرفت، متفاوت از یکدیگر هستند. افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا در حوزه ای که انتخاب می‌کنند مثلا تحصیل، شغل و … . موفقیت فزاینده ای از خود نشان می‌دهند. انگیزه پیشرفت نیز با توجه به اینکه در آن تمایلات زیستی تسلط کارایی با ارزش‌های آموخته در هم آمیخته اند، انگیزه ای پیچیده به شمار می رود.

ه)- انگیزش پیچیده: انگیزه های پیچیده، انگیزه هایی هستند که از دو عامل اصلی تشکیل شده اند:

۱- سائق های ذاتی و زیستی

۲- سائق های آموخته

به عبارتی در این نوع از انگیزش تأثیر عوامل مختلقی چون زیستی، اجتماعی و محیطی دیده می شود، مانند میل جنسی. انگیزه پیشرفت، پیوند جوئی، خود مختار ی، تسلط، پرخاشگری را نیز می توان در زمره انگیزه های پیچیده قرار داد. مفهوم انگیزه های پیچیده به ما می آموزد که نباید تبیین هایمان را در زمینه رفتار انسانی بیش از حد ساده بگیریم.

و)- انگیزه های هوشیار در مقابل انگیزه های ناهوشیار: انگیزه های هوشیار عموماً در حیطه هوشیاری فرد عمل می‌کنند و فرد از آن ها آگاهی دارد از ریشه رفتارهای مرتبط با آن ها آگاه است. اما انگیزه های ناهوشیار عمدتاًً خارج از حوزه اراده و آگاهی فرد عمل کرده و رفتار فرد را جهت می‌دهند. بنا به تئوری روانکاوی، انگیزه ناهوشیار انگیزه ای است که فرد خود آن را نهی ‌کرده‌است و در نتیجه هوشیاری آن را نادیده می‌گیرد. این انگیزه غریزه، سائق، آرزو یا میلی است که به واسطه مکانیزم دفاعی سرکوبی به سطح ناهوشیار رانده شده است. اما این رانده شدن نیروی آن ها را کاهش نداده و اغلب به صورتی بر رفتارهای فرد تأثیر می‌گذارند. فروید انگیزه های یک نقاش برای نقاشی و یک جراج برای جراحی را انگیزه های ناهوشیار می‌داند (خورشیدی و همکاران، ۱۳۸۹).

۲-۳-۵- نشانه های بی انگیزه بودن افراد

۱- عدم همکاری در فعالیت هایی که تلاش و همت بیشتری می طلبد

۲- تأخیر، تعجیل یا غیبت در محل کار

۳- اتلاف وقت و کش دار کردن اوقات تنفس

۴- بی توجهی به زمان تحویل کارها

۵- ضعف کیفیت در انجام وظایف

۶- شکوه و شکایت دائمی از موضوعات ساده و کم اهمیت

۷- فرافکنی و شایعه سازی هنگام بروز مشکلات

۸- عدم اطاعت از دستورات مافوق

۹- آسیب رساندن به دستگاه و ابزار

۱۰- تقاضا برای تعویض پی در پی شغل(قربانی، ۱۳۸۹).

۲-۳-۶- راهکارهای ایجاد انگیزش کاری

هر چند در زمینه تئوری انگیزش اتفاق نظر موجود نیست، در یک سطح کلی و عام می توان نکاتی چند را به عنوان راهنمای عمل در انگیزش انسان ها و تنظیم رفتار سازمانی ارائه کرد. آنچه در پی می‌آید یک سلسله نتیجه گیری از این قبیل است:

۱- ایجاد انگیزه امری است فردی، دائمی، بی انتها، متغیر، پویا و بسیار پیچیده است. ‌بنابرین‏ نمیتوان در زمینه انگیزش انسان ها قوانین و دستورالعمل هایی با قاطعیت و اعتبار کلی وضع نمود. هیچ تئوری واحدی گویای همه جنبه ها و ابعاد انگیزش انسان نیست. نظریه ها هر یک حرفی و حقیقتی برای گفتن دارند که می باید آن ها را شناخت و در هر مورد با توجه به ویژگی های موقعیت از آن ها بهره گرفت و مطلوب آن است که هر موقعیت بر اساس ویژگی های فرد و محیط مثبت به انگیزش اقدام کرد.

۲- انسان ها موجودات منحصر به فردی هستند. نیازهایشان دارای ماهیتی بسیار متغیر، متحول و پیچیده است، منشا انگیزش و نیازهای ارضا نشده هیچ دو انسانی نمی تواند کاملاً با یکدیگر منطبق باشد.

۳- شناخت انسان، نیازها و خواسته هایش یکی از اولین قدم هایی است که می باید در انگیزش برداشته شود(نیازهای فردی، گروهی، سازمانی و خارج سازمانی بر رفتار فرد تأثیر می‌گذارد).

۴- هر فردی دارای برداشت و ادراک خاص خویش است که معلول گذشته و خصوصیات فردی او بوده و مبانی رفتار او را تشکیل می‌دهد. ‌بنابرین‏ او اتفاقات اطراف خویش را از دیدگاه این ادراک مشاهده می‌کند.

۵- شناخت عوامل ایجاد انگیزش و عواملی که در این زمینه دارای اثر چندان مهمی نیستند، یکی از وظایف اساسی مدیران است. صرف نظر از درجه تلاش و کوشش مدیر چنانچه تأکید روی عواملی متمرکز شود که اساساً نمی توانند در ایجاد انگیزه مؤثر و نافذ باشند. راه خطا پیموده شده است.

۶- پادش های مالی هنگامی می‌تواند در انگیزش مؤثر واقع شود که: الف: فرد آن را مهم قلمداد کند و این در صورتی است که نیازهای قابل ارضاء به وسیله پول هنوز در یک سطح متعارف در فرد برآورده نشده باشند. ب: اندازه و حجم آن متناسب با نیروی به کار رفته به وسیله کارمند در انجام وظایف محوله باشد. ج: جنبه نسبی داشته باشد،یعنی آنچه فرد دریافت می‌کند، در مقام مقایسه با آنچه دیگران دریافت می دارند، منصفانه تلقی شود.

۷- در ایجاد انگیزه در دیگران نمی توان انتظار داشت که همه رفتار و سلوک آنان با توسل به عوامل عقلانی و منطقی قابل توضیح باشند. در کنار و همپای این عوامل متغیرهای احساسی، عاطفی و غیر عقلانی نیز در شکل دادن به رفتار انسانی نقشی را بر عهده دارند.

۸- تنبیهات و تهدیدات و ندادن پاداش (انگیزش منفی) تنها در موارد معدودی و در کوتاه مدت می‌تواند در انگیزش افراد مؤثر باشد(قربانی، ۱۳۸۹).

۲-۳-۷- برخی از نظریه های موجود در خصوص انگیزش شغلی

الف)- نظریه کینزبرگ[۴۳]: کینزبرگ به دو نوع انگیزش درونی و انگیزش بیرونی اشاره می‌کند:۱- انگیزش درونی که خود از دو منبع حاصل می شود: الف)- احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می شود. ب)- لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت یا انجام برخی از مسئولیت های اجتماعی به ظهور رساندن توانایی‌های فرد به انسان دست می‌دهد.

۲- انگیزش بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد. عوامل انگیزش بیرونی شامل: محیط کار، میزان دست مزد و پاداش و روابط موجود بین ‌کارگر و کارفرما می‌باشند(ایمانی، ۱۳۸۹).

ب)- نظریه سلسله مراتب نیازها: یکی از مهمترین تئوری ها در زمینه ی انگیزش انسان را ابراهام مازلو[۴۴] (۱۹۴۳) تحت عنوان «سلسله مراتب نیازها» مطرح نمود. وی معتقد بود هر گاه یک سطح از نیازها برآورده شود دیگر برانگیزاننده نیست و سطوح بالاتر نیازها جهت انگیزش فرد شروع به فعالیت می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 10:17:00 ق.ظ ]




مطالعاتی که اخیراًً بر روی این جمعیت کار شده است عبارت‌اند از علیزاده (۱۳۹۱) با عنوان «بررسی تأثیر برنامه رفتاردرمانی عقلانی- هیجانی بر تاب­آوری و سلامت روان زنان مبتلا به اچ.آی.وی/ایدز دارای سابقه سوء مصرف مواد و رفتارهای پرخطر جنسی» ‌به این نتیجه رسیده است که آموزش مفاهیم رویکرد رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی می ­تواند بر افزایش سطح تاب آوری و کاهش اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به اچ.آی.وی/ایدز دارای سابقه سوء مصرف مواد و رفتارهای پرخطر جنسی مؤثر باشد. حسینی (۱۳۹۱) با عنوان «رابطه­ سبک­های دل‌بستگی و سبک­های مقابله­ی مذهبی با سلامت روان در بیماران مبتلا به HIV مثبت» ‌به این نتیجه رسیده که مقابله­ی مذهبی مثبت و سبک دل‌بستگی ایمن می ­توانند منجر به سلامت روان بالاتر در بیماران مبتلا به HIV گردند. شریفی (۱۳۸۹) با عنوان «مقایسه الگوهای شخصیت بالینی و اختلالات شدید شخصیتی در بیماران مبتلا به عفونت HIV و افراد سالم» ‌به این نتیجه رسیده است که الگوهای شخصیتی خاصی– به ویژه ضد اجتماعی و مرزی- اشخاص را در معرض آسیب‌پذیری بالا جهت ابتلا به عفونت HIV قرار می­ دهند.

به نظر می­رسد برای کاهش آسیب، تدوین مداخله­ای که بتواند به فرد در مواجهه با بحران­های وجودی متعاقب این بیماری از طریق اصلاح باور­های غلط و تحریف­های شناختی مرتبط با آن کمک کند، ضروری می­ نماید. طبق تعریف ارائه شده توسط آرون بک (۲۰۱۰) شناخت درمانی، درمانی ساختار یافته، هدف مدار و متمرکز بر زمان حال است که از راهبردهای شناختی و رفتاری برای دستیابی به کاهش نشانگان استفاده می­ کند. این رویکرد این کار را به طور خاص باهدف قرار دادن فرایند­ها و ساختارهای شناختی معیوبی که حفظ‌کننده‌ اختلالات روانی­اند، انجام می­دهد. این عمل بازسازی شناختی نامیده می­ شود. این بازسازی راهبردی است درمانی برای شناسایی افکار و باورهای ناسازگار هسته­ای متعلق به اختلال هیجانی و سپس اصلاح آن‌ ها از طریق ارزیابی میزان درست بودنشان و تولید حالت‌هایی از افکار که سازگارتر بوده و قابلیت جایگزین شدن دارند (نقل از دهخدا و همکاران، ۱۳۹۲).

شناخت درمانی باهدف قرار دادن باورهای منفی فرد، ارزیابی­های شناختی ناکارآمد و غیر انطباقی را در فرایند مقابله تحت تأثیر قرار داده و به فرد کمک می­ کند تا وقایع منفی را به شیوه­ متفاوتی ارزیابی و حس قوی­تری از کنترل برای شرایط را ایجاد نماید (سیمونی و همکاران، ۲۰۰۲).

هدف درمان وجودی در ارتباط با بیماری­های تهدیدکننده زندگی این است که با ایجاد فضای حمایتی به فرد کمک کند، با نگرانی‌های وجودی نظیر اضطراب مرگ، عدم قطعیت، بی‌معنایی، تنهایی و کنترل ناپذیری جهان که در اثر تهدید مرگ نهفته در بیماری سرطان تشدید می­شوند، مواجه شود و ترغیب شود تا درباره زندگی­اش فکر کند، گزینه­ های پیش رو را بررسی کند و از بین آن‌ ها موثرترین را انتخاب کند (می[۵۰] و یالوم[۵۱]، ٢٠٠٠؛ نقل از کوری، ٢٠٠۵).

به طور کلی در رویکرد شناخت درمانی هستی نگر سعی بر این است که با بهره گرفتن از فنون شناخت درمانی بتوان برخی از طرح‌واره‌ها، افکار خود آیند و خطاهای شناختی که در شکل­ گیری آزردگی روانی بیماران نقش مهمی دارند را اصلاح کرد. درعین‌حال به آن دسته از نگرانی­های وجودی نظیر اضطراب از مرگ، عدم قطعیت، بی‌معنایی، تنهایی و کنترل ناپذیری جهان که در اثر تهدید مرگ نهفته در بیماران تشدید می­شوند و در اغلب روش­های مداخله­ای به صورت نظام‌یافته به آن‌ ها توجه نمی­ شود، نیز پرداخته شود (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹).

لذا ‌می‌توان گفت درمان عبارت است از تسهیل، جستجوی معنا و هدف در زندگی، ارتقای روابط و کمک به بیمار برای توسعه افکار و نگرش­های انطباقی (کیسان و کلارک، ۲۰۰۲) و احساس معنا و آرامش ذهنی که می ­تواند به عنوان نقطه پایانی عمومی درمان تعبیر شود (موراتا و موریتا، ۲۰۰۶؛ نقل از بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹).

در واقع چگونگی ادراک فرد و تعبیر و تفسیری که او از رویدادهای زندگی می­ کند در دیدگاه­ های وجودی نیز همانند رویکرد شناخت درمانی مورد تأکید خاص قرار دارد و روشی که در هر دو شیوه برای نزدیک شدن به دنیای بی­همتا و منحصربه‌فرد ذهنی مراجع به کار می­برند عمیقاً متأثر از مفاهیم پدیدار شناختی[۵۲] است (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹).

هم روان­درمانگران وجود گرا و هم روان­­درمانگران شناختی در این ایده که بازسازی «معنا» در رشد و پویایی شخصیت فرد نقش محوری در کمک به ایجاد تغییرات مثبت بازی می­ کند، نیز با یکدیگر موافق هستند (بورنشتاین[۵۳]، ۲۰۰۴؛ نقل از بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹).

از نظر ادواردز[۵۴] نیز هر دو دیدگاه در اهمیتی که به تغییرات آگاهی در جریان درمان می­ دهند با یکدیگر مشابهت دارند. روان­درمانگران وجودی به دنبال توسعه آگاهی فرد از طریق کاهش استحکام سازوکارهای دفاعی هستند تا مراجع بتواند نسبت به آن جنبه­هائی از خود که قبلاً آن‌ ها را انکار یا تحریف می­کرده، آگاهی یابد. شناخت درمانگرها نیز به دنبال توسعه دیدگاه مراجع از طریق کاربرد روش­های جدید تفکر و جانشین کردن پاسخ­های نامعقول با پاسخ­های معقول یا پاسخ­های مبتنی بر تفکر منطقی هستند (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹).

لذا در نظر است تا با بهره گرفتن از روش شناخت درمانی هستی نگر به مراجعان کمک کرد تا ترغیب شوند تجربه خود را از دنیای خویش جدی بگیرند، بتوانند یاد بگیرند که بر اساس بینشی که در فرایند درمان به دست می ­آورند شروع به تغییر اقدامات خود کنند، به دنیا وارد شوند و تصمیم بگیرند چگونه به صورت متفاوتی زندگی کنند، بتوانند فعالانه در طول جلسات درمان تصمیم بگیرند چه ترس­ها، احساس گناه و اضطراب­هائی را کاوش کنند، بکوشند تا به جای کنار آمدن با مشکلات فعلی با مسائل غایی زندگی نظیر اضطراب، آزادی، مسئولیت، انزوا، بیگانگی، مرگ و معنی مواجه شوند. درعین‌حال با بهره گرفتن از راهبردهای شناختی، خطاهای شناختی و نیز رفتارهای نگه‌دارنده این خطاها را شناسایی و تغییر دهند. در مجموع انتظار می­رود تا در اثر این مداخله افراد ترس­ها و تعارض‌های ناشناخته خود را نسبت به مسائل وجود دریافته و با آن‌ ها به شیوه­ای اصیل و کارآمد کنار بیایند.

اگر چه مطالعات قبلی نشان داده ­اند که شناخت درمانی هستی نگر (وجودی) بر کاهش آزردگی­های روان‌شناختی در جمعیت­های مختلف تأثیر داشته است (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۹؛ نقیائی و همکاران، ۲۰۰۴؛ اسکندری و همکاران، ۱۳۹۱؛ معتمد و همکاران، ۱۳۹۱) اما با توجه به انتظار منطقی پیش گفت برای تأثیر این شیوه بر کاهش برخی از آلام روان‌شناختی بیماران HIV مثبت، تاکنون هیچ مطالعه­ ای به اثربخشی این شیوه در کاهش نشانگان افت روحیه زنان مجرد مبتلا به HIV مثبت نپرداخته است.

‌بنابرین‏ هدف پژوهش این است که «اثربخشی شناخت­درمانی هستی­نگر را بر نشانگان افت روحیه زنان مجرد مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان (HIV)» مورد بررسی قرار دهد.

۱-۳ اهمیت و ضرورت پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ق.ظ ]




  1. این سازمان پیشینه موفقی درارائه کالا یا خدمات داشته است.
  1. انجام تعهدات درقبال مشتریان
  1. سازمان تعهداتش رادرقبال مشتریان به خوبی انجام می‌دهد.
  1. ‌پاسخ‌گویی‌ به خواسته هاوعلایق مشتریان
  1. سازمان با ارائه خدمات موردنیازمشتریان،جوابگوی خواسته هاوعلایق آن ها‌ است.
  1. کیفیت محصولات
  1. کیفیت محصولات سازمان ما درمقایسه با رقبا بهتراست.
  1. قیمت محصولات
  1. قیمت محصولات ما با توجه به کیفیت آن ‌بهتر از رقبا است.
  1. تداعی خدمات متمایز سازمان
  1. شنیدن نام سازمان خدمات متمایز آن را درذهن من تداعی می‌کند.
  1. احساس راحتی بعدازاستفاده از محصولات
  1. مشتریان بااستفاده از محصولات این سازمان،احساس راحتی می‌کنند.
  1. خلق احساسات ونگرش های مثبت
  1. برند سازمان منجربه خلق احساسات ‌و نگرش‌های مثبت در من می شود.
  1. تداعی پرستیژ سازمان
  1. شنیدن نام سازمان پرستیژ و اعتبار آن را درذهن من تداعی می‌کند.
  1. احساس امنیت شغلی
  1. ازحقوق ودستمزد دریافتی ام احساس امنیت شغلی می کنم.
  1. احساس رضایت از میزان حقوق
  1. سازمان به من حقوق بالایی می پردازد.
  1. انصاف و برابری در پرداخت
  1. حقوق ودستمزد دریافتی ام متناسب باحق من است.
  1. آموزش
  1. من آموزش های مورد نیاز شغلم را دریافت می کنم.
  1. میزان خلاقیت کار
  1. کار من غیر تکراری و نیازمند خلاقیت است.
  1. احساس رضایت ‌از کار
  1. کارمن محترمانه وارزشمنداست ومن ازکارم احساس رضایتمندی می کنم.
  1. ارتقاء ‌بر اساس توانایی
  1. ارتقاء در سازمان من ‌بر اساس توانایی انجام می‌گیرد.
  1. ارتقاء مستمر
  1. ارتقاء به صورت منظم و سیستماتیک صورت می‌گیرد.
    1. فرصت برای پیشرفت

  1. درسازمان من فرصت خوبی برای پیشرفت وجود دارد.
  1. شایستگی سرپرست
  1. سرپرست من دارای شایستگی لازم می باشد و فردی باهوش و منطقی است.
  1. میزان در دسترس بودن
  1. سرپرست من فردی میانه رو و منعطف است و وقتی مورد نیاز است در دسترس است.
  1. دخالت در کار
  1. سرپرست من درکارهایم دخالت نمی کندواز عملکردم به من بازخور می‌دهد.
  1. میزان وفاداری
  1. همکارانم افرادی وفادار و باهوش هستند.
  1. احساس مسئولیت
  1. همکارانم افرادی فعال هستند و احساس مسئولیت می‌کنند.
  1. مراعات حال همدیگر
  1. همکارانم افرادی خوشایندوپرجاذبه هستند ورعایت حال مرا می‌کنند.
  1. بحث با سایرین درباره سازمان
  1. من از بحث کردن درباره سازمانم با افراد بیرون از سازمان لذت می‌برم.
  1. نگرش یکسان به مسائل شخصی و سازمانی
  1. من واقعاً مسائل این سازمان را مسائل خودم می‌دانم.
  1. وابستگی به سارمان
  1. آن گونه که خود را وابسته ‌به این سازمان می‌دانم، نمی‌توانم نسبت به سازمان دیگری اینگونه علاقمند و وابسته باشم.
  1. احساس عاطفی نسبت به سازمان
  1. من احساس می‌کنم که از نظر عاطفی ‌به این سازمان متصل شده ام.
  1. عضوی از خانواده سازمان
  1. من احساس می‌کنم که بخشی از خانواده سازمانم می‌باشم.
  1. احساس تعلق قوی نسبت به سازمان
  1. احساس قوی تعلق نسبت ‌به این سازمان دارم.
  1. ضرورت ماندن در سازمان
  1. ماندن در این سازمان برایم ضرورت دارد.
  1. دشواری ترک سازمان
  1. در زمان حاضر برایم بسیار دشوار است که سازمان را ترک کنم، حتی اگر بخواهم این کار رابکنم.
  1. اختلال در زندگی شخصی در صورت ترک سازمان
  1. اگر من بخواهم سازمانم را ترک کنم، بسیاری از امور زندگیم مختل خواهند شد.
  1. کمبود سازمان های جایگزین
  1. یکی از پیامدهای منفی ترک سازمان، کمبود سازمان هایی است که بتوان جایگزین این سازمان کرد.
  1. کمبود شغل های جایگزین
  1. اگر من اکنون شغلم را بدون داشتن شغل دیگری ترک کنم، دچار دلهره و نگرانی خواهم شد.
  1. پرهزینه بودن ترک سازمان
  1. ترک سازمان درآینده ای نزدیک برای من بسیارپرهزینه خواهد بود.
  1. ارزش وفاداری به سازمان
  1. من به ارزش وفادار بودن به یک سازمان معتقد هستم.
  1. صحیح نبودن ترک سازمان
  1. اگر پیشنهاد شغل بهتر در سازمان دیگری به من داده شود، احساس می‌کنم که ترک کردن سازمانم صحیح نمی‌باشد.
  1. وفاداری مستمر به سازمان
  1. من معتقدم که یک شخص باید همواره به سازمانش وفادار باشد.
  1. غیر اخلاقی بودن ترک سازمان
  1. رفتن از یک سازمان به سازمان دیگر برایم به منزله یک عمل غیر اخلاقی است.
  1. بهترشدن امورسازمان درصورت باقی ماندن در سازمان
  1. باقی ماندن افراد در سازمان و پیشرفت در مسیر شغلی در همان سازمان، باعث بهتر شدن امور سازمان خواهد شد.
  1. تلاش برای نمونه بودن در سازمان
  1. من دوست دارم به عنوان یک فردنمونه درسازمانم باشم.

برای بررسی بیشتر، پرسشنامه در قسمت ضمایم پایان نامه ارائه شده است.

۳-۱۰٫ روایی و پایایی پرسشنامه

اعتبار هر پژوهشی در گرو معتبر بودن ابزار گردآوری داده برای آن پژوهش است. با توجه ‌به این‌که در این پژوهش از پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است، باید اعتبار آن را مورد بررسی قرارداد. سنجش اعتبار پرسشنامه از دو بعد روایی و پایایی مورد توجه قرار می‌گیرد. مقصود از روایی آن است که ابزار اندازه ­گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. آن اصطلاحی است که به هدفی که آزمون برای محقق ساختن آن طراحی شده است، اشاره می‌کند. روش آماری خاصی برای تعیین ضریب روایی وجود ندارد و معمولاً به منظور تعیین روایی پرسشنامه از قضاوت متخصصان در بررسی این که آیا مقیاس مورد نظر همان چیزی را که باید بسنجد را می­سنجد، استفاده می‌شود. در این پژوهش نیز برای اطمینان از روایی ابزار گردآوری داده از نظرات اساتید و متخصصان حوزه مدیریت و همچنین تعدادی از تکمیل‌کنندگان پرسشنامه استفاده شده است به طوری که در مرحله اول از ۱۰ استاد مدیریت و اقتصاد گروه اقتصاد دانشگاه تبریز درخواست گردید تا نظرات خود را ‌در مورد پرسشنامه اعلام کنند، بعد از دریافت نظرات و بررسی و انجام اصلاحات، در مرحله دوم نیز نظر اساتید مورد توجه قرار گرفت و پرسشنامه نهایی برای ارسال به شرکت های مورد نظر تهیه گردید.

بعد دوم سنجش اعتبار پرسشنامه، پایایی آن می‌باشد. پایایی یک سنجه، ثبات و هماهنگی منطقی پاسخ‌ها در ابزار انداره‌گیری را نشان می‌دهد. روش‌های آماری مختلفی برای سنجش پایایی یک سنجه وجود دارد. معمول‌ترین آزمون پایایی برای سؤال‌های چند گزینه‌ای از نوع پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ است که نوعی آزمون از سازگاری منطقی پاسخ‌های پاسخ‌دهندگان به همه سؤال‌ها در یک سنجه یا یک پرسشنامه می‌باشد. ضریب آلفای کرونباخ طبق فرمول زیر قابل محاسبه است.

K : تعداد پرسشنامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ق.ظ ]




۳/۱۳

بیسواد۹۳/۲۵/۱۵ابتدایی۷۵۸/۱۸۳/۳۴راهنمایی۱۰۱۳/۲۵۵/۲۹دبیرستان۱۰۵/۲۶۲دیپلم۹۶۲۴۸۶فوق دیپلم۱۹۸/۴۸/۹۰لیسانس۳۰۵/۷۳/۹۸فوق لیسانس بالاتر۷۸/۱۱۰۰کل۴۰۰۱۰۰

همان طور که مشاهدات جدول فوق نشان می‌دهد ۳/۱۳ درصد از شرکت کنندگان تحصیلات مادر خود را ذکر نکرده اند. ۳/۲ درصد مادران انان بیسواد، ۸/۱۸ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۳/۲۵ درصد دارای تحصیلات راهنمایی و ۵/۲ درصد دارای تحصیلات دبیرستان، ۲۴ درصد دارای تحصیلات دیپلم، ۸/۴ درصد دارای تحصیلات فوق دیپلم، ۵/۷ درصد دارای تحصیلات لیسانس و ۸/۱ درصد دارای تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر بودند.

جدول ۸-۴٫ مشخصات توصیفی متغیرهای پژوهش به تفکیک خرده مقیاس­های آنان

متغیرها

خرده مقیاس

تعداد

حداکثر

حداقل

میانگین

انحراف استاندارد

عملکرد خانواده

ارتباط

۴۰۰

۷

۳۵

۲۲/۲۴

۱۶/۶

آمیزش عاطفی

۴۰۰

۷

۵۱

۷۴/۱۹

۹۹/۳

ایفای نقش

۴۰۰

۱۲

۳۸

۳۹/۲۸

۴۴/۵

عملکرد کلی

۴۰۰

۲۴

۵۵

۳۱/۴۱

۸۸/۵

حل مشکل

۴۰۰

۶

۴۸

۶۱/۲۴

۶۵/۶

همراهی عاطفی

۴۰۰

۱۰

۳۰

۵۰/۲۱

۹۵/۳

کنترل رفتار

۴۰۰

۱۰

۵۰

۳۷/۲۶

۵۶/۶

سبک­های دلبستگی

ایمن

۴۰۰

۵

۳۵

۷۲/۲۷

۲۵/۶

دوسوگرا

۴۰۰

۲

۲۱

۵۵/۸

۴۸/۴

ناایمن

۴۰۰

۱

۱۴

۵۸/۹

۷۰/۲

سازگاری کلی

۴۰۰

۶۸

۱۱۳

۸۰/۹۱

۴۷/۵

۳-۴٫ یافته ­های استنباطی

در این بخش از پژوهش به تجزیه و تحلیل فرضیه ­های پژوهش پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ­های پژوهش از آزمون آماری رگرسیون چند متغیری به روش همزمان (Enter) به بررسی رابطه چندگانه بین متغیرهای ملاک و پیش بین پرداخته شد و توان پیش‌بینی متغیرهای پیش بین در پیش‌بینی متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفت.

فرضیه اول: بین مؤلفه­ های عملکرد خانواده با سازگاری دانش ­آموزان رابطه چندگانه معنی­داری وجود دارد.

جدول ۹-۴٫جدول خلاصه مدل رگرسیون چند متغیری جهت پیش‌بینی متغیر سازگاری ‌بر اساس خرده مقیاس های عملکرد خانواده

متغیرهای پیش بین

ضریب همبستگی

ضریب تعیین

خرده مقیاس­های عملکرد خانواده

۴۸/۰

۲۳/۰

برای تجزیه و تحلیل فرضیه اول پژوهش از آزمون رگرسیون چند متغیری به روش هم‎زمان استفاده شد. همان‎طور که در جدول فوق مشاهده می شود، ضریب همبستگی چندگانه بین خرده مقیاس­های عملکرد خانواده (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) با متغیر سازگاری دانش ­آموزان برابر با ۴۸/۰ می‎باشد و ضریب تعیین آن برابر با ۲۳/۰ می‎باشد. به عبارت دیگر ۲۳ درصد از تغییرات واریانس متغیر سازگاری دانش ­آموزان به وسیله خرده مقیاس­های عملکرد خانواده تبیین می‎شود.

جدول ۱۰-۴٫ جدول خلاصه نتایج تحلیل واریانس یک‎ راهه برای پیش‌بینی متغیر سازگاری ‌بر اساس خرده مقیاس های عملکرد خانواده

مدل

شاخص مدل

مجموع مجذورات

DF

مجذور میانگین

F

P

خرده مقیاس­های عملکرد خانواده

اثر رگرسیونی

۳۷/۲۷۷۳

۷

۱۹/۳۹۶

۹۴/۱۶

۰۱/۰

باقی مانده

۴۱/۹۱۶۵

۳۹۲

۳۸/۲۳

کل

۷۹/۱۱۹۳۸

۳۹۹

همان‎طور که در جدول فوق مشاهده می‎گردد، اثر رگرسیونی خرده مقیاس­های عملکرد خانواده بر متغیر سازگاری دانش آموزان معنادار بوده است. این اثر رگرسیونی با مقدار ۱۹/۳۹۶= F، در سطح آلفای ۰۱/۰، معنادار به دست آمد. به عبارت دیگر مجموع مجذورات باقی مانده به آن میزان نبود که اثر رگرسیونی را خنثی نماید، و موجب عدم تفاوت معنادار گردد، و ‌به این معنی است که مدل نشان داده شده برای تحلیل رابطه خطی مناسب است.

جدول ۱۱-۴٫ جدول ضرایب معادله رگرسیونی همزمان برای پیش‌بینی متغیر سازگاری ‌بر اساس خرده مقیاس های عملکرد خانواده

ضرایب غیر استاندارد

β

T

P

مقدار B

خطای استاندارد

خرده مقیاس­های عملکرد خانواده

عرض از مبدأ

۲۲/۷۹

۰۹/۲

۸۰/۳۷

۰۱/۰

ارتباط

۱۹/۰

۰۷/۰

۲۱/۰

۷۱/۷

۰۱/۰

آمیزش عاطفی

۳۰/۰-

۰۷/۰

۲۲/۰-

۴

۰۱/۰

ایفای نقش

۲۵/۰-

۰۷/۰

۲۵/۰-

۵۳/۳

۰۱/۰

عملکرد کلی

۱۸/۰

۰۵/۰

۲۰/۰

۲۱/۳

۰۱/۰

حل مشکل

۱۴/۰

۰۴/۰

۱۷/۰

۴۳/۳

۰۱/۰

همراهی عاطفی

۲۱/۰

۰۷/۰

۱۵/۰

۱۱/۳

۰۱/۰

کنترل رفتار

۱۹/۰

۰۴/۰

۲۳/۰

۰۴/۴

۰۱/۰

جدول ضرایب معادله رگرسیونی فوق سهم هر کدام از متغیرهای پیش بین را در پیش‌بینی متغیر ملاک نشان می‎دهد. همان‎طورکه در جدول فوق مشاهده می‎شود خرده مقیاس­های عملکرد (ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، عملکرد کلی، حل مشکل، همراهی عاطفی و کنترل رفتار) می‎توانند به صورت معناداری متغیر ملاک سازگاری دانش­اموزان را پیش‎بینی کنند. خرده مقیاس ارتباط با مقدار بتای ۲۱/۰ در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش‌بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش ­آموزان به حساب می‎آید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خرده مقیاس ارتباط ۲۱/۰ در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش ­آموزان تغییر ایجاد می‎شود. هم‎چنین خرده مقیاس آمیزش عاطفی با مقدار بتای ۳۰/۰- و در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش‌بینی کننده معنی داری برای متغیر سازگاری دانش ­آموزان به حساب می‎آید. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف معیار خده مقیاس آمیزش عاطفی ۳۰/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش ­آموزان تغییر ایجاد می‎شود. خرده مقیاس ایفای نقش با مقدار بتای ۲۵/۰- در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش‌بینی معنی‎داری برای متغیر ملاک سازگاری دانش ­آموزان محسوب می‎شود. به عبارت دیگر به ازای یک واحد تغییر در انحراف خرده مقیاس ایفای نقش، ۲۵/۰- در انحراف معیار متغیر سازگاری دانش ­آموزان تغییر ایجاد می‎شود. خرده مقیاس عملکرد کلی با مقدار بتای ۲۰/۰در سطح آلفای ۰۱/۰ پیش‌بینی معنی‎داری برای متغیر ملاک سازگاری دانش ­آموزان محسوب می‎شود.

    1. Goldenberg & Goldenberg ↑

    1. Runchkin ↑

    1. Barlu ↑

    1. Steinberg ↑

    1. Portes & Hovel ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ق.ظ ]




– “کنوانسیون تجارت ترانزیت کشورهای محصور در خشکی”[۲۳۸] در سال ۱۹۶۵، با توجه به ماده ۵۵ منشور ملل متحد برای ترویج شرایط پیشرفت اقتصادی کشورها و یافتن راه ­حل­هایی برای مشکلات اقتصادی بین ­المللی توسط مجمع عمومی سازمان ملل ایجاد شد.

– در کنفرانس بین ­المللی حقوق بشر تهران ۱۹۶۸، بر توسعه اقتصادی به­عنوان یک معیار مهم حقوق بشری اشاره شد. به­علاوه در مواد این اعلامیه برخی اصول حاکم بر مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی، مثل حق حاکمیت اقتصادی در ماده ۵ یا تعهد به همکاری برای رسیدن به توسعه اقتصادی در ماده ۹ نیز به­رسمیت شناخته شد.

– مجمع عمومی سال ۱۹۶۹ در “اعلامیه­ پیشرفت اجتماعی و توسعه” تقریباً تمام اصول حاکم بر مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی را برشمرده است.[۲۳۹]

– در سال ۱۹۷۲، آنکتاد در قطعنامه­ی شماره­ ۴۵ بر فوریت ایجاد و پذیرفتن مقررات عمومی برای کنترلِ نظام­مندِ روابط اقتصادی بین ­المللی و در عین حال توجه به کشورهای درحال­توسعه و پیشرفت تأکید کرد.

– مجمع عمومی در اول مه ۱۹۷۴ به پیشنهاد برخی کشورهای آفریقایی و آسیایی، دو قطعنامه تصویب نمود. یکی قطعنامه­ی (۳۲۰۱) (S-VI) تحت عنوان “اعلامیه جهت استقرار یک نظم نوین اقتصادی بین‌المللی”[۲۴۰] است و دیگری قطعنامه­ی (۳۲۰۲) (S-VI) تحت عنوان “برنامه عملی جهت استقرار یک نظم نوین اقتصادی بین ­المللی”[۲۴۱] ‌می‌باشد. قطعنامه­ی ۳۲۰۱، کلیه­ اصول حاکم بر مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی را به­رسمیت شناخته است[۲۴۲] و قطعنامه­ی ۳۳۰۲، برنامه ­های عملی لازم برای رسیدن ‌به این اصول، یعنی مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی را برمی­شمارد[۲۴۳]. اما این قطعنامه­ها با مخالفت شدید کشورهای بلوک غرب روبه­رو شد و این امر به نحو قابل ملاحظه­ای اقتدار قانونی آن را کاهش داد. در مقدمه­ی قطعنامه­ی ۳۲۰۲، بر لزوم ایجاد یک منشور که حقوق و تکالیف اقتصادی دولت­ها را مشخص کند، تأکید شده است.

– در ۱۲ دسامبر ۱۹۷۴، مجمع عمومی “منشور حقوق و تکالیف اقتصادی دولت­ها” را در جهت عمل به اهداف اعلامیه­های پیشین تصویب کرد. در این منشور به اصول حاکم بر مقررات اقتصادی بین ­المللی و حقوق اقتصادی بین ­المللی اشاره شده است. در واقع این منشور در محدوده­ روابط اقتصادی بین ­المللی و وظایف کلیه­ دولت­ها در این زمینه، مخصوصاً کشورهای توسعه ­یافته، بحث می­ کند.

– در “اعلامیه­ کوکویوک” ۱۹۷۴، با اشاره به روابط اقتصادی نابرابر در سطح بین ­المللی، بر لزوم کمک به اصلاح این روابط در جهت رشد اقتصادی برابر کشورها همراه با توزیع عادلانه­ی کالا تأکید شده است.

– در سپتامبر سال ۱۹۷۵ “اعلامیه­ توسعه و همکاری اقتصادی بین ­المللی”، در مقدمه­ی خود بر اهداف برنامه عملی جهت استقرار یک نظم نوین اقتصادی بین ­المللی و منشور حقوق و تکالیف اقتصادی دولت­ها تأکید کرد و هدف اصلی خود را رسیدن به یک نظم نوین اقتصادی بین ­المللی در پرتوی اصلاح عدم توازن اقتصادی بین ­المللی برشمرد.

– در سال ۱۹۷۵ کنوانسیون لومه ۱[۲۴۴] در راستای همکاری تجاری و اقتصادی به­عنوان یک اتفاق بسیار مهم در روابط اقتصادی بین ­المللی ایجاد شد؛ چراکه تا آن زمان روابط اقتصادی بین کشورهای صنعتی و درحال­توسعه، در یک موافقتنامه­ی جامع تعریف نشده بود. کنوانسیون لومه ۱ و جانشین آن لومه ۲، به خوبی با نظم نوین اقتصادی بین ­المللی دهه­ ۷۰، هم از جهت شکل و ساختار و هم از لحاظ محتوی، هماهنگ بود. (Arts, 2000, 127-128)

– در ۱۷ دسامبر ۱۹۷۹، اعلامیه “تحکیم و توسعه مترقیانه­ی اصول و قواعد حقوق بین ­الملل و اقتصادی به­ ویژه در رابطه با جنبه­ های حقوقی نظم نوین اقتصادی بین ­المللی”[۲۴۵] این اعلامیه با تأکید بر اعلامیه­های قبلی مرتبط با مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی، در راستای ماده ۱۳ منشور ملل متحد که یکی از وظایف مجمع عمومی را توسعه حقوق بین ­الملل من­جمله حقوق بین ­الملل اقتصادی می­داند، ایجاد شد.

– اعلامیه­ حق توسعه در ۱۹۸۶ را ‌می‌توان بیان غیر مستقیم این مطلب دانست که دولت­ها برای توسعه و اجرای تعهدات خود در این زمینه دچار محدودیت­هایی توسط جامعه­ بین ­المللی می­شوند. ‌بنابرین‏ در واقع هدف اصلی این اعلامیه ایجاد نظم اقتصادی بین ­المللی است که به کمک همکاری­های جامعه­ بین ­المللی علی­الخصوص همکاری­های اقتصادی بتواند بی­ عدالتی­های اقتصادی موجود را کاهش دهد.

– “اعلامیه­ مربوط به توسعه تدریجی اصول عام حقوق بین ­الملل در ارتباط با نظم نوین اقتصادی بین ­المللی” در ۱۹۸۶، اصول حاکم بر مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی را به­ طور کامل بیان می­ کند و بر ایجاد یک نظم اقتصادی بین ­المللی و عمل به منشور حقوق و تکالیف اقتصادی دولت­ها تأکید می­ کند.

– در کنفرانس دوم جهانی حقوق بشر وین ۱۹۹۳، بر لزوم اصلاحات اقتصادی ازجمله حذف موانع توسعه، کاستن از بار بدهی کشورهای درحال­توسعه، روابط اقتصادی عادلانه در سطح جهانی و ایجاد فضای اقتصادی مطلوب در سطح بین ­المللی تأکید شد.

– موافقتنامه­ی منطقه­ای کتنو ۲۰۰۰ (میان اتحادیه اروپا و دولت­های آفریقایی، کارائیب و اقیانوس آرام) در اصل ۲۱ خود، برخی مقررات اقتصادی لازم برای ادغام شدن در اقتصاد جهانی را برای کشورهای درحال­توسعه و عقب مانده برمی­شمارد. ازجمله این مقررات ‌می‌توان خصوصی­سازی و اصلاحات سازمانی، ظرفیت­سازی در تمام زمینه ­های تجاری و پشتیبانی از سرمایه ­گذاری در بخش خصوصی را نام برد.

– اعلامیه­ بروکسل در ۲۰۰۱ بر تقویت مقررات مالی و تجاری در سطح بین ­المللی (ماده ۷) و از بین بردن قروض کشورهای عقب­مانده (ماده ۹) برای پیشرفت اقتصادی آن­ها تأکید می­ کند.

– در سال ۲۰۰۲، در اجماع مونتروی[۲۴۶]، بر ایجاد مقرراتی برای تجارت بین ­المللی و همچنین همکاری­های مالی بین‌المللی برای رسیدن به نظام اقتصادی عادلانه و فراگیر جهانی تأکید شده است.

– در ماه دسامبر سال ۲۰۰۳، مجمع عمومی اعلامیه­ “همکاری اقتصادی و فنی میان کشورهای درحال­توسعه”[۲۴۷] را با هدف به اشتراک­گذاری امکانات تکنولوژیکی و اقتصادی میان کشورهای جنوب تصویب کرد.

– در سال ۲۰۱۰، اعلامیه­ای با عنوان تکراری “به­سمت نظم نوین اقتصادی بین ­المللی”[۲۴۸]، در مجمع عمومی تصویب شد. در ماده ۱ این اعلامیه، اصول نظم نوین اقتصادیبین­المللی، برابری، حاکمیت دائم، استقلال، منافع مشترک، همکاری و اتحاد میان همه کشورها اعلام شد.

– در مارس ۲۰۱۱، مجدداً اعلامیه­ای با عنوان “به­سمت نظم نوین اقتصادی بین ­المللی”[۲۴۹]، در مجمع عمومی تصویب شد. در ماده ۳ این اعلامیه، ایجاد یک نظم اقتصادی جهانی را راهی به­سوی جهانی سازی و استقلال می­داند.

گفتار سوم: سازمان­ های بین ­المللی فعال در زمینه­ مقررات حقوق بین ­الملل اقتصادی

از مهم­ترین اهداف ایجاد این سازمان­ها در سطح بین ­المللی و منطقه­ای، کمک به توسعه اقتصادی کشورهای ضعیف، یکسان سازی سطح اقتصادی کشورها در سطح منطقه­ای یا بین ­المللی، تلاش در ایجاد مقررات حقوق بین ­المللی اقتصادی یک­دست و کمک به ادغام همه کشورها در اقتصاد جهانی همراه با مقررات متحدالشکل ‌می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:17:00 ق.ظ ]